#سخنان #مقام_معظم_رهبری در مورد #تخریب #قبور_ائمه_بقیع (علیهم السّلام) @Akharinkhorshid

#مهندسی_فکر ۵ عبادتهای زیاد، اما بدون تفکر، هرگز به رشدِ روح شما کمک نمی کند! ⚜روحِ کسی که به "تفکر" عادت کرده است ؛ با افزایش سن و کهولت جسم، قدرت، نشاط و شفافیت بیشتری کسب میکند. @ostad_shojae @Akharinkhorshid

﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ هواے دلمان را دارد! همان آقایے ڪہ از همہ غریب تر اسٺ! #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ @Akharinkhorshid

#مهندسی_فکر ۶ افکار منفی ، برای اهلِ تفکر، نعمتند ! چرا که این دسته از انسانها، باور کرده اند، حرکت در مسیرِ خلافِ افکار منفی، بزرگترین و سرعت دهنده ترین مسیر، برای رشدِ انسانیِ آنهاست. @ostad_shojae @Akharinkhorshid

📽 دانلود #کلیپ 📝 موضوع : #عروس_زهرا (مادر امام زمان) «« قسمت سوم »» 📌خلاصه سخنرانی استاد #رائفی_پور در روایت عهد ۴٩ 📥 دانلود با کیفیت بالا 👇 bit.ly/MahdiaranClip #پیشنهاد_دانلود #نشر_دهید @Akharinkhorshid

محبوب منی دارو ندارم شده ای تو آشوب منم صبر و قرارم شده ای تو دل در قفس عشق تو آزادترین است دلخواه ترین بند و حصارم شده ای تو ❤️ جهت سلامتی، تعجیل و تسهیل در ظهور: صلوات با ذکر فرج❤️ @Akharinkhorshid

📽 دانلود #کلیپ 📝 موضوع : #عروس_زهرا (مادر امام زمان) «« قسمت چهارم »» 📌خلاصه سخنرانی استاد #رائفی_پور در روایت عهد ۴٩ 📥 دانلود با کیفیت بالا 👇 bit.ly/MahdiaranClip #پیشنهاد_دانلود #نشر_دهید @Akhharinkhorshid

#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی _ موسی "ع" ؛ خدایا من چه عملی انجام بدم، که از من راضیت کنه؟ _ خدا ❤️ ؛ رضایتِ من ، در .........؟ www.aparat.com/v/LaChn #راضی_به_رضای_تو @ostad_shojae @Akharinkhorshid

آقاجانم.... کمتر رُخِ خويش را زِمن پنهان كن بيمارِ تواَم درد مرا درمان كن اين آرزويم بَرآر، تا آخر عُمر يك روز مرا به خيمه ات مهمان كن اللهم عجل لولیکـــ الفرج @Akharinkhorshid

#مهندسی_فکر ۷ ابدیّتی که پیشِ روی ماست ؛ محال است، به سعادت و آرامش، ختم شود ؛ مگر اینکه، ابزارش را همینجا کسب کرده باشی! اولین و مهم ترین قدم، در تحصیلِ ابزار سعادت ابدی ؛ #تفکر صحیح و سالم است! 🌐 افکار تو، کجا دور میزند؟ @ostad_shojae @Akharinkhorshid

🎥 #کلیپ_صوت_مذهبی 💽 مثل #یهـودی‌ها تـوبه کن❗️ 🎤واعظ #استاد_پناهیان 👌 #بسیار_زیبا 🖥 ببینید و نشر دهید📡 @Akharinkhorshid

🔹 ماری دستش را به سمت موهای ادموند برده و با مهربانی مادرانه‌اش آن‌ها را از صورت او کنار زد و گفت: تو هنوز هم مثل بچگی هات عادت نداری که وقتی موهات بهم میریزه از توی صورتت کنار بزنی، بارها گفتم که یه مرد باید همیشه سر و وضع مرتبی داشته باشه مثل پدرت ولی تو هیچ وقت گوش نمی‌کنی! - خب وقتی شما هستید که با دست‌های مهربونتون این کار رو برام انجام می‌دید چرا باید خودم رو از این لذت محروم کنم؟! - من که همیشه در کنارت نیستم پسرم، یه روزی می رسه که تو از من و پدرت خیلی دور خواهی شد. 🔸 اشک در چشمان مادر حلقه زد، ادموند باحالت خاصی مادرش را نگاه می‌کرد، متوجه منظور او نمی‌شد، چرا امروز همه حرف هایشان نیمه تمام میماند! همین‌که خواست حرفی بزند، آرتور و ویلیام به کمک ماری آمده و سعی کردند ذهن او را از این موضوع دور کنند. 🔺 آرتور گفت: بس که این پسر رو لوس کردید خانم پارکر! خب همینه که حاضر نیست کارهاشو خودش انجام بده. من نمی‌دونم چه جوری دور از شما زندگی می‌کرد؟! 📝 ادموند باحالت اعتراض آمیزی گفت: آرتور، من کجا لوسم؟! باز تو موردی برای اذیت کردن من پیدا کردی؟! #رمان_مهدوی ۶۴ @Akharinkhorshid