🤲جبران نماز قضای صبح🤲
🍃 شخصی خدمت امام صادق علیه السلام آمد و استخاره کرد، استخاره بد آمد، ولی او آن را نادیده گرفت و به مسافرت تجارتی رفت و اتفاقاً به او خوش گذشت و سود فراوانی هم برد.
🍃 وقتی بازگشت خدمت امام رفت و گفت: یادتان هست که استخاره برایم کردید و بد آمد؟ اما من آن را ندیده گرفتم و سود هم بردم.
🍃 حضرت فرمود: یادت هست در فلان منزل خسته بودی نماز مغرب و عشاء را خواندی، شام خوردی و خوابیدی و هنگامی که بیدار شدی آفتاب صبح زده بود و نماز صبح تو قضا شد؟
🍃 عرض کرد: آری، یا بن رسول الله.
✨ فرمود: اگر خدا دنیا و هر چه در آن است را به تو داده بود جبران آن خسارت معنوی نمی شود.✨
@eshgham_emam_zaman
@eshgham_emam_zaman
☝️📰 #عکس_نوشت📰☝️
آیا آگاه کردن فردی که حکم مسأله ای را نمی داند، واجب است؟
@eshgham_emam_zaman
••✾🌻🍂🌻✾••
این شعر زیبا حکایت این روزهای ماست👌
چه کسی میگوید:
که گرانی شده است؟
دوره ی ارزانیست
دل ربودن ارزان!
دل شکستن ارزان!
دوستی ارزان است!
دشمنی ها ارزان!
چه شرافت ارزان!
تن عریان ارزان!
آبرو قیمت یک تکه ی نان...
و دروغ از همه چیز ارزان تر...
قیمت عشق چقدر کم شده است!
کمتر از آب روان!
و چه تخفیف بزرگی خورده،
قیمت هر انسان ...
@eshgham_emam_zaman
@eshgham_emam_zaman
🌙🔴🌎 یک ماجرای واقعی از طلبیده شدن زائر توسط امام حسین (ع)
اسمم محمدرسول حبیب اللهی سرمهماندار هواپیما هستم و با سرتیم امنیت پرواز، فرزین فر این حکایت را نقل میکنیم که به عینه دیدیم:
🌹یکروز صبح زود جهت انجام پرواز وارد فرودگاه امام خمینی (ره) شدم، سالن فرودگاه شلوغ بود مسافران زیادی اونجا بودن و همگی در حال خداحافظی از بستگانشون بودن و شاد و خوشحال
تو این جمعیت چشمم افتاد به یک عده که از همه بیشتر خوشحال بودند و شور و حال خاصی داشتند و منتظر گرفتن کارت پرواز بودن، نگاه کردم به تلویزیون بالای کانتر اونها که ببینم کجا دارن میرن دیدم نوشته "نجف"
پیش خودم گفتم خوش به حالشون کاش روزی هم برسه منم با خانوادم بتونیم چند روزی جهت زیارت عازم بشیم...
خلاصه... وارد مرکز عملیاتمون شدم و خودمو معرفی کردم
اون روز قرار بود طبق برنامه قبلی به ارمنستان برم که یکهو مسول شیفتمون گفت:
🌹فلانی شما برو نجف!! پروازت تغییر کرده!!
خوشحال شدم و حکم ماموریتم را گرفتمو وارد هواپیما شدم.
بعد از یکساعت شروع کردیم به مسافرگیری
مسافرها خوشحال و خندان وارد هواپیما شدن و سر جاشون نشستن، آماده بستن درب هواپیما بودیم که مسول هماهنگی پرواز سراسیمه وارد شد و گفت:
❌ دو نفر باید پیاده شن!!!
پرسیدیم: چرا ؟
گفت: از دفتر مدیر عامل هواپیمایی گفتن بجاشون دو تا از کارمندها جهت انجام یکسری از کارهای مهم اداری امروز باید برن نجف
حالمون گرفته شد چون دست روی هر کدوم از این مسافرها میزاشتیم که پیاده شه دلش میشکست، کاری هم نمیشد کرد چون دستور داده بودن و میبایست انجام شه!
وارد اتاق خلبان شدم و ازش خواهش کردم اجازه بده از دو صندلی اضافه در اتاق خلبان جهت نشستن این دو کارمند استفاده بشه که متاسفانه موافقت نکرد 😔
خلاصه لیست مسافرها را آوردند و قرار شد اسم دو نفر انتهایی لیست را اعلام کنند تا اونها پیاده بشن
اسمها را اعلام کردند و قرعه افتاد به یک پیرمرد و یک پیرزن!
از هواپیما که داشتن پیاده میشدن نگاهشون یادمه که چقدر ناراحت و دل شکسته بودن
🚀 هواپیما به سمت نجف پرواز کرد و بعد از یکساعت و چند دقیقه رسیدیم به آسمان نجف
منتظر اعلام نشستن هواپیما از طرف خلبان بودیم ولی اعلام نمیکرد و ما همچنان در روی آسمان نجف اشرف دور میزدیم
نیم ساعتی گذشت که خلبان دلیل ننشستن هواپیما را اعلام کرد و گفت به دلیل طوفان شن و دید کم قادر به نشستن نیست و میبایست برگرده فرودگاه امام تا هوا خوب بشه!
✈️ برگشتیم فرودگاه امام و درب هواپیما باز شد و مسول هماهنگی رفت اتاق خلبان و دلیل برگشت را پرسید و خلبان هم بهش گفت
اما با تعجب شنیدیم که مسول هماهنگی میگفت فرودگاه نجف بازه و پروازها داره انجام میشه و بعد از شما چند هواپیما نشستوبرخاست کردند...
🌹پیش خودم گفتم لابد حکمتی توی اینکاره!!!
رفتم پیش خلبان و گفتم
کاپتان، حالا که اینطوریه لابد خدا خواسته ما برگردیم این دو تا مسافر جامونده را ببریم، کاش شما اجازه میدادی از این دو صندلی اتاق خلبان امروز استفاده میکردیم.
خلبان که مسول ایمنی پروازه نگاهی بهم کرد و گفت:
شما فکر میکنید دلیل برگشتمون این بوده؟! باشه برید صداشون کنید بیان...
خوشحال پریدم از اتاق خلبان بیرون و رفتم پیش مدیر کاروان و گفتم:
شما تلفن این خانم و آقایی که پیاده شدن و دارید؟!
🌺 گفت بله !
گفتم: سریع زنگ بزن ببین کجان، خدا کنه تو فرودگاه باشن بهشون بگو بیان.
اونهم تماس گرفت و خواست خدا پیداشون کرد و آمدن (اون دوتا از فرط خستگی رفته بودن نمازخونه فرودگاه استراحت کنند و منزل نرفته بودن)
همه خوشحال و منتظر اومدنشون بودیم که دیدیم یک پیرزن و پیرمرد با غرور و خوشحال دارن میان
پیرزن جلوی ما که رسید گفت:
فکر کردید کار ما دست شماست؟!
فکر کردید شما میتونید جواز سفر ما رو باطل کنید؟
چشمامون پر از اشک شد و ازش عذرخواهی کردیم
گفتم: مادر خدارو شکر که منزل نرفته بودید و حالا اومدید!
گفت: آخه شما بودید میرفتید؟ با چه رویی بر میگشتیم خونه!
(حالا گوش کنید به حکایت جالبی که پیرزنه نقل کرد)
اینقدر حالمون خراب بود که اصلا نمیتونستیم راه بریم و رفتیم تو نمازخونه تا حالمون جا بیاد و بعد بریم خونه.
🔴 پیش خودم گفتم یا امیرالمومنین و یا اباعبدالله و یا حضرت ابالفضل (ع) شما اینهمه مهمون داشتی امروز ما دو تا فقط زیادی بودیم و شروع کردم به گریه کردن و بی حال شدم و خوابم برد
تو عالم خواب و بیداری بودم که یک آقا سید بزرگواری اومد داخل نمازخانه و گفت:
❤ مگه شماها نمیخواستید برید کربلا پس چرا نشستید؟!
عرض کردیم: آقا نشد! نبردنمون!
فرمود: پاشید خیالتون راحت برید کربلا!!!
میگفت تا چشمهامو باز کردم دیدم موبایل شوهرم داره زنگ میزنه و گویا شما گفته بودید بیاییم...
🌺 تا یار که را خواهد و میلش به که باشد....
@eshgham_emam_zaman
@eshgham_emam_zaman
@eshgham_emam_zaman
اینستاگرام ما👇
Instagram.com/_u/r
هدایت شده از گسترده 5 ستاره 🌟🌟🌟🌟🌟
🔴توجه 🔴توجه
از کنار بارگاه ملکوتی امام رضا (ع) با شما سخن میگوییم😍
از گروه تولیدی حجاب و عفاب الزهرا (س) چادر بخرید و بدون قرعه کشی هدایایی متبرک و آرامش بخش هدیه ببرید😍🎁
💖چادر عربی💖 💖چادر دانشجویی💖
💖چادر مـلـی💖 💖چادر بـحــریـنـی💖
👏قیمتهای مناسب و عالی👏
😍انواع طرح ها و جنسها اینجا هست😍
عجله کنید معرفی این کانال هدیه ایی برای شماست👇👇👇
قیمتهای مناسب و ضمانت شده👏👇
https://eitaa.com/joinchat/3519086613C7dae38f0e7
🇮🇷ارسال رایگان به سراسر کشور🇮🇷
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکسپروفایل..
اعضای کانال روی ⇩چادر⇩ بزنید واجبه😍
زیباترین چادرها در انواع طرح و جنس منتظرتونه👏👏
⚫️
⚫️
⚫️ ⚫️ ⚫️
⚫️ ⚫️ ⚫️ ⚫️
⚫️ ⚫️ ⚫️ ⚫️
⚫️ ⚫️ ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
⚫️ ⚫️
⚫️ 🌺 🌺
🌺
در ضمن با خرید چادر بدون قرعه کشی انگشتر طلا روس با عقیق متبرک حرم علی ابن موسی الرضا (ع) از ما بگیر و کلی هدیه های ویژه 💍🎁
✍فاضل دربندی در کتاب اسرار می گوید:
حکایتی بسیار عجیب و غریبی شنیده ام که پنجاه سال پیش از این اتفاق افتاده، و آن این است که، شخصی از بزرگان هند به قصد مجاورت کربلای معلی به این شهر آمد و مدت شش ماه در آنجا ساکن شد و در این مدت داخل حرم مطهر نشده بود و هر وقت زیارت حضرت امام حسین علیه السلام را اراده می کرد، بر بام منزل خود رفته، به آن حضرت سلام می کرد و او را زیارت می نمود؛ تا اینکه سرگذشت او را به سید مرتضی که از بزرگان آن عصر و مرسوم به نقیب الاشراف بود رسانیدند.
سید مرتضی به منزل او رفت و در این خصوص او را سرزنش نمود و گفت: آداب زیارت در مذهب اهل بیت علیه السلام این است که داخل حرم شوی و عقبه و ضریح را ببوسی. این روشی را که تو داری، برای کسانی است که در شهرهای دور می باشند و دستشان به حرم مطهر نمی رسد.
آن مرد چون ابن سخن را شنید گفت: ای نقیب الاشراف! از مال دنیا هر چه بخواهی از من بگیر و مرا از رفتن به حرم مطهر معذور دار.
هنگامی که سید مرتضی سخن او را شنید بسیار ناراحت شد و گفت: من که برای که برای دنیا این سخن را نگفتم؛ بلکه این روش را بدعت و زشت می دانم و نهی از منکر واجب است.
وقتی آن مرد این سخن را شنید، آه سردی از جگر پر دردش کشید. سپس از جا بر خاست و غسل زیارت کرد و بهترین لباسش را پوشید و پابرهنه و با وقار از خانه خارج شد و با خشوع و خضوع تمام، نالان و گریان متوجه حرم حسینی گردید تا اینکه به در صحن مطهر رسید.
نخست سجده شکر کرد و عتبه صحن شریف را بوسید. سپس برخاست و لرزان، مانند جوجه گنجشکی که آن را در هوای سرد در آب انداخته باشند، برخود می لرزید و با رنگ و روی زرد، همانند کسی که یک سوم روحش می لرزید و با رنگ و روی زرد، همانند کسی که یک سوم روحش خارج گشته باشد، حرکت می کرد تا اینکه وارد کفش کن شد. دوباره سجده شکر به جا آورد و زمین را بوسید و برخاست و مانند کسی که در حال احتضار باشد داخل ایوان مقدس گردید و با سخنی تمام خود را به رواق رسانید.
چون چشمش به قبر مطهر افتاد، نفسی اندوهناک برآورد و مانند زن بچه مرد، ناله جانسوزی کشید. سپس به آوازی دلگذار گفت: اهذا مصرع سید الشهداء؟ اهذا مقتل سید الشهداء؟ آیا اینجا جای افتادن امام حسین علیه السلام است؟ آیا اینجا جای کشته شدن حضرت سید الشهداء است؟
پس فریادی کرد و نقش زمین شد و جان به جان آفرین تسلیم نمود و به شهیدان راه حق پیوست.
@eshgham_emam_zaman
@eshgham_emam_zaman
@eshgham_emam_zaman
💞من دوتا مغز دارم !
یکی متجدد و مدرن،
اون یکی عقب مونده و سنتی ..
اونی که مدرنه به آزادیت احترام میزاره،
از گذشت و بزرگواریش سرمسته،
با ظرافت از خودش شعور و درک نشون میده ..
اما اون یکی میخواد فقط مال من باشی،
حاضر نیست با کسی شریک بشه !
این منم ژیل ..
حتی با کلاسهای فشرده
و با دوهزار و پونصد سال تعلیم و تربیت
نمیتونی از عشق،
این جنبه ی حیوونی و غریزیش رو جدا کنی ..
@eshgham_emam_zaman
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از بس قیمه و قورمه و مرغ درست کردی صدای همه رو دراوردی؟😑🥺
از این همه غذای تکراری و برنجی خسته نشدی؟🙄😬
تا اسم غذای نونیم میاد میری سراغ کوکو و کتلت🤦🏻♀😏
بیا همون #چرخکرده ای که میخوای باهاش کتلت درست کنی و بردار و باهاش کلی غذای #متنوع و #جدید درست کن😋
https://eitaa.com/joinchat/3062956070C8e36d654c3
https://eitaa.com/joinchat/3062956070C8e36d654c3
اینجا👆یاد بگیر با همون موادی که تو خونه داری کاری کنی که دل همه رو بدست بیاری😍😘
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکسپروفایل..
فصل #ترشی و #شوریه😋🍆🍅
👌امسال ترشی روباروش مادرست کن همه انگشتاشونم بخورن😍😁
✅ #نگهداری_ترشیها
✅ #ادویه_ترشیها
✅ #جلوگیری_ازکپک
خیارشور،شوری،لیته،بندری، کلم مجلسی و...🥒🌶🧄
✔️ اینجا ترفندِ همشونو دونه به دونه توضیح داده👇
https://eitaa.com/joinchat/1379860529C88b9a52059
https://eitaa.com/joinchat/1379860529C88b9a52059
آموزش بصورت #مرحله_بمرحله🎥☝️
📝آن شب خطرناک:
گروهی از قریش و اشراف مکه از قبایل مختلف در محل تشکیل جلسات مشورتی بزرگان مکه به نام دارالندة جمع شدند تا درباره خطری که از ناحیه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آنها را تهدید می کرد بیندیشند. در اثناء راه پیر مرد خوش ظاهری به آنها برخورد کرد که در واقع همان شیطان بود از او پرسیدند: کیستی؟ گفت: پیرمردی از اهل نجد. جلسه تشکیل یافت و درباره اینکه چگونه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم را به عنوان مانعی از سر راه بردارند گفتگو می کردند یکی گفت او را از میان خون بیرون کنید تا از دست او راحت شوید، پیرمرد گفت این هم درست نیست زیرا اگر این کار را انجام دهید به سراغ قبایل دیگر عرب می رود و با گفتار شیرینش در آنها نفوذ می کند، ابوجهل که تا آن وقت ساکت بود به سخن آمد و گفت به نظر من از هر قبیله ای یک جوان شجاع و شمشیر زن را انتخاب کنید تا در فرصتی مناسب به طور دسته جمعی به محمد صلی الله علیه و آله و سلم حمله کنند و او را بکشند این طور خون او در بین همه قبایل پخش می شود و بنی هاشم نمی تواند به خونخواهی او قیام کند، پیرمرد نجدی خوشحال شد و گفت: به خدای رأی صحیح همین است نتیجتاً همه ی با این تصمیم موافقت کردند.
جبرئیل فرود آمد و به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گفت: تا شب را در بستر خود نخوابد، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شبانه به سوی غار ثور حرکت کرد و سفارش نمود علی (علیه السلام) در بستر او بخوابد تا کسانی که خانه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را تحت نظر داشتند متوجه عدم حضور پیامبر نگردند. علی (علیه السلام) که در آن موقع جوانی 23 ساله بود در بستر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خوابید هنگامی که صبح شد و طبق نقشه، جوانان قبائل مختلف جهت قتل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به خانه ریختند، علی (علیه السلام) را در بستر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دیدند، صدا زدند پس محمد صلی الله علیه و آله و سلم کجاست؟ حضرت امیر (علیه السلام) فرمود: نمی دانم. لذا با این جانفشانی حضرت علی (علیه السلام)، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از گرداب مرگ نجات یافت.
@eshgham_emam_zaman
@eshgham_emam_zaman
@eshgham_emam_zaman
💞ﺟﻤﻠﻪ ﻗﺸﻨﮕﯿﻪ
ﺍﻭﻣﺪﻥ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺑﯽ ﺣﮑﻤﺖ ﻧﯿﺴﺖ ...
ﯾﺎ ﻣﯿﺸﻪ ﻓﺮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ
ﯾﺎ ﻣﯿﺸﻪ ﺩﺭﺱ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ
این دو متنه کوتاه ارزشه خوندن داره
عشق انسان را داغ میکند و دوست داشتن انسان را پخته میکند!
هرداغی روزی سرد میشودولی
هیچ پخته ای دیگرخام نمیشود
@eshgham_emam_zaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ثواب خواندن آیه الکرسی برای اهل قبور
روحشان شاد
@eshgham_emam_zaman
••✾🌻🍂🌻✾••
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکسپروفایل..
📢گالری لباسهای پوشیده بهار 💯💫
عروس خانوما جانمونید😍
🔴مانتوهاومجلسیهای مزون دوز 👌
سایز 36 تا 60‼️😱
📛 کانال مانتو های خاص😍
🌻لباسهای پوشیده 😍👸
#مانتوهای_عربی
❌ارسال رایگان👍
💫عجله کنید👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2107572225Cd70ff3fab3
عجائبُ الاَرض🇵🇸
📢گالری لباسهای پوشیده بهار 💯💫 عروس خانوما جانمونید😍 🔴مانتوهاومجلسیهای مزون دوز 👌 سایز 36 تا 60‼️😱
دوس داری حجابت شیک وخاص باشه؟😍
میخوای همه از زیبایی حجابت تعریف کنن؟
#لباسهای_خواب_جدید_رسسسسید🙈
#مانتوهای_عربی
📛 کانال مانتو های خاص
💢 لباس مجلسی شیک😍
🌻فقط برا خانمهای شیکپوش و آس😍👸
🌺وآقایون خوش سلیقه و خانواده دوست👨
http://eitaa.com/joinchat/2107572225Cd70ff3fab3
💠حسین علیه السلام و امتحان طبیب:
روایت است که در شهر موصل طبیبی بود مروانی و اکثر اوقات در خدمت معاویه علیه الهاویه به سر می برد. در زمان خلافت امام حسین علیه السلام آن طبیب می گفت: که امام زمان، حسین بن علی بن ابیطالب است. علت آن این بود که روزی درویشی به طبیب گفت: اعتقاد یزید پلید که فاسق و فاجر و ظالم و عاصی است، مانند پدرش معاویه و جدش ابوسفیان می باشد. ولی امام زمان حسین بن علی علیه السلام است که به جمیع اوصاف حمیده موصوف است و کمترین صفاتش این است که مال او وقف محتاجان و بیوه زنان است و در یزید این صفات موجود نیست.
طبیب این سخن را در ظاهر قبول نکرد؛ اما در دل می گفت: من این قول درویش را امتحان می کنم، اگر در این باب صادق باشد من نیز شیعه وی خواهم شد.
از قضا در همسایگی آن طبیب زنی بود بیوه و پسر یتیم داشت.
وقتی آن زن بیمار گردید پسر خود را نزد طبیب فرستاد که فلان مرض را دارم، علاج فرمای.
طبیب گفت: ای پسر، مادرت را جگر اسب سالم می کند که فلان رنگ باشد.
آن یتیم گفت: من جگر اسبی از کجا پیدا کنم؟
طبیب گفت: نزد حسین بن علی.
قصد طبیب این بود که ببیند کرم و خلقی که لازمه امامت است آیا در امام حسین علیه السلام موجود است یا خیر.
یتیم به در خانه امام حسین علیه السلام آمده، احوال مادر خود و قول حکیم را معروض داشت. آن حضرت فرمودت تا یک اسب را طویله را معروض داشت. آن حضرت فرمود، تا یک اسب را طویله بیرون آوردند و کشتند و جگرش را به یتیم دادند. یتیم جگر را گرفته، نزد طبیب آورد. طبیب گفت: اسبت چه رنگ بود؟
یتیم گفت: فلان رنگ که تو گفتی.
طبیب گفت: جگر اسب این رنگی خوب نیست، فلان رنگ خوب است.
برای بار دوم یتیم خدمت امام حسین علیه السلام رسیده، قول حکیم را بیان نمود.
حضرت فرموده تا اسب دیگر را سر بریدند و جگرش را به یتیم دادند.
یتیم آن را گرفته نزد طبیب آورد. طبیب گفت: این نوع اسب نیز جگرش خوب نمی باشد، اسب باید فلان رنگ باشد.
پسر یتیم برای بار سوم خدمت حضرت رسیدند تا آنکه این مراجعه ها پنج بار تکرار شد و هر نوبت حضرت اسبی می کشت و جگرش را به طفل می داد. طبیب چون این حسن خلق و کرم آن حضرت را مشاهده کرد، برخاست و به در خانه آن حضرت آمد و از ملازمان آن حضرت التماس کرد که مرا به طویله حضرت ببرید.
خادمان طبیب را به طویله بردند؛ نگاه کرد. دید پنج اسب سر بریده در طویله افتاده است.
پرسید: چرا این اسبها را سر می بریده اند؟
گفتند: برای خاطر یک یتیم که مادر او را گفته طبیب باید با جگر اسب معالجه نمود.
طبیب با دیدن این جریان، به در خانه حضرت نشست تا آنکه حضرت بیرون آمد. طبیب برخاسته دست و پای آن حضرت را بوسید و از آن حضرت عذر می خواست و از شیعیان خاص آن حضرت شد.
حضرت پرسید: سبب اخلاق و اعتقاد تو چه بوده است؟
طبیب احوال یتیم و امتحان خود را برای حضرت بیان نمود.
حضرت فرمود: این ها سهل است، بیا تا تو را خبر دهم به چیزی که بالاتر از این فضل باشد.
پس امام حسین علیه السلام دست به آسمان برداشته، عرض کرد.
خدای برای رضای تو و دوستان تو این اسبها را کشتم و تو قادری که آنها را زنده گردانی. اگر خانواده ما نزد تو قرب و منزلتی دارند، به حرمت جدم مصطفی و پدرم علی مرتضی و مادرم فاطمة الزهرا و برادرم حسن مجتبی این اسبها را زنده گردان.
هنور دعای حضرت تمام نشده بود که هر پنج اسب زنده شده، برخاستند.
@eshgham_emam_zaman
@eshgham_emam_zaman
@eshgham_emam_zaman
💞ازشیخ هادی نجم آبادی پرسیدند:
آیا در اسلام موسیقی حرام است؟
جواب داد:
آن موسیقی حرام است که
ازصدای کشیده شدن کفگیر
بر ته دیگ پلو همسایه غنی برخيزد
و به گوش اطفال گرسنه
همسایه فقیر برسد...
@eshgham_emam_zaman
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
از گالری #کیف_و_کفش_و_روسری شیک و بسیار زیبا در طرح ها و مدل های مختلف دیدن کنید
🌸 فروش انواع کفش #زنانه
🌸 فروش انواع کیف زنانه
🌸 فروش انواع روسری
🌸 فروش انواع کوله پشتی
🌸 فروش انواع کیف پول زنانه
✈️ ارسال #رایگان به سراسر کشور 🇮🇷
#خانم_ها حتما به کانال زیر سر بزنید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/786366494Cbff2b184fa
🌷 گالری کیف و کفش و روسری
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکسپروفایل..
🚨 #فوری / #مهم
🔰 با توجه به سوالات و مراجعات زیاد درباره زیارت کربلا در اربعین امسال، #رهبر_انقلاب نظر خود را درباره سفر امسال به کربلا اعلام کردند!
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3870687243Cb7696c0270
@eshgham_emam_zaman
💞فقر چیزی است که همه جا سر میکشد،
فقر،گرسنگی نیست،عریانی هم نیست،
فقر چیزی را" نداشتن" است،
ولی آن چیز پول نیست،طلا و غذا نیست،
فقر همان گرد وخاکی است
که بر کتابهای فروش نرفته ی یک
کتابفروشی می نشیند،
فقر ،تیغه های برنده ماشین بازیافت است که روزنامه های برگشتی را خورد میکند،
فقر ،کتیبه سه هزار ساله ی است
که روی آن یادگاری نوشته اند!
فقر ،پوست موزی است که از پنجره
یک ماشین به خیابان انداخته می شود،
فقر همه جا سر میکشد،
فقر ،شب را "بی غذا" سر کردن نیست،
فقر،روز را "بی اندیشه"سر کردن است...!
@eshgham_emam_zaman
@eshgham_emam_zaman
💞 همیشه در ردیفهای جلو بنشینید :
تا به حال توجه کردهاید چگونه در جلسات نخست ، ردیفهای آخر پر میشوند . عموم مردم برای نشستن به ردیفهای عقب یورش میبرند تا کمتر " توی چشم باشند " . بیشتر مردم چون اعتماد به نفس ندارند از انگشت نما بودن در هراسند .
در ردیفهای جلو نشستن اعتماد به نفس ایجاد میکند . آن را تمرین کنید . از همین حالا به بعد سعی کنید هرچه میتوانید جلوتر بنشینید .
@eshgham_emam_zaman
هدایت شده از تبلیغات 🌹عکسپروفایل..
❌راز عدد ترسناک 241543903 چیست؟؟😳😱
♨️چرا وقتی این عدد را در گوگل سرچ میکنیم.....🚫
♨️چطور این عدد به سر بریده ربط پیدا می کند.....🚫
♨️چرا خیلی ها هنگام گفتن این عدد به لکنت عجیبی می افتند؟....👿
🔥💦پاسخ تمامی پرسش ها در کانال زیر👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3702259775C47e1e07007
⛔️❌پاسخش خیلی جالبه حتما بخونید❌⛔️
https://eitaa.com/joinchat/3702259775C47e1e07007
👆🔞زیر ۱۸سال کلیک نکنند🔞👆
@eshgham_emam_zaman
💞تنها زمانى
"صبور"
خواهى شد، كه صبر را يک
"قدرت"
بدانی نه يك
"ضعف"...
آنچه ويرانمان مى كند،
روزگار نيست!!!
حوصله ی "كوچك"،
براى "آرزوهاى بزرگ" ماست...
@eshgham_emam_zaman
@eshgham_emam_zaman
💞 مردی شبی را در خانه ای روستایی میگذراند...
پنجره های اتاق باز نمی شد.
نیمه شب احساس خفگی کرد و در تاریکی به سوی پنجره رفت اما نمی توانست آن را باز کند.
با مشت به شیشه پنجره کوبید، هجوم هوای تازه را احساس کرد
و سراسر شب را راحت خوابید.
صبح روز بعد فهمید که شیشه کمد کتابخانه را شکسته است و همه شب، پنجره بسته بوده است...!
" او تنها با فکر اکسیژن، اکسیژن لازم را به خود رسانده بود...!! "
افکار از جنس انرژی اند و انرژی، کار انجام می دهد...
@eshgham_emam_zaman