♥️🇮🇷♥️
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#قسمت_بیست_و_هشتم
#کتاب_حاج_قاسم 📚
💠راه بیست و هشتم...
ماه رمضان سفره افطاری حال و هوای خودش را دارد
اما برای خانواده های شهدا، عجیب ترین بغض ها را
خانواده پنج نفره اسماعیل بعد از شهادتش، چهار نفره می نشستند دور سفره، بدون بابا!
اما یک شب از این ماه متفاوت بود، با بقیه؛ با خانواده های شهدا مهمان حاج قاسم شدند. حاجی خودش کنار تک تک خانواده ها می رفت می رفت و احوال می پرسید:
حسین جان خوبه؟ فاطمه خانوم، زینب جان!
اسم بچه ها یادش بود.
وقتی تشکر همسر اسماعیل را از دعوت شنید، گفت:
شما هم دعوت کنید من می آیم! حسین آقا زنگ بزند من می آیم!
همسر شهید متعجب پرسید:
واقعا می آیید؟
بله اگر حسین جان زنگ بزنند، من می آیم!
واقعا هم حسین زنگ زد، یکی، دوبار؛ اما حاجی ایران نبود. تا اینکه یک روز تلفن خانه زنگ خورد.
_حاج قاسم سلام رساندند و گفتند برای ناهار به منزل شما می آیم.
خانه و اهلش به شور افتادند. دوباره تلفن زنگ خورد:
_مهمان شما فقط حاج قاسم است. برای بیشتر از یک نفر تهیه نبینید. حاج قاسم گفتند ناهار ساده باشد.
یک ناهار شمالی، یک خانواده خوشحال. سه فرزند شهید، یک بانوی شهید پرور و یک فرمانده بی نظیر.
حاجی تنها آمد. بدون محافظ. با بچه ها گرم گرفت؛ خاطره ها داشت از پدرشان. از یاری رساندن به کودکان ترسیده و زن های بی پناه. از زیر و روکردن مکان ها برای یافتن غذا و نفت برای نجات جان کوچک و بزرگ سوریه!
حاجی همراه بچه ها بغض می کرد و می خندید.
♥️♥️♥️
انقلاب امام زمان، جهانی است.
نمیشود که گفت آقا بیاید فقط یک کشور را نجات میدهد!
همه جهان انتظار منجی را میکشند!
و یاران منجی جهان اند!
فرزندان و خانواده حاج قاسم در ایران در امانند،
خودش به پا می خیزد تا امان باشد برای مظلومانی که زیر پنجه های خونین مسنکبرین عالم جان می دهند.
و سلام و درود بر همسران شهدا که بهترین دارایی شان را در راه نجات مظلومان عالم تقدیم کردند.
صبورانه ایستادند و رفتن محبوبشان را نظاره کردند.
بال هایشان را گشودند و مقتدرانه فرزندان یتیم را با همان آرمان ها بزرگ کردند!
«یقین بدانیم این انقلاب شکست ناپذیر است.
ما ها امتحان میشویم.
خودمان را تحلیل های غلط و بی خود سرگرم نکنیم.
این بنای الهی است.
180کشور در این دنیا وجود دارد....
والله العظیم والله العظیم والله العظیم، هیچ کشوری در جهان اسلام وجود ندارد الا اینکه زیر سیطره صلیبی ها باشد، جز جمهوری اسلامی ایران.
و این هنر امام بود....
همه این فشاری که روی ما هست برای این است که ما را از خروش بیندازد.»
#علمدار_مقاومت ✌️
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
♥️🇮🇷♥️
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#قسمت_بیست_و_هشتم
#کتاب_حاج_قاسم 📚
💠راه بیست و هشتم...
رئیس جمهور آمریکا و انگلیس و... کلا زیاد حرف می زنند.
بعضی کشور ها می ترسند، پس آنها پرروتر می چاپند و بعد هم می گویند: این کشور ها گاو شیرده هستند.
رئیس جمهور آمریکا یکبار مثل همیشه حرف رذیلانه زده بود. حاج قاسم جوابش را داد:
_ تو ما را تهدید میکنی به اینکه اقدامی انجام میدهی که در دنیا سابقه ندارد.این ادبیات کاباره است. یک کاباره چی با دنبا این گونه حرف می زند. شما چه کاری می توانستید بکنید که در طول این 20سال نکردید؟ یادتان رفته برای سربازانتان پوشک بزرگسال تهیه می کردید و امروز آمدید ما را تهدید می کنید؟ شما در جنگ 33روزه چه غلطی کردید؟ غیر از اینکه شروط حزب الله برای پایان جنگ را بپذیرفتید؟
♥️♥️♥️
مثل سردار اگر مقابل استکبار نایستیم، سرهاست که بر چوبه دار بالا می رود...
آقا می فرمایند به جوان ها بگوئیذ آمریکا کیست؟ بگوئید چرا امام گفت: آمریکا شیطان بزرگ است.
ما پیشنهاد می کنیم برای ادامه راه حاج قاسم،
امر آقا را انجام دهید. چند کتا و فیلم راجب به آمریکا و جنایتش است مطالعه کنید و در اختیار جوان ها قرار دهید. کتاب تاریخ مستطاب آمریکا و رمان ریشه ها که این رمان را خود حضرت آقا خوانده اند.
کالاهای آمریکایی را تحریم کنید. مگر نه اینکه با خرید این کالا ها ارز از کشور خارج می شود و می رود به جیب آمریکایی که قاتل سردار سلیمانی غزیز ما است؟
حتی تابلوهای تبلیغ کوکاکولا و پپسی را از مغازه داران بخواهید که پایین بیاورند. در مستند «محرمانه کولا» ببینید که این دو شرکت توسط صهیونیست ها اداره می شود و با سود فروش نوشابه چه بلایی سر کشور های مستقل آوزده اند. هر پولی که به جیب اسرائیل و آمریکا و انگلیس و... میرود، میشود توطئه ای بر علیه خودمان.
#نه_به_ماهواره
#نه_به_کالای_آمریکایی
#علمدار_مقاومت
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
♥️🇮🇷♥️
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#قسمت_بیست_و_نهم
#کتاب_حاج_قاسم 📚
💠راه بیست نهم..
یکی از مدافعان حرم و همرزمان شهید سلیمانی به نقل از سردار می گوید:
سردار سلیمانی گفت: یکبار از ماموریت بر میگشتم منتظر نماندم که ماشین بیاد دنبالم از فرودگاه مستقیم، سوار تاکسی شدم.
راننده تاکسی جوانی بود و یک نگاه معنا داری به من کرد.
بهش گفتم چیه؟ آشنا به نظر میرسم؟
باز هم نگاهم کرد و گفت شما با سردار سلیمانی نسبتی دارید؟ برادر یا پسرخاله ایشون هستید؟
گفتم من خود سردار هستم.
جوان خندید و گفت: ما خودمان این کاره ایم. شما می خواید من رو رنگ کنید.
خندیدم و گفتم من سردار سلیمانی هستم.
باور نکرد گفت: بگو بخدا که سردار هستی!
گفتم: بخدا من سردار سلیمانی هستم.
سکوت کرد و دیگر چیزی نگفت.
پرسیدم: چرا سکوت کردی؟
حرفی نزد.
گفتم: چطوره زندگیت؟ با گرونی چه میکنی؟ چه مشکلی داری؟
جوان نگاه معنا داری بهم کرد و گفت: اگه تو سردار سلیمانی هستی من هیچ مشکلی ندارم!
♥️♥️♥️
بله مسئولان ما اگر مردمی باشند
اگر درد مردم برایشان مهم باشد...
مردم ما مردم خوبی هستند . قدرشناس و مومن!
و چه زیبا و با شکوه قدر سردار دلهایشان را دانستند.
ادامه دارد....
🏴🏴🏴
@mahdisahebazman
♥️🇮🇷♥️
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#قسمت_بيست_و_نهم
#کتاب_حاج_قاسم 📚
💠راه بيست و نهم..
در یکی از شب هایی که در بیت الزهرا
(منزل حاج قاسم در کرمان)
دعای کمیل و مراسم بود، دیدم حاج قاسم نشسته جمعی از جوان ها دورشان هستند و آرام با آنها صحبت می کنند:
_دعای کمیل دعای خلوته! درسته که حالا مرسوم شده دعای کمیل را در جمع میخونن، اما این دعا مال خلوته. انسان تنها باشه با خدای خودش این دعا رو بخونه. به ترجمه اش توجه کنه و با خدای خودش راز و نیاز داشته باشه و توجه کنه.
♥️♥️♥️
خدایا! شاید بتوان آتش سوزان تو را تحمل کرد
اما به دوری از تو چه کنم؟
من که به غیر از تو کسی را ندارم!
یا رب یا رب یا رب
یا الهی و سیدی و مولای
ای صاحب تمام وجود من!
ای مالک زندگی من!
ای کسی که دار و ندارم را از تو دارم!
ای کسی که ضررها و نداری های مرا میدانی!
پروردگار من
توان بده بدن مرا، تا خدمت تو کنم
تقویت کن مرا تا...
#علمدار_مقاومت ✌️
🏴🏴🏴
@mahdisahebazman
♥️🇮🇷♥️
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#قسمت_سی_ام
#کتاب_حاج_قاسم 📚
💠راه سی ام...
اشرار جنوب تعدادی از نیروهای ما را گروگان گرفته بودند.
جلسه اضطراری به فرماندهی حاج قاسم تشکیل شد. اشرار نیرو ها را به یک شهرک بین مرز ایران و افغانسان و پاکستان برده بودند که منطقه خودمختاری بود و نیرو های افغانی آنجا مستقر بودند و می خواستند ایرانی ها را به افغانستان منتقل کنند. حاج قاسم گفت:
سران قبایل را دعوت کنید تا صحبت کنیم.
آمدند. جلسه تشکیل شد. حاج قاسم به آنها گفت:
_زن و بچه های شما در آن شهرک هستند، ما هم نمی خواهیم دخالت کنیم. پس یا کمک کنید اشرار را بگیریم، با آنها را قانع کنید نیرو های ما را برگردانند.
سران قبایل وقت خواستند و با اشرار صحبت کردند. سر دسته اشرار گفت24 ساعت وقت بدهید.
حاج قاسم پیام را که شنید گفت:
_نه، فقط تا غروب، امروز تا غروب!
تا غروب زمانی نبود که اشرار بتوانند تدبیر کنند و حاج قاسم هم کسی نبود که اشرار بتوانند از دست او فرار کنند.
زمانی نگذشته بود که دوربین نگهبانی نشان داد نیرو های گروگان گرفته شده در یک خط راس جغرافیایی به خط شده اند سمت پایگاه! حاج قاسم هم سر قولش ماند و اشرار را بخشید.
♥️♥️♥️
کار ندارم که کسی حرف را قبول دارد یا نه.
جزب و جناح فرع است. اصل، ولی فقیه است.
اصل جمهوری اسلامی است.
اینجا جایی است که اگر به خطر افتاد؛
اگر کسی با آنها مواجه شد... ما با جانمان با او مواجه میشویم.
آدم ها می آیند و میروند.
قاسم سلیمانی میرود، قاسم سلیمانی دیگری می آید.
احزاب و جریان ها اصل نیستند.
اصل اساسی نگاه دارنده این نظام، ولی فقیه است.
با جانمان، با خونمان، از آن دفاع کنیم هزارباره.
سپهبد سردار شهید فاسم سلیمانی❣️
#علمدار_مقاومت ✌️
🏴🏴🏴
@mahdisahebazman
♥️🇮🇷♥️
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#قسمت_سی_و_یکم
#کتاب_حاج_قاسم 📚
💠راه سی و یکم...
حاج قاسم مقابل خبرنگار ها حرف هایی زد که دلها را خون کرد:
_در شهر تکریت هزار و دویست سیصد نفر جوان بی گناه، از پادگان فارغ التحصیل شدند. داعش سر آنها را برید، به آنها تیر خلاص زد، داخل رودخانه انداخت. پیش از دو هزار زن جوان ایزدی را بین خودشان دست به دست به فروش گذاشتند. از دخترهای نوجوان تا زن های جوان. بدون اینکه حدود شرعی را بدانند. جنایت های عجیبی بود. کشتارهای صد نفره، دویست نفره، پانصد نفره، گردن زن های...
شما یک نمونه را دیدید یک نوجوان را در شرق حلب سر بریدند. این سر بریدن موقعیت عجیبی داشت. با خنده مثل تفریح. از او پرسیدند سرت را ببریم یا با تیر بکشیمت؟! و سر این نوجوان را بریدند.
من دیدم در همین دیاله. کودکی را از سینه مادرش گرفتند، او را مثل گوسفند روی آتش سرخ کردند، لای پلو گذاشتند، برای مادر فرستادند. این جنایت وحشتناک در سایقه تاریخ بشریت نایاب است. پدیده کوچکی نیست! بلای کوچکی نیست! چه طور ما برای این ریزگرد ها، برای بحث محیط زیست جلسه میگیریم، چه کار کنیم این ریزگرد ها مردم را اذیت نکند(که درست هم هست) جلسات منطقه ای میگذاریم جلسات بین المللی می گذاریم، اما برای داعش! این عصاره خباثت...
♥️♥️♥️
ادامه دارد...
🏴🏴🏴
@mahdisahebazman
♥️🇮🇷♥️
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#قسمت_سی_و_دوم
#کتاب_حاج_قاسم 📚
💠راه سی و دوم...
خدایا تو شاهدی، پنج روز مانده به عملیات والفجر هشت، صورت های بسیجی ها از اشک خشک نشد!
گریه مدام، گردن های کج، فریاد و ناله که خدایا ما را شرمنده و روسیاه نکن.
پیش از آنکه به دل اروند بزنند
اروندی که هرگز نتوانسته بودیم در یک نقطه مشخصی که می خواستیم نیرو بفرستیم، بس که جزر و مدش شدید بود
اما؛ بچه ها بیش از حرکت توسل خوانده و بی بی زهرا (س) را صدا زدند. فریاد یازهرا میان آب، در میان طوفان، موج های خروشان بلند بود.
اشک ها عصای موسی (ع) شد و نیل را شکافت. اروند را شکافت و بسیجی های مظلوم را عبور داد.
وضعیت آن شب تغییر کرد. دریا طوفان و آب خروشان شد. ما حالت ساکن می خواستیم، اما آسمان و دریا به هم خورد. وحشت وجود همه را گرفته بود.
خدا شاهد بود که کنار اروند می لرزیدیم و نجوا می کردیم ((یازهرا)). بسیجیانمان میان موج ها «یازهرا» میگفتند اشک و فریاد... خدایا تو خودت موسی (ع) را از نیل عبور دادی، ما را هم عبور بده. خدایا تو خودت گفتی «وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدینّهُم سُبلَنا» خودت گفتی حرکت کنید، من هدایت میکنم. تو کمکمان کن.
و خدا در آن شب عملیات، کمکمان کرد. و اروند شکافت... عملیات پیروز شد. و ما شادی لب های امام و مردم را میخواستیم.
به خدا مردم! ما در این عملیات همه چیز را آماده شده می دیدیم. عملیات والفجر8 طرحی جنگی بود که بی نقص بود.
اشک و توسل، ورد بی بی زهرا (س) ما را پیروز میدان کرد و خدا ما را با امام حسین (ع) محشور بفرماید.
حسن یزدانی رفت. 18ساله بود. طلبه. جسمش ضعیف و روحش قوی، حسن اولین داوطلب عبور از اروند بود. 30بار برای شناسایی رفته بود. پیش نماز لشکر بود. امام جماعت لشکرم!
حسین هم رفت، حسین یوسف اللهی، بدنش پاره پاره شده بود.
کاظمی بدون پیکر، خبر شهادتش آمد
محمد نصراللهی هم رفت. محمد هیچ وقت خستگی نمی فهمید. عاشق بی مادری که امیدی جز خدا نداشت.
رنگ شهر را نمیدید و جبهه ها...
محمدی خندان رفت. بر مرگ لبخند زد و رفت...
♥️♥️♥️
متن بالا سخنرانی پر از هق هق گریه ی حاج قاسم بود در همان دهه شصت...
چقدر دلش سوخته بود
و چقدر با رفتنش دل ما را سوزاند!
#علمدار_مقاومت ✌
♥️🇮🇷♥️
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#قسمت_سی_و_سوم
#کتاب_حاج_قاسم 📚
💠راه سی و سوم...
قوم و خویش ها، دوستان و سربازهایش، جوان ها و... با ایشان خیلی خیلی راحت بودند مثل برادر بود برایشان.
آدمی بود که وقتی میدیدیش خدایی میشدی...
کلا دنیا رو فراموش میکردی!
حاج قاسم نسبت به حضرت زهرا (س) ارادت خیلی خاص و ویژه داشتند.
همیشه میگفتند: من هرچی دارم از بی بی حضرت زهرا دارم!
مراسمات قاطمیه ایشان در کرمان بسیار پرشور بود.
سال آخرِ مراسم فاطمیه
سال97...
شب آخر،
حاجی به ما گفت:
_نرید من با شما کار دارم.
پیش خودمان گفتیم حاجی با ما چکار دارد شب آخر؟
_بیایید همه با هم یک عکس بگیریم یادگاری!
چون سال دیگه من فاطمیه نیستم، شما باید مراسم را تنها برگزار کنید!
خندیدیم:
_جاجی چرا نیستی؟
خندید:
_حالا می بینید من نیستم!
عکس گرفتیم. خندید و رفت.
♥️♥️♥️
مومن مرگ آگاه است.
زمان رفتن و مکان رفتنش را خدا به اختیارش می گذارد
حتی نوع پروازش را!
این ها مهم است اما مهم تر از آن این است؛
چه میشود که کسی به این مقام میرسد؟
جوابش را خدا در نمازهایی که هر روز و در سه وعده می خوانیم داده است:
عبد بودن!
پیامبر (ص) بندگی کرد مقابل خدای متعال، خدا هم او را پیامبر کرد.
اطاعت کنی، سرورت میکند.
نه مثل ما که هرطور می خواهیم زندگی میکنیم؛
خانم ها حجابشان طبق امر خداست؟
آقایان منش و رفتارشان طبق دستور خداست؟
تک تک اعمالمان را بگذارید در ترازوی الهی!
طبق مرام الهی زندگی کنی آبرودار جهان میشوی!
و شهادتت ایام الله!
ادامه دارد....
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
♥️🇮🇷♥️
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#قسمت_سی_و_سوم
#کتاب_حاج_قاسم 📚
💠راه سی و سوم...
پنجشنبه (1398/10/12) _ دمشق
آخرین روز زندگی حاج قاسم
ساعت هفت صبح
با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه میشوم، هوا ابری است و نسیم سردی می وزد.
🌹ساعت7:45 صبح
به مکان جلسه رسیدم.
مثل همه جلسات، تمامی مسئولین گروه های مقاومت در سوریه حاضرند.
🌹ساعت 8صبح
همه با هم صحبت میکنند... درب باز میشود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد میشود.
با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می کند دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری میشود تا اینکه حاج قاسم جلسه را رسما آغاز میکند...
هنوز در مقدمات بحث است که میگوید؛
همه بنویسن، هرچی میگم رو بنویسین!
همیشه نکات را مینوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت.
گفت و گفت... از منشور5سال آینده... از برنامه تک تک گروه های مقاومت در پنج سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذ ها پر میشد و کاغذ بعدی...
سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک جلسه.
🌹ساعت 11:40ظهر
زمان اذان ظهر رسید
با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد!
🌹ساعت 3عصر
حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم.
پایان جلسه...
مثل همه جلسات، دورش را گرفتیم و صحبت کنان تا درب خروج همراهیش کردیم.
خودرویی بیرون منتظر حاجی بود.
حاج قاسم عازم بیروت شد تا سید حسن نصرالله را ببیند...
🌹ساعت حدود 9شب
حاجی از بیروت به دمشق برگشت.
شخص همراهش میگفت که حاجی فقط ساعتی با سید حسن دیدار کرد و خداحافظی کردند.
حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنید.
سکوت شد...
یکی گفت؛
حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نروید!
حاج قاسم با لبخند گفت: میترسید شهید بشم!
باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد:
_شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه ست!
_حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم!
حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده شمرده گفت:
_ میوه وقتی میرسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته!
بعد نگاهش را بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی ها اشاره کرد؛ اینم رسیده ست، اینم رسیده ست...
🌹ساعت 12شب
هواپیما پرواز کرد
🌹ساعت 2صبح جمعه
خبر شهادت حاجی رسید
به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم
کاغذی نوشته یود و جلوی آینه گذاشته بود.
ستاد لشگر فاطمیون
#علمدار_مقاومت ✌️
ادامه دارد....
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
♥️🇮🇷♥️
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#قسمت_سی_و_چهارم
#کتاب_حاج_قاسم 📚
🔸راه سی و چهارم..
عزیز ما
از جوانی در جبهه بود.
فکر کنید از بیست و دو سالگی... تا... شصت و دو سالگی حدود 40سال،
میشود 14600روز،
میشود هشت صد و هفتاد و شش دقیقه!
خودتان حساب کنید چند ثانیه میشود.
تمام این لحظات را او در کسوت پاسداری از حریم امنیت ایران سپری کرد.
میشود سربازی او برای ولایت، اما خواب راحت شب و روز برای من و شما!
مدام در دل خطر، چه در شهر و کشورش، چه در بیرون مرز ها!
و زخم هایی که نباید گفته میشد و ترکش هایی که در بدنش جا میگرفت و نباید دیده میشد!
چون او یک سردار بود، درون و برون مرز هر اتفاقی برایش می افتاد...
و این ترکش ها میشد درد دائمی. خودش به دوستی گفته بود: من روزی نیست که بدون درد سپری کنم.
♥️♥️♥️
میدانی حاجی جان!
یک قسمت از ترکش هایت بماند پای حساب کوچه های مدینه!
در جبهه بسیجی هایت پشت لباسشان مینوشتند:
میروم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم !
درد پهلو و کمرت، باشد به نیابت از مادر!
یک قسمت از ترکش هایت بماند پای حساب جگر تکه تکه حسن؛
درد سینه سوخته ات!
یک قسمت از ترکش هایت بماند پای روضه ارباب تشنه لبت اباعبدالله (ع)، پای روضه غریب مادر، حسین؛
دستان قطع شده ات پیشکش علمدار!
پاهای قطع شده ات، بدن تکه تکه شده ات، سر جدا شده ات؛
همه اش پای قاسم، علی اکبر، علی اصغر (ع)!
درد ترکش هایت آرزوی خود بود؛
دردی که اماممان، حجه ابن الحسن (ارواحنا له فداه) از حال مردمان میکشد.
از قلّت خوبان و کثرت دشمنان!
از دین داری بال پشه ای مسلمانان
از گناهان مردمانش!
و شهادت خوب عاقبتی است برای یاران خالص و صادق ایشان
یالیتنی کنت معکم...
هنیئاً لک حاج قاسم!
#علمدار_مقاومت ✌️
♥️🇮🇷♥️
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#قسمت_سي_و_پنجم
#کتاب_حاج_قاسم 📚
💠راه سی و پنجم...
خود این شهادت هم یکی از آیات قدرت الهی است.
رسوایی دولت آمریکا، دولت بی آبروی آمریکا را رقم زد.
این ها کسی را که سرشناس ترین و قوی ترین فرمانده مبارزه با تروریسم بود را به شهادت رساندند!
شهید سلیمانی به معنای واقعی کلمه قوی ترین فرمانده مبارزه با تروریست در این منطقه است، به همین عنوان هم شناخته شده است، کدام فرمانده دیگر قدرت داشت، میتوانست کارهایی را که او انجام داد انجام بدهد؟
فرمانده ضد تروریست در کل منطقه را ترور کردند. در میدان رو به روی جنگ با او مواجه نشدند.
او را دزدانه و بزدلانه، دولت آمریکا ترور کرد،
تا به حال ما را تروریست می خواندند و حالا خودشان تروریست حساب میشوند، خودشان هم اعتراف کردند؛ این مایه روسیاهی آمریکا شد.
ملت ما ملت پراستقامتی است و ملت شکرگزاری است. در طول این سال های متمادی، ملت ایران همواره سپاسگزار الطاف الهی در طول این سالها بوده است.
پس از 41سال از پیروزی انقلاب اسلامی، این جمعیت بی نظیر در تشییع را کدام دست قدرتی به میدان آورد؟
این عشق و اشک و شور را چه کسی پدید آورد؟
کدام عاملی میتوانست یک چنین معجزه ای را نشان بدهد جز دست قدرت الهی؟
آن کسانی که قدرت خدا را نمی توانند در این حوادث ببینند و تحلیل های مادی در این مسائل میکنند، عقب میمانند.
باید دست قدرت خدا را دید. بعد معنوی و بسیار مهم این حادثه همین است که خدای متعال این کار را میکند. وقتی خدای متعال این کار را میکند. وقتی خدای متعال یک چنین حرکتی را در ملت به وجود می آورد، انسان باید احساس کند که اراده الهی بر پیروزی این ملت است.
این نشان دهنده این است که اراده الهی بر این است که این ملت در این راه و در این خط حرکت کند و پیروز شود.
نشان دهنده معنویات و باطن این ملت هم هست.
این عشق و این وفا و این ایستادگی و در این بیعت بزرگ، با خط امام بیعت کردند؛
بیعتی با این عظمت، آن هم بعد از گذشت بیش از سی سال از رحلت امام بزرگوار.
در چند روز قبل از این حادثه و بعد از این حادثه، امپراتوری خبری صهیونیسم در همه دنیا سعی کردند سردار بزرگوار عزیز ما را متهم کنند به تروریست، خود رئیس جمهور آمریکا گفت، وزیر خارجه اش گفت، دستگاه های خبری صهیونیستی در همه ی دنیا تکرار کردند((تروریست ، تروریست.))
خدای متعال صفحه را درست به عکس آنچه که آنها می خواستند ترتیب داد؟
نه فقط در اینجا در ایران، در کشور های مختلف مردم به روح این شهید بزرگ درود فرستادند و پرچم آمریکا و صهیونیست ها را آتش زدند.
آیا دست خدا را نمیشود به وضوح دید؟
آیه «لا تَحزَن اِنَّ اللهَ مَعَنا» را که درباره پیغمبر، در نهایت شدت، در غار ثور تنها، بی کس، به همراهش میگوید«لا تَحزَن اِنَّ اللهَ مَعَنا»
خدا با ماست؛ این را نشان نمی دهد؟
آیا این فرمایش حضرت موسی (ع) را به قوم بنی اسرائیل که ترسیده بودند میگفتند «اِنّا لَمُدرَکون»
الان است که نیرو های فرعون بیایند ما را محاصره کنند و از بیخ و بن کار ما را تمام بکند.
حضرت موسی (ع) فرمود، «کَلّا إِنَّ مَعِِ رَبّی سَیَهدین».
آیا اینجا «إِنَّ مَعِیَ رَبّی» را انسان نمیشود ببیند؟
ملت ایران نمیتواند احساس کند که «إنَّ اللهَ مَعَنا» خدا با ما است؟
🌿ادامه دارد...
#علمدار_مقاومت ✌️
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman
♥️🇮🇷♥️
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#قسمت_سی و ششم
#کتاب_حاج_قاسم 📚
💠راه سی وششم...
....خدا دست های قدرت خود را در این کشور، در این جامعه در میان این ملت فعال کرده است.
خود این شهادت بزرگ هم، یکی از آیات قدرت الهی است؛ رسوایی دولت آمریکا، رسوایی این دولت را رقم زد؛ این ها کسی را که سرشناس ترین و قوی ترین فرمانده مبارزه با تروریسم بود _شهید سلیمانی به معنای واقعی کلمه، قوی ترین فرمانده مبارزه با تروریسم در این منطقه است، به همین عنوان هم شناخته شده است_ [ترور کردند].
این جور کار مخصوص رژیم صهیونیستی بود که افراد را ترور کند،
رهبر حماس را ترور کردند و گفتند ما ترور کردیم، رهبر جهاد را ترور کردند، گفتند ما ترور کردیم؛ ترور میکردند و میگفتند ما کردیم؛
آمریکایی ها آدم خیلی کشته اند؛ در عراق در افغانستان در جاهای دیگر هر چه توانسته اند، آدم کشته اند، ترور کرده اندمنتها اعتراف نمی کردند که ترور کردیم؛
اینجا اعتراف کردند که ما ترور کردیم؛
اینجا رئیس جمهور به زبان خودش [اعتراف میکند] خدای متعال میزند پشت گردن افراد که خودشان اعتراف کنند؛ اعتراف کردند که ما تروریست هستیم، گفتند ما ترور کردیم.
رسوایی از این بالاتر چه میشود؟
پاسخ قدرتمندانه سپاه هم درخور تدبر است.
عکس العمل و واکنش قدرتمندانه سپاه طرف دیگر قضیه است، آن هم در خور تدبر است،
این ضربه به آمریکا بود. البته ضربه نظامی بود، ضربه موثر نظامی بود اما مهم تر و بالاتر از ضربه نظامی، ضربه حیثیتی بود، ضربه به هیبت ابرقدرتی آمریکا بود.
آمریکا سال ها است در سوریه، در عراق، در لبنان، در افغانستان ضربه میخورد.
پایان....
#علمدار_مقاومت ✌️