🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠 #احادیث_اهل_بیت 💠
#حدیث1007🔶
#امام_صادق عليه السلام
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ اِبْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ اَلْحَکَمِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: بَیْنَا اَلنَّبِیُّ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرَامِ وَ عَلَیْهِ ثِیَابٌ لَهُ جُدُدٌ فَأَلْقَی اَلْمُشْرِکُونَ عَلَیْهِ سَلَی نَاقَةٍ فَمَلَئُوا ثِیَابَهُ بِهَا فَدَخَلَهُ مِنْ ذَلِکَ مَا شَاءَ اَللَّهُ فَذَهَبَ إِلَی أَبِی طَالِبٍ فَقَالَ لَهُ یَا عَمِّ کَیْفَ تَرَی حَسَبِی فِیکُمْ فَقَالَ لَهُ وَ مَا ذَاکَ یَا اِبْنَ أَخِی فَأَخْبَرَهُ اَلْخَبَرَ فَدَعَا أَبُو طَالِبٍ حَمْزَةَ وَ أَخَذَ اَلسَّیْفَ وَ قَالَ لِحَمْزَةَ خُذِ اَلسَّلَی ثُمَّ تَوَجَّهَ إِلَی اَلْقَوْمِ وَ اَلنَّبِیُّ مَعَهُ فَأَتَی قُرَیْشاً وَ هُمْ حَوْلَ اَلْکَعْبَةِ فَلَمَّا رَأَوْهُ عَرَفُوا اَلشَّرَّ فِی وَجْهِهِ ثُمَّ قَالَ لِحَمْزَةَ أَمِرَّ اَلسَّلی عَلَی سِبَالِهِمْ فَفَعَلَ ذَلِکَ حَتَّی أَتَی عَلَی آخِرِهِمْ ثُمَّ اِلْتَفَتَ أَبُو طَالِبٍ إِلَی اَلنَّبِیِّ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ یَا اِبْنَ أَخِی هَذَا حَسَبُکَ فِینَا.
اصول کافی / ترجمه مصطفوی ؛ ج ۲ , ص ۳۴۰
🍃🌸🌼🍃
امام صادق علیه السلام فرمود: در آن میان که پیغمبر صلی اللّٰه علیه و آله در مسجد الحرام بود و لباسهای نو در برداشت، مشرکین شکمبه شتری را بر او افکندند و لباسهایش را آلوده کردند، پیغمبر از این عمل بقدری ناراحت شد که خدا داند، آنگاه نزد ابو طالب آمد و گفت: ای عمو! حسب مرا در میان خود چگونه میبینی؟ او گفت: مگر چه شده ای برادر زاده؟! حضرت گزارش داد، ابو طالب حمزه را طلبید و خودش هم شمشیر برگرفت و بحمزه گفت: شکمبه را بردار، سپس همراه پیغمبر بسوی آن قوم رفت تا نزد قریش رسید، آنها گرد کعبه بودند، چون او را دیدند آثار خشم و بدی را در چهره اش خواندند، آنگاه بحمزه گفت: شکمبه را بر سبیل همه بمال، او چنین کرد، تا بنفر آخرشان هم مالید، سپس ابو طالب متوجه پیغمبر صلی اللّٰه علیه و آله شد و گفت: برادر زاده؟ اینست حسب تو در میان ما.
📚الکافی , جلد ۱ , صفحه ۴۴۹
کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
❇️ @Ahaadith_Ahlebait❇️