🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠 #احادیث_اهل_بیت 💠
#حدیث1032🔶
#امام_مهدي عليه السلام
عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَمَّوَیْهِ اَلسُّوَیْدَاوِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مَهْزِیَارَ قَالَ: شَکَکْتُ عِنْدَ مُضِیِّ أَبِی مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ وَ اِجْتَمَعَ عِنْدَ أَبِی مَالٌ جَلِیلٌ فَحَمَلَهُ وَ رَکِبَ اَلسَّفِینَةَ وَ خَرَجْتُ مَعَهُ مُشَیِّعاً فَوُعِکَ وَعْکاً شَدِیداً فَقَالَ یَا بُنَیَّ رُدَّنِی فَهُوَ اَلْمَوْتُ وَ قَالَ لِیَ اِتَّقِ اَللَّهَ فِی هَذَا اَلْمَالِ وَ أَوْصَی إِلَیَّ فَمَاتَ فَقُلْتُ فِی نَفْسِی لَمْ یَکُنْ أَبِی لِیُوصِیَ بِشَیْءٍ غَیْرِ صَحِیحٍ أَحْمِلُ هَذَا اَلْمَالَ إِلَی اَلْعِرَاقِ وَ أَکْتَرِی دَاراً عَلَی اَلشَّطِّ وَ لاَ أُخْبِرُ أَحَداً بِشَیْءٍ وَ إِنْ وَضَحَ لِی شَیْءٌ کَوُضُوحِهِ فِی أَیَّامِ أَبِی مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَنْفَذْتُهُ وَ إِلاَّ قَصَفْتُ بِهِ فَقَدِمْتُ اَلْعِرَاقَ وَ اِکْتَرَیْتُ دَاراً عَلَی اَلشَّطِّ وَ بَقِیتُ أَیَّاماً فَإِذَا أَنَا بِرُقْعَةٍ مَعَ رَسُولٍ فِیهَا یَا مُحَمَّدُ مَعَکَ کَذَا وَ کَذَا فِی جَوْفِ کَذَا وَ کَذَا حَتَّی قَصَّ عَلَیَّ جَمِیعَ مَا مَعِی مِمَّا لَمْ أُحِطْ بِهِ عِلْماً فَسَلَّمْتُهُ إِلَی اَلرَّسُولِ وَ بَقِیتُ أَیَّاماً لاَ یُرْفَعُ لِی رَأْسٌ وَ اِغْتَمَمْتُ فَخَرَجَ إِلَیَّ قَدْ أَقَمْنَاکَ مَکَانَ أَبِیکَ فَاحْمَدِ اَللَّهَ.
اصول کافی / ترجمه مصطفوی ؛ ج ۲ , ص ۴۵۶
🍃🌸🌼🍃
محمد بن ابراهیم بن مهزیار گوید: پس از وفات حضرت ابی محمد علیه السلام (در باره جانشینش) بشک افتادم و نزد پدرم مال بسیاری (از سهم امام علیه السلام) گرد آمده بود، آنها را برداشت و بکشتی نشست، منهم دنبال او رفتم، او را تب سختی گرفت و گفت: پسر جان! مرا برگردان که این بیماری مرگست، آنگاه گفت: در باره این اموال از خدا بترس و بمن وصیت نمود و سپس وفات کرد. من با خود گفتم: پدر من کسی نبود که وصیت نادرستی کند. من این اموال را بعراق میبرم و در آنجا خانه ئی بالای شط اجاره میکنم و بکسی چیزی نمیگویم، اگر موضوع برایم آشکار شد: چنان که [در] زمان امام حسن عسکری علیه السلام برایم واضح شد، باو میدهم و گر نه مدتی با آنها خوش میگذرانم. وارد عراق شدم و منزلی بالای شط اجاره کردم، و چند روز آنجا بودم، ناگاه فرستاده ئی آمد و نامه ئی همراه داشت که: ای محمد! تو چنین و چنان اموالی را در میان چنین و چنان ظروفی همراه داری تا آنجا که همه اموالی را که همراه من بود و خودم هم بتفصیل نمیدانستم برایم شرح داد، من آنها را بفرستاده تسلیم کردم و چند روز آنجا ماندم، کسی سر بسوی من بلند نکرد (و نزد من نیامد) من اندوهگین شدم، سپس نامه ئی بمن رسید که: ترا بجای پدرت منصوب ساختیم، خدا را شکر کن.
📚 الکافی , جلد ۱ , صفحه ۵۱۸
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
{❇️ @Ahaadith_Ahlebait❇️}