شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
✍️ #دمشق_شهر_عشق #قسمت_چهل_و_نهم سرم را از پشت به دیوار تکیه داده بودم، به ابوالفضل نگاه میکردم
✍️ #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_پنجاهم
#قسمت_آخر
دو ماشین نظامی و عدهای مدافع تازه نفس وارد حرم شده بودند و باورم نمیشد حلقه #محاصره شکسته شده باشد که دیدم مصطفی به سمتم میدود.
آینه چشمانش از شادی برق افتاده بود، صورتش مثل ماه میدرخشید و تمام طول حرم را دویده بود که مقابلم به نفسنفس افتاد :«زینب #حاج_قاسم اومده!»
یک لحظه فقط نگاهش کردم، تازه فهمیدم #سردار_سلیمانی را میگوید و او از اینهمه شجاعت به هیجان آمده بود که کلماتش به هم میپیچید :«تمام منطقه تو محاصرهاس! نمیدونیم چجوری خودشون رو رسوندن! با ۱۴ نفر و کلی تجهیزات اومدن کمک!»
بیاختیار به سمت صورت ابوالفضل چرخیدم و بهخدا حس میکردم با همان لبهای خونی به رویم میخندد و انگار به عشق سربازی #حاج_قاسم با همان بدن پارهپاره پَرپَر میزد که مصطفی دستم را کشید و چند قدمی جلو برد :«ببین! خودش کلاش دست گرفته!»
#سردار_سلیمانی را ندیده بودم و میان رزمندگان مردی را دیدم که دور سر و پیشانیاش را در سرمای صبح #زینبیه با چفیهای پوشانده بود. پوشیده در بلوز و شلواری سورمهای رنگ، اسلحه به دست گرفته و با اشاره به خیابان منتهی به #حرم، گرای مسیر حمله را میداد.
از طنین صدایش پیدا بود تمام هستیاش برای دفاع از حرم #حضرت_زینب (علیهاالسلام) به تپش افتاده که در همان چند لحظه همه را دوباره تجهیز و آماده نبرد کرد.
ما چند زن گوشه حرم دست به دامن #حضرت_زینب (علیهاالسلام) و خط آتش در دست #سردار_سلیمانی بود که تنها چند ساعت بعد محاصره #حرم شکست، معبری در کوچههای زینبیه باز شد و همین معبر، مطلع آزادی همه مناطق سوریه طی سالهای بعد بود تا چهار سال بعد که #داریا آزاد شد.
در تمام این چهارسال با همه انفجارهای انتحاری و حملات بیامان تکفیریها و ارتش آزاد و داعش، در #زینبیه ماندیم و بهترین برکت زندگیمان، فاطمه و زهرا بودند که هر دو در بیمارستان نزدیک حرم متولد شدند.
حالا دل کندن از حرم #حضرت_زینب (علیهاالسلام) سخت شده بود و بیتاب حرم #حضرت_سکینه (علیهاالسلام) بودیم که چهار سال زیر چکمه تکفیریها بود و فکر جسارت به قبر مطهر حضرت دلمان را زیر و رو کرده بود.
محافظت از حرم #حضرت_سکینه (علیهاالسلام) در داریا با حزبالله #لبنان بود و مصطفی از طریق دوستانش هماهنگ کرد تا با اسکورت نیروهای #حزبالله به زیارت برویم.
فاطمه در آغوش من و زهرا روی پای مصطفی نشسته بود و میدیدم قلب نگاهش برای حرم #حضرت_سکینه (علیهاالسلام) میلرزد تا لحظهای که وارد داریا شدیم.
از آن شهر زیبا، تنها تلی از خاک مانده و از حرم #حضرت_سکینه (علیهاالسلام) فقط دو گلدسته شکسته که تمام حرم را به خمپاره بسته و همه دیوارها روی هم ریخته بود.
با بلایی که سر سنگ و آجر حرم آورده بودند، میتوانستم تصور کنم با قبر حضرت چه کردهاند و مصطفی دیگر نمیخواست آن صحنه را ببیند که ورودی #حرم رو به جوان محافظمان خواهش کرد :«میشه برگردیم؟» و او از داخل حرم باخبر بود که با متانت خندید و رندانه پاسخ داد :«حیف نیس تا اینجا اومدید، نیاید تو؟»
دیدن حرمی که به ظلم #تکفیریها زیر و رو شده بود، طاقتش را تمام کرده و دیگر نفسی برایش نمانده بود که زهرا را از آغوشش پایین آورد و صدایش شکست :«نمیخوام ببینم چه بلایی سر قبر اوردن!»
و جوان لبنانی معجزه این حرم را به چشم دیده بود که #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را به ضمانت گرفت :«جوونای #شیعه و #سنی تا آخرین نفس از این حرم دفاع کردن، اما وقتی همه شهید شدن، #امام_علی (علیهالسلام) خودش از حرم دخترش دفاع کرد!»
و دیگر فرصت پاسخ به مصطفی نداد که دستش را کشید و ما را دنبال خودش داخل خرابه حرم برد تا دست حیدری #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را به چشم خود ببینیم.
بر اثر اصابت خمپارهای، گنبد از کمر شکسته و با همه میلههای مفتولی و لایههای بتنی روی ضریح سقوط کرده بود، طوری که #تکفیریها دیگر حریف شکستن این خیمه فولادی نشده و هرگز دستشان به قبر مطهر حضرت سکینه (علیهاالسلام) نرسیده بود.
مصطفی شبهای زیادی از این حرم دفاع کرده و عشقش را هم مدیون #حضرت_سکینه (علیهاالسلام) میدانست که همان پای گنبد نشست و با بغضی که گلوگیرش شده بود، رو به من زمزمه کرد :«میای تا بازسازی کامل این حرم #داریا بمونیم بعد برگردیم #زینبیه؟»
دست هر دو دخترم در دستم بود، دلم از عشق #حضرت_زینب (علیهاالسلام) و #حضرت_سکینه (علیهاالسلام) میتپید و همین عطر خاک و خاکستر حرم مستم کرده بود که عاشقانه شهادت دادم :«اینجا میمونیم و به کوری چشم #داعش و بقیه تکفیریها این #حرم رو دوباره میسازیم انشاءالله!»...
#پایان
امیدوارم خوشتون اومده باشه...
✍️نویسنده: فاطمه ولی نژاد
@AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
📚خاطرات #شھیدمدافعحرم_احمد_مشلب راوے: #علے_مرعے{دوست شھید} #موقعیت_شناسے #قسمت_دوم: #احمـد در ماه
📚خاطرات #شھیدمدافعحرم_احمد_مشلب
راوے: #سلام_بدرالدین{مادر شھید}
#حزباللہ
#قسمت_اول:
جوانان لبنانے بسیار پرشور بوده و در فعالیت هاے حزبے حضور پررنگے دارند. با توجہ بہ اینڪہ عدهے زیادے از مردم لبنان شیعہ هستند و جنبش انقلابے حزباللّٰہ یڪے از مشہورترین و تأثیرگذارترین گروه هاے اسلامگرا در لبنان است اڪثر جوانان هوادار حزباللّٰہ هستند. #احمـد هم از این قضیہ مستثنے نبود. اما برخے از جوانان در لبنان نسبت بہ حزبے ڪہ در آن عضویت دارند متعصباند. نڪتہے جالب و قابل تأملے ڪہ در مورد #احمـد وجود داشت این بود ڪہ در خصوص حزباللّٰہ تعصب بیجا نداشت و ایدهها و نظرات سایر احزاب را نیز مےپذیرفت، اما از عقاید و آرمان هاے خودش ڪوتاه نمےآمد و از آنها دفاع مےڪرد.
عضویت در ڪشافة و ارتباط با مربیان و اعضاے حزباللّٰہ #احمـد را بسیار تحتتأثیر قرار داده بود. امتحانات آخرین سال تحصیلے در لبنان بہ صورت سراسرے در ڪشور برگزار مےشود و نسبت بہ سال هاے قبل دشوارتر است، اما #احمـد با پشتڪار و تلاش امتحانات نہایے را پشت سر گذاشت. او شوق زاید الوصفے براے عضویت در حزباللّٰہ داشت.
✍🏻| بانوےمحجبـه
#ملاقات_در_ملکوت🕊
#خاطرات_شهیداحمد_در_کتابشون📖
نویسنده: #مهدے_گودرزے
#کپی_فقط_با_ذکر_لینک!
|ڪانـالرسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🌱|
✅ @AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
📚خاطرات #شھیدمدافعحرم_احمد_مشلب راوے: #سلام_بدرالدین{مادر شھید} #حزباللہ #قسمت_اول: جوانان لبنان
📚خاطرات #شھیدمدافعحرم_احمد_مشلب
راوے: #سلام_بدرالدین{مادر شھید}
#حزباللہ
#قسمت_دوم:
علاقہے او{ #احمـد} بہ عضویت در #حزباللہ را ڪہ مےدیدم، بسیار خوشحال مےشدم ڪہ پسرم مےخواهد قدم در راه دفاع از اسلام، ڪشور و ناموس بگذارد. از اینڪہ #احمـد در عمل پیرو راه امام حسین{علیہالسلام} و مڪتب عاشورا بود، برایم لذتبخش بود. من افتخار مےڪردم ڪہ مادر پسرے از جان گذشتہ و فداڪار هستم زیرا اسلام نیاز بہ جوانانے دارد ڪہ خود را فدا ڪنند و اگر جوانان ما نباشند چہ ڪسے فدایے اسلام خواهد شد؟
#احمـد در 17سالگے مفتخر بہ عضویت در #حزباللہ شد، زمانے ڪہ بہ خیل مجاهدین فےسبیلاللہ در #حزباللہ پیوست، دوره هاے اعتقادے و... را گذراند.
حضور در برنامہ هاے منسجم #حزباللہ از #احمـد یڪ نظامے واقعے و جنگاور حرفہاے تربیت ڪرده بود.
اما حضور او در #حزباللہ او را از فعالیت هاے ڪشافة غافل نڪرد و زمانے ڪہ بہ عنوان مجاهد در #حزباللہ عضو بود بہ عنوان مسئول و مدرس بہ سازمان پیشاهنگے مےرفت و آنجا با بالاترین رتبہ سایز نیروها را آموزش مےداد.
✍🏻| بانوےمحجبـه
#ملاقات_در_ملکوت🕊
#خاطرات_شهیداحمد_در_کتابشون📖
نویسنده: #مهدے_گودرزے
#کپی_فقط_با_ذکر_لینک!
|ڪانـالرسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🌱|
✅ @AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#سلام_بدرالدین مادر #شهید_احمد_مشلب: احمـد #سیدحسننصراللہ را بسیار دوست داشت و خیلے تحت تأثیر شخصیت
#سلام_بدرالدین مادر #شهید_احمد_مشلب:
علاقۂ #احمـد بہ عضویت در #حزباللہ را کہ مےدیدم، بسیار خوشحال میشدم کہ پسرم مےخواهد قدم در راه دفاع از اسلام، کشور و ناموس بگذارد و از اینکہ #احمـد در عمل پیرو راه امام حسین{علیہالسلام} و مکتب عاشورا بود، برایم لذتبخش بود.
#اجرکاللہیاصاحبالزمان🏴
کـانـالرسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀
♡j๑ïท🌱↷
『 @AhmadMashlab1995 』
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#سلام_بدرالدین مادر #شهید_احمد_مشلب: علاقۂ #احمـد بہ عضویت در #حزباللہ را کہ مےدیدم، بسیار خوشحال
#سلام_بدرالدین مادر #شهید_احمد_مشلب:
#احمـد در 17سالگے مفتخر بہ عضویت در #حزباللہ شد. زمانے کہ بہ خیل مجاهدین فےسبیلاللہ در #حزباللہ پیوست، دوره هاے اعتقادے و... را گذراند.
#اجرکاللہیاصاحبالزمان🏴
کـانـالرسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀
♡j๑ïท🌱↷
『 @AhmadMashlab1995 』
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#سلام_بدرالدین مادر #شهید_احمد_مشلب: #احمـد در 17سالگے مفتخر بہ عضویت در #حزباللہ شد. زمانے کہ بہ خ
#سلام_بدرالدین مادر #شهید_احمد_مشلب:
حضور در برنامہ هاے منسجم #حزباللہ از #احمـد یک نظامے واقعے و جنگاور حرفہاے تربیت کرده بود.
#اجرکاللہیاصاحبالزمان🏴
کـانـالرسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀
♡j๑ïท🌱↷
『 @AhmadMashlab1995 』
📚خاطرات #شھیدمدافعحرم_احمد_مشلب
راوے: #سلام_بدرالدین{مادر شھید}
#حزباللہ
#قسمت_اول:
جوانان لبنانے بسیار پرشور بوده و در فعالیت هاے حزبے حضور پررنگے دارند. با توجہ بہ اینڪہ عدهے زیادے از مردم لبنان شیعہ هستند و جنبش انقلابے حزباللّٰہ یڪے از مشہورترین و تأثیرگذارترین گروه هاے اسلامگرا در لبنان است اڪثر جوانان هوادار حزباللّٰہ هستند. #احمـد هم از این قضیہ مستثنے نبود. اما برخے از جوانان در لبنان نسبت بہ حزبے ڪہ در آن عضویت دارند متعصباند. نڪتہے جالب و قابل تأملے ڪہ در مورد #احمـد وجود داشت این بود ڪہ در خصوص حزباللّٰہ تعصب بیجا نداشت و ایدهها و نظرات سایر احزاب را نیز مےپذیرفت، اما از عقاید و آرمان هاے خودش ڪوتاه نمےآمد و از آنها دفاع مےڪرد.
عضویت در ڪشافة و ارتباط با مربیان و اعضاے حزباللّٰہ #احمـد را بسیار تحتتأثیر قرار داده بود. امتحانات آخرین سال تحصیلے در لبنان بہ صورت سراسرے در ڪشور برگزار مےشود و نسبت بہ سال هاے قبل دشوارتر است، اما #احمـد با پشتڪار و تلاش امتحانات نہایے را پشت سر گذاشت. او شوق زاید الوصفے براے عضویت در حزباللّٰہ داشت.
✍🏻| بانوےمحجبـه
#ملاقات_در_ملکوت🕊
#خاطرات_شهیداحمد_در_کتابشون📖
نویسنده: #مهدے_گودرزے
#کپی_فقط_با_ذکر_لینک!
|ڪانـالرسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🌱|
✅ @AHMADMASHLAB1995