🙋🏻♂🧕🏻دخترپسࢪایدهههشتادی جمعشون جمعه😌
تا باهم زمینه ی ظهوࢪمولاشونو فراهم کنن💪😍
اگ دوست داری بهشون ملحق شی
یامھدی بگو و وارد شو
@Yamahdi85adrekni
تقصیࢪمناست کھ توکممےآیی..😔
...وقتےکھشوماسیࢪغممےآیی😢
اینجمعھ وجمعھهایدیگࢪحࢪفاست..🤭
...آدمبشومتوشنبھ هم مے آیی😭
میخواے دیگھ باکاࢪات مانعهظهوࢪش نشی؟..😢
میخوای بھشنزدیکتࢪبشے؟
پسلینکو لمس کنو لبیکتو شروع کن🤞😉
@Yamahdi85adrekni
منتظرتیم رفیق..🚶🏻♀🚶♂
#فال_گاندویی
با توجه به ماه تولدت:🙂(ربطی به تاریخ تولد بازیگرا نداره)
فروردین:وحید رهبانی😍
اردیبهشت:داریوش فرهنگ😇
خرداد:خسرو شهراز🙃
تیر:اشکان دلاوری🦋
مرداد:مجید نوردزی😎
شهریور:علی افشار😻
مهر:پندار اکبری🤩
آبان:سوگل طهماسبی😚
آذر:ستاره سادات قطبی💚
دی:حمید متقی👨💻
بهمن:محمد مختاری🙄
اسفند:بیاینا محمودی😐
با توجه به یکان شارژ گوشیت:
0⃣:توخونتون🏘
1⃣:تو شهربازی 🎡
2⃣:تو خونشون🏡
3⃣:تو راه آهن🛤
4⃣:تو استادیوم🏟
5⃣:تو باشگاه اسب سواری🎠
6⃣:تو جزیره🏝
7⃣:بالای کوه🏔
8⃣:تو کشتی⛴
9⃣:تو هواپیما ✈️
با توجه به پیامرسانی که خیلی ازش استفاده میکنی👇
ایتا:میگه دوست دارم❤️
واتساپ:میگه خیلی خوبی🌸
تلگرام:میگه خیلی خری😐
اینستاگرام:میگه خیلی پرویی😏
گپ:میگه چقدر نازی تو🙈
شاد:میگه خیلی خوشگلی🦋
سایر:میگه خیلی سرت تو گوشیه😕
هدایت شده از ࢪوُحْینٰا❥|𝐑𝐔𝐇𝐈𝐍𝐀
پرداخت ایتا داریم
در چنل زیر بجنبید 👇
نه_به_توقف_گاندو
https://eitaa.com/gandoooooooooooooooo
به نام خدا
پارت۲۲
حکایت عشق
داوود:حالت خوبه فرزانه چشماتو باز کن عزیزم به من نگاه کن حالت خوبه واییی فرزانههههههههه😭
ستاره:نگران نباش الان دکتر معاینش میکنه😢😭
دکتر:خوب الان حالشون بهتره خداروشکر خوب همسرشون کجان
پرستار:بفرمائید خانم دکتر اینجان
دکتر:سلام آقا چراحواستون بههمسرتون نبود شوک بدی بهشون وارد شده و مثل اینکه بچه تکون خورده و خوش بختانه حالشون خوبه ولی فشارشون خیلی بالاس و استرسشون زیاده لطفا دیگه اینطوری خبر بعد رو به همسرتون ندین با اجازه😕
داوود:باشه حتما خانم دکتر خداروشکر 😭😭
ستاره:خداروشکر
ستاره :شما برید؟ پیش فرزانه تنها نباشه من تلفنم رو جواب بدم میام😞
داوود:باشه
ستاره:جونم مامان جان سلام خوبی
سلام مادر آره خوبم فرزانه خوبه بچش خوبه😞😭
ستاره:گریه نکن مامان آره خوبن هردو خوبن ما میایم اونجا پیشت خداحافظ 🙁😭
داوود:سلام فرزانه جان شرمنده ام به خدا خیلی شرمنده ام 😣😭
فرزانه:مرد که گریه نمیکنه؟ من خوبم عزیزم یکم حالم خوب نیس یکم ناراحتم حالا چیکار کنم داوود بابام دیگه بچمون پدر بزرگ نداره 😭😭😭😭😭
داوود:حق داری عزیزم بیا سرتو بزار روی شونه هام بهم بگو گریه کن خالی کن خودتو☹️😣😣
فرزانه:ممنونم آیییییییی آییییییی
داوود:چی شد فرزانه عزیزم خوبی
فرزانه:اره خوبم فقط یکم دردم گرفت همین
ستاره:آبجی😭😭
فرزانه:ستاره😭😭😭
ستاره:خوبی آبجی بچت خوبه
فرزانه:ستاره بابام😭😭
داوود:الو بله سلام سعید
سعید :سلام خوبی داوود چرا صدات اینطوریه
داود:چی نیس فقط پدر زنم فوت شدن الان بیمارستانیم فرزانه غش کرده بود
سعید :یا خدا فرزانه خانم خوبن الان 😱
داوود:اره خوبن فردا برای خاک سپاری تشریف بیارین خداحافظ
سعید:خدا صبرت بده باشه خداحافظ
رسول:چیزی شده سعید
سعید:اره بابای فرزانه خانم فوت شدن
رسول :عه کی خدا رحمتش کنه😭
داوود:فرزانه پاشو عزیزم بریم خونه خوبی سرت درد نمیکنه؟ بریم☹️
فرزانه:خوبم بریم خونه مامانم میخام برم اونجا😭
داوود:بزار صبح فرزانه حالت بهتر شد
فرزانه؛نه الان بریم😭
داوود:باشه بریم بزار کمکت کنم ستاره خانم بیاین اون طرف فرزانرو بکیر
فرزانه:خوبم عزیزم میتونم راه بیام بریم😣😖😣
داوود:معلومه که اصلا حالش خوب نیس به روی خودش نمیاره بمیرم براش😭
فرزانه:چیزی گفتی داوود
داوود:نه عزیزم رسیدیم پاشو فرزانه
فرزانه:مامان😭😭😭
دختر خوبم خوبی پسرت خوبه بمیرم الهی برات 😢😭😭
فرزانه:خوبم مامان 😭
داوود جان پسرم بیا تو پیش فرزانه ستاره بیا تو مادر
داوود:چشم مادر
رسیدیمو یکم استراحت کردیم؟؟
مامان:داوود پسرم بیا
داوود؛جانم مادر
مادر:بیا این غذا رو ببر فرزانه بخوره از صبح هیچی نخورده برووووو
داوود:چشم مادر ممنون
داوود:سلام فرزانه جان نخوابیدی
فرزانه:سلام داوود جان چطوری بخوابم اخه😭😭
داوود:انقدر به خودت فشار نیار فرزانه به فکر حسین باش عزیزم بگیر یه چیزی بخور تا حالت خوب بشه
فرزانه:نمیتونم داوود نمیتونم بخورم
داوود:فرزانه بخور جون حسین بخور بخاطر بچه بخور عشقم انقدر به خودت فشار نیار بیا
فرزانه؛باشه فقط به عشق تو😭
داوود:ممنونم بخواب شبت خوش مراقب حسین باش یکم بخواب الان ساعت ۵ صبحه
فرزانه:باشه سعی میکنم 😭
صبح شد
داوود:میخای نریم خاک سپاری ع
فرزانه حالت بعد میشه بیا
فرزانه:میخام برای آخرین بار ببینمش نمیتونم داوود
داوود:فقط کم به خودت فشار بیار خوب😭 من نگرانتم
فرزانه:باشه آخخخخخ🤰
داوود:خوبی
فرزانه :اره خوبم
رسول:سلام تسلیت میکم فرزانه خانم غم آخرتون باشه
فرزانه:سلام آقا رسول 😭
محمد:سلام فرزانه خانم تسلیت میکم غم آخرتون باشه😣
فرزانه:سلام محمد آقا ممنونم
عطیه:سلام فرزانه جان خوبی چرا مراقب خودت نیستی غم اخرت باشه
فرزانه:سلام عطیه خانم ممنونم😭😭
مامان:داوود جان مادر فرزانرو ببر داره خودشو اذیت میکنه
داوود:چشم
داوود:فرزانه جان بریم پاشو عزیزم
فرزانه:بابا بابا😭😭 باشه میریم فقط یکم دیگه
داوود: نه پاشو بریم خیلی داری به خودت فشار میاری فرزانه😖
فرزانه:باشه بریم ؟
داوود:یواش
داوود:آقا محمد با اجازه
محمد:برو داوود مراقب فرزانه خانم باش خداحافظ به سلامت بازم تسلیت میکم داداش
داودد:ممنون آقا چشم
رسیدیم خونه
داوود:بیا فرزانه یواش بیا بشین اینجا خوبی؟
فرزانه:اره خوبم
تا پارت ۲۳ خدانگهدار😜
سلااام 👋
دنبال یه کانال با رمان جنایی هستی ؟ 🕯
رمان Alone داستان دختری که تنهایی به موفقیت ومیرسه 🙂
پس بدو و عضو این چنل شو 🙂
@fatemeh_story