eitaa logo
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
7.4هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
144 فایل
🌐کانال‌رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 🌸زیر نظر خانواده شهید🌸 هم زیبا بود😎 هم پولدار💸 نفر7دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ‌ تموم‌ مادیات پشت پا زد❌ و فقط بہ یک نفر بلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعوتت کرده بمون @Hanin101 ادمین شرایط: @AHMADMASHLAB1374 #ڪپے‌بیوحـرام🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#رمان_دلارام_من #قسمت_دوازدهم می نشینم روی نیمکت، عزا گرفته ام که امشب را تاصبح کجا صبح کنم ، ناخو
_ناراحتی نداره که عمو! بیا خونه ما ، یه فکری می کنیم بلاخره ! بی کس و کار که نیستی! بین دو حس متضاد گیر کردم ، اینکه دست نیاز دراز نکنم جلوی کسی، یا محبت پدرانه عمو را بپذیرم ، سکوتم که طولانی می شود عمو می گوید:بیام دنبالت؟ -نه ، ممنون ....خودم میام. -منتظرتم بیاکه زن عموت منو کشت ! تماس را که قطع می کنم ، خط اشک روی چهره ام کشیده می شود ، دلم پدر می خواهد ، کسی مثل پیرمردی که در خواب دیدم ، تصاویر زیادی از پدرم ساخته ام و همه ختم می شوند به تصویر لب حوض فیروزه و زیر درخت انگور که ریحانه یک ونیم ساله را روی پایش نشانده. اگر پدر بود، حتما حمایت می کرد از تصمیمم. باهمین فکرهاست که می رسم سرخیابان، شاسی بلندی جلوی پایم ترمز میزند، بیشتر ازاینکه بترسم ، تعجب می کنم که کجای قیافه من به آن هایی می خورد که ..... بگذریم! یادم نمی اید در طول عمرم از پسری ترسیده باشم، همیشه مقابلشان جسور و بداخلاق بوده ام ، حالا اما پسری که جلویم ترمز زده و دارد متلک بارم می کند... موجبات خنده وشادی ام رافراهم کرده! بدبخت بی چاره چقدر از همه جا رانده است که آمده یه دختر چادری را سوار کند! حتما طمع چمدان رادارد و خلوت بودن خیابان جسورش کرده😒 اصلا تابه حال یادم نیست متلک شنیده باشم... ولی خب این ها دلم را به رحم نمی اورد ، درحالی که با دستی چمدان را نگه داشتم وبا دستی چاقوی ضامن دار را از کیفم بیرون می کشم از ماشینش فاصله می گیرم ، به نفعش است مثل یک پسر خوب بفهمد به کاهدان زده و برود پی کارش.... نویسنده :خانم فاطمه شکیبا ♥️ @AhmadMashlab1995 |√←
گویا چندان پسر خوبی نیست، که از ماشین پیاده می شود وبا حالتی دلسوزانه می گوید: _خانم بزارید کمکتون کنم! تایه مسجدی ، حسینیه ای جایی می رسونمتون! خدایا این خودش تنش میخارد و می خواهد سربه سر دختر مذهبی ها بگذارد ،من بی تقصیرم ! بی تفاوت می ایستم تابه اندازه کافی جلوبیاید ، تقریبا روبه رویم می ایستد ومی گوید :برسونیمتون؟! شب وخلوت بودن خیابان نگرانم می کند. از لحن تمسخر آمیزش حالم بهم میخورد . باهمان خونسردی چاقوی ضامن دار را به روی صورتش میگیرم . طوری غافلگیر شده که نتواند تکان بخورد . باآرامش می گویم: درباره دخترایی که برای ماشین و پول بابات غش و ضعف میرن نظری ندارم. ولی خیلی دلم میخواد یه خراش کوچولو رو صورتت بندازم که بفهمی یه خانم متشخص شبم متشخصه! به لکنت افتاده و دوستش را صدا میزند: -فرید بیااین یارو دیوونه ست! اگر ریگ بزرگی به کفشش نبود می رفت ولی معلوم است جدا قصد دارد که نه تنها نمی رود ، بلکه رفیقش را به کمک می طلبد. نباید نشان دهم دست وپایم را گم کرده ام . فرید درحالی که درجیبش دنبال چیزی می گردد پیاده می شود. مطمئن می شوم نیت خیر دارند .نه قصد مزاحمت برای یک دختر محجبه! آب دهانشان برای چمدانم راه افتاده . حالادیگر اوضاع فرق می کند وباید وباید از سلاح زنانه ای به نام جیغ استفاده کنم. درحدی دوره رزمی رفته ام که بتوانم گلیمم را از آب بکشم بیرون، اما بعید است پس از دوتا پسر باشگاه رفته که کارشان خفت گیری است بربیایم..... نویسنده:خانم فاطمه شکیبا ♥️ @AhmadMashlab1995|√←
🌿 یه جوری خوب باش که وقتی دیدنت بگن: ••این زمیني نیست قطعا میشه..♥️:)•• ∞| ♡ @AhmadMashlab1995
💥 جرم ما این بود که به انتظار امام زمان نایستادیم🚶🏻‍♂ نشستیم🥀 ☑️ @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
🔴شهیدی که حتی از خانواده‌اش خداحافظی نکرد و به‌سمت کربلا شتافت #ناگفته_های_کربلا #قسمت_دوم واقعه کر
🔴 کسی که بعد از شهادت سیدالشهداء به کربلا رسید ولی درگیر شد امام به برخی از افراد بصره هم نامه نوشت که بیان کربلا، از بصره تا کربلا خیلی راهه. بعضیاشون راه افتادن ولی نرسیدن. چون تو مسیر نیروهای دشمن نمی‌گذاشتن کسی به کربلا برسه هفاف‌بن‌مهند راسبی بصری بکوب از بصره تا کربلا تاخت و باوجود موانع زیادی که وسط راه بود عصر عاشورا رسید کربلا، گفت حسین کو؟ گفتن دیر اومدی بابا، کشته شد. بیخیال نشد برگرده، بی تفاوت نبود. دید دارن به خیمه‌ها حمله می‌کنن، شمشیر کشید و جانانه جنگید و به شهادت رسید. ☑️ @AhmadMashlab1995
💔 ‌گم کرده ام مسیر تو را در غبارِ شهر اما اسیر توست، دل روستایی ام ... 🏴 @ahmadmashlab1995🏴
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#فــــرازےازوصیتنـــــامہ #شهید_محمدرضا_دهقان 🕊صبر را سرلوحه خود قرار دهید و روضه ابا عبدلله (ع) و
🕊 از همه آشنایان و دوستان می‌خواهم در صورت امکان یک روز برایم نماز و روزه به جای آورند؛ اگر ان‌شاالله در آن عالم دیگر باز هم در کنار شما عزیزان باشم ، جبران کنم 🥀 🌸🌷 ☑️ @AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#پای_درس_ولایت🔥 #امام_خامنه‌ای: شهدا این هدیه‌ی الهی را آسان و رایگان به‌دست نیاوردند؛ به قیمت مجاه
🔥 : هدیه شهادت را خدا به چه کسی میدهد؟ خدا این هدیه را ارزان نمیدهد؛ به کسانی میدهد که در راه او مجاهدت کنند. ۱۳۸۴/۰۲/۱۲ ☑️ @AhmadMashlab1995
میگن‌آدمےڪه‌دلتنگه‌هرچقدرهم راه‌‌بره‌خسته‌نمیشه...! اون‌وقت‌شما‌میپرسید‌چہ‌جورۍ هشتادڪیلومتروپیاده‌میریم؟! (: 💔 ☑️ @AhmadMashlab1995
هواے ڪوے طُ ازسر نمےرود، آرے! غریب‌ را دلِ‌ سرگشتہ‌ با وطن‌ باشد...🌿 🌻🍂 ☑️ @AHMADMASHLAB1995
🌱 آیت‌الله‌حق‌شناس: جوانی که وقتی به محرمات الهی می‌رسد چشم میپوشد، به او افتخار میکند...🎈 ☑️ @AhmadMashlab1995