eitaa logo
کانال ِاحمدصدرایی🇮🇷
644 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
43 فایل
﷽ سلام خوش آمدید🤍✋🏻 برای رضای خدا ما چند نفر تا پایان صهیونیست کشی با نشر اخبار موثق منبع دار درخدمتتون هستم🙋 #جهادتبیین ☝🏻 زنده باد ایران ✌🏼 جانم فدای ایران🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3964731393C8ca9b933d5 •┈┈••✾••┈┈•
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️مرحوم شیخ بهایی«رحمت‌الله‌علیه» در📚 چهل حدیث، این روایت را نقل کرده و به دنبال آن می‌گوید: 😔 بدهکار بودم، قرض من هم خیلی زیاد بود و مبالغ سنگینی برای آن ذکر می‌کند. بستانکارها هجوم آورده بودند و سخت‌گیری می‌کردند. من راه و چاره‌ای نداشتم و به ذکر: 🤲 «اللَّهُمَ‏ أَغْنِنِی‏ بِحَلَالِکَ‏ عَنْ‏ حَرَامِکَ‏ وَ بِفَضْلِکَ عَمَّنْ سِوَاکَ»🤲 متوسّل شدم، به‌صورتی که هر روز صبح بعد از نماز صبح و گاهی بعد از سایر نمازها این دعا را می‌خواندم. سپس خداوند متعال از راهی که گمان نداشتم، بدهی و قرض‌های من را ادا کرد.❗️ ♦️حکایت دیگری نیز از تأثیر این دعا برای ادای دیون و پرداخت قرض، نقل می‌کنند که آن هم جالب است. 🔄 می‌گویند شخصی بدهکار بوده و همۀ راه‌ها به روی او بسته بوده است. بالأخره به دعای: «اللَّهُمَ‏ أَغْنِنِی‏ بِحَلَالِکَ‏ عَنْ‏ حَرَامِکَ‏ وَ بِفَضْلِکَ عَمَّنْ سِوَاکَ» متوسّل می‌شود. تعریف می‌کند که شبی مشغول مطالعه بودم، دیدم یک بچه موش آمد و از بس موش‌ها به من اذیّت می‌کردند، عصبانی شدم و کلاهم را روی این بچه موش گذاشتم. صدای بچه موش بلند شد و مادرش آمد. یک مقداری اطراف کلاه گشت و با حرکات خود برای نجات بچه‌اش التماس ‌کرد، ولی من اعتنا نکردم. رفت و برگشت و یک اشرفی آورد. فهمیدم پول دارد، لذا کلاه را بر نداشتم. مرتب اطراف من می‌گشت و می‌رفت اشرفی می‌آورد تا اینکه هفده اشرفی آورد. بعد دید رها نمی‌کنم، رفت و کیسۀ خالی‌اش را آورد گذاشت در مقابل من، یعنی من دیگر ندارم. می‌گوید کلاهم را برداشتم، بچه‌اش را برداشت و برد و از راه بی‌گمان، قرض من ادا شد. ! •┈┈••✾••┈┈•
🍂٦٠ ثانیه دیر آمدن صبح زمستان باعث شده یلدا همه بیدار بمانیم! ١٠ قرن نیامد پسر فاطمه...اما نشد ثانیه ای... تشنه دیدار بمانیم؟ اللّهُمَ عجِّل لِوَلیِکَ اَلفَرَج🤲 {| |}
کانال ِاحمدصدرایی🇮🇷
۩﷽۩ وَ أَجِرْنَا مِمَّا اسْتَجَرْنَا بِک مِنْ خَوْفِهِ🥹 و از آنچه از خوفِ آن به تو پناه می‌آوریم،ما را پناه بخش🤲 •┈┈••✾••┈┈• 🍂 🍂
۩﷽۩ ||یلدای انتظار|| نگاه کن که پریشان و بی‌قرار توایم اگرچه فاصله داریم، در کنار توایم چهارفصل جهان نیست جز خزان بی‌تو بیا که ما همه در حسرت بهار توایم گل محمدیّ اهل‌بیت هستی و ما خوشیم از این که در این روزگار خار توایم آهای عطر دل‌انگیز روزهای ظهور به‌هوش باش که ما شب‌به‌شب خمار توایم به این امید که روی خوشی نشان بدهد تمام عمر به دنبال روزگار توایم قبول‌مان کن و بگذار عار تو باشیم اگرچه ما به همه گفته‌ایم یار توایم "در انتظار تو چشم سپید" حاصل ماست که روسیاه‌ترین شعر شهریار توایم هزار سال، هزاران شب بدون سحر... هنوز در شب یلدای انتظار توایم 📝 •┈┈••✾••┈┈•