eitaa logo
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
7.5هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
2.3هزار ویدیو
143 فایل
🌐کانال‌رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 🌸زیر نظر خانواده شهید🌸 هم زیبا بود😎 هم پولدار💸 نفر7دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ‌ تموم‌ مادیات پشت پا زد❌ و فقط بہ یک نفر بلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعوتت کرده بمون @Hanin101 ادمین شرایط: @AHMADMASHLAB1374 #ڪپے‌بیوحـرام🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
📚خاطرات شهید مدافع حرم راوی:سیده سلام بدرالدین مادر شهید قسمت اول: من ۳۰ مارس سال ۱۹۷۷ (۲۹اسفند ۱۳۵۵)در شهر نبطیه به دنیا آمدم نبطیه شهری شیعه نشین در جنوب لبنان است. خانواده ی من شیعه و بسیار مذهبی بودند ما التزام زیادی به اسلام و به ویژه حزب الله داشته و داریم. اهمیت به این حزب اسلامی شیعه در خانواده ی ما موج می زد از زمانی که خدمت داشتم در برنامه های اجتماعی و فرهنگی حزب الله فعالیت داشتم در ۱۶سالگی ازدواج کردم همسرم نیز مذهبی بوده و مانند من و خانواده ام هوادار و پیرو حزب الله بود ما در منزل شخصی خود زندگی میکردیم و زندگی راحت ومرفهی داشتیم مدتی بعد از ازدواج باردار شدم و ۳۱آگوست سال ۱۹۹۵میلادی (۹شهریور ۱۳۷۴)زندگی شیرین ما با تولد اولین فرزندم زیباتر و جذاب تر شد همسرم به عشق پیامبر مکرم اسلام نامش را گذاشت پ ن:عکس بالا تصویر خردسالی شهید احمد مشلب است ✍ماه علقمه @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
📚خاطرات شهید مدافع حرم #احمدمشلب راوی:سیده سلام بدرالدین مادر شهید #تولد_و_کودکی قسمت اول: من ۳۰
📚خاطرات شهید مدافع حرم راوی:سیده سلام بدرالدین (مادر شهید) قسمت دوم: امام صادق (ع)می فرمایند:"ثروت از آن خداست و او آن را نزد بندگان خود امانت گذاشته و دستور داده است که از آن در حد متعارف خود بخورند و بیاشامند ولباس تهیه کنند وازدواج کنند وبرای سواری از آن استفاده کنند و بابقیه آن به مومنان نیازمند کمک کنند."(بحار الانوار جلد۱۰۳ صفحه۱۶) در یک خانواده ی ثروتمند متولد شده و بزرگ شد. این ثروت ارثی بود که از خاندان مان به ما رسیده بود.اما همان طور که امام معصوم (ع)می فرمایند:همه ی ثروت ها از آن خداست چون احمد اولین فرزندمان بود برای مان بسیار عزیز و دوست داشتنی بود. کودکی آرام،بی آزار، بسیار مؤدب و بااخلاق بود.همه چیز را به دقت تحت نظر داشت و نسبت به هیچ چیز در اطراف خود بی تفاوت و بی اهمیت نبود همان اهمیت و اعتقاد ما به مذهب و دین در احمد نیز متجلی بود. در محله ی <<حی السرای>> نبطیه درس خواند رشد کرد و تربیت شد پ ن :عکس بالا تصویر کودکی شهید احمد مشلب است ✍ماه علقمه @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
📚خاطرات شهید مدافع حرم #احمدمشلب راوی:سیده سلام بدرالدین (مادر شهید) #تولد_و_کودکی قسمت دوم: امام صا
📚خاطرات شهید مدافع حرم راوی:سیده سلام بدرالدین (مادر شهید) قسمت اول: بسیار کوشا بود و ثروت باعث نشده بود که تن پرور و تنبل باشد خیلی خوب درس خواند و دیپلمش را گرفت و با رتبه 7 وارد <<مَعهَد>> شد که در واقع نوعی دانشگاه در لبناناست. دانشجوی نمونه دانشکده <<اَمجاد>>بود و توانست با کسب بهترین نمرات در رشته فناوری اطلاعات(iT)فارغ التحصیل شود. او اعتقاد داشت که مسلمان واقعی کسی است که در یک دست،کتاب به نماد تحصیلِ دین و علم و در دست دیگر،سلاح به نماد مجاهدت داشته باشد. رشد و تعالی در تحصیل و مجاهدت مدیون همین تفکر بی نظیر بود. باتوجه به حجم بالای کاری و تحصیلی گاهی کتب مذهبی نیز مطالعه می کرد و هرگز اجازه نمی داد وقتش به بطالت بگذرد پ ن:عکس بالا تصویر شهید مشلب در بین رتبه برتر های دانشکده امجاد ✍ماه علقمه @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
📚خاطرات شهید مدافع حرم #احمدمشلب راوی:سیده سلام بدرالدین (مادر شهید) #تحصیل_و_کار قسمت اول: #احمد
📚خاطرات شهید مدافع حرم راوی:سیده سلام بدرالدین(مادر شهید ) قسمت دوم:کسب و کار حلال شهید ‌ به واسطه ی پشتوانه ی مالی خانوادگی،اوضاع بسیار خوبی داشت و اگر تا آخر عمر فقط پول خرج می کرد باز هم نیازی به کسب درآمد نداشت. اما از آنجا که اهل کار و تلاش بود و مثل خیلی از ثروتمندان نبود که به فکر کسب وکار نباشد. لذا در کنار تحصیل، به مصداق حدیث پیامبر مکرم اسلام حضرت محمد (ص) که می فرماید: <<کار کردن برای کسب مال حلال، بر هر مرد و زن مسلمان واجب است>> (جامع الاخبار صفحه ۳۸۹) کار و تلاش می کرد. او یک فروشگاه مواد غذایی داشت و در آنجا مثل سایر مردم به کسب روزی حلال مشغول بود. می خواست برای ارتقاء فروشگاه، آن را به نقطه ی دیگری انتقال دهد و مجبور شد آن را تعطیل کند. مجاهدت در راه خدا مجال نداد تا فروشگاه جدید را افتتاح کند! در اوقات فراغت با دوستان خود که همگی شبیه به خودش مؤمن و با اخلاق بودند، وقت صرف می کرد و با آن ها خیلی خوش می گذراند. مثل همه ی جوان ها بیرون می رفت، بیرون شام می خورد، فوتبال خیلی بازی می کرد و به آن بسیار علاقه داشت. ✍ماه علقمه @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
📚خاطرات شهید مدافع حرم #احمدمشلب راوی:سیده سلام بدرالدین(مادر شهید ) #تحصیل_و_کار قسمت دوم:کسب و ک
📚خاطرات شهید مدافع حرم راوی:سیده سلام بدرالدین (مادر شهید) قسمت اول: بسیار تو دل برو و دوست داشتنی بود نه فقط برای من که مادرش بودم،برای همه این طور بود. ضمن اینکه باوقار رفتار می کرد،بسیار مؤدب،مهربان و با اخلاق بود. در رابطه ی من و احمد ؛ اخلاص،دوست داشتن، مهربانی ، احترام، محبت و صداقت موج می زد.اوبا همه ویژگی های حسنه ای که داشت نسبت به من ابراز عشق،علاقه و ارادت زیادی داشت و من هم در تمام زندگی او را از همه بیشتر دوست داشتم. چون ۱۸ ساله بودم که مادر شدم و فاصله ی سنی ام با احمد خیلی کم بود، رابطه ی صمیمی و تنگاتنگی باهم داشتیم و بسیار به هم علاقه مند بودیم .احمد نه تنها فرزند، که هم بازی، سنگ صبور و همه ی وجودم بود. همه ی رازهایمان را به هم می گفتیم.برایش خیلی اهمیت داشت حال مرا بداند که خوشحالم یا ناراحت، به کوچکترین جزئیات زندگی ام اهمیت می داد.در نوع رابطه ام با احمد مبالغه نمیکنم،او بیشتر از همه به من وابسته بود. بعد از احمد صاحب یک پسر دیگر شدیم. نام او را <علی الهادی>گذاشتیم. برای بچه ها مثل معلم بودم و آن ها را بزرگ کردم. مدت ها بعد صاحب دختری به نام <حنین> شدم.احمد علاقه ی زیادی به او داشت. حنین و احمد طوری به هم وابسته بودند که طاقت دوری یکدیگر را نداشتند و علاقه ی آن ها به هم،حد و اندازه نداشت .احمد خواهرهای ناتنی اش ،<فاطمه>و <نورهان>را نیز بسیار دوست داشت و ارتباط صمیمانه ای بین آن ها ایجاد شده بود. ✍ماه علقمه @AhmadMashlab1995
سیده مادر : تا زمانی که اسلام و بلند نگاه داشتن کلام خدا احتیاج به سوخت داره و اگر فرزندان ما این سوخت باشند برای بلند مرتبه نگاه داشتن کلام خدا پس فرزندانمون رو پنهان نمی کنیم و نمی گذاریم با ارزش تر از دین باشند. حتی اگر پسرم تک پسر هم باشد، مطمئنا بهش نه نمیگم، و ای کاش پسر های بیشتری داشتم تا اینکه واقعا و صادقانه میگم و خداوند شاهده که حرفم راست و صادقه؛ این که همه اون هارو تقدیم میکردم و به هیچکدومشون نه نمی گفتم..... @AhmadMashlab1995
@AhmadMashlab1995.mp3
81.6K
💥 صوت کوتاهی از شهید مشلب🌷 ✨أماه إني راحل✨ ترجمه: مادرجان من به جهاد میرم و امام حسین را ملاقات میکنم، مادرجان روحم از شوق شهادت داره ذوب میشه. اگر مادرم این صوت و بشنوه از دستم عصبانی میشه. @Ahmadmashlab1995
@AhmadMashlab1995 .mp3
128.6K
💥 صوت کوتاهی از شهید مشلب🌷 ✨التماس دعای شهادت✨ ترجمه: محمد قلبم را نگاه کن، برام دعا کن، برام دعا کن شهید بشوم برای اینکه مشتاقم. @Ahmadmashlab1995
@AhmadMashlab1995 .mp3
193.8K
💥 صوت کوتاهی از شهید مشلب🌷 ✨بعد از شهادت✨ ترجمه: الان برگشتم مادرم، شهیدم، کفن هم من و پوشانده، و این امام حسین هم میبینمش که اومده من و بغل کنه. @Ahmadmashlab1995
خوابے کہ یکے از اعضا از دیده است: مےگفت: اومد بہ خوابم؛ توے فضاے سرسبزے کہ بعد از دیدنش هرچے غم و غصہ بود برام پوچ و بے معنے شد و فقط آرامش بود کہ حس میکردم... با بہ لبخند بهم توصیہ کرد کہ حلال همہ ے مشکلات خانم حضرت زهراست... از خانم کمک بخواه ما شهدا حلش میکنیم🌹 🌸🌷 🌐کانال رسمی شهید احمد مشلب🌐 🚫 @AHMADMASHLAB1995
<🕊✨> مــیل‌دیدآر‌ڪسی‌دردل‌من‌ نیـست‌ڪہ‌نیـست♥️ جـزتـو،ای‌شـاھ‌دلـم، ماھ‌دلـم،‌یااباالحسن✨ پ.ن:پخـش‌بسته‌های‌شڪلات ‌در‌گلزارشهدا‌‌به‌نیابٺ‌ازغریب‌ طوس 🌸😌 😃 🌱 ❌ 🌸✨@AhmadMashlab1995
خوابے کہ یکے از اعضا از دیده است: مےگفت: اومد بہ خوابم؛ توے فضاے سرسبزے کہ بعد از دیدنش هرچے غم و غصہ بود برام پوچ و بے معنے شد و فقط آرامش بود کہ حس میکردم... با بہ لبخند بهم توصیہ کرد کہ حلال همہ ے مشکلات خانم حضرت زهراست... از خانم کمک بخواه ما شهدا حلش میکنیم🌹 🌸🌷 🌐کانال رسمی شهید احمد مشلب🌐 🚫 @AHMADMASHLAB1995
@AhmadMashlab1995 .mp3
193.8K
💥 صوت کوتاهی از شهید مشلب🌷 ✨بعد از شهادت✨ ترجمه: الان برگشتم مادرم، شهیدم، کفن هم من و پوشانده، و این امام حسین هم میبینمش که اومده من و بغل کنه. @Ahmadmashlab1995
🌸🌱: او همیشہ با من دربارہ ے شهادت صحبت میڪرد ڪہ من نباید ناراحت بشوم بہ من میگفت من یقین دارم ڪہ قوے و میباشے. در خواب دیدم ڪہ آمدہ بود و من رو باخودش برد.خوشحال بود از او پرسیدم مامانے حالت چطورہ خوشحالے قربونت برم در خواب از او پرسیدم چہ احساسے داشتے هنگام بہ من گفت:من خیلے خوشحال هستم و(در آن لحظه)هيچ احساسی بہ غیر خوبے نداشتم. هنگامے ڪہ بہ نزدیڪے مسیر قبرستان رسیدیم؛گفتم من از لحہ خیلے میترسم. بہ من گفت:نترس من با یہ چیز خوبے منتظرتم.❤ ♥️✨ @Ahmadmashlab1995
💥 🌻 هرگز شخصیتت را براے ڪسے عوض نڪن؛ ڪسے ڪہ از ذات تو خوشش نیامدھ پس او لایق تو نیست🤞🏻🕊 📲 ☺️ @AHMADMASHLAB1995
💥 🌻 بہشت گوارا بـاد بـر ڪسے ڪہ نـداے اهـݪ آسمـان را دوست دارد و هیـاهوے انسـان هـارا تـرڪ ڪرد و توشہ‌اش را بـراے سفـر آمـاده کرد، پـس متوجہ شد ڪہ مـرگ اجتنـاب نـاپذیـر است؛ سپس راھ عـاشقـان را دنبـال ڪرد🤞🏻🕊 📲 @AHMADMASHLAB1995
‍ 🌸✨ 🌻 همه‌ی‌طلاھایی‌کہ‌داشٺ‌به‌گروه‌حمایٺ‌مالے‌ در اردوگاه(جبهه) داد‌وبیࢪون‌رفٺ . . .🙂! جوانےصدایش‌زد‌وگفت: خانم! خانم! برگه دریافت طلاها رو نهَ ... حرفشو قطع كرد و گفت :پسرم‌هم‌همینجوریہ هيچ چیزی از پسرم را دریافت نکردم!💔 💚 ☺️ ✅ @AHMADMASHLAB1995
📚خاطرات شهید مدافع حرم راوی:سیده سلام بدرالدین مادر شهید قسمت اول: من ۳۰ مارس سال ۱۹۷۷ (۲۹اسفند ۱۳۵۵)در شهر نبطیه به دنیا آمدم نبطیه شهری شیعه نشین در جنوب لبنان است. خانواده ی من شیعه و بسیار مذهبی بودند ما التزام زیادی به اسلام و به ویژه حزب الله داشته و داریم. اهمیت به این حزب اسلامی شیعه در خانواده ی ما موج می زد از زمانی که خدمت داشتم در برنامه های اجتماعی و فرهنگی حزب الله فعالیت داشتم در ۱۶سالگی ازدواج کردم همسرم نیز مذهبی بوده و مانند من و خانواده ام هوادار و پیرو حزب الله بود ما در منزل شخصی خود زندگی میکردیم و زندگی راحت ومرفهی داشتیم مدتی بعد از ازدواج باردار شدم و ۳۱آگوست سال ۱۹۹۵میلادی (۹شهریور ۱۳۷۴)زندگی شیرین ما با تولد اولین فرزندم زیباتر و جذاب تر شد همسرم به عشق پیامبر مکرم اسلام نامش را گذاشت پ ن:عکس بالا تصویر خردسالی شهید احمد مشلب است ✍ماه علقمه @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
📚خاطرات شهید مدافع حرم #احمدمشلب راوی:سیده سلام بدرالدین مادر شهید #تولد_و_کودکی قسمت اول: من ۳۰
📚خاطرات شهید مدافع حرم راوی:سیده سلام بدرالدین (مادر شهید) قسمت دوم: امام صادق (ع)می فرمایند:"ثروت از آن خداست و او آن را نزد بندگان خود امانت گذاشته و دستور داده است که از آن در حد متعارف خود بخورند و بیاشامند ولباس تهیه کنند وازدواج کنند وبرای سواری از آن استفاده کنند و بابقیه آن به مومنان نیازمند کمک کنند."(بحار الانوار جلد۱۰۳ صفحه۱۶) در یک خانواده ی ثروتمند متولد شده و بزرگ شد. این ثروت ارثی بود که از خاندان مان به ما رسیده بود.اما همان طور که امام معصوم (ع)می فرمایند:همه ی ثروت ها از آن خداست چون احمد اولین فرزندمان بود برای مان بسیار عزیز و دوست داشتنی بود. کودکی آرام،بی آزار، بسیار مؤدب و بااخلاق بود.همه چیز را به دقت تحت نظر داشت و نسبت به هیچ چیز در اطراف خود بی تفاوت و بی اهمیت نبود همان اهمیت و اعتقاد ما به مذهب و دین در احمد نیز متجلی بود. در محله ی <<حی السرای>> نبطیه درس خواند رشد کرد و تربیت شد پ ن :عکس بالا تصویر نوجوانی شهید احمد مشلب است ✍ماه علقمه @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
📚خاطرات شهید مدافع حرم #احمدمشلب راوی:سیده سلام بدرالدین (مادر شهید) #تولد_و_کودکی قسمت دوم: امام صا
📚خاطرات شهید مدافع حرم راوی:سیده سلام بدرالدین (مادر شهید) قسمت اول: بسیار کوشا بود و ثروت باعث نشده بود که تن پرور و تنبل باشد خیلی خوب درس خواند و دیپلمش را گرفت و با رتبه 7 وارد <<مَعهَد>> شد که در واقع نوعی دانشگاه در لبناناست. دانشجوی نمونه دانشکده <<اَمجاد>>بود و توانست با کسب بهترین نمرات در رشته فناوری اطلاعات(iT)فارغ التحصیل شود. او اعتقاد داشت که مسلمان واقعی کسی است که در یک دست،کتاب به نماد تحصیلِ دین و علم و در دست دیگر،سلاح به نماد مجاهدت داشته باشد. رشد و تعالی در تحصیل و مجاهدت مدیون همین تفکر بی نظیر بود. باتوجه به حجم بالای کاری و تحصیلی گاهی کتب مذهبی نیز مطالعه می کرد و هرگز اجازه نمی داد وقتش به بطالت بگذرد پ ن:عکس بالا تصویر شهید مشلب در بین رتبه برتر های دانشکده امجاد ✍ماه علقمه @AhmadMashlab1995