eitaa logo
اخبار مشهد
150.2هزار دنبال‌کننده
43.9هزار عکس
19.2هزار ویدیو
766 فایل
﷽ سفارش تبلیغات👇🏻 @tablighmashhad +989981897023 پاسخگویی تلفنی از ۹ صبح تا ۲۰شب تعرفه تبلیغات👇🏻 @tarefetablighh 📲مشاوره تبلیغات گسترده و رشد رسانه مجازی👇 @Rasam_ads3 ارسال پیام های مردمی : @Mashhadionline
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸به یاد روحانی شهید محمود بهبودی 🔹روحاني شهيد محمود بهبودي، يكي از طلاب وفادار به امام و انقلاب بود، و تعهدي وافر نسبت به اسلام داشت. در پيروزي انقلاب اسلامي و بيداري مردم كاشمر، نقشي كليدي و اساسي داشت. 🔹محمود بهبودی در دوران قبل از انقلاب در امر توزيع اعلاميه‌هاي امام و نشريات افشاگرانه، كوشش طاقت‌فرسايي داشت. از اعضاي اصلي انقلابيون كاشمر به حساب مي‌آمد. به همين دليل و به جهت سخنراني‌هاي افشاگرانه عليه رژيم ستم‌شاهي، به دست ساواك دستگير و چند ماه در زندان‌هاي رژيم به شدت شكنجه شد. @AkhbarMashhad
🔸شهیدی که نماز شهادت را ترک نمی‌کرد 🔹مادر شهید حجت الاسلام سیدرضا کامیاب می‌گوید: " بچه‌های دیگر که بازی می‌کردند، او با آن‌ها بازی نمی‌کرد و کار خودش را می‌کرد. قرآنش را می‌خواند تا زمانی که شهید شد. وقتی می‌رفتیم به خانه‌اش، می‌دیدیم یک عالمه کتاب کنارش است. با سیدرضا چنددفعه رفتیم حرم و آمدیم و خیلی پسر خوبی بود. همیشه نماز شهادت می‌خواند و می‌گفت: «مادر! من فقط آرزوی شهادت دارم و می‌خواهم مثل حضرت علی (ع) به شهادت برسم" 🔹سیدحسین کامیاب فرزند ارشد شهید می‌گوید: "ورود پدرم به مجلس هم‌زمان با ترور‌های فراوان گروهک منافقین بود که عموم مردم را تا افراد برجسته و صاحب‌منصب ترور می‌کردند. ترور شهید کامیاب درحالی رخ داد که از چند روز قبل تهدید‌هایی درمورد به شهادت رساندن وی به‌صورت اعلامیه منتشر شده بود و درنهایت وی چند روز بعد ترور شد." @AkhbarMashhad
شهیدی که مقید به مسائل دینی بود 🔹شهید محمدعلی حنایی از کودکی ویژگی‌های منحصر به فردی داشت که در هم سن و سالانش کمتر دیده می‌شد. او از نظر محبت به پدر و مادر واقعا مثال زدنی بود. در مسائل دینی هم بسیار مقید بود و از همان سنین کودکی، فرزندانش را به خواندن نماز اول وقت تشویق می‌کرد. 🔹موضوعی که از همه بیشتر برای محمدعلی حنایی مهم بود، رعایت حقوق مردم و حلال و حرام بود و اگر فرزندانش از اجناس مغازه عطاری اش در کوچه بازار بزرگ استفاده می‌کردند، دیگر حق نداشتند دوباره آن را برای فروش، در مغازه بگذارند. @AkhbarMashhad
🔸نگاهی بر شهدای صدر انقلاب 🔹بیشتر افرادی که آن زمان برای تحصیل به غرب میرفتند، دوری از دین و تجمل گرایی را به ارمغان می‌آوردند اما شهید علیرضا مهدیزاده به سبب داشتن روحیه مذهبی و پایبندی به اصول اخلاقی سالم و متواضع بودن، تحت تأثیر فرهنگ انحرافی غرب قرار نگرفت و سلامت دین و دنیای خود را از دست نداد. 🔹 علیرضا مهدیزاده با ورود به ایران عزیز و اوجگیری مبارزات انقلابی به مردم پیوست و همراه مردم به مبارزه علیه جنایات رژیم پهلوی پرداخت. @AkhbarMashhad
آن تاسوعای متفاوت 🔹شهید محسن مباشرکاشانی " در دوره سربازی از فعالیت‌های انقلابی فارغ نبود و گاه تا مرز لو رفتن و گیر افتادن پیش رفت، اما هربار توانست خودش را از مهلکه بیرون بکشد. تا این‌که روز یک‌شنبه، 19 آذرماه سال 1357 فرارسید؛ روز تاسوعای حسینی. در این روز، تمام ایران، با الهام از واقعه کربلا و قیام سیدالشهدا(ع) به میدان آمدند تا دربرابر رژیم پهلوی بایستند. 🔹یگان‌های ارتش در شهر همدان، مأموریت سرکوب تظاهرکنندگان را پیدا کردند. محسن مباشر کاشانی در زمره گروهی از سربازان بود که به میدان مرکزی شهر همدان فرستاده شد تا راه مردم را سد کند. در همان ساعات اولیه، مقاومت مردمی، کار را از تیراندازی هوایی به شلیک مستقیم گلوله به سمت تظاهرکنندگان کشاند. استاندار همدان شخصاً به میدان آمده بود تا بر کار سرکوب نظارت داشته‌باشد. @AkhbarMashhad
تنها شهید واقعه صحرای طبس را بشناسید 🔹تلفن محرمانه‌ی ریاست جمهوری آمریکا در کاخ سفید به صدا در آمد. منشی مخصوص رئیس، گوشی را برداشت و با اضطراب به اتاقِ رئیس جمهور آمریکا وصل کرد. مکالمه‌ی فرد ناشناس ۲۰ دقیقه طول کشید؛ پس از پایان مکالمه، رئیس جمهور آمریکا به سرعت از منشی خواست تا یادداشتی که در پاکت قرار داده شده را به ستاد کل بفرستد. 🔹پس از فرار آمریکایی‌ها از ایران، کاخ سفید اعلامیه‌ای به این شرح پخش کرد: { آمریکا در عملیاتی در صحرای طبس جهت آزادی جان گروگان‌های اسیر در ایران با شکست روبه‌رو شد و اسناد سری و مهمی در درون هلی‌کوپترها به جای مانده است. } 🔹پس از اینکه مدت زمان کوتاهی از پخش این اعلامیه از جانب کاخ سفید سپری شد، به دستور مستقیم بنی صدر، که در آن زمان سمتِ فرماندهی کل قوا را به‌عهده داشت، هلی کوپترهای به‌جا مانده از عملیات آمریکایی‌ها در صحرای طبس، بمباران شد و اسناد سری و مهم باقی مانده در آتش سوختند و محمد منتظر قائم {فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد} که در منطقه از هلی کوپترها محافظت می‌کرد، به شهادت رسید. @AkhbarMashhad
دیداری که بر دل ماند 🔹مادر شهید علی سندروس می‌گوید: " علی پس از مدرسه و کمی استراحت راهی قرار با دوستان و یکی از معلم‌هایش می‌شد تا برای پخش اعلامیه و گرفتن نوارهای سخنان امام خمینی (ره) با هم هماهنگ باشند و آن قدر اشتیاق داشت که می‌گفت امام که به ایران بیاید با معلم و یکی از دوستانم برای دیدنشان به تهران می‌روم." 🔹مادر شهید علی سندروس با اشاره به اینکه فرزندم آروزی دیدن امام خمینی (ره) را داشت اما چهار روز مانده به ورود امام به شهادت رسید، اضافه کرد: «علی» در مسیر راهپیمایی و جلوی ژاندارمری با شلیک گلوله در حالی به شهادت رسید که برادر کوچکش را به آغوش گرفته بود. @AkhbarMashhad
🔸خاطرات برادر شهید سورگی از نحوه شهادت برادرش 🔹برادر شهید محمود سورگی می‌گوید: " در خیابان حکیم نزاری به اندازه یک خودرو کفش و چادر از مردم دیده می‌شد. با شروع تیراندازی هر یک به طرفی می‌دویدند، من و برادرم هم به سمت خانه‌ای رفتیم اما گفتند جا نیست و به خرابه کنار قنادی پناه بردیم. 🔹وی ادامه می دهد: در خرابه پنهان شده بودیم که ماموری داخل آمد و محمود را گرفت و از او خواست به امام بد بگوید، اما برادرم برعکس مرگ بر شاه را فریاد زد، با این کار سر نیزه را در بدنش فرو کرد، چند ضربه زد و ما را کشان‌کشان به داخل میدان برد. محمود با وجود جراحت، با او درگیر شده بود در همین هنگام، مامور دیگری تیری به طرفش شلیک کرد. من هم به طرف او رفتم اما با باتوم به سرم زد و در جوی خیابان رها شدم و زمانی که به خود آمدم لباس‌هایم به خون محمود، آغشته بود. @AkhbarMashhad
شهیدی که تولدی دوباره پیدا کرد 🔹شهید محمدتقی خاکشور، هنوز شش ماه از تولد وی بیشتر نگذشته بود که دست قضا و قدر الهی، قصد این نوگل تازه به دوران رسیده را کرد. او به سختی دچار آتش سوزی شد، بطوریکه امیدی به حیاتش نبود و از زنده ماندنش قطع امید کردند. اما والدینش مأیوس نشدند و به امام هشتم، علی ابن موسی الرضا (ع) پناهنده شدند و شفای او را از امام رضا (ع) طلب کردند. بدین ترتیب، بهبود و سلامتی به او برگشت و شفا گرفت. 🔹محمدتقی خاکشور در دوران انقلاب به اتفاق دوستانش عکس‌های پهلوی را از روی کتاب‌ها پاره می‌کرد و قاب عکس‌ها را از روی دیوار کلاس‌ها پایین آورده و می‌شکستند و در تظاهرات انقلابی مردم بیرجند پیشروی دیگر مردم این خطه بود. @AkhbarMashhad
شهیدی که تولدی دوباره پیدا کرد 🔹شهید محمدتقی خاکشور، هنوز شش ماه از تولد وی بیشتر نگذشته بود که دست قضا و قدر الهی، قصد این نوگل تازه به دوران رسیده را کرد. او به سختی دچار آتش سوزی شد، بطوریکه امیدی به حیاتش نبود و از زنده ماندنش قطع امید کردند. اما والدینش مأیوس نشدند و به امام هشتم، علی ابن موسی الرضا (ع) پناهنده شدند و شفای او را از امام رضا (ع) طلب کردند. بدین ترتیب، بهبود و سلامتی به او برگشت و شفا گرفت. 🔹محمدتقی خاکشور در دوران انقلاب به اتفاق دوستانش عکس‌های پهلوی را از روی کتاب‌ها پاره می‌کرد و قاب عکس‌ها را از روی دیوار کلاس‌ها پایین آورده و می‌شکستند و در تظاهرات انقلابی مردم بیرجند پیشروی دیگر مردم این خطه بود. @AkhbarMashhad
شهید محمد عابدی، معلمی که جانش را در راه مبارزه با طاغوت فدا کرد 🔹شهید محمد عابدی شیروان فردی مهربان ، متین و دارای اخلاق خوش و رفتاری شایسته بود در چهره‌اش همیشه تبسم نمایان بود. 🔹محمد عابدی معلمی نمونه و الگویی عالی برای سایر معلمان و دانش آموزان بوده است . وی سالیان سال با جدیت و سرافرازی به امر تعلیم و تربیت پرداخت و از هیچ کوششی برای تربیت و آموزش نونهالان این مرزبوم فروگزار نبود. 🔹عابدی به‌عنوان یک نیروی فرهیخته‌ی فرهنگی با توجه به شناخت وضعیت نابسامان جامعه قبل از انقلاب و احساس وظیفه در خود شروع به مبارزه نمود. @AkhbarMashhad
شهیدی که در حین برش مجسمه شاه هدف گلوله قرار گرفت 🔹شهید مصطفی امامی از سال 1355 و با اوج مبارزات مردمی علیه رژیم منفور پهلوی، شهید امامی هم مانند دیگر انقلابیون احساس وظیفه نمود و با اینکه سن کمی داشت از هر طریق ممکن دوست داشت در فعالیت­های انقلابی مشارکت داشته باشد. وی همزمان با تحصیل به مدارس دیگر سطح شهر می­رفت و با پخش اعلامیه­های امام خمینی (ره) در بین دانش­آموزان آنان را به تبلیغ علیه حکومت پوشالی شاهنشاهی و برتری ولایت اسلام بر طاغوتیان پرداخت. 🔹مادر شهید امامی در خاطره­ای بیان می­کند: " شب نهم دی­ماه سال 1357 بود که مصطفی از خانه بیرون رفت و وقتی پرسیدم کجا می­روی؟ در جواب گفت: به همراه دوستانم به منزل حاج آقای طباطبایی می­رویم تا جهت حفظ جان ایشان نگهبانی دهیم. آن شب را با دلهره سپری نمودم تا اینکه مصطفی صبح به خانه برگشت و پس از خوردن صبحانه و با عجله قصد رفتن به خیابان را داشت؛ با من و پدرش خداحافظی کرد و گفت: شاید امروز روز خونباری باشد اگر من را ندیدید حلالم نمایید. که دیگر به خانه برنگشت و پس از چند ساعت شهادتش را به ما خبر دادند." @AkhbarMashhad
🔸نگاهی به زندگی شهید پاکروان 🔹شهید حسنعلی پاکروان در مغازه اوقات بیکاری خود را با خواندن کتاب­های مذهبی، اعتقادی و سیاسی استاد شهید علامه مطهری، علامه طباطبایی و دیگران پر می­کرد و کم کم پی برد که چگونه عده­‌ای شبانه­‌روزی باید زیر ضربات سنگین کار، استخوان خرد کنند و عده­‌ای دیگر با حاصل دسترنج آنان در ناز و نعمت به سر برند و تحمل ظلم برایش غیرممکن بود. 🔹پاکروان در خانه نیز بیکار نمی­‌ماند و با بافتن قالیچه­‌های کوچک تزئینی خود را سرگرم می­‌ساخت. وی در سال ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۵ در تکاپوی دیدار و آشنایی با علمای در تبعید و مخالفان رژیم منحوس پهلوی بود و به شهرهای قم، مشهد، اصفهان و کاشمر مسافرت کرد که حاصل این مسافرت­ها آشنایی با حضرت آیت الله مشکینی در کاشمر و آیت الله سید عبدالله شیرازی در مشهد و برادر قربانی مدرس حوزه علمیه قم را برایش به ارمغان آورد. این دیدارها او را در راه مبارزاتش پایدارتر و استوارتر ساخت و با بخش اطلاعیه­‌های حضرت امام و دیگر مراجع بر علیه حکومت ننگین پهلوی به روشنگری پرداخت. @Akhbarmashhad
شهیدی که با فعالیتهایش ساواک را درمانده کرد 🔹شهید آیت‌الله سید محمدرضا سعیدی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۹ پس از اعلام خبر مربوط به کنسرسیوم سرمایه گذاری آمریکا در ایران به مخالفت با آن برخواست و آن را مصیبتی بزرگتر از نهضت تنباکو و کاپیتولاسیون خواند، در همین رابطه به علما نامه‌هایی نوشت، تا آن که در روز ۱۱ خرداد سال ۱۳۴۹ بعد از اقامه نماز به منزل رفت که ساعت یک بعد از ظهر ساواک به منزل ایشان یورش برد و بعد از به هم ریختن اثاثیه منزل ایشان را به زندان قزل قلعه بردند، و در زندان انفرادی تا ۱۰ روز به شدیدترین وجه ممکن شکنجه دادند. 🔹از فعالیت‌های آیت‌الله سعیدی می‌توان به تاسیس حوزه علمیه، تشکیل کلاس برای بانوان، تشکیل گروه امر به معروف و نهی از منکر و نیز تاسیس کتابخانه اشاره کرد. وی در این سال‌ها همچنان به فعالیت علیه رژیم می پرداخت و سخنرانی‌های سیاسی در دفاع از امام خمینی و علیه حکومت پهلوی ایراد می‌کرد. @AkhbarMashhad
🔸شهیدی که پیروزی انقلاب را ندید 🔹 شهید رمضانعلی خوش قامت تمام آرزویش آمدن امام به ایران بود و به دلیل شرکت در جلسات مخفیانه علیه رژیم طاغوت و پخش اعلامیه حضرت امام، ۲ بار توسط ساواک دستگیر و بازداشت شد. 🔹زمانی که ماموران ژاندارمری از تحویل جنازه شهید خوش قامت امتناع کردند با فشار و تحصن مردم مجبور به تحویل جنازه شدند تا اینکه مراسم تشییع باشکوهی برای شهید برگزار شد و چون در آن زمان مزار شهدا نبود، شهید والا مقام جدا از شهدای دیگر مظلومانه دفن شد. روز هفتم شهادتش با ۱۲ بهمن روز ورود امام به ایران مصادف شد. @AkhbarMashhad
شهیدی که به برپایی جلسات قرآن در زادگاهش مقید بود 🔹شهید رحیم سلطانیان به خاطر عشق و علاقه‌ای که به قرائت قرآن مجید داشت، به مکتب رفت تا اینکه قرائت را به خوبی فرا گرفت و پس از آن هفته‌ای یک بار در محل زادگاهش دوره قرآن برپا می‌کرد و به این امر بسیار مقید بود. 🔹سلطانیان در ایام تعطیلات با برادرش کار می‌کرد و خرج زندگی و تحصیلاتش را فراهم می‌کرد تا اینکه موفق به اخذ دیپلم شد و بعد از شرکت در آزمون کنکور در انستیتو تکنولوژی مشهد در رشته مکانیک قبول شد و از آن پس روزها به کار تراشکاری و شب‌ها مشغول تحصیل بود. 🔹این شهید بزرگوار فعالیت‌های سیاسی خود را از سال ۱۳۵۵ یعنی زمانی که وارد انستیتو شد، آغاز کرد و از زمان اولین جرقه‌های شروع انقلاب شکوهمند اسلامی همگام با امت مسلمان ایران به رهبری امام خمینی(ره) همیشه در کلیه راهپیمائی‌ها و تظاهرات علیه رژیم ستم‌شاهی پهلوی شرکت داشته و اعلامیه‌ها و عکس‌های شهدا را به زادگاهش در باجگیران می‌برد. @AkhbarMashhad
🔸احساس مسئولیت شهید در برابر ناعدالتی‌ها 🔹شهید حسن رفیق روحیه‌ای شاد، ایمانی قوی و چهره‌ای خندان داشت. وی اهل مبارزه با دشمن بود و اوایل انقلاب اسلامی به خاطر احساس مسئولیت پا به پای مردم در تظاهرات مهم شرکت می‌کرد. 🔹این شهید والامقام به حلال و حرام مال، بسیار اهمیّت می‌داد. زمانی که دانش آموز بود از پدرش پول می‌گرفت و به دانش آموزان بی‌بضاعت، کمک می‌کرد. 🔹حسن رفیق قبل از انقلاب عکس ها و اعلامیه های حضرت امام را از دوستان خود در مشهد می گرفت و در تظاهرات و راهپیمایی ها بین مردم پخش می کرد. @AkhbarMashhad
📷زندگینامه شهید انقلاب علی تقویان 🔹فعالیت‌های عمده‌ی شهید علی تقویان در دوران قبل از انقلاب اسلامی نوشتن شعارهای انقلابی بر روی دیوارهای شهر با وجود سایه‌های رعب و وحشت حاکم و حضور آشکار در راهپیمائی‌ها و همراهی با انقلابیون در حمله‌های شبانه به منازل طرفداران رژیم بود. 🔹علی تقویان در شهرستان شیروان همراه دیگر مردم مسلمان و مبارز از محل مدرسه‌ی علمیه ی شیروان شروع به راهپیمائی کردند و در خیابان‌های شهر بر علیه رژیم طاغوتی شعار دادند. 🔹علی تقویان با توجه به سن کمی که داشت در روزهای اوج انقلاب اسلامی در مراسم مذهبی حضور داشت و در تظاهرات و راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد. در شعارنویسی بر روی دیوارهای شهر و پخش اعلامیه‌های امام خمینی‌ نیز فعال بود. @AkhbarMashhad
📷در آرزوی دیدار امام خمینی (ره) 🔹مادر شهید محمد فرهادی می‌گوید: " محمد پس از مدرسه و کمی استراحت راهی قرار با دوستان و یکی از معلم‌هایش می‌شد تا برای پخش اعلامیه و گرفتن نوارهای سخنان امام خمینی (ره) با هم هماهنگ باشند و آن قدر اشتیاق داشت که می‌گفت امام که به ایران بیاید با معلم و یکی از دوستانم برای دیدنشان به تهران می‌روم." 🔹مادر شهید محمد فرهادی با اشاره به اینکه فرزندم آروزی دیدن امام خمینی (ره) را داشت اما چهار روز مانده به ورود امام به شهادت رسید، اضافه کرد: «محمد» در مسیر راهپیمایی و جلوی ژاندارمری با شلیک گلوله در حالی به شهادت رسید که برادر کوچکش را به آغوش گرفته بود. @AkhbarMashhad
📷شهیدی که آرزوی ورود به حوزه علمیه را داشت 🔹مسیر زندگی محمدجعفر از زمانی دستخوش تغییر قرار گرفت که او یکی از دوستان قدیمی خود را دید و پس از دیدار با او هنرستان و حسابداری را رها کرده و در حوزه علمیه موسوی‌نژاد مشهد مشغول به تحصیل طلبگی شد. با توجه به عزم راسخش، در طی دو سال تمام دروس عربی و حوزوی را به اتمام رساند و در اواخر سال ۱۳۵۷ موفق به کسب رتبه پوشش روحانیت شد، اما این لباس را به تن نکرد. 🔹برادر شهید محمدجعفر زوارزاده می‌گوید: " در روزهای خونین دی‌ماه سال ۵۷ در ورودی خواجه ربیع و بهشت‌رضا تانک‌هایی مستقر شده بود و اگر افراد برای تدفین به این دو آرامستان می‌رفتند مورد اصابت گلوله و آتش قرار می‌گرفتند. پس از چاره‌اندیشی، به تصمیم پدرم قرار شد جنازه محمد جعفر به چناران منتقل شود و با هزار بدبختی و سختی یک ماشین شخصی پیدا کرده و جنازه شهید را بین پتو پیچیده و در صندلی عقب ماشین گذاشته و به سمت چناران حرکت کردیم." @AkhbarMashhad
📷شهادت در راه آزادی 🔹شهید محمدعلی منفرد از کودکی با زورگویی مخالف بود و با زورگویان مقابله می‌کرد و این ویژگی اخلاقی او در بزرگسالی او را در صف افراد انقلابی قرار داد، او که در کوران حوادث حضوری مستمر داشت چندین نوبت دستگیر شد و شب‌ها را در پاسگاه ژاندارمری گذراند و مورد ضرب و شتم مزدوران رژیم قرار گرفت. 🔹منفرد در سال های ٥٥ و ٥٦ به گفته برخی با مبارزان همکاری داشت و سلاح تهیه می‌کرد، هر چند کسی از این فعالیت‌های او هرگز مطلع نشد. با اوج گیری انقلاب فعالیت‌های منفرد بیشتر شد. 🔹وی در روز «جمعه سیاه» تهران هم، در صحنه مبارزه حضور داشت و این تجربه در بازگشت به مشهد عزم او را در مبارزه راسخ‌تر کرد و برای مدتی نیز مجبور به ترک مشهد شد و از دست مزدوران رژیم طاغوت در رشت مخفی بود که پس از دو ماه به مشهد بازگشت. @AkhbarMashhad