شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
يہ مذهبـے باید بـدونہ کہ رفیق شهـید داشتـن فقـط واسـہی خوشگلـے پروفـایل نیـس! باید یـاد بگیـره حـ
°•🥀💔•°
دلماتنگهمین
یلبخند
وتودرخنده
مستانهخود
میگذری!
نوشجانت
اما..گاهگاهی...
بهدلخستـه
ماهمنظری...!
#شهید_احمد_مشلب💛🌿
#هر_روز_با_یک_عکس
✅ @AHMADMASHLAB1995
⭕️ سالها بعد تاریخ نویسان مینویسند:
انحطاط سیاسی ایران از زمانی شروع شد که غول برره، مهناز افشار، قلقلی و نقی معمولی آغاز به تحلیل سیاسی کردند.
مخصوصاً اون خانمه که در برنامه آشپزی تلویزیون مسئولیت سبزی خرد کردن رو داشت!😏
#تلخند
#مرگ_بر_آمریکا
#مرگ_بر_منافقین_داخلی
🌸🍃 @ahmadmashlab1995💞
#طنز_جبهه😂🤣
#شیرین_ڪاری😌😉
یه بار تو پادگان شهید مصطفی خمینی تا پادگان وحدتی مسابقه دو🏃 استقامت برگزار شده بود و وسط راه خسته🚶 شدم.
هم خودم خسته شده بودم😐
هم قیافه جدی بچه ها خیلی می زد تو ذوقم🤨
مونده بودم چه کار کنم🤔
که هم رفع خستگی باشه و هم ایجاد خنده کنه بین بچه ها و برادران بهداری که بی کار نگامون می کردن🤭😜
یه لحظه خودم رو به حالت بی حالی🤕 رو زمین انداختم
و مثل غش کرده ها در آوردم😦
همه بچه ها داد می زدن بهداری 😱 بهداری!😱
برادران بهداری👨⚕ جلو چشم همه برا کمک بدو بدو🏃♂ اومدن.
شاید از اینکه یه کاری براشون بوجود اومده خوشحالم شده بودن😍
همینکه بدو بدو و با یه برانکارد نزدیکم رسیدن ، در یه لحظه بلند شدم و پا بفرار گذاشتم! 😂😂
صدای خنده😄😄 بچه ها در اومده بود و بچه های بهداری هاج و واج دنبالم میومدن.
✅ @AhmadMashlab1995
@AhmadMashlab1995.mp3
81.6K
#صوت_ویژه💥
صوت کوتاهی از شهید مشلب🌷
✨أماه إني راحل✨
ترجمه:
مادرجان من به جهاد میرم و امام حسین را ملاقات میکنم، مادرجان روحم از شوق شهادت داره ذوب میشه.
اگر مادرم این صوت و بشنوه از دستم عصبانی میشه.
#کپی_بدون_ذکر_منبع_ممنوع❌
#کانال_رسمی_شهید_احمد_مشلب
✅ @Ahmadmashlab1995
#شهید_سیدمصطفی_موسوی ❤️
روز پنج شنبه 18 آبان 1374 به دنیا آمد و در پنج شنبه 21 آبان ماه 1394 و تنها 3 روز پس از قدم گذاشتن به سن 20 سالگی، در شهر حلب سوریه، جام شهادت را نوشید. او دانشجوی رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه آزاد اسلامی واحد غرب بود که به عنوان بسیجی تکاور به سوریه رفت. پیکر مطهر این شهید والامقام در قطعه 26 ردیف 79 شماره 16 بهشت زهرا (س) آرام گرفته است. شهید مصطفی موسوی در زمان شهادتش لقب جوانترین شهید مدافع حرم ایرانی را از آن خود کرد.
کس نگذشت در دلم تا تو به خاطر مني
يک نفس از درون من خيمه به در نمي زني
#شهید_سیدمصطفی_موسوی ❤️
#سالروزولادت
🌸🍃 @ahmadmashlab1995💞
#رفتنت
رفتن جان بود،خودت میدانی...💔
#شهید_احمد_مشلب🥀✨
#مخصوص_پروفایل📲
#استفاده_بدون_لینک_حرام❌
✅ @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
⬆معرفی شهید⬆ 😍شهید محمد اسدی😍 😍جزء شهدای مدافع حرم😍 🍁ولادت:30شهریور سال۱۳۶۴🌷 🍁محل ولادت:مشهد🌷 🍁شهادت
⬆معرفی شهید⬆
😍شهید مجید صانعی😍
😍جزء شهدای مدافع حرم😍
🍁ولادت:28خرداد سال1358🌷
🍁محل ولادت:همدان🌷
🍁شهادت:25مهر سال1394🌷
🍁محل شهادت:حلب_سوریه🌷
🍁نحوه شهادت:بر اثر اصابت گلوله به پهلو به به فیض عظیم شهادت نائل آمد😔😔
نویسنــ✍🏻ــده:بانوےمحجبـه
کپی بدون نام نویسنده🚫
join↧ఠ_ఠ↧
♡✿ @AhmadMashlab1995✿♡
#یاسیدالشهدا
تو اگر نمک به زخمم بپراکنی نکوتر...
که ز دست غیر گیرم من خسته مرهمی را
#بطلبارباب ...
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#اللهمالرزقناحرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
🌸🍃 @ahmadmashlab1995💞
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
بگشاے نقاب از رخ وبنماێ جمالٺ تا فاش شود آنچہ همہ در پێآنند🌸 #یاایهاالعزیز🌱🌸 | #اللهـمعجـللولیـ
هرکسییکدلبـرجآنآنهداردمنتورا...
#حضرتپدࢪ 🌸🍃
#یاایهاالعزیز🌱🌸
| #اللهـمعجـللولیـڪالفـرجـــ|
✅ @Ahmadmashlab1995
بسیجےهاۍ
خمینےوخامنہاۍرا
براۍحلسختترینمشڪلاتعالم
آفریدهاند...♥️
#شهید_مصطفی_چمران
✅ @AhmadMashlab1995
چیزﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ؛
ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻨﺸﺎﻥ ﺭﺍ
ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ
ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ
ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ
ﺟﺒﺮﺍﻥ ﮐﻨﺪ
ارسالی🌺
#رومن_گاری
#شهید_احمد_مشلب🍂
✅ @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
°•🥀💔•° دلماتنگهمین یلبخند وتودرخنده مستانهخود میگذری! نوشجانت اما..گاهگاهی... بهدلخستـه
عشق
از همانجايى شروع شد...
كه حالمان
به هيچ چيز خوش نشد
اِلا
دوست داشتنش...
#شهید_احمد_مشلب💛🌿
#هر_روز_با_یک_عکس
✅ @AHMADMASHLAB1995
||ولاتحسبن الذین قتلو فی سبیلالله امواتا||
آنها زندهاند و خود فرماندهی میکنند
با این تفاوت که اینبار دستشان باز تر است.
#شهید_قاسم_سلیمانی🌱🌸
#شهید_ابومهدی_المهندس🌱🌸
✅ @AhmadMashlab1995
@AhmadMashlab1995 .mp3
128.6K
#صوت_ویژه💥
صوت کوتاهی از شهید مشلب🌷
✨التماس دعای شهادت✨
ترجمه:
محمد قلبم را نگاه کن، برام دعا کن، برام دعا کن شهید بشوم برای اینکه مشتاقم.
#کپی_بدون_ذکر_منبع_ممنوع❌
#کانال_رسمی_شهید_احمد_مشلب
✅ @Ahmadmashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
⬆معرفی شهید⬆ 😍شهید مجید صانعی😍 😍جزء شهدای مدافع حرم😍 🍁ولادت:28خرداد سال1358🌷 🍁محل ولادت:همدان🌷 🍁شهاد
⬆معرفی شهید⬆
😍شهید جواد سنجهونلی😍
😍جزء شهدای مدافع حرم😍
🍁ولادت:15خرداد سال1364🌷
🍁محل ولادت:مینودشت🌷
🍁شهادت:13بهمن سال1395🌷
🍁محل شهادت:حمص_سوریه🌷
🍁نحوه شهادت:براثر انفجار مین در اطراف فرودگاه تیفور در استان حمص سوریه به فیض شهادت نائل آمد😔😔
نویسنــ✍🏻ــده:بانوےمحجبـه
کپی بدون نام نویسنده🚫
join↧ఠ_ఠ↧
♡✿ @AhmadMashlab1995✿♡
آمریکاییه توییت زده از دست پدربزرگ و مادربزرگم ناراحتم به بایدن رای دادن دیگه نمیرم سر مزارشون😂
#تلخند
🌸🍃 @ahmadmashlab1995💞
💔
#حسینجانم
بی تو آوارم و بر خویش فرو ریخته ام
ای همه سقف و ستون و همه آبادیِ من
#بطلبارباب ...
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#اللهمالرزقناحرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
🌸🍃 @ahmadmashlab1995💞
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
هرکسییکدلبـرجآنآنهداردمنتورا... #حضرتپدࢪ 🌸🍃 #یاایهاالعزیز🌱🌸 | #اللهـمعجـللولیـڪالفـرجـــ|
در التهابِ زمین؛
در اضطرابِ زمان؛
یادِ تو♡
چترِ امـــانِ من است
زیر بارانِ دردها...
#یاایهاالعزیز🌱🌸
| #اللهـمعجـللولیـڪالفـرجـــ|
✅ @Ahmadmashlab1995
#طنز_جبهه😂🤣
#کی_سردشه؟😜
یه روز فرمانده گردانمون به بهانه دادن پتو همه بچه ها را جمع كرد و با صدای بلند گفت: كی خسته است؟☺
گفتیم: دشمن😄
صدا زد: كی ناراضیه؟😉
بلند گفتیم: دشمن😎
دوباره با صدای بلند صدا زد: كی سردشه؟😜
ما هم با صدای بلندتر گفتیم: دشمن👊🏻
بعدش فرماندمون گفت: خوب دمتون گرم، حالا كه سردتون نیست می خواستم بگم كه پتو به گردان ما نرسیده😂
"شادی روح شهدا #صلوات"
✅ @AhmadMashlab1995
52روزتاسالروزشهادتمالک
اشترسیدعلی...💔
#حاج_مهدے_طائب میگفتند:
اگر تا ظهور #امام_زمان(عج)
هزار ڪیلومتر فاصله داشتیم
با خون #حاج_قاسم،
این هزار ڪیلومتر، به ده متر رسید...🙃
#شهید_قاسم_سلیمانی🥀
#شهید_ابومهدی_المهندس🥀
✅ @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
عشق از همانجايى شروع شد... كه حالمان به هيچ چيز خوش نشد اِلا دوست داشتنش... #شهید_احمد_مشلب💛🌿 #هر_ر
「هےنگاهتبکنمگمبشومدرچشمت
گمشدن
درشبِچشمانتوپیداشدناست♥️🌿」
#شهید_احمد_مشلب💛🌿
#هر_روز_با_یک_عکس
✅ @AHMADMASHLAB1995
#آقای_من♡
مائیمُ
تو ای جآن
که جِگر گوشه مآیی...(:♥️
✅ @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#رمان_دلارام_من #قسمت_هفتادیکم برای رساندن منظورم ، پیامک را نشانش می دهم ، وقتی می خواند چهره اش
#رمان_دلارام_من
#قسمت_هفتاد_دوم
یکی ازچیزهایی که مادر یادمان داده ان تایم بودن است ، پدر نیما هم به وقت شناسی اهمیت زیادی میدهد ، اما نمی دانم چرا نیما دیر کرده ?حامد ساعتش را نگاه می کند و می گوید :
- حالا این برادر کوچیکه ما چجور ادمی هست؟
نیشخند میزنم : به قول خودش پسری از جنس گیتار و قهوه و کتاب ! البته فقط من می تونم حریف زبونش بشم ....
جوانی ژولیده با لباس سیاه به سمتمان می اید ، به چهره اش دقیق می شوم ، نیماست !
باورم نمی شود ، نیما هیچ وقت بااین وضع از در خانه هم نمی چرخید چه برسد به پارک.....
به قول دختر خاله ام ثنا ، نیما ازان پسرهای دختر کش است ، من حرفش را قبول دارم نه به خاطر تیپش ، دخترها را بااخلاق مزخرفش دق می دهـد !
تا نمیا برسد به نیمکتمان بلند می شویم ، چشمانش سرخ و گود افتاده ، ته ریشش هم کمی بلند شده ، برای اولین بار دلم برایش می سوزد ، شاید اثر زندگی در خانواده ای ایرانی باشد ، ترس برم می دارد وتمام احوالات ممکن در ذهنم می گذرد ....
نکند اتفاقی برای مادر یا همسرش افتاده؟
جلو می روم : نیما حالت خوبه ؟
لبخند بی رمقی می زند : به قول خودت علیک سلام !
-سلام !
نگاهی به حامد که پشت سرمان ایستاده می اندازد : داداشته ؟
چشم غره می روم : داداشمون حامد .
حامد دستش را برای مصاحفه دراز می کند :
-سلام خوشحالم که دیدمت...
نیما بازهم به لبخند کم رنگی اکتفا می کند و دست می دهد :
-سلام . منـم ...
حامد می داند حال نیما زیاد خوب نیست برای همین زیاد خوش و بش نمی کند ، به خواست نیما روی نیمکتی می نشینیم ، حامد یک طرف من و نیما سمت دیگر . حالا که دقت می کنم هردو شبیه مادر هستن با این تفاوت که چشمان نیما سبز است....
مثل مادر ، در کل نیما شباهت بیشتری به مادر دارد ، از روی چهره شان باکمی دقت می توان فهمید برادرند....
♥️@AhmadMashlab1995 |√←