شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#فرازی_از_وصیتنامه_شهید غم اگر هست برای بی بی جان حضرت زینب(س)باید باشد اشڪ وآه و ناله اگر هست برای
#خاطرات_شهدا
🔴 گلزار شهدا
◽️خطبه عقد را که خواندند، برای اولینبار میخواست همسرش را از تهران به اصفهان ببرد. به جای بردن او به جاهای دیدنی، یکراست رفتند به گلزار شهدا، سر مزار دوستان شهیدش، و وقتی با اعتراض خواهرش روبهرو شد که «این کار تو بر روحیهاش اثر منفی دارد.»
◽️گفت: «اشتباه تو همین جاست، من از بردنش به گلزار شهدا هدفی داشتم. او یک رزمنده است و باید بداند راهی که من انتخاب کردهام به کجا میرسد.
◽️راه من راه شهادت است. گلزار شهدا را به او نشان دادم که به او بگویم خود را برای چنین لحظهای آماده کند. اگر مرا انتخاب کرده است، باید در این راه مرا یاری کند.
#امیر_سرلشکر
#شهید_محمدجعفر_نصر_اصفهانی
#سالروز_شهادت
#هر_روز_با_یک_شهید
@AHMADMASHLAB1995
#خاطرات_شهدا🔥
🔰 شهید مدافع حرمی که ۸ یتیم را سرپرستی میکرد ...
کارمند کمیته امداد توضیح داده بود که ۲ خانواده و ۳ یتیم تحت پوشش و حمایت مالی علی آقا بودند.
یعنی علی مجموعا" ۸ یتیم را سرپرستی میکرده.
تازه بعد از یک عمر زندگی با علی فهمیدم که درآمدهایش را کجا خرج می کرده و من که مادرش بودم نفهمیدم علی چه کار میکرد!
🔹یک خیّر به تمام معنا
پدر شهید مدافع حرم علی امرایی میگوید پس از شهادت فرزندم کمکم متوجه کارهای خیر او شدیم و حتی فهمیدم سرپرستی چند کودک را برعهده داشته و از او به عنوان «کمسنترین خیّر» تقدیر شدهبود.
#شهید_علی_امرایی(حسین ذاکر)
ولادت: ۱۳۶۴/۱۰/۱۲
شهادت: ۱۳۹۴/۴/۱درعا،سوریه
شادی روح پر فتوح شهدا #صلوات🌸
@AHMADMASHLAB1995
#خاطرات_شهدا🔥
بدانید من برای هیچ چیز به سوریه نرفتم که اهداف مادی داشته باشم. راه برای هدف مقدس دفاع از نوامیس و کیان مسلمین و برای مقابله با استکبار و راس آن رژیم جعلی و سفاک اسرائیل، رژیم کودک کش و جنایت پیشه رژیم صهیونیستی هرچه در توان دارید بر این این رژیم جعلی فریاد بکشید و خشم و نفرتتان را نثار آن کنید.
کینه های انقلابیان رسوب نگیرد و فراموش نکنید که همه ما شیعه علی ابن ابی طالب هستیم. شیعه علی علیه السلام ذلت نمی پذیرد. آقا و مولای ما حسین ابن علی علیه السلام هم تن به ذلت نداد.
روحانی #شهید_علی_تمامزاده
#هر_روز_با_یک_شهید
@AHMADMASHLAB1995
#خاطرات_شهدا🔥
💠امیری حسین و نعم الامیر💠
💠در نجف تصمیم گرفت که سه روز آب و غذا کمتر بخوره یا اصلاً نخوره تا حال آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام رو در روز عاشورا درک کنه....
🌸روز سوم وقتی خواست از خونه بیرون بیاد که چشماش سیاهی رفت....
می گفت: "مثل ارباب همه جا رو مثل دود می دیدم اینقدر حال من بد شد که نمی تونستم روی پای خودم بایستم...."
از اون روز بیشتر از قبل مفهوم کربلا و تشنگی و امام حسین علیه السلام رو فهمید.
#مدافع_حرم #شهید_محمدهادی_ذوالفقاری❤️❤️
#هر_روز_با_یک_شهید
شادی روح شهدا صلوات🌸
@AHMADMASHLAB1995
#خاطرات_شهدا🔥
🌷🌷 السلام علیک یا عطشان🌷🌷
دریکی از ماموریت ها مسلحین را درمحاصره قرارداده بودیم تا جایی که داشتند از تشنگی تلف میشدند.
یک ماشین حامل آب میخواست منبع آب رو به اونها برسونه ،هدف گرفتیم تا منبع آبشو بزنیم،سرسلاحمونو گرفت پایین وگفت :برادرا باآب کاری نداشته باشید ماازنسل ابا عبدلله ع هستیم نه از نسل شمر ویزید.(همرزم شهید)
حسن خلقش اولیا را به نمایش میداد
مهربانی سهم آن قلب دلیرش شده بود
#شهید_جوادالله_کرم❤️❤️
#هر_روز_با_یک_شهید
@AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#خاطرات_شهدا🔥 🌷🌷 السلام علیک یا عطشان🌷🌷 دریکی از ماموریت ها مسلحین را درمحاصره قرارداده بودیم تا
#خاطرات_شهدا
💢 #در_محضر_شهید
◽️خود محمدجواد میگفت «در لحظهای که صدای انفجار بر اثر اصابت موشک یا خمپاره دشمن بر گوشم طنینافکن شد ناگهان به مدت ۲۰ ثانیه خود را در آسمان مشاهده کردم و از بالا به بدن خود نگاه کردم و فهمیدم به شهادت رسیدهام که ناگهان به یاد همسر و فرزندانم افتادم.
◽️بهمحض خطور این فکر در من به ناگاه از آسمان در کنار پیکر خود نزول کردم و دوباره درون پیکرم وارد شدم و دوستانم را صدا زدم.»
#شهید_محمد_جواد_قربانی
#سالروز_شھادت
#هر_روز_با_یک_شهید
@AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
🔴«رنا العجیلی» خبرنگار جنگی نیروهای الحشد الشعبی عراق بود بعد از سه سال فعالیت بی وقفه و خبرهايي گون
#خاطرات_شهدا
◽️بچههای سپاه خبر شهادت مهدی و مجید را آوردند و عکسهایشان را میخواستند برای چاپ اعلامیه و نصب روی تابوتشان..
◽️آلبومها را زیر و رو کردیم؛ جای خالی عکسهای مجید نظرمان را جلب کرد. گویا آخرین باری که به خانه آمده بود تا توانسته بود عکسهایش را از آلبومها جمع کرده بود تا اسیر شهرت شهادت نشود و با خلوص بیشتری این بار آخر را به جبهه برود.
راوی 👈 پدر شهید
مهدی فرمانده لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب بود
مجید هم فرمانده اطلاعات و عملیات تیپ ۲ لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب بود
که هر دو ۲۷ آبان در سردشت به شهادت رسیدند
#سردار_شهید_مهدی_زین_الدیت
#سردار_شهید_مجید_زین_الدین
#سالروز_شھادت
#دو_تا_داداشی
#هر_روز_با_یک_شهید
@AHMADMASHLAB1995
#شهید_مهدی_زینالدین🌹
✨ ولادت : ۱۳۳۸
✨ شهادت : ۱۳۶۳/۸/۲۷
فرمانده لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب(ع)
#خاطرات_شهدا🔥
هر روز آفتاب نزده از خانه میرفت بیرون، یه روز صدای پایین آمدنش را از پلهها شنیدم
رفتم و جلویش را گرفتم، گفتم: آقا مهدی، شما دیگر عیالواری یه کم بیشتر مواظب خودت باش!
گفت: چه کار کنم؟ مسئولیت بچههای مردم گردنمه.
گفتم لااقل توی سنگر فرماندهی بمون!
گفت: اگر فرمانده نیم خیز راه بره، نیروها سینه خیز میرند، اگر بمونه توی سنگرش که بقیه میرن خونه هاشون.....
@AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#وصیتنامه_شهدا🔥 #شهید_مصطفی_صدرزاده🌸 🕊خدایا ازتو ممنونم بیاندازه که دردل مامحبت #سید_علی_خامنه_ا
#خاطرات_شهدا🔥
#همسران_شهدا🥀
یک روز توی اتاق دراز کشید و چفیه
ای را روی صورتش قرار داد.
گفت : فرض کن من شهید شدم ، توام اومدی بالای سرم ، میخواهم ببینم عکس العملت چیه ؟
گفتم : محمدآقا ! بازم از این حرفا زدی؟
خیلی اصرار کرد .
پیش خودم گفتم : دلش را نشکنم.
اومدم بالای سرش ، چفیه را کنار زدم.
دست روی محاسنش کشیدم و گفتم : محمد عزیزم ! شهادتت مبارک بالاخره به آرزویت رسیدی !
وقتی این جمله رو به زبان آوردم خیلی خوشحال شد
این خاطره دوباره تکرار شد.
آنروزی که جنازه شهید را آوردند، وقتی وارد سردخانه شدم ، چند لحظه بعد خودم رو با شهید توی سردخانه تنها دیدم ، رفتم بالای سرش و به صورتش نگاه کردم و به یاد آن روزی افتادم
که محمد آقا خواست عکس العمل من را بعد از شهادت اش ببیند
همان جمله ای که آن روز گفتم را تکرار کردم محمد عزیزم ! شهادتت مبارک ، بالاخره به آرزویت رسیدی .
#راوی:همسرشهید🌸
#شهید_محمد_منتظرقائم
#عاشقانه_شهدا✨♥️
#هر_روز_با_یک_شهید🌾
@AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#زندگینامه_شهدا🔥 #روایت🔥 مادرش درباره خبر شهادت فرزندش می گوید: چهل روز قبل از شهادت فرزندم همزمان
#خاطرات_شهدا🔥
شهیدی که دوست داشت گمنام باشد
#شهید_امیرعلی_محمدیان🌷
متولدآذر۱۳۷۱تهران
امیرعلی، دلش هوایی حرم شده بود. وقتی با مخالفت من، برای رفتن به سوریه روبرو شد، حرفی به من زد که تسلیم شدم. گفت که: از بین سه فرزندی که خدا به شما عنایت کرده نمی خواهی که یکی شان را قربانی حضرت زینب کنی؟
در اسفند 1395 خبر شهادتش را آوردند. یکی از دوستانش برای ما تعریف کرد و گفت: « دشمن که حمله کرد که هر کدام از ما پناه گرفتیم امیرعلی پایش تیر خورد و روی زمین افتاد. خواستیم کمکش کنیم، نگذاشت. گفت: بروید من خودم را به شما می رسانم، اما دیگر کسی خبری از او ندارد.» مادرش ادامه می دهد: امیرعلی خیلی حضرت فاطمه (س) را دوست داشت و همیشه می گفت: دلم می خواهد مثل خانم گمنام باشم.!
#راوی:مادرشهید🌸
#هر_روز_با_یک_شهید🌾
@AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
°•|🌿🌹 #سردار #مدافع_حرم #شهید_عبدالرشید_رشوند #ولادت : ۱۳۴۶/۷/۱ #محل_تولد : روستای آوه از توابع المو
#خاطرات_شهدا🔥
ساعت ۴ صبح بود که مجبور شد بزنه به خط، پاتک خورده بودیم و داشت خط میشکست تا دوباره اون بخش حماه بیفته دست دشمن، فوری جمع و جور کرد، داشت میرفت بیرون از مقر، یهو برگشت، انگشتر و ساعت و کارد و هرچی که ارزشمند بود رو در آورد و گذاشت رو میز، بعدم پلاکشو درآورد گذاشت کنار همونا، گفتم چکار میکنی سیدمجتبی؟ گفت: اگر برنگشتم، نامردا از من چیزی غنیمت نگرفته باشن برن باهاش کیف و حال کنن، اینو گفت و خندید و رفت.
تاحالا سابقه نداشت موقع رفتن این کارو بکنه، دلم شور افتاد، گفتم: داره میره که برنگرده، صداش کردم باهاش دوباره خداحافظی کردم و رفت.
وقتی گروهانش شکست خورد و خبر عقب نشینی و تلفات بالا رو آوردن و خبر رسید که سیدمجتبی غیبش زده اما قطعا شهید شده چون نیرو نداشته و یه تنه واستاده، ترسیدم و گفتم، حتما پیکرشو بردن، وقتی حدود سه روز بعد پیکرش لابلای شهدای زینبیون و فاطمیون و سوری و... تو بخش مفقودین از روی اتیکت (برچسب بازوبند) "لبیک یا مهدی" دستش شناسایی شد، یاد اون کارش افتادم.
#شهید_حسین_معزغلامی(سیدمجتبی)🌷
#راوی:همرزمشهید
#هر_روز_با_یک_شهید🌾
@AHMADMASHLAB1995
#زندگینامه_شهدا🔥
#شهید_مدافعحرم_محمدمهدی_مالامیری
🌹تاریخ تولد: ۲۶/۳/۶۴
تاریخ شهادت: ۳۱/۱/۹۴
محل شهادت: بصری الحریر استان درعای سوریه🌹
#خاطرات_شهدا🔥
روحانی شهیدی که زحمت تشییعش رو به کسی نداد...
🥀موقع #خداحافظی گفتم
انشاءالله با #شهادت🌺برگردی
رفت شهیدشد💔
اما #برنگشت🕊
همیشه به #شوخی میگفت
#زحمت تشییع #جنازم
رابه کسی نمیدم✌️🏻
#راوی:همسرشهید🌸
#محمدمهدی_مالامیری🌷
#هر_روز_با_یک_شهید🌾
@AHMADMASHLAB1995