در دولت مهدوی جایی برای فقر و تهیدستی نیست و بشریت برای همیشه از چنگال فقر و نداری رها می شود.
درروزگار او اصل منفعت طلبی و سودجویی جای خودرابه حس دلسوزی و غمخواری و مواسات بابرادران دینی می دهد و روابط اقتصادی براساس همین برادری و برابری شکل می گیرد و
همه به یکدیگر به عنوان اعضای یک خانواده نگاه می کنند.
تمرین این روابط و رعایت این سلسله مراتب می تواند نوعی زمینه سازی و آمادگی درما و جامعه برای ظهور حضرتش شکل دهد.
#فرهنگ_مهدوی
@Ahle_Behesht
#سوال_دوازدهم
چراامام زمان(ع)ظهور نمی کنند؟ مانع عمده ی ظهور چیست؟
#پاسخ_سوال_امروز
یکی از شرایط عمده برای ظهور وجود یاورانی است که همراه امام بارقیام را بردوش بکشند و از یاری رهبر خوددست برندارند.
سدیر صیرفی در گفتگویی باامام صادق (ع) درباره ی عدم قیام می گوید:
حضرت مرا به خارج مدینه برد تا این که وقت نماز در محلی پیاده شدیم. امام صادق به جوانی که درآن نزدیکی بز می چراند نگاهی کرد و فرمود: ای سدیر به خدا قسم اگر پیروان من به تعداد این بزها بودند برجای نمی نشستم و قیام می کردم. سدیر می گوید بعد از تمام شدن نماز بزها را شمردم، عدد آن ها از هفده تجاوز نمی کرد.
تحقق این امر، شرط لازم است ولی کافی نیست بلکه باید زمینه های دیگر نیز فراهم شود. از جمله قابلیت مردم برای پذیرش "حق" است. به این معنا که عموم مردم و جامعه ی بشری(نه گروهی خاص ودر منطقه ای خاص) باید به درجه ای از معرفت برسند که دریابند حکومت ها و مکاتب ساخته ی بشر جوابگوی نیاز مردم نیست و به وسیله ی این ها سعادت و عدالت واقعی به بشر هدیه نمی شود.
خلاصه مردم باید ظهور عدالت را بخواهند و جهانیان را با زیباییهای دوران ظهور آشنا کنند و روحیه ی عدالت طلبی و ظلم ستیزی را همه جا گسترش دهند.
مرحوم خواجه طوسی در کتاب تجرید الاعتقاد علت غیبت امام را کوتاهی مردم می داند، چراکه اعمال و کردار مردم باعث شد امام ازمیان مردم برود.
بنابراین مردم باید راه غلطی را که رفته اند برگردند و امام را بخواهند تا
"ظهور صورت گیرد"
#آفتاب_مهر
#محققین_مرکز_تخصصی_مهدویت
@Ahle_Behesht
#سوال_سیزدهم
منظور از کشته شدن "شیطان" به دست امام زمان علیه السلام چیست؟
منتظر ارسال پاسخ تاپایان امروز بمانید.
@Ahle_Behesht
#سوال_امروز
منظور از کشته شدن شیطان به دست امام زمان چیست؟
#پاسخ_سوال_امروز
قرآن مجید نقل می کند که شیطان پس از این که به دلیل سجده نکردن برانسان و تمرد از دستور الهی رانده شد به خداوند گفت:
قال رب فانظرنی الی یوم یبعثون
پروردگارا مرا تاروزی که برانگیخته خواهند شد مهلت بده.
درواقع شیطان دو درخواست داشته:
1⃣ به او مهلت داده شود
2⃣ زمان این مهلت تاروز قیامت و مبعوث شدن بندگان باشد.
پاسخ حضرت حق به درخواست او چنین است:
قال فانک من المنظرین الی یوم الوقت المعلوم
(تو از مهلت یافتگانی تا روز و وقت معلوم)
خداوند متعال به او مهلت داده است و درخواست نخست اورا اجابت کرده است.
اما درخواست دوم او که خواسته بود تا روز قیامت مهلت داشته باشد اجابت نشده است.
پرسش این است که:
➖ وقت معلوم چه زمانی است؟
در بحارالانوار ج 60 ص 221 از امام صادق(ع) روایتی وارد شده است که ابن وهب از امام درباره ی سرنوشت ابلیس درآیه می پرسد که وقت معلوم چه روزی است؟
امام می فرمایند:
ای وهب آیا تصور می کنی آن روز زمانی است که خداوند مردم را مبعوث می کند؟
این چنین نیست. بلکه خداوند ابلیس را تا روز قیام قائم ما مهلت داده است.
آن هنگام امام زمان علیه السلام ابلیس را محکم می گیرد و گردن اورا می زند و آن روز زمان معلوم است.
البته قتل شیطان به معنای از بین رفتن همه ی شیاطین به ویژه انسان های شیطان صفت نیست،
زیرا تکلیف برقرار است و تکلیف، دائر مدار اختیار خیروشر است ضمن این که نفس اماره هم برای هرکس وجود دارد.
#آفتاب_مهر
#جمعی_از_محققین_مرکز_تخصصی_مهدویت
@Ahle_Behesht
#سوال_چهاردهم
برخی می گویند باتوجه به روایات درزمان امام مهدی(ع) امکان گناه کردن وجود ندارد. آیا این گفته ها درست است؟
پاسخ صحیح تاپایان امروز ارسال می شود.
@Ahle_Behesht
آموزه ی مهدویت و فرهنگ انتظار از مهم ترین سویه های فعال سازی اسلام سیاسی بوده و هست.
مهدویت به منزله ی عصاره ی اسلام اهل بیتی، نه تنها ایستاری، ارزشی و اعتقادی است بلکه به مثابه یک عامل ژئوپولیتیک اثرگذار در دنیای اسلام و جهان تشیع، نقش آفرینی می کند.
اسلام شیعی به طور اخص با قرار گرفتن روی گسل #انتظار_مهدی همواره در تحولات حوزه های سیاسی و فرهنگی جهان اسلام اثرگذار بوده است.
ایران، پایگاه شیعه ی دوازده امامی
و آموزه ی مهدویت، هسته ی مرکزی دیپلماسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از نظر افکار عمومی کشورهای غربی، شبح هولناکی است که خواب از چشم سیاست مداران دنیای غرب ربوده است.
#گزیده_ای_از_کتاب_غرب_و_مهدویت
@Ahle_Behesht
#پاسخ_سوال_امروز
این روایات نه فقط دلالت برعدم امکان گناه وبی اختیاربودن انسان نمی کند، بلکه کاملا دلالت بروجود اختیار و امکان گناه می کند که به توضیح نیاز دارد.
اولا
می دانیم که مقصود از عدل در این روایات عدل در مقابل ظلم است و این معنا از عدل در جایی امکان تحقق دارد که امکان ظلم باشد.
درجایی می توان گفت یک فعل عادلانه است که امکان ظالمانه بودن آن هم باشد.
اگر درجایی امکان ظلم نباشد و انسان مجبور به انجام یک طرف باشد، دیگر اطلاق عدل معنا ندارد.
نکته ی مهم دیگر این است که اختیار داشتن انسان بدین معنا نیست که حتما باید گناه یا ظلم کند. آن چه اختیار انسان را ثابت می کند، امکان گناه و ظلم است نه انجام آن.
📝پ؛ن
مثلا ما لفظ نابینا را درجایی به کار می بریم که امکان بینایی وجود داشته باشد، ولی در جایی که این امکان وجود ندارد اطلاق نابینایی معنا ندارد.
مثلا کسی نمی گوید که سنگ نابیناست ولی می شود گفت که فلان شخص نابیناست.