20/خرداد / 1397
خود محبوب پنداری دیکتاتورها !!!
بیماری خودشیفتگی
بهترین کار بعد از روزی پر تلاطم از مسائل روزمره و عمدتاً بدون داشتن ارزش معنوی ، مطالعه است ، و واقعا چه مطالعه ای شیرین تر و عبرت آموز تر از مطالعات تاریخی به ویژه تاریخ معاصر ، اسداله خان علم کسی که در دهه پایان عمر زندگی خود و البته حکومت پهلوی بیش از هر کسی به خاندان و شخص محمد رضا نزدیک بود یاداشت های روزانه ای دارد خواندنی و قابل تامل ، یکی از بیماری هایی که روانشناسان در رابطه با آن سخن میگویند و هر کدام ریشه هایی - از دوران کودکی تا اختلالات مختلف - برای آن ذکر میکنند ، بیماری مشترک تمام دیکتاتورهای تاریخ است بیماری خودشیفتگی ....
قیام 15 خرداد در سال 1342 رخ داد قیامی که دلیل آن دستگیر روحانی شجاعی بود که در قم بر علیه ظلم ظالم سخن گفته بود وقتی خبر دستگیری همه جا را فرا گرفت مردم شهرهای مختلف با شعارهای « یا مرگ یا خمینی » «مرگ بر شاه » به خیابان ها سرازیر شدن اما یکی از تلخ ترین اتفاقات تاریخ معاصر ایران و فجیعترین حادثه ، قتل عام دهقانان کفنپوش ورامینی رقم خورد که در پشتیبانی از امام خمینی راهی تهران شده بودند. مأموران نظامی در سر پل باقرآباد با آنها روبرو شده و با سلاحهای سنگین آنها را قتل عام کردند .
این جنایت به قدری تلخ و گسترده بوده که برخی رسانه های خارجی هم خبر آن را منعکس کردند :
برای مثال روزنامه "دی ولت" در شماره 129 خود نوشت:" در تهران، صدها نفر کشته شده اند. دولت عَلَم، حکومت نظامی اعلام کرد. ارتش با تانک و مسلسل، بر ضد طرفداران رهبر مسلمانان، [امام] خمينی که عليه اصلاحات شاه دست به اعتراض زده اند، وارد عمل شد".
روزنامه "الاهرام" در 16 خرداد نوشت: "ديروز تهران در آتش خشم شعله ور شد... اين، شديدترين تظاهرات ضد شاه بود وهنگامی آغاز شد که رهبر دينی، روح الله خمينی و ياوران او دستگير گرديدند".
اما سکوت خفت بار طبقه به اصطلاح روشنفکر که بعد از ماجرای تلخ قحطی بزرگ باردیگر نشان دادند نه مرهمی بر درد این مردم که خود زخمی بد خیم هستن بر پیکره ملت ؛ کسانی که مبانی فکری خود را وام دار غرب هستند و خود را تافته ای جدا بافته میدانند کسانی که حتی مورد اعتراض جلال آل احمد قرار گرفتند که البته جایی دیگر باید در رابطه با آن سخن گفت .
اما یاداشت جالب اسداله خان علم هفت سال بعد از این واقعه است هفت سال بعد از اتفاقی که در دوران نخست وزیری او و به فرمان محمد رضا شاه در تهران جوی خون راه افتاد و حالا یاداشت عَلَم و خود محبوب پنداری شاه :
دوشنبه 9 آذر 1349
در مورد نوشتن وصیت نامه اش صحبت کرد[محمدرضاشاه]و از من خواست که در پنهانی ترین شرایط اطلاعات لازم را فراهم بیاورم ....
شاه گفت : « ثروت من باید به ملتم برسد ، فقط مقدار کمی از آن برای بچه ها بماند ....»
گفتم :« ... سه چیز باعث بقاء ولیعهد بر تخت سلطنت می شود ؛ ذکاوت و کفایت مشاورینش ، کنترل بر ارتش ؛ و سرانجام ثروتش »
شاه گفت : « خداوند خودش فراهم میکند »
گفتم : تردید ندارم اما فراموش نکنید که خود شما متجاوز از 20 میلیون دلار از پدر فقیدتان به ارث بردید ؛ که امروز معادل 100 میلیون دلار است ...»
شاه گفت : « مردم ایران امروز عاشق من هستند و هرگز به من پشت نخواهند کرد »
گفتم « همینطور است که میفرمایید ... اما فراموش نکنید که همین مردم بودند که پشت سر مصدق هم قرار گرفتند و شما را وادار کردند که کشور را ترک کنید .
ادعای شاه مبنی بر تعلق ثروت به ملتش با رفتار او در طول سلطنت و ثروتی که از ایران خارج کرد هیچ نسبتی ندارد . اشاره علم به ارث بیست میلیون دلاری خود بیانگر گوشه ای از این ثروت نامشروع شاه بود . دریافت رشوه از معاملات تسلیحاتی و ... ولخرجی های شاه و خانواده او دلیل دیگری بر بطلان چنین ادعاهایی است .
#رضا_خان
#محمد_رضا_شاه
#اسدالله_خان_علم
#خود_شیفتگی
#ثروت_نامشروع
#ویلای_لواسان
#آقازاده_ها
#ویلاهای_مصادره_ای
https://eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
26/مرداد/1397
تحریم ... تحریم ... تحریم
کمک دُول غربی به ایران
دولت انگلیس به ما مقرری میدهد !!!
وثوقالدوله نماد مزدوری، نفوذی و خیانت به مملکت
تابستان داغ 1397 خورشیدی این خورشید خانم با تمام وجود محبت خودش رو در عرصه زمین پهن کرده و حرارت کره خاکی رو بالا برده اما چند وقتی هستش که قطعی مرتب آب و برق اون هم چند ساعت در روز همه رو کلافه کرده ، و بدترین زمان برای قطع برق ظهرهای داغ این روزها است که معلوم نیست قسمت کدوم ناحیه و منطقه میشه ، علی کل حال برخی این وضعیت رو از مصرف بالای مشترکین عنوان میکنند و البته قول دیگه ای هم از کند بودن و بی تدبیری دولت در افزایش ظرفیت تولید نیروگاهها و پیمان پاریس و ... به هر حال دلیل این قصه هر چی که باشه یکبار دیگه اهمیت انرژی هسته ای و استفاده از این انرژی برای تولید برق و شیرین کردن آب و .. بیش از هر زمان دیگه ای به ما اثبات میشه که بیست دقیقه ای با بتن در مقابل هیچ فعلا دادیم رفته علی برکه الله ...
القصه اونچه که بیش از هر واژه ای در ادبیات عامیانه و عالمانه ما کاربرد داره و از خُرد تا کلان در رابطه باهاش حرف و نظر دارن و هر کس به نحوی خودش رو درگیر اون میدونه واژه تحریم هستش وا ژه ای که دیگه مثل سلامُ علیک روزانه قرین و همنیشن تمام مجالس و محافل دو نفره و چند نفره و پس و پیش پرده شده ، واژه ای که بعد از انقلاب 57 مردم این سرزمین در مقابل حکومت مستبد و خود رای #پهلوی و طلب #استقلال#آزادی#جمهوری_اسلامی همیشه با ضعف و قدرت بوده که البته هر دفعه به بهانه و شکل جدیدی به اسم فشار بر حاکمیت مستقیم مردم رو هدف قرار داده تا اونها رو به زانو در بیاره تا مردم پشت کنند به آرمانهاشون و...
حالا واقعا نمیشه کاری کرد تا از این وضعیت خلاص شد و مردم نفس راحتی بکشن و در تامین برخی کالاها و داروها و استفاده از امکاناتی مثل هواپیما (از همونا که بعد برجام باهاش عکس انداختن و قرار بود چند ده جین برامون با بسته بندی لاکچری بفرستن ها)و... دچار مشکل نشن ؟
چرا امکانش هست و میشه حتی از غربی ها مقرری ماهیانه گرفت با هم تاریخ رو مرور کنیم و یاد بیاریم زمانی رو که علاوه بر اینکه تحریم نبود حتی دولت انگلیس به دولت حاکم مقرری میداد !!!
#وایت #کاردار_سفارت_امریکا: ( در ظاهر کابینه فعلی (وثوق الدوله در زمان احمد شاه قاجار مامور تشکیل کابینه بود او که دست نشانده دولت انگلستان بود، از همان اول که نخست وزیری را پذیرفت برای اینکه بتواند دولت باثباتی داشته باشد از آنها کمک مالی گرفت، در این زمان برای اولین بار ایران به مجمع جهانی ملل دعوت شد، اما مهمترین کار او در این دوره بستن قراداد ننگین 1919میلادی، با دولت انگلستان بود که از اين طريق ایران به تحت الحمایگی این دولت استعماری در آمد. وي برای بستن این قراداد پول هنگفتی نیز از دولت انگلستان به عنوان رشوه دریافت کرد و به خاطر این خدمتی که برای دولت انگلستان انجام داد تا آخر عمرش در حفظ جان و مال او و کسانش، بیشتر از هر کس دیگر کوشش و حمایت صورت گرفت. انگلیسی ها سعی داشتند او را سالها برای رسیدن به اهداف خود در این پست حفظ کنند، اما سرانجام با کار شکنی روسها و مخالفت زیادی که در داخل با او به خاطر بستن قراداد 1919م شد، به اجبار او را از نخست وزیری برکنار کردند.صفائی، ابراهیم؛ وثوق الدوله، تهران ، چاپ اول، 1374، کتاب سرا، 77. ) زمام امور را به دست دارد اما در پس پرده کاملا پیرو تمنیات این قدرت _انگلیس _ خارجی است . انگلیس ماهانه سیصدو پنجاه هزار تومان به ایران کمک مالی میکند که این رقم تنها هزینه های جاری این کشور را برآورده می سازد ؛ در مقابل انگلیس انتظار دارد کابینه بر اساس خواسته های او رفتار کند ... اکنون تردیدی نیست که سفارت انگلیس مانع سفر هیات ایرانی به ایالات متحده شده .... به عنوان مثال : وزیر مختار انگلیس در ایران ، به یک تاجر معتبر زرتشتی گوشزد کرد که انگلستان تنها کشوری است که به ایران کمک می کند و او نباید در معاملات خارجی خود منافع انگلستان را در نظر نگیرد . چندی بعد سفارت انگلستان به بهانه اینکه این تاجر زرتشتی با اهداف سیاسی به امریکا سفر می کند و... از اعطای تسهیلات به وی دریغ کرد و مانع سفر او شد . کلنل والاس نماینده شرکت نفت ایران و انگلیس ، برای کسب امتیازات بیشتر به تهران آمد . مهم ترین مساله امتیاز تاسیس خط آهن از محمره ، یا هر بندر دیگر در خلیج فارس به سمت لرستان و ادامه آن از طریق سلطان آباد یا همدان به سمت تهران ، بود مجد،محمد قلی؛از قاجار به پهلوی،تهران چاپ سوم،زمستان،1395موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 35)
چند نکته دیگر در رابطه با وثوق الدوله خلاصه عرض میکنم که توضیح هر کدام نیاز به فرصت دیگری است .
الف ) او در تیرماه 1274ه.ش همراه پدرش نزد ناصرالدین شاه رفت، معلومات و استعداد او درجوانی توجه شاه را به خود جلب کرد و این باعث شد فرمان استیفای آذربایجان و به همراه آن لقب وثوق الدوله به او داده شود[صفائی، ابراهیم؛ رهبران مشروطه ،تهران چاپ سوم ، خرداد 1363،جاویدان ،1/415]
ب) وثوق الدوله بعد از انقلاب مشروطه حضور مستمری در سیاست داخلی داشت، او از آغاز نهضت، گرایشی به نهضت و اعتقاد به برقراری حکومت پارلمانی داشت و نیز به وسیله برادر خود که منشی مخصوص شاه بود آگاهی های بیشتری از روند و پیشرفت نهضت به دست می آورد و با این حرکت همراه شده و از سوی صنف بازرگان به نمایندگی تهران انتخاب شد. [بامداد، مهدی؛ شرح حال رجال ایران، تهران ، چاپ اول ، 1357،زوار،1/ 350]
ج) در دورۀ استبداد صغیر و بسته شدن مجلس اول وثوق الدوله منزوی بود و اوقات خود را بیشتر به مطالعه می گذرانید و با مشروطه خواهان ارتباط داشت. [صفائی، ابراهیم؛ وثوق الدوله، تهران، چاپ اول، 1374، کتاب سرا،ص27،28]
د) بعد از فتح تهران به دست مشروطه خواهان و خلع محمد علی شاه قاجار از قدرت، هیأتی 20 نفره تشکیل شد که قدرت را در ادارۀ امور کشور به دست گرفت، به نام هیأت مدیره موقت که در کاخ شمس العماره شروع بکار کرد و وثوق الدوله به ریاست این هیأت برگزیده شد. او یکی از کسانی بود که با محمد علی شاه مذاکره کرد، مذاكره اي كه قرار شد شاه با گرفتن مستمری و حقوق ماهانه از ایران به روسیه تبعید شود. وثوق الدوله پس از منحل شدن این هیأت مدیره به وزارت دادگستری رسید[شرح حال رجال ایران، پیشین،1 / 349. ]
هـ ) دو دوره نخست وزیر بود که در دوره اول تفنگدارانی که در جنوب به کمک انگلیسیها تشکیل یافته بودند، منظم تر شده و بنام پلیس جنوب معروف گشتند اما بعد از 8 ماه استعفا داد . اما در دوره دوم در اولین اقدام خود بعد از نخست وزیری کلیه اعضای کمیته مجازات را دستگیر و زندانی کرد و با تشکیل دادگاه، این تشکیلات را منحل کرد. در مرحله بعدی راههای کشور را که پر از راهزن و غارتگر شده بود پاکسازی کرد، وامنیت را در بیشتر مناطق بر قرار کرد . در زمان نخست وزیری وی قیام جنگل به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی در شمال کشور بوقوع پیوست و او در سرکوبی این قیام ناموفق بود وا ین نهضت تا بعد از نخست وزیری وی نیز ادامه داشت.
د ) انعقاد قرار داد فروش ایران ( قرار داد 1919 ) که انگلیسیها برای تسهیل امضای قرارداد مبلغ چهارصد هزار تومان (به پول آن زمان مبلغ بسیار هنگفتی میشد) میان سه وزیر عاقد قرارداد به شرح زیر تقسیم کرده بودند:
1- نخستوزیر (وثوقالدوله) 200 هزار تومان؛
2- وزیر خارجه (شاهزاده فیروز میرزا نصرت الدوله) 100 هزار تومان؛
3- وزیر دارایی (شاهزاده اکبر میرزا صارم الدوله) 100 هزار تومان.
پیش از تقسیم این پولها، از لندن به «سر پرسی کاکس» (وزیرمختار انگلیس در ایران) دستور داده شد حتیالمقدور چانه بزند تا شاید حقالعمل وزرای رشوهگیر را تقلیل بدهد!
#وثوق_الدوله
#مزدورها
#نفوذی
#روباه_پیر
#رشوه_به_وزیر
#قرارداد
https://eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
🍷سرکه انداختیم شراب شد ....
🖋 "من نعش آن بزرگوار را بر سردار همچون پرچمی میدانم كه به علامت استیلای غربزدگی پس از دویست سال كشمكش بر بام سرای این مملكت افراشته شد"
(#جلال_آل_احمد)
#مطالعات_تاریخ_معاصر_ایتا
eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
#مطالعات_تاریخ_معاصر_تلگرام
https://t.me/+Lrl453FuqmZjMzg0
#مطالعات_تاریخ_معاصر_بله
https://ble.ir/AhmadSoltani_contemporary_histor
شیخ شهید بر دار شد
روز ۱۲ مرداد ماه یکی از غمبار ترین روزهای تاریخ معاصر ایران است روزی که پس از 16 روز از فتح تهران توسط مشروطه خواهان آیت الله شیخ فضل الله نوری که در 8 مرداد بازداشت شده بود در مرکز شهر شیعه نشین تهران در پایتخت به دار آویخته میشود توسط یپرم خان ارمنی و عده ای پای دار او کف و سوت میزنند و بعد هم از هیچ جسارتی به جسد او مضایقه نمیکنند.
خلاصه اینکه چه شد شیخ بر دار شد :
وقتی شیخ فضل الله که خود از حامیان و رهبران نهضت عدالتخانه و مقابله با استبداد در زمان مظفر الدین شاه بود ، دید عده ای از روشنفکران غربگرا مانند میرزا فتحعلی آخوند زاده و سید حسن تقی زاده و...و كمپرادورهایی مانند حاج معينالتجار بوشهري و حاج محمدحسن امينالضرب و ارباب كيخسرو جهانيان و ارباب جمشيد جمشيديان و خاندان فروغي که نياي اين خاندان به نام آقا محمدمهدي ارباباصفهاني كار خود را به عنوان كارگزار كمپانيهاي جهانوطن ترياك، از جمله كمپاني ساسون بمبئي، شروع كرد و فرزندان او به رجال درجة اوّل دوران مشروطه بدل شدند ، دو تجارتخانه جمشيديان و جهانيان در زمان فعاليت براي خلع محمدعلي شاه مخفيانه مقادير فراواني اسلحه وارد ايران كردند.
بر این موج حق طلبی سوار شده و در راستای اهداف شوم خود با نام مبارزه با ظلم و استبداد در پی ایجاد خفقان و زدودن دین و باور مردم هستند در مقابل آنان ایستاد و خطرات این جریان را با صدای رسا فریاد زد اما مردم که هیچ، عده ای از علما و بزرگان و مراجع که از قضا از صحنه مبارزات دور بودند فریب تلگراف ها و اخبار غلط را خورده و همچنان بر حمایت خود از جریان مشروطه اصرار نمودند و فتوای به دفع استبداد محمد علی شاه دادند فتوایی از سر خیر خواهی ولی بدون تحلیل صحیح از موقعیت ، فتوایی که از اول عامل به آن ستار خان و باقر خان بودند و فتوا محمد علی شاه را ساقط کرد اما به جای او مستبد دیگری نشست و شیخ فضل الله در تهران بر دار شد و قریب یکسال بعد از آن همان ها حکم به اعدام شیخ داده بودند با سید عبدالله بهبهانی روحانی همراه و مدافع مشروطه را ترور کردند و 16 ماه بعد از به دار شدن شیخ شهید وقتی آخوند خراسانی متوجه انحراف مشروطه از اهداف اولیه خود شد و قصد عزیمت به تهران را کرد در مرگی مشکوک از دنیا رفت و سید محمد طباطبائی از دیگر موافقان و مدافعان مشروطه به گوشه ای تبعید و در فراموشی از دنیا رفت . و ستارخان با نیرنگ یپرم خان در پارک اتابک خان به شدت مجروح شد و در اثر همان جراحت به شهادت رسید و باقر خان نیز به شدت مضروب شد .
نتیجه :
اگر تحلیل صحیح از وقایع نداشته باشیم و دچار اقدامات و تصمیمات هیجانی بشویم خناثان از خواسته های به حق ما به نفع خود سود برده و از سلاح ما برای تسلط بر ما سود خواهند برد .
پیوند عده ای دنیا طلب که حد یقفی برای کسب دنیا ندارند با شیفتگان غرب که جز لامذهبی و فرنگی مآبی و از نوک پا تا فرق سر فرنگی شدن آن ها را رازی نمیکند همیشه برای ملت ایران خطرناک بوده آنها با تابلوی خواسته های به حق مردم برای جلب حمایت مردم به میدان می آیند اما وقتی که به اهداف خود از قدرت و ثروت رسیدن آنچه که برای آنان کمترین ارزش و اهمیتی دارد دین و دنیای مردم است .
در مشروطه مردم به دنبال شعارها و وعده های پر طمطراق که نشانه عدم صداقت و نبود عقلانیت بود به بلایی بدتر و شدید تر مبتلا شدند . و خواص و بزرگان هم به دلیل عدم تحلیل صحیح و دقیق وضعیت حاکم دچار خطای در تشخیص و عملکرد شدند و شد آنچه نباید میشد .
جمله ای که بسیاری از علما بعد از مشاهده انحراف مشروطه به زبان جاری کردند این بود که : ما انگور انداختیم که سرکه شود آن را شراب کردند.
اما چه سود! شد، آنچه که نباید میشد . دیگر پشیمانی کسی سود نداشت بعد از چند سال حتی کسی جرات گفتن لفظ مشروطه را نداشت ، ابراز پشیمانی مرحوم نائینی - مرحوم آیتالله شیخ عبدالله مازندرانی- آخوند خراسانی- حاج آقا نورالله اصفهانی - آیتالله سید عبدالحسین لاری - سیدمحمد طباطبایی ناظمالاسلام - محمدمهدی شریف کاشانی - ناظمالاسلام کرمانی - ادیب الممالک فراهانی - نسیم شمال سپهدار تنکابنی - علیاکبر دهخدا و... دیگر حاصلی نداشت شیخ بر دار شد و مشروطه از کف رفت .
ودر آخر سخن یکی از نادمین : سپهدار تنکابنی ( بعدها: سپهدار اعظم) فاتح تهران و رئیس الوزرای مکرّر مشروطه است که هنگام شهادت شیخ، شخص اول دولت بود. وی، تنها 2 سال و اندی پس از شهادت شیخ یعنی در ذیحجه 1329 نوشت: «هر ساعت این اوضاع را مشاهده، و آرزوی مرگ میکنم. و افسوس نه میمیریم و نه میکشند مرا ... و اگر هم خودم را تلف کنم خلاف شرع است و خَسِرَ الدُّنیا و الآخره میشوم»!
#شیخ_شهید
#تحلیل_صحیح
#آخوند_خراسانی
#مشروطه
#علما_و_مردم
#وضعیت_کنونی
#استبداد
كمپرادور: (واژهای در زبان پرتغالی به معنای «خریدار» است. این واژه در گذشته نام عمومی بازرگانانی بود که در چین و هند و دیگر کشورهای جنوب آسیا به عنوان واسطه سرمایهداران و شرکتهای خارجی (عمدتا اروپایی) عمل میکردند. بعدها این واژه همراه با واژه «بورژوازی» به صورت بورژوازی کمپرادور در متنهای سیاسی و اقتصادی (عمدتا مارکسیستی) رایج شد که منظور از آن اشاره به واسطهها و دلالان سرمایهداران خارجی در کشورهای آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین بود.) در دوران محمدشاه قاجار و اوايل عهد ناصری در ايران برای اولين بار بازارهای ايران مورد هجوم گسترده كالاهای انگليسی، به ويژه منسوجات پنبهای، قرار گرفت و اين موج باعث ورشكستگی صنعتگران و تجار ايرانی شد.
به عنوان نمونه ، در دهة 1840 بارون دوبد(سیاح روسی- که در 1841 م . حجاری های تنگ سااولک در کوههای بختیاری را کشف کرد.) از ورشكستگی صنايع نساجی خوزستان خبر می دهد. هجوم كالاهای غربی به بازار ايران با واسطه تجار بزرگی صورت می گرفت كه منافع آنها به كلی با منافع بازاريان و تجار متوسط و كسبه تفاوت داشت.
https://eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor