🌹 آیت الله #ضیاءآبادی🌹
🍁 در میان ما افرادی هستند که در بیرون از خانه بسیار خوش رو و خوش زبان و خوش رفتار با مردمند و کمک کار دیگران
🍁 اما به محض اینکه وارد خانه می شوند گویی که یک شعله ی آتش میان انبار باروت افتاده است،
🍁 داد و فریاد آنچنان سر می دهند که فضای خانه را برای همسر و فرزندان بیچاره مانند قبری تنگ و تاریک و پرفشار می سازند
🍁 این افراد باید بدانند که پس از مرگشان عالم برزخ هم برای آنها قبری تنگ و تاریک و آتشزا خواهد شد و فشارشان خواهند داد.
💫 بیرون از خانه، خوشرو
💫 داخل خانه، شعله آتش
📚 صفیر هدایت، شماره۱۰۴، ص۱۳
✳️ @Akhlagh_Et
25.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همسایه منافق
🎤مرحوم حضرت آیت الله سید محمد #ضیاءآبادی
✳️ @Akhlagh_Et
.
💠 كجايند ياران حقيقي مهدي آل محمّد(عج)؟!
.
در كتابي خواندم، شايد در حدود دويست، سيصد سال پيش جمعي از صلحا در نجف اشرف مجتمع بودند.
.
از آدمهاي بسيار خوب و مقدّس. روزي با خودشان نشستند و گفتند: چرا امام نميآيد؟ در صورتي كه ما بيش از سيصد و سيزده نفر كه او لازم دارد هستيم.
.
به اين فكر افتادند كه سرّ تأخير در ظهور را به دست آورند. تصميمشان بر اين شد كه از بين خودشان يك نفر را كه به تأييد همه خوبترينشان هست، انتخاب كنند و او را بفرستند در مسجد كوفه يا سهله تا اعتكاف كند و از خود امام بخواهد كه سرّ تأخير در ظهور را بيان بفرمايد.
.
جمعيّت خودشان را به دو قسمت تقسيم كردند و قسمت بهتر را باز به دو قسمت و همچنين تا آن فرد آخر را كه از همه بهتر و مقدّستر و زاهد تر بود انتخاب كردند كه او به مسجد سهله يا مسجد كوفه برود. او هم رفت و بعد از دو سه روزي برگشت.
.
پرسيدند چه طور شد؟ گفت: راست مطلب اينكه من وقتي از نجف بيرون رفتم و رو به مسجد سهله راه افتادم با كمال تعجّب ديدم شهري بسيار آباد و خرّم در مقابل من ظاهر شد. جلو رفتم.
.
پرسيدم: اينجا كجاست؟ گفتند: اين شهر صاحب الزمان است و امام ظهور كرده است. بسيار خوشحال شدم و شتابان به در خانهي امام رفتم. كسي آمد و گفتم: به امام بگو فلاني آمده و اذن ملاقات ميخواهد. او رفت و برگشت و گفت:
.
آقا ميفرمايند: شما فعلاً خسته اي، از راه رسيدهاي. برو فلان خانه (نشاني دادند) آنجا مرد بزرگي هست.
ما دختر او را براي شما تزويج كرديم. آنجا باش و هر وقت احضار كرديم، بيا. من خوشحال شدم. به آن آدرس رفتم و خانه را پيدا كردم. از من خيلي پذيرايي كردند و آن دختر را به اتاق من آوردند، هنوز ننشسته بودم كه درِ اتاق را زدند. گفتم: كيست؟ گفت: مأمور از طرف امام.
.
ميفرمايند: بيا! ميخواهيم قيام كنيم و شما را به جايي بفرستيم. گفتم: به امام بگو امشب را صبر كنيد. گفت: فرمودهاند: همين الآن بيا. گفتم: بگو من امشب نميآيم تا اين را گفتم ديدم هيچ خبري نيست. نه شهري هست، نه خانهاي هست و نه عروسي. من هستم و صحراي نجف
🔸معلوم شد مكاشفه اي بوده و خواستهاند به ما بفهمانند كه ما هنوز آمادگي براي آمدن امام زمان (علیه السلام) نداريم. يك دختر به ما تزويج كردهاند و ما به خاطر او دست از امام زمانمان برداشتهايم.
.
..................
📚صفیر هدایت شماره ۰۱۶ _ سلسله مباحث معارفی حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره)
.
🌷 شادی روح مطهر مرحوم حضرت آیت الله سید محمد #ضیاءآبادی صلواتی قرائت بفرمایید 🌷
✳️ @Akhlagh_Et
21.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الطاف خاص امام رضا (علیه السلام). ماجرای پیرزنی که از امام رضا پول میگرفت جهت سوغاتی خریدن برای فرزندان و آشنایانش
🎙آیت الله #ضیاءآبادی"ره"
✳️ @Akhlagh_Et