💚 منتظر من می نشینم
منتظر من می نشینم شه بیاید یا نیاید
بلکه رخسارش ببینم شه بیاید یا نیاید
هجر او آتش به دل زد گر بسوزم یا نسوزم
روز و شب با غم قرینم شه بیاید یا نیاید
رنج خار از چیدن گل گر ببینم یا نبینم
می کنم صبر و تحمل شه بیاید یا نیاید
اشک غم با یاد رویش من بریزم یا نریزم
می کشم بار فراقش شه بیاید یا نیاید
با جفا و جور دشمن گر بسازم یا نسازم
دوست خواهد این چنینم شه بیاید یا نیاید
غرقه در غرقاب هجرم او بخواهد یا نخواهد
بر گذشته از سر آبم شه بیاید یا نیاید
کاش میمُردم از این غم او ببیند یا نبیند
میشدم قربان کویش شه بیاید یا نیاید
نه توانم صبر کردن گر بداند یا نداند
نه مرا تاب جدایی شه بیاید یا نیاید
خاطرش افسرده حیران گر بگوید یا نگوید
سوخت مغز استخوانم شه بیاید یا نیاید
⬅️ دیوان حیران؛ علامه محمدحسن میرجهانی طباطبائی(۱)، صفحه ۳۶
(۱). علامه میرجهانی از دلباختگان امام زمان (عج) بودند که خدمت امام زمان (عج) هم تشرف داشته اند.
🏷 #شعر_مهدوی
#امام_زمان_عج
#انتظار
#اللهمعجللولیکالفرج
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮ @Akharinkhorshid
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
10.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 کارهای امام زمان عجل الله
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮ @Akharinkhorshid
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاجت گرفتن خانواده مسیحی از حضرت بقیه الله الاعظم امام مهدی (عج) در مسجدِ مقدس جمکران
برادرِ شهید روبرت لازار به طور اتفاقی به جمکران میرود و میگوید: یا صاحب جمکران...
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮ @Akharinkhorshid
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
1_5094554423.mp3
1.85M
#یک_دقیقه_حرف_حساب
💥 برگزیدگان خدا
✘ کسانی که این دو قاعدهی مهم را نادیده میگیرند،
هیچ رشد معنوی در آنها اتفاق نمیافتد!
#استاد_حائری_شیرازی
╭═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╮
@Akharinkhorshid
╰═━⊰ 🍃🌺🍃 ⊱━═╯
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شهیدی که به خاطر نماز شب، بین راه از اتوبوس پیاده میشد و سوار اتوبوس بعدی میشد.
🔰 #شهید_عبدالمهدی_مغفوری
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮ @Akharinkhorshid
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
❇️ کمک به علویه سالخورده و توفیق زیارت و پذیرایی
☑️ یکی از اخیار زمان به نام حاج محمد علی فشندی تهرانی نقل کرد:
▫️ قریب سی سال قبل عازم کربلا شدیم برای زیارت اربعین، موقعی بود که برای هر نفر جهت گذرنامه چهارصد تومان میگرفتند، بعد از گرفتن گذرنامه، خانواده گفت من هم میآیم، ناراحت شدم که چرا قبلاً نگفته بود، خلاصه بدون گذرنامه حرکت نمودیم و جمعیت ما پانزده نفر بود چهار مرد و یازده زن و یک علویه (خانم از سادات) همراه بود که قرابت (و خویشاوندی) با دو نفر از همراهان (داشت) و عمر آن علویه ۱۰۵ سال بود، خیلی به زحمت او را حرکت دادیم و با سهولت و نداشتن گذرنامه، خانواده را از دو مرز ایران و عراق گذراندیم و کربلا مشرف شدیم قبل از اربعین و بعد از اربعین، به نجفاشرف مشرف شدیم و بعد از ۱۷ ربیعالاول قصد کاظمین و سامرا را نمودیم آن دو نفر مرد که از خویشان آن علویه بودند از بردن علویه ناراحت بودند و میگفتند:
🔸 او را در نجف میگذاریم تا (به کاظمین رفته و) برگردیم.
▫️ من گفتم:
🔹 زحمت این علویه با من است.
▫️ و حرکت نمودیم در ایستگاه ترن کاظمین برای سامرا جمعیت بسیار بود و همه در انتظار آمدن ترن بودند که از کرکوکِ موصل بیاید برود بغداد و بعد از بغداد بیاید و مسافرها را سوار کند و حرکت کنند و با این جمعیت تهیه بلیط و محل بسیار مشکل بود.
✨ ناگاه سید عربی که شال سبزی به کمر بسته بود نزد ما آمد و گفت:
🔶 حاج محمدعلی! سلامعلیکم! شما پانزده نفر هستید؟
▫️ گفتم:
🔹 بله،
▫️ فرمود:
🔶 شما اینجا باشید؛ این پانزده بلیط را بگیرید، من میروم بغداد، بعد از نیمساعت با قطار برمیگردم، یک اطاق دربست برای شما نگاه میدارم. شما از جای خود حرکت نکنید.
🚂 قطار از کرکوک آمد و سید سوار شد و رفت.
🕧 بعد از نیم ساعت قطار آمد، جمعیت هجوم آوردند، رفقا خواستند بروند؛ من مانع شدم. قدری ناراحت شدند. همه سوار شدند. آن سید آمد و ما را سوار قطار نمود. یک اطاق دربست (برایمان گرفته بود.) تا وارد سامرا شدیم، آن آقا سید گفت:
🔶 شما را میبرم منزل سیدعباس خادم.
▫️ و رفتیم منزل سیدعباس، من رفتم نزد سیدعباس گفتم:
🔹 ما پانزده نفر هستیم و دو اطاق میخواهیم و شش روز هم اینجا هستیم چه مقدار به شما بدهم؟
▫️ گفت:
🔸 یک آقا سیدی کرایه ی شش روز شما را داد؛ با تمام مخارج خوراک و زیارتنامه خوان، (قرار شد) روزی دو مرتبه هم شما را ببرم سرداب و حرم.
▫️ گفتم:
🔹 سید کجاست؟
▫️ گفت:
🔸 الآن از پلههای عمارت پایین رفت.
▫️ هرچند دنبالش رفتیم او را ندیدیم. گفتم:
🔹 از ما طلب دارد. پانزده بلیط برای ما خریداری نموده.
▫️ گفت:
🔸 من نمیدانم تمام مخارج شما را هم داد.
▫️ خلاصه بعد از شش روز آمدیم کربلا نزد مرحوم آقا میرزا مهدی شیرازی رفتم و جریان را گفتم سؤال نمودم راجع به بدهی نسبت به سید، مرحوم میرزا مهدی گفت:
🔸 با شما از سادات کسی هست؟
▫️ گفتم:
🔹 یک علویه است.
▫️ فرمود:
🔸 او امام زمان علیه السلام بوده وشما را مهمان فرموده.
▪️ حقیر (=شهید دستغیب) گوید:
💡 و محتمل است که یکی از رجالالغیب یا ابدال که ملازم خدمت (=در خدمت) آن حضرتند، بوده است.
⬅️ داستانهای شگفت، (تالیف شهید دستغیب)، جلد ۱، صفحه ۲۴۵
🏷 #امام_زمان_عج
#تشرفات
چندیست خو گرفته دلم با ندیدنت؛
عمری نمانده است الهی ببینمت....
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮ @Akharinkhorshid
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
🔴 غربال شیعیان فقط در عرض 24 ساعت
🌕 امام باقر عليه السلام فرمودند:
اى شيعۀ آل محمّد! حتماً بايد مورد پاكسازى قرار گيريد! همچون برطرف شدن سرمه از چشم؛ كه صاحب چشم مىداند چه وقتى سرمه در چشمش جاى مىگيرد ولى نمىداند چه زمانى از آن بيرون مىشود؛ و به همين گونه است حال مرد كه بر طريق امر -امامت- ما صبح مىكند -روز را آغاز مىكند- و بعد روز را شب مىكند؛ و بعد در حالى كه از آن خارج شده، شب را به صبح مىبرد(يعنى بامداد مسلمان است و شامگاه كافر و بالعكس)
✅ مثلا تا همین دیشب یک شیعه سست ایمان، خدا و پیغمبر و امام و مذهب را قبول داشت؛ به اصل و اصولی از دین پایبند بود اما با دیدن یک شبهه یا یک تبلیغ علیه دین، صبح نظر او نسبت به دین کلا برمیگردد
لَتُمَحّصُنّ يَا شِيعةَ آلِ مُحمّدٍ تَمحِيصَ اَلْكحْل فِي اَلعَينِ وَ إنّ صَاحبَ اَلعَينِ يَدرِي مَتَى يَقعَ اَلْكحْلُ فِي عَيْنهِ وَ لاَ يَعْلم مَتَى يَخْرجُ مِنْهَا وَ كَذَلِكَ يُصْبِحُ اَلرَّجلُ عَلَى شَرِيعَة مِنْ أمرِنَا وَ يُمسِي وَ قَدْ خَرجَ مِنْهَا وَ يُمْسِي عَلَى شَرِيعةٍ مِنْ أمْرِنَا وَ يُصْبحُ وَ قَدْ خَرجَ مِنْهَا
📗غيبت نعمانی،ب۱۲،ص۲۰۶
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮ @Akharinkhorshid
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
چندیست خو گرفته دلم با ندیدنت؛
عمری نمانده است الهی ببینمت....
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
#شبتون_مهدوی
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮ @Akharinkhorshid
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯