#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
مهر شما در دل عاشق فتاد
خیر دو دنیا به من این فیض داد
باب کرم هستی و باب المراد
اَسئَلُکَ بِجودِکَ یا جَواد
تا که توسل به تو آغاز شد
هر گِرِهی داشت گدا، باز شد
ای نمک سفرهی سلطان طوس
محضر تو خیل مَلک خاکبوس
آینهی صورت شمسُ الشموس
دلخوشیِ عمر اَنیس النفوس
ای علیْاکبرِ ملیحِ رضا
حلقۀ موی تو ضریح رضا
جود تو شد مظهر کُلِّ صفات
نام تو فتّاح همه مشکلات
نازترین تکپسر کائنات
حق بده بابات بمیرد برات
بوسه ز لبهای تو کار رضا
ای همهی دار و ندارِ رضا
**
گوشهی حجره شده جایت چرا ؟
مرگ شده ذکر و دعایت چرا ؟
بسته شده راه صدایت چرا ؟
آب نیاورده برایت چرا ؟
شعله به جان و دل زهرا مکش
جانِ رضا روی زمین پا مکش
آب نخوردی ... بدنت پا نخورد
یک نخی از پیروهنت پا نخورد
در ته گودال تنت پا نخورد
مثل حسین بر دهنت پا نخورد
یاد حسین دیدهی تَر داشتی
هر چه سرت آمده، سر داشتی
چنگ به موی سرش انداختند
روی تن بی سر او تاختند
خیل زنان رنگ ز رخ باختند
پیکر غارت شده نشناختند
عمهی سادات زمین گیر شد
بر سر بوسیدن رگ پیر شد
✍ #قاسم_نعمتی
https://eitaa.com/AhmadRahbari470
#امام_باقر_ع_شهادت
#حضرت_زینب_س_شام
روضهدارِ منا توئی آقا
شاهدِ کربلا توئی آقا
پیش تو مادرت زمین خورده
نوهی مجتبی توئی آقا
همره عمه آمدی گودال
راویِ ماجرا توئی آقا
آنکه دیده گروهگروه زدند
سنگ و چوب و عصا توئی آقا
آنکه دیده به زیرِ چکمهی شمر
شاه، زد دست و پا توئی آقا
آنکه دیده تمام قرآن شد
با لگد جا به جا توئی آقا
آنکه دیده ضریح مویِ حسین
دستِ یک بیحیا توئی آقا
آنکه دیده سرِ عزیزِ خدا
رفت بر نیزهها توئی آقا
بعد از آن شاهدِ هجومِ سپاه
سویِ آل عبا توئی آقا
آنکه همراه قافله رفته
سویِ شامِ بلا توئی آقا
سخت بر تو گذشت آن ساعات
بد شکستند حرمت سادات
اوج بی غیرتی نشان دادند
سنگ در دست این وآن دادند
اول شهر عنان مرکب را
دست یک مشت بد دهان دادند
جای عرضِ سلام، پیرو جوان
ناسزاها به کاروان دادند
رأسِ جدت به زیرِ پا افتاد
بسکه سر نیزه را تکان دادند
دستِ سادات بر سرِ بازار
صدقه تکههای نان دادند
بوسهگاهِ رسول خاتم را
به دمِ چوبِ خیزران دادند
✍ #قاسم_نعمتی
https://eitaa.com/AhmadRahbari470
#فاطمیه
#بستر
#مرثیه_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
دلِ تو ، از دلِ آشوبِ من خبردارد
مگر حبیبه ی من نیت سفردارد
فلک ندیده علی رو به هیچکس بزند
اگر که رو بزنم ؟ خواهشم اثردارد
بجایِ من تو به تابوتِ خویش می خندی؟
مریضِ ما چه خیالی مگر به سر دارد
چرا وضویِ خودت را جبیره می گیری؟
مگر برایِ تنت آب هم ضرر دارد
دمِ تنور نرو فضه هست اسما هست
برایِ سوخته این شعله ها خطر دارد
حسین گفتنِ تو با تنور یعنی چه؟!
مگر زخانة خولی شبی گذر دارد
چه آمده سرِ تو فضه هم نمی گوید
جوانِ خانه ، چرا دست بر کمر دارد
زمانِ حمله به زهرایِ من نگفت کسی :
که این صدف به درونِ خودش گوهر دارد
پرت به چوبه ی در خورد ، محسنت افتاد
خبر زسینة مجروح، میخِ در دارد
تمامِ پیکرِ تو باغلاف زخمی شد
نشانِ حداقل ضربِ چِل نفر دارد
دوان دوان پیِ تو زینب آمده کوچه
به حمله ها وگرفتاری ات نظر دارد
به رویِ چادر تو جایِ پاست یعنی که
همیشه یاریِ مظلوم درد سر دارد
#قاسم_نعمتی
https://eitaa.com/AhmadRahbari470
نوحوا علی الحسین که این کار فاطمه است
این اشک دیده ها همگی یار فاطمه است
نوحوا علی الحسین که جدم غریب بود
گودال قتلگاه پُر از بوی سیب بود
نوحوا علی الحسین که لب تشنه جان سپُرد
بیش از هزار و نهصد و پنجاه ضربه خورد
نوحوا علی الحسین درخاک وخون نشست
هرکه رسید دربدنش نیزه را شکست
نوحوا علی الحسین که مویش کشیده شد
جان داشت جدِ من که گلویش بریده شد
نوحوا علی الحسین که در بین ازدحام
با ضربهی دوازدهم کار شد تمام
نوحوا علی الحسین که ذبحش حرام بود
چشمان او هنوز به سوی خیام بود
نوحوا علی الحسین که می دید خواهرش
تاراج می شود همه هستش برابرش
نوحوا علی الحسین که باصورتی کبود
چشم ِ سرِ بریده ی او باز مانده بود
نوحوا علی الحسین که با ضجر کُشتَنَش
چیزی نمانده بود ز رگ های گردنش
شاعر: #قاسم_نعمتی
https://eitaa.com/AhmadRahbari470