قرار بود دو ماه پیش عروسی من برگزار شود که به دلیل بیماری پدرم با اینکه آپارتمان آماده شده بود آن را به تعویق انداختیم و با شروع بمباران هر لحظه از ترس از دست دادن خانهای که داشتیم گریه میکردم...
نامزدم دیروز به شهادت رسید.
📌به کانال #خبر_فوری_و_مهم بپیوندید :
https://eitaa.com/joinchat/2787246158C523e1f1adb