🔹 آرتور بعد از چند دقیقه وقتی مطمئن شد که نمیتواند با قید ضمانت او را از بازداشتگاه بیرون بیاورد، به سرعت با راشل تماس گرفت و به سمت خانه ادموند به راه افتاد. ادموند به یک بازداشتگاه انفرادی منتقل شد. هوا کمکم رو به تاریک شدن بود، نور کوچکی به داخل بازداشتگاه میتابید، در تنهایی و تاریکی بهجز مرور خاطرات و فکر کردن به مشکلی که با آن درگیر شده بود، هیچ کار دیگری از دستش برنمیآمد.
🔸 نمیخواست تسلیم ناامیدی شود اما این اتهام خیلی سنگین بود! ادموند در تمام دوران زندگی مجردیاش هرگز پایش را از حد و مرزها فراتر نگذاشته بود، بااینکه در یک جامعه بیبند و بار زندگی میکرد اما نحوه تربیت خانوادگی و اصالت ذاتیاش باعث میشد که خود را ملعبه و بازیچه لذتهای زودگذر و شهوانی قرار ندهد. آنقدر به حفظ ارزشهای انسانی معتقد بود که گاهی دیگران او را مورد استهزاء قرار داده و بیمار روانی خطابش میکردند اما در واقعیت اینگونه نبود بلکه او فقط نمیخواست به هرزگیها آلوده شود.
🔺 اکنون سایهای شوم بر زندگیاش افکنده شده بود که معلوم نبود چه اتفاقات و مرارتهایی را برایش رقم خواهد زد! سر به دیوار گذاشت و آرام گریست، برای خودش، برای الیزابت که الآن به هر دلیلی مرده بود، برای همسرش که نمیدانست چه مصیبتهایی انتظارش را میکشد و برای پدر و مادرش.
#رمان_مهدوی ۴۲
@Akharinkhorshid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید
🎀 آثار نگاه به #نامحرم
در زندگی زناشویی
🎤سخنران استاد
#رائفی_پور
♻️ #نشر_صدقه_جاریه ♻️
@Akharinkhorshid
32.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#هشدار
📲فضای #مجازی بمب دستی است
👈🏻خطرات فضای مجازی #خانمان سوزاست.
🎤از لســـان گــــرم
#استــاددانشمنـــد
👌 #پیشنهاد_ویژه_دانلود
♻️ #نشر_حداکثری
@Akharinkhorshid
MyTone -bi namaz.rafii.mp3
3.43M
🔥 مراحل گام به گام شیطان برای ترک نماز
✅ #شنیدنی_وتأثیرگزار
🎙واعظ: حاج آقا #رفیعی
👌 #پیشنهاد_دانلود
♻️ #نشر_دهید ♻️
@Akharinkhorshid
167879906.mp3
2.32M
👌 #مهم_و_شنیدنی👆
❣ خوشحال کردن دختران
🎤 سخنران استاد
#پناهیان
✅ #پیشنهاد_دانلود
♻️ #نشر_دهید ♻️
@Akharinkhorshid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 دانلود #کلیپ
📝 مرداب بدون نیلوفر
❌ ابلیس در به در دنبال اینه👆
👤 استاد #رائفی_پور
🔺 پایان کار شیطان شروع میشود اگر...
📥 دانلود با کیفیت بالا 👇
bit.ly/MahdiaranClip
@Akharinkhorshid
🔹 یک هفته از دستگیری ادموند میگذشت. همه در حالت ناامیدی به سر میبردند، بدبختانه تمام مدارک علیه او بود. در این مدت به غیر از آرتور که به عنوان وکیلش میتوانست به دیدن او برود، فقط به پدرش آن هم برای مدت کوتاهی اجازه داده بودند که ملاقاتی با او داشته باشد.
🔸 تنها چیزی که در این مدت ادموند را قوی نگه داشته بود، ایمان او به خداوند و عشقی بود که به همسرش داشت، در دل امیدوار بود بالاخره روزی میرسد که بیگناهی او ثابت شده و او دوباره میتواند در کنار همسرش خوشبخت زندگی کند. روزی که پدرش توانست به دیدنش برود، او را ازلحاظ جسمی و روحی بسیار شکننده یافت. آنقدر در این چند روز لاغر شده و غذای کافی نخورده بود که قلبش از دیدن عزیزدردانهاش به درد آمد و به گریه افتاد. او را در آغوش کشید و گفت: پسرم، قوی باش، ما همه به بیگناهی تو ایمانداریم، تو به اندازه حواریون عیسی مسیح(ع) بیگناهی.
#رمان_مهدوی ۴۳
@Akharinkhorshid