.
#حاج_اسماعیل_دولابی
💜هــر وقت برای آخر خود ترسیدی اولت را یاد،ڪن ڪه هیچ نبودی وخداوند،تــو را ایــجاد،ڪرد و این همه به تو خـــوبی ڪــرد .
🌺 @ahdnameh313 🌺
♥️اگر یک شخص غنی که به او اطمینان و اعتماد داری؛
به تو بگوید نگران نباش و غصه بدهیهایت را نخور،
خیالت راحت باشد، من هستم،
ببین این حرف او چقدر به تو آرامش میبخشد و راحت میشوی.
♥️خدای مهربان که غنی و تواناست به تو گفته است:
«الیس الله بکاف عبده»؛
" آیا خداوند برای کفایت امور بندهاش بس نیست؟ "
یعنی ای بنده ي من، برای همه کسری و کمبودهایِ
دنیوی و اُخرويت من هستم.
این سخن خدا چقدر انسان را راحت میکند و به او آرامش میبخشد. لذاست که فرمود: «الا بذکر الله تطمئن القلوب»
" دلها با يادِ خدا آرامش مییابند. "
#حاج_اسماعیل_دولابی
#سخن_بزرگان
✳ مؤمن خیلی زیرک است؛ حتی سر شیطان کلاه میگذارد!
🔻 #مؤمن خیلی زیرک و زرنگ است، حتّی سر #شیطان کلاه میگذارد. همه از شیطان فرار میکنند، شیطان از مؤمن میگریزد. همه از آتش میترسند، آتش از مؤمن میترسد و فرار میکند. اگر شیطان به مؤمن حرفی بزند، موجب #رشد مؤمن میشود. همانطور که وقتی شیطان به #حضرت_عیسی علیه السّلام گفت: اگر تو زاهدی، پس چرا بهدنبال کلوخی هستی که برای خوابیدن زیر سرت بگذاری؟ حضرت عیسی علیه السّلام کلوخ را پرت کرد و خاک شد و فرمود: تا زندهام، دیگر کلوخ زیر سرم نمیگذارم. شیطان هم گفت: من هم تا زندهام به مؤمن حرفی نمیزنم!
👤 #حاج_اسماعیل_دولابی
📚 از کتاب #مصباح_الهدی - تألیف استاد #مهدی_طیب
✔️داستانی از حاج اسماعیل دولابی درباره انتظار واقعی
◀️پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت این جا را مرتب کنید تا من برگردم. خودش هم رفت پشت پرده. از آنجا نگاه میکرد میدید کی چکار میکند، مینوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند...
🔸یکی از بچه ها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید
🔸یکی از بچه ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمیگذارم کسی این جا را مرتب کند.
🔸یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمیگذارد، مرتب کنیم.
🔸اما آن که زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب میکرد همه جا را. میدانست آقاش دارد توی کاغذ مینویسد. هی نگاه می کرد سمت پرده و میخندید. دلش هم تنگ نمیشد. میدانست که آقاش همین جاست. توی دلش هم گاهی میگفت اگر یک دقیقه دیرتر بیاید باز من کارهای بهتر میکنم...
🌀 شرور که نیستی الحمدلله
🌀 گیج و خنگ هم نباش
🌀 نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن. خانه را مرتب کن تا آقا بیاید
#حاج_اسماعیل_دولابی