#امام_حسن_عسکری_ع_ولادت
باز دل شکستهام نوای دیگر آورد
پردۀ بهتری زند، نغمۀ خوشتر آورد
لئالی کلام را ز طبع من بر آورد
مگر ثنای عسکری، حجّت داور آورد
که آگه از مقام او، کسی به جز اله نیست
نسیم درک و عقل را در این حریم راه نیست
عبد خدا که داده حق، خدایی از عبادتش
بسته شده به طوق جان سلسلۀ ارادتش
رام شده وحوش هم، به درگه سیادتش
حقیقت غدیر خم، جلوه گر از ولادتش
ولادتش به هشتم ربیع ثانی آمده
جهان پیر را از این مژده، جوانی آمده
به سامرا نظر کن و جلوۀ ذوالکرام بین
قِران مهر و ماه را در این خجسته شام بین
باب امام عصر را فراز دست مام بین
دهم اما را به بر یازدهم امام بین
چشم علی منوّر از جمال ماه پارهاش
فاطمه کو؟ که بنگرد، بر حسن دوبارهاش
نور ولایتش به رخ ردای خلقتش به بر
لوای عصمتش به کف تاج شفاعتش به سر
بر همه هستیاش نظر در همه عالمش گذر
اما هادیاش پدر حضرت مهدی اش پسر
خلایقند چاکرش، ملائکند عسکرش
هیچ کسی نمیرود به نا امیدی از درش
رسالت پیمبران تکیه زده به دوش او
درس هدایت بشر زمزمۀ سروش او
وضع جهان و چشم او راز نهان و گوش او
حصار ظلم ظالمان شکسته از خروش او
به دورهای که معتمد کرد فزون نفاق را
به هم درید سعی او پردۀ اختناق را
بهشت علم پرورد آب و هوای گلشنش
اهل کمال، خوشه چین، ز گوشههای خرمنش
حکیم مانده از سخن، به وقت درس گفتنش
امام عصر تربیت، یافته روی دامنش
نهال عصمتی چنان بر آورد چنین ثمر
درود ما بر آن پدر سلام ما بر این پسر
سلالۀ پیمبر و مبشّر پیام حق
که دیده بس شکنجه تا زنده شود مرام حق
مبیّن اصول دین مفسّر کلام حق
داده به دست مهدیاش رسالت قیام حق
که بعد من امام بر جوامع بشر تویی
مهدی منتقم تویی امام منتظر تویی
رفت یکی ز شیعیان به پیشگاه حضرتش
برای حاجتی ولی اذن نداد خجلتش
امام را ببین که چون داشت خبر ز ذلّتش
نخوانده گفت پاسخش نگفته داد حاجتش
ز یک اشاره از کف امام کامیاب شد
به قدر احتیاج او خاک طلای ناب شد
ای جلوات کبریا جلوه گر از جمال تو
کتاب تفسیر تو خود آیتی از کمال تو
من که ز پا نشسته ام به درگه جلال تو
امید رحمتم بود، ز لطف بیزوال تو
«مؤیّدم» گدای تو بر آستان مهدیات
امید آن که خوانی ام ز دوستان مهدیات
✍مرحوم #سیدرضا_مؤيد
📝 https://eitaa.com/AhmadRahbari470
#امام_حسن_عسکری_ع_ولادت
امشب همهجا موج زند نور ولایت
افتاده به سرها همه دم شور ولایت
گردیده سماوات و زمین طور ولایت
از پرده در آمد مه مستور ولایت
گردیده ملک گرم ثناگستری امشب
گویند ثنای حسن عسکری امشب
برخیز و بزن خنده که گل خندهزن آمد
با خندهی گل، بر لب بلبل سخن آمد
خورشیدِ فروزنده مه انجمن آمد
فرزند رضا را حسن آمد، حسن آمد
عالم همه غرق شعف و عشرت و شادی است
میلاد گرامیخَلَفِ حضرت هادی است
نخل نبوی را ثمر است این، ثمر است این
چرخ علوی را قمر است این، قمر است این
فخر دو جهان را پسر است این، پسر است این
بر مُصلح عالم پدر است این، پدر است این
این شیعه و این مشعل انوار هُدایش
ای جان همه عالم و آدم بهفدایش
روئید گل تازهی آمال محمّد
یا مهرِ فروزندهی اقبال محمّد
یا صفحهی رخسار و خط و خال محمّد
یا آمده دوم حسن از آل محمّد
از سامره تابیده به عالم جلواتش
پیوسته فرستید درود و صلواتش
این گوهر ده بحر خروشندهی دین است
این کعبهی امیّد دل اهل یقین است
این عرش خداوند تعالی به زمین است
این نجل دهم حجّت خلاّق مبین است
در سجده ملائک به یسار و به یمینش
تابنده بُود جلوهی مهدی ز جبینش
آینهی حسن ازلی ماه جمالش
آیات لب حضرت هادی خط و خالش
یادآور جاه نبوی قدر و جلالش
جبریل فرو مانْد در اوج کمالش
عالم همه مرهون وی و موهبت اوست
از سامره تا عرشِ خدا مملکت اوست
این اختر برج نقوی ماه تمام است
این فرشنشینی است که خود عرش مقام است
این حجّ و زکوة است و صلات است و صیام است
بر خَلق امام است، امام است، امام است
قدر و شرف و عزّت و جاهِ بشر از اوست
ای منتظران! حجّت ثانی عشر از اوست
ای ارض و سماوات همه، سامرهی تو
ای چرخ برین نقطهای از دایرهی تو
ای مِهر فلک ذرّهای از نائرهی تو
ای زنده دل اهل دل از خاطرهی تو
از جود تو بس خاطره داریم حسنجان!
ما آرزوی سامره داریم حسنجان!
تو یازدهم اختر منظومهی نوری
تو واسطهی عفو خداوند غفوری
تو نور خدا در شجر وادی طوری
تو سرّ انا الحق به غیاب و به حضوری
من سائل لطف و کرم و جود تو هستم
با آن همه آلودگیام دل به تو بستم
ای فوج ملک را به درت عرض ارادت
سادات جهان از تو گرفته است سیادت
مِهر تو بود مُهر قبولیّ عبادت
قرآن به تو و پاکی تو داده شهادت
تو دست خداوند به تقدیر قضایی
فرزند علیّ ابن جواد ابن رضایی
قرآن به تو نازد که در او جلوهگر استی
ایمان به تو بالد که ورا راهبر استی
انسان به تو بالد که امام البشر استی
مهدی به تو در فخر که او را پدر استی
لطفی که مگر سائل هر روز تو باشم
خاک قدم عسکر پیروز تو باشم
ای عادت تو جود و مرام تو عنایت
ای مهر رخت مشعل انوار هدایت
ای یازدهم اختر تابان ولایت
قرآن، سخن فضل تو را کرده حکایت
من «میثم» آلودهدل بیسر و پایم
از خویش مرانید که مدّاح شمایم
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 https://eitaa.com/AhmadRahbari470
#امام_حسن_عسکری_ع_ولادت
می وزد طرفه نسیمی که دم روحانیست
همه جا جلوهی یار و همه جا نورانیست
شب وجد و شب شادی، شب مدحت خوانیست
هشتمین روز همایون ربیع الثّانیست
از محیط عظمت گوهر زهرا آمد
البشاره حسن دیگر زهرا آمد
آمد از برج ولایت قمر یازدهم
یا ز دریای امامت گهر یازدهم
یا ز سینای نبوّت شجر یازدهم
حجّت یازدهم دادگر یازدهم
خرّم این گلشن توحید و گل یاسمنش
میبرد دل ز همه حُسن حَسن در حسنش
کبریا وجه و نبی صورت و حیدر سیرت
حَسنی حُسن و حسینی دم و زهرا عصمت
یازده ماه به یک آینه در یک صورت
عجبا یک پسر و اینهمه مجد و عظمت
خاکیان مژده که امروز درخشید به خاک
گوهر ده یم نور و یم یک گوهر پاک
این پسر کیست که پیر خردش خاک در است
به خدا از همه خوبانِ جهان، خوبتر است
این پسر آینهی طلعت خیر البشر است
بشنوید این پدر حجّت ثانی عشر است
صلوات همه بر ماه جمال پدرش
پدر و مادر من باد فدای پسرش
عسکر او ملک و حوری و جنّ و بشرند
پرتوی از رخ او اختر و شمس و قمرند
خلق عالم به گدایّی درش مفتخرند
همه خوبان جهان منتَظِر منتَظَرند
منتَظَر کیست همان حجّت ثانی عشر است
یوسف فاطمه مهدی خلف این پسر است
این پسر، والی شهر قَدَر و مُلک قضاست
این پسر، عیسیِ جان با نَفَس روح فزاست
این پسر شافع و فریادرس روز جزاست
این گل باغ علیّ بن جواد بن رضاست
روی حق، حُسن نبی، بازوی حیدر دارد
آنچه خوبان همه دارند، فزونتر دارد
اهل معنی ولی ذوالمننش میخوانند
اختران جمله مه انجمنش میخوانند
عارفان واقف سّر و علنش میخوانند
پای تا سر همه حُسن و حَسنش میخوانند
سرو قد، ماه جبین، گلرخ و شیرین دهن است
حسن است این، حسن است این، حسن است این، حسن است
دیده را فیض ملاقات حق از دیدارش
مهر افتاده به خاک قدم زوّارش
همه دم ذکر خدا بر لب گوهر بارش
همه جا سامره با یاد گلِ رخسارش
مُلک پهناور هستی به قدومش گلشن
دیدۀ حضرت هادی به جمالش روشن
ای دل اهل ولا زائر سامرّایت
کعبۀ خلق جهان روی جهان آرایت
حَسن و حُسن ز پا تا سر و سر تا پایت
فرش از بال ملائک حرم زیبایت
ای همه خلق جهان سائل لطف و کرمت
شود آیا که برم سجده به خاک حرمت؟
کیستی تو پسر فاطمۀ زهرایی
نبوی خُلق و علی خوی و حسن سیمایی
جلوهی سیزدهم، یازدهم مولایی
حسن عسکری و گوهر ده دریایی
مکتبت بندگی و دوستی و هم عهدیست
پدرت هادی و فرزند عزیزت مهدیست
من کیام بندهی آلودۀ دربار توأم
گنهم کرده گرفتار و گرفتار توأم
با دو دست تهی خویش، خریدار توأم
چه کنم تو گل من هستی و من خار توأم
دوست دارم که به جز دوست خطابم نکنی
بپذیریّ و بخوانیّ و جوابم نکنی
نگهی بر من و بر دیدهی گریانم کن
نظری بر دل و بر حال پریشانم کن
غرق عصیانم، غرق یم غفرانم کن
بلکه با خاک درت پاک ز عصیانم کن
هر کهام، هر چه بدم، «میثم» این درگاهم
ذاکرم ذاکر اولاد رسول اللّهم
✍ #غلامرضا_سازگار
https://eitaa.com/AhmadRahbari470
#امام_حسن_عسکری_ع_ولادت
کیستم من؟ گوهر ده بحر نور کبریایم
آفتاب سامره، روشنگر ملک خدایم
آسمان معرفت را در زمین شمسالضحایم
کعبهام، رکنم، مقامم، مروهام، سعیم، صفایم
منظـر حسـن خـدا مصباح انوارالهدایم
من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
من همان دریای نور استم که نور از آن دمیده
دین و دانش را خدا در موج موجم پروریده
در درونم گوهر نابی چو مهدی آفریده
انتهایم را به جز چشم خدا چشمی ندیده
بشنوید ای آسمانیهـا زمینیها صدایم
من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
چارده معصوم گل پیداست از باغ جمالم
نیست آگه از جلالم، غیر ذات ذوالجلالم
تشنگان چشمۀ توحید را آب زلالم
بندهام اما چو حی بیمثالم، بیمثالم
فیضبخش عالمی از شهر «سرّ من رآ»یم
من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
من علی بن جواد بن رضا را نور عینم
پیشتر از عالم خلقت هدایت بوده دینم
گر چه در سنّ شبابم پیر خلق عالمینم
هم محمّد، هم علی، هم مجتبایم، هم حسینم
هم بوَد زهد و کمال و عصمت خیرالنسایم
من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
پیشتر از خلقتم بر چشم عالم نور دادم
بر همه شور آفرینان تا قیامت شور دادم
پاسخ موسی بن عمران را به کوه طوردادم
حاجت ارباب حاجت را ز راه دور دادم
همچو اجدادم ز خلق عالمی مشکلگشایم
من ابوالمهـدی امام عسکری ابنالرضایم
من به شهر سامره خود کعبۀ اهل یقینم
پر زند همچون کبوتر در حرم روحالامینم
حاجت کونین میبارد چو باران زآستینم
حضرت مهدی پذیرایی کند از زائرینم
مهر و مه گیرند نور از گنبد و گلدستههایم
من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
حضرت هادی از اوّل دید چون حُسن تمامم
خنده زد بر روی زیبا و «حسن» بگذاشت نامم
همچو قرآن بود روی سینۀ بابا مقامم
خود امام ابن امام ابن امام ابن امامم
دختـر پـاکِ یشـوعا، همسـر پاکیـزه رایم
من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
جلوۀ معلوم و نامعلوم را دیدند در من
سرِّ هر مفهوم و نامفهوم را دیدند در من
انتقام خون هر مظلوم را دیدند در من
فاش گویم چارده معصوم را دیدند در من
چارده معصوم نورم، بلکه خود وجه خدایم
من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
گرچه ویران کرد دست شوم دشمن تربتم را
لطف حق افزود بین خلق عالم عزّتم را
تا قیامت او نگهدار است عصر دولتم را
بار دیگر دید دشمن قدر و جاه و رفعتم را
خشت خشت قبر ویرانگشتهام گوید ثنایم
من ابوالمهـدی امام عسکری ابنالرضایم
مهر ما در قلب ابناء بشر پایان ندارد
هر که مهر ما ندارد، در حقیقت جان ندارد
و آن که شد بیگانه با آل علی ایمان ندارد
درد بغض ما به جز خشم خدا درمان ندارد
ای خوشا آنکس که گوید مدح، چون میثم برایم
من اباالمهـدی امـام عسکری ابـن الرضایم
✍ #غلامرضا_سازگار
https://eitaa.com/AhmadRahbari470
#امام_حسن_عسکری_ع_ولادت
الا که موسم شادی و همدلی آمد
زمان ناد علیاً سینجلی آمد
زمین سامره را سینه منجلی آمد
دهم ولی خداوند را ولی آمد
که دومین حسن از چهارمین علی آمد
بر آن علی، به گل روی این حسن #صلوات
ولى ذات خدا، شاه انس و جان است این
جهان جان نه، که جان همه جهان است این
چراغ اهل زمین ماه آسمان است این
به جسم شرع و تن اهل دین روان است این
امام ما پدر صاحب الزمان است این
بر آن امام و بر این صاحب زمن صلوات
چراغ دیده رخ دلربای این پسر است
تمام عالم خلقت برای این پسر است
چو ذات حق به دل خلق جای این پسر است
دل شکسته دلان آشنای این پسر است
سخن اگر به مدیح و ثنای این پسر است
به صفحه و قلم و منطق و سخن صلوات
وزیده بوی گل مهر او ز هر چمنی
نیافریده خداوند همچو او حسنی
خوشا زبان و خوشا منطق و لب دهنی
که در ثنای وجودش برآورد سخنی
به یاد رویش هر جا که هست انجمنی
سزد فرشته فرستد بر انجمن صلوات
سلام خلق و درود خدا به جان و تنش
فدای لیلهی میلاد و صبح آمدنش
جمال آینهی ذات حیّ ذوالمننش
به باغ وحی دمد بوی گل ز پیرهنش
وجود مهدی موعود سرو نسترنش
به باغبان و بر این سرو نسترن صلوات
ز پرده چهره چو بیپرده همچو ماه نمود
دل امام دهم را به یک کرشمه ربود
شهادتین ز لبهای جانفزاش سرود
به فاطمه، به علی، بر ائمه گفت درود
سپس به خواندن قرآن دهان چو غنچه گشود
به آیه آیهی قرآن، بر آن دهن صلوات
خدا ستوده به قرآن خود عیان او را
رسول خوانده امام جهانیان او را
ستوده حجّت حق صاحب الزّمان او را
پدر گرفته در آغوش خود چو جان او را
نهاده بوسه به حسن و لب و دهان او را
بر آن لبی که ورا گشته بوسه زن صلوات
الا که حجّت ذات خدای دادگری
ز سروران جهان تا جهان به پاست، سری
سران خلق سراسر ستاره، تو قمری
به فاطمه پسری و به مهدیاش پدری
ز وصف خوبتران زمانه خوبتری
به حضرت تو ز دادار ذوالمنن صلوات
سلام باد به جان و درود بر بدنت
روان عیسی مریم ز فیض پیرهنت
هزار موسی عمران به طور، هم سخنت
نشان بوسهی داوود بر لب و دهنت
گرفته یوسف صدیق جان ز فیض تنت
تو را ز جمله نبیّین به جان و تن صلوات
ز آب جوی تو خضر وجود رُخ شوید
به شوق کوی تو پیر طریق، ره پوید
زمان به گردش خود گردد و تو را جوید
بهشت، لالهی خود از دم تو میبوید
ز زلف پر شکنت عطر تازه میروید
به عطر تازهی آن زلف پرشکن صلوات
خوشا دلی که بُوَد باغ جنّت غم تو
خوشا گلی که گرفته است فیض از دم تو
دل هزار سلیمان اسیر خاتم تو
سلام بر تو و بر مهدی مکرّم تو
ثنای تو است نه تنها به نظم «میثم» تو
تو را ز پیر و جوان و ز مرد و زن صلوات
سازگار
https://eitaa.com/AhmadRahbari470