آلاچیق 🏡
⚜#رمان_واقعی_نسل_سوخته قسمت #۴۵ کرکر مردی( ک با اعراب ضمه ) حالم خیلی خراب بود ... - اشتباهی دس
⚜#رمان_واقعی_نسل_سوخته
قسمت #۴۶
تنهایم نگذار
برگشتم توی اتاق ... لباسم رو عوض کردم و شام نخورده خوابیدم ... حالم خیلی خراب بود ... خیلی ... روحم درد می کرد ...
چرخیدم سمت دیوار و پتو رو کشیدم روی سرم ... بغض راه گلوم رو بسته بود و با همه وجود دلم می خواست گریه کنم ... اما مقابل چشمان فاتح و مغرور سعید؟ ...
یک وجب از اون زندگی مال من نبود ... نه حتی اتاقی که توش می خوابیدم ... حس اسیری رو داشتم ... که با شکنجه گرش ... توی یه اتاق زندگی می کنه ... و جز خفه شدن و ساکت بودن ... حق دیگه ای نداره ...
خدایا ... تو، هم شاهدی ... هم قاضی عادلی هستی ... تنهام نذار ...
صبح می خواستم زودتر از همیشه از اون جهنم بزنم بیرون... مادرم توی آشپزخونه بود ... صدام که کرد تازه متوجهش شدم ...
مهران ...
به زور لبخند زدم ...
- سلام ... صبح بخیر ...
بدون اینکه جواب سلامم رو بده ... ایستاد و چند لحظه بهم نگاه کرد ... از حالت نگاهش فهمیدم ... نباید منتظر شنیدن چیزهای خوبی باشم ...
چیزی شده؟ ...
نگاهش غرق ناراحتی بود ... معلوم بود دنبال بهترین جملات می گرده ...
بعد از مدرسه مستقیم بیا خونه ... می دونم نمراتت عالیه... اما بهتره فقط روی درس هات تمرکز کنی ...
برگشت توی آشپزخونه ... منم دنبالش ...
بابا گفت دیگه حق ندارم برم سر کار؟ ...
و سکوت عمیقی فضا رو پر کرد ... مادرم همیشه توی چند حالت، سکوت اختیار می کرد ... یکیش زمانی بود که به هر دلیلی نمی شد جوابت رو بده ... از حالت و عمق سکوتش، همه چیز معلوم بود ... و من، ناراحتی عمیقش رو حس می کردم ...
اشکالی نداره ... یه ماه و نیم دیگه امتحانات پایان ترمه ... خودمم دیگه قصد نداشتم برم سر کار ... کار کردن و درس خوندن ... همزمان کار راحتی نیست ...
شاید اون کلمات برای آرام کردن مادرم بود ... اما هیچ کدوم دروغ نبود ... قصد داشتم نرم سر کار ... اما فقط ایام امتحانات رو ...
نت برداری
امتحانات آخر سال هم تموم شد ... دلم پر می کشید برای مشهد و امام رضا ... تا رسیدن به مشهد، دل توی دلم نبود...
مهمانی ها و دورهمی ها شروع شد ... خونه مادربزرگ پر شده بود از صدای بچه ها ... هر چند به زحمت 15 نفر آدم... توی خونه جا می شدیم ... اما برای من ... اوقات فوق العاده ای بود ... اون خونه بوی مادربزرگم رو می داد ... و قدم به قدمش خاطره بود ...
بهترین بخش ... رفتن سعید به خونه خاله معصومه بود ... و اینکه پدرم جرات نمی کرد جلوی دایی محمد چیزی بهم بگه... رابطه پدرم با دایی ابراهیم بهتر بود ... اما دایی ابراهیم هم حرمت زیادی برای دایی محمد قائل بود ... و همه چیز دست به دست هم می داد ... و علی رغم اون همه شلوغی و کار ... مشهد، بهشت من می شد ...
شب، خونه دایی محسن دعوت بودیم ... وسط شلوغی ... یهو من رو کشید کنار ...
- راستی مهران ... رفته بودم حرم ... نزدیک حرم، پرده پناهیان رو دیدم ... فردا بعد از ظهر سخنرانی داره ...
گل از گلم شکفت ...
جدی؟ ... مطمئنی خودشه؟ ...
نمی دونم ... ولی چون چند بار اسمش رو ازت شنیده بودم با دیدن پرده ... یهو یاد تو افتادم ... گفتم بهت بگم اگه خواستی بری ...
محور صحبت درباره "جوانان، خدا و رابطه انسان و خدا " بود... سعید، واکمنم رو شکسته بود ... هر چند سعی می کردم تند نت برداری کنم ... اما آخر سر هم مجبور شدم فقط قسمت های مهمش رو بنویسم ... بعد از سخنرانی رفتم حرم ... حدود ساعت 8 بود که رسیدم خونه ...
دایی محمد، بچه ها رو برده بود بیرون ... منم از فرصت و سکوت خونه استفاده کردم ... بدون اینکه شام بخورم، سریع رفتم یه گوشه ... و سعی کردم هر چی توی ذهنم مونده رو بنویسم ... سرم رو آوردم بالا ... دیدم دایی محسن بالای سرم ایستاده ...
⚜جھتِ مطالعہے هر قسمٺ؛،،
¹1صڵواٺ بہ نیٺ ِ تعجیݪ دࢪ فࢪج الزامیست
-ادامه دارد...
-نويسنده: #شهیدسيدطاهاايمانی
#داستان_شب
#رمان
@Alachiigh
🌹شهیدعلیرضاکریمی🌹
میگفت :👇
اشکالِ کار ما اینہ کهـ برایِ همه
وقت میذاریم، جز براے خدا . . !
نمازمون رو سریع میخونیم
و فکر میکنیم زرنگی کردیم
«اما یادمون میره اونیکہ بہ وقتها
برکت میده،فقط خود خداست!'»
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
🎋〰☘
@Alachiigh
🔴🎥 این دو فیلم را با هم مقایسه کنید!
1⃣ در چین برای نهادینه کردن فرهنگ احترام به پدر و مادر و تحکیم بنیاد خانواده، در مدارس فیلم کار کردن پدر و مادر دانشآموزان را نمایش میدهند تا قدرشان دانسته شود.
2⃣ ❌ولی در دنیای خودفروختههای مزدور داخلی، کسانی که از جنبش زن، زندگی، آزادی حمایت میکنند، فیلمی ساخته میشود که در آن والدین با رکیکترین الفاظ خطاب میشوند، دختر به صورت پدرش سیلی میزند و ... تا جشنوارههای خارجی برایشان کف بزنند!
🎋〰☘
@Alachiigh
🔴❌بی نظیر؛ مثل روحانی و ظریف !
♦️چرا روحانی و ظریف، در میان سیاستمداران دنیا بی نظیر هستند؟
🔹دولت های متخاصم بسیاری، با یکدیگر مذاکره کرده اند. اما تنها یک دولت است که در بحبوحه چنین مذاکراتی، "رئیس دولت، وزیر خارجه، رئیس سازمان انرژی اتمی و یا حامی ارشدش (مرحوم هاشمی) گفته باشند:
🔸نامه سرّی به امام نوشتم و تایپ هم نکردم [اما حالا وسط مذاکرات، همان سرّ ادعای خود را فاش می کنم!!]، نوشتم آمریکا ابرقدرت است و بدون رابطه و مذاکره با او نمی شود ادامه داد.
🔸خزانه خالی است.
🔸اگر توافق نکنیم، جنگ می شود.
🔸آمریکا کدخداست و بستن با کدخدا راحت تر است.
🔸ما باید همراه شویم؛ نمیتوانیم در برابر قدرتهای بزرگ بایستیم؛ با شعارهایی که گاهی هم توخالی است.
🔸باید توافق انجام شود تا مشکل رکود و اشتغال و تولید و آلودگی هوا و آب خوردن حل شود.
🔸آمریکا ظرف ۵ دقیقه می تواند توان نظامی و دفاعی ما را نابود کند.
🔸(در شورای روابط خارجی آمریکا): ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن، تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر تلاش های ما برای تعامل بی نتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا در انتخابات پارلمانی، به این عملکرد ما پاسخ دهند. وقتی در سالهای ۲۰۰۴ و۲۰۰۵، توافق ها از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیس جمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد. حالا بار دیگر من زنده شده ام. غرب در پیامی که می خواهد به ایران منتقل کند، باید بسیار دقت کند.
🔸حقوق من ۳ هزار دلار بود، الان (به خاطر تحریم) ۷۰۰ دلار شده است.
🔹تنها یک دولت است که سران آن، وسط مذاکره با دشمن، با چنین ادبیاتی، از خود و منافع ملت شان، گروگانی برای حریف ساخته اند؛ ادبیاتی از سوی رصد گران اطلاعاتی دشمن، دیدبانی و پایش و پردازش (مونیتورینگ) می شد.
♦️می گویند مذاکره، ادامه جنگ در کریدور های سیاسی است. برخی هم با تنازل بحث، گفته اند مذاکره، فن چانه زنی و معامله است.
🔹بر این مبنا، ظریف، روحانی و هاشمی، چه قبل از مذاکرات (در گروکشی پر هزینه انتخاباتی) و چه در متن مذاکرات، جنگ دیپلماتیک را مغلوبه کردند و امکان صیانت از حداقل حقوق خود ایران را از بین بردند.
♦️بنابراین، جمع بندی غرب نمی توانست چیزی جز تحلیل معروف رادیو فرانسه در تاریخ ۱۹ مهر ۱۳۹۲ باشد:
🔹"ارزیابی غرب از وضعیت کنونی دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی میبیند. بر پایه این #جمعبندی اگر خریدار صبور باشد، شرایط فروشنده را دشوارتر میکند و در همان حال، قیمت فروش را کمتر خواهد کرد".
♦️تبلیغات و تحریفات پر حجم در رسانه های زنجیره ای، آن جفای بزرگ را نمی پوشاند، اما یکی از کارکردهایش، تضعیف دوباره موضع قدرتمند ایران در مذاکراتی است که برای احقاق حق ملت ایران انجام می شود. این، ظلمی بزرگ تر است.
#محمد_ایمانی
#خیانت_بزرگان
🎋〰☘
@Alachiigh
🔴👆❌ استوری برخی از سلبریتی ها در کمترین زمان ممکن در واکنش به مرگ فیروز نادری ، چهره ای که دشمن جمهوری اسلامی ، ایران و منکر خدا بود !
🔺 همین سلبریتی ها برای شهادت هموطنان چند روز صبرکردند و بعد واکنش نشون دادند!
❌چرا برای شهادت دانشمندان هسته ای، تهرانی مقدم ها و فخری زاده ها هیچ پست و استوری نگذاشتین؟ اونا دانشمند نبودن! یا نه چون از ایران نرفتن و تو کشورشون موندن و برای سربلندی و پیشرفت مملکت خودشون تلاش میکردن قابل ستایش نبودن!؟ شایدم چون برای جمهوری اسلامی کار میکردن شهادت شون برای شما وطن فروش ها اهمیتی نداشت!؟
#سلبریتی_خائن
🎋〰☘
@Alachiigh