eitaa logo
آلاچیق 🏡
1.1هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
3.6هزار ویدیو
57 فایل
فعالیتهای کانال، به نیت مهدیِ فاطمه عجل الله تعالی فرجه ادمین تبادل، انتقاد-پیشنهاد-مسابقه : @nilofarane56 پ زینب کبری سلام الله علیها کپی مطالب با ذکر صلوات 🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨💐✨💐 اگه میدونستید ... که افکارتان چقدر قدرتمند هستند ، حتی برای لحظه ای، ،،، منفی فکر نمی کردید 👌👌 💐✨💐✨💐 ✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦ https://eitaa.com/Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ* ⭐️صفحه ۱۴۸ مصحف شریف ✨همراه تدبر و چند نکته ⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏 ✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦ https://eitaa.com/Alachiigh
🌹شهید محسن آقاخانی🌹 ❤️سلام بر حسین (ع) با سر بریده👇👆 امام جماعت واحد تعاون بود. بهش می گفتند حاج آقا آقاخانی. روحیه عجیبی داشت. زیر آتیش سنگین عراق شهداء رو منتقل می کرد عقب. توی همین رفت و آمد ها بود که گلوله مستقیم تانک سرش رو جدا کرد. چند قدمیش بودم. «هنوز تنم می لرزه وقتی یادم میاد». از سر بریده شده اش صدا بلند شد:« السلام علیک یا ابا عبدالله» راوی: جواد علی گلی- همرزم شه ✅✍ خمپاره ای توی جاده خورد و سرش قطع شد،بچه ها دیدند سر بریده ش یاحسین ( ع ) میگه... به از شهادت کوله پشتی اش رو باز کردند. توی برگه ای نوشته بود:....👆👆👆👆 ⭐️شادی روح پاک همه شهدا فاتحه و صلوات ✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦ https://eitaa.com/Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رهبر انقلاب: مسئولان و دولت بعدی حل مشکلات خوزستان را به صورت جدی دنبال کنند 🔸در دوران هشت سال دفاع مقدس آنهایی که لب خط مقدم مشکلات بودند مردم خوزستان بودند و انصافا ایستادند. 🔹من از نزدیک شاهد بودم. من دیدم از نزدیک که مردم خوزستان چقدر با وفا و با اهتمام جوان‌هایشان را فرستادند، مردانشان را فرستادند، زن‌هایشان کمک کردند و این مردم با وفا و علاقمند نبایستی دچار این مشکلات باشند. 🔸نمی‌شود واقعا مردم را ملامت کرد و بایستی به کار مردم رسیدگی بشود. باید رسیدگی می‌شد اگر رسیدگی‌های لازم در وقت خود انجام می‌گرفت مسلما این وضعیت برای مردم پیش نمی‌آمد. 🔹حالا همه خب الحمدلله دستگاه‌های مختلف،‌ دولتی و غیردولتی و اینها مشغول کار شدند. این کارها را دنبال کنند و با جدیت دنبال کنند. حالا دولت بعد هم که خواهد آمد ان‌شاء‌الله به این مسئله به جدّ بپردازد. Masaf ✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦ https://eitaa.com/Alachiigh
🏅فروغی نخستین طلایی ایران در توکیو 🇮🇷🍃جواد فروغی موفق شد در رشته تپانچه نخستین نشان طلای کشورمان در المپیک توکیو را کسب کند. 🇮🇷🍃جواد فروغی موفق شد با امتیاز ‌۲۴۴/۸ بالاتر از حریفانی از صربستان، چین و اوکراین به عنوان قهرمانی دست یابد و نخستین نشان طلای کشورمان در المپیک توکیو و نخستین نشان تاریخ تیراندازی در المپیک را برای کشورمان به ارمغان آورد. ✅✍ایران اینترنشنال گفته بود که ایرانیان برای مدال تا روز آغاز مسابقات کشتی باید منتظر بمونند. جواد فروغی در روز اول مدال طلا گرفت تازه پاسدار هم هست: 🔮کانال مرجع گفتمان 👌خسته نباشی دلاور 🙏😍 ✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦ https://eitaa.com/Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🌸 🍀 📹 🌀 موضوع: اشکال از افرادست یا نظام؟ ‼️ 🍃🌻🍃 ❌ پاسخ به ناسزا گویی‌ها علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ‼️ ✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦ https://eitaa.com/Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❌مسیح علینژاد نبیند! 🇮🇷🍃قضاوت داور زن ایرانی در المپیک 2020 توکیو 🔺داور المپیکی تنیس روی میز ایران در اولین گام از بازی‌های المپیک برای کشور میزبان قضاوت خواهد کرد ♦️ایسنا goftemansazan  🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــــــــ صــراط ✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦ https://eitaa.com/Alachiigh
آلاچیق 🏡
📚 #سه_دقیقه_در_قیامت 7⃣1⃣ #قسمت_هفدهم 🍀عجیب اینکه افراد بسیاری که آنها را می‌شناختم در اطراف رهبر
📚 8⃣1⃣ ☘به جوانی که پشت میز بود گفتم: دستم خالی است نمی‌شود کاری کنی که من برگردم؟ ♦️ نمی‌شود از مادرمان حضرت زهرا بخواهی مرا شفاعت کنند،شاید اجازه دهند تا برگردم و حق الناس را جبران کنم یا کارهای خطای گذشته را اصلاح کنم. جوابش منفی بود. اصرار کردم. لحظاتی بعد جوان پشت میز نگاهی به من کرد و گفت: به خاطر اشک های این کودکان یتیم و به خاطر دعاهای همسر و دختری که در راه داری و دعای پدر و مادر،حضرت زهرا شمارا شفاعت نمود تا برگردی. 🍀 به محض اینکه به من گفته شد برگرد،یک بار دیدم که زیر پای من خالی شد.. تلویزیون های سیاه و سفید قدیمی وقتی خاموش می شود حالت خاصی داشت،چند لحظه طول می کشید تا تصویر محو شود. مثل همان حالت پیش آمد، به یکباره رها شدم کمتر از یک لحظه دیدم روی تخت بیمارستان خوابیده و تیم پزشکی مشغول زدن شوک برقی به من هستند. دستگاه شوک چند بار به بدن من زدند تا به قول خودشان بیمار احیا شد. ♦️روح به جسم برگشته بود،حالت خاصی داشتم. هم خوشحال بودم که دوباره مهلت یافتم و هم ناراحت که از آن وادی نور دوباره به این دنیای فانی برگشتم. پزشکان کار خود را تمام کرده بودن،در مراحل پایانی عمل بود که من سه دقیقه دچار ایست قلبی شده بودم و بعد هم با ایجاد شک مرا احیا کردند. 🔰در تمام لحظات، شاهد کارهای ایشان بودم. مرا به ریکاوری انتقال داده و پس از ساعتی اثر بیهوشی رفت و درد و رنج ها دوباره به بدن برگشت. حالم بهتر شده بود، توانستم چشم راستم را باز کنم اما نمی‌خواستم حتی برای لحظه‌ای از آن لحظات زیبا دور شوم. 🍃من در این ساعات تمام خاطراتی که از آن سفر معنوی را داشتم را با خودم مرور میکردم. چقدر سخت بود، چه شرایط سختی را طی کردم و بهشت برزخی را با تمام نعمت هایش دیدم. افراد گرفتار را دیدم. من تا چند قدمی بهشت رفتم. مادرم حضرت زهرا با کمی فاصله مشاهده کردم و مشاهده کردم که مادر ما در دنیا و آخرت چه مقامی دارد. 🌸حالا برای من تحمل دنیا واقعا سخت بود. دقایقی بعد دو خانم پرستار وارد سالن شدند. آن‌ها می‌خواستند تخت چرخدار مرا با آسانسور منتقل کنند. همین که از دور آمدند از مشاهده چهره یکی از آن ها واقعا وحشت کردم من او را مانند یک گرگ می دیدم که به من نزدیک میشد. مرا به بخش منتقل کردند برادر و برخی از دوستانم بالای سرم بودند. 🔆 یکی دو نفر از بستگان می‌خواستم به دیدنم بیایند.. آنها از منزل خارج شده و به سمت بیمارستان در حال در راه بودند. به خوبی اینها را متوجه شدم،اما یک باره از دیدن چهره باطنی آنها وحشت زده شدم. بدنم لرزید و به همراهان گفتم: تماس بگیر و بگو فلانی برگرده تحمل هیچکس را ندارم. احساس می‌کردم که باطن بیشتر افراد برایم نمایان است، باطن اعمال و رفتار. 🔅به غذایی که برای آوردن نگاه نمیکردم می‌ترسیدم باطن غذا را ببینم. دوست نداشتم هیچ کس را نگاه کنم برخی از دوستان آمده بودند تا من تنها نباشم،اما وجود آنها مرا بیشتر تنها می‌کرد. بعد از آن تلاش کردم تا رویم را به سمت دیوار برگردانم. میخواستم هیچ کس نبینم. ⚠️ یکباره رنگ از چهره ام پرید! صدای تسبیح خدا را از در و دیوار می شنیدم. دو سه نفری که همراه من بودند به توصیه پزشک اصرار می کردند که من چشمانم را باز کنم. اما نمی دانستند که من از دیدن چهره اطرافیان ترس دارم. آن روز در بیمارستان با دعا و التماس از خدا خواستم که این حالت برداشته شود نمی‌توانستم ادامه دهم. 💠خدا را شکر این حالت برداشته شد اما دوست داشتم تنها باشم.دوست داشتم در خلوت خودمان را در مورد حسابرسی اعمال دیده بودم و مرور کنم. چقدر لحظات زیبایی بود آنجا، زمان مطرح نبود، آنجا احتیاج به کلام نبود. با یک نگاه آنچه می‌خواستیم منتقل می‌شد.حتی برخی اتفاقات را دیدم که هنوز واقع نشده بود. ✅ برخی مسائل را متوجه شدم که گفتنی نیست و در آخرین لحظات حضور در آن وادی برخی دوستان و همکاران را مشاهده کردم که شهید شده بودن! می خواستم بدانم این ماجرا رخ داده یا نه به همین خاطر از نزدیکانم خواستم از احوال آن چند نفر برایم خبر بگیرند تا بفهمم زنده اند یا شهید شده اند؟! ... شهیدهمت ✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦ https://eitaa.com/Alachiigh
دستگاه بخارپز درخانه 💠برای ساختن این دستگاه ، یک قابلمه را آل کرده و آبکشی روی آن قرار دهید . سپس مقداری آب در قابلمه بریزید(به میزانی که آبکش با آب برخورد نکند) حالا هر ماده ای را که می خواهید بخار پز کنید، روی آبکش قرار دهید. اجاق گاز را روشن کنید تا مواد غذایی شما بخارپز شود ✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦ https://eitaa.com/Alachiigh
🌺🌺🌺🌺🌺 نه موانع می‌توانند شمارا متوقف کنند نه مشکلات و نه آدم ها.... تنها کسی که شمارا متوقف می‌کند خودتان هستید ... 🌺🌺🌺🌺🌺 🎋〰❄️ @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ* ⭐️صفحه ۱۴۹ مصحف شریف ✨همراه تدبر و چند نکته ⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏 ✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦ https://eitaa.com/Alachiigh
🌹 شهید مهدی باکری🌹 خاطره از شهید مهدی باکری خواهرش بهش گفته بود «آخه دختر رو که تا حالا قیافه ش رو ندیده ای ، چه جوری می خوای بگیری؟ شاید کچل باشه.» گفته بود « اون کچله رو هم بالاخره یکی باید بگیره دیگه !»   از قبل به پدر ومادرم گفته بودم دوست دارید مهرم چه باشد. یک جلد قرآن و یک اسلحه . این هم که چه جور اسلحه ای باشد، برایم فرقی نداشت. پرسید « نظرتون راجع به مهریه چیه ؟» گفتم « هرچی شما بگین.» گفت « یک جلد قرآن و یک کلت کمری. چه طوره؟» گفتم « قبول.» هیچ کس بهش نگفته بود. نظر خودش را گفته بود. قبلا به دوست هایش گفت بود« دوست دارم زنم اسلحه به دوش باشد.»   روز عقد کنان بود. زن های فامیل منتظر بودند داماد را بینند. وقتی آمد، گفتم « اینم آقا داماد. کت و شلوار پوشیده و کراواتش رو هم زده، داره می آد.» مرتب وتمیز بود. با همان لباس سپاه . فقط پوتین هایش کمی خاکی بود.    هرچه به عنوان هدیه ی عروسی به مان دادند، جمع کردیم کنار هم بهم گفت « ما که اینا رو لازم نداریم. حاضری یه کار خیر باهاش بکنی؟» گفتم « مثلا چی ؟» گفت « کمک کنیم به جبهه .» گفتم « قبول ! » بردمشان در مغازه ی لوازم منزل فروشی . همه شان رادادم، ده – پانزده تا کلمن گرفتم. ⭐️شادی روح پاک همه شهدا فاتحه و صلوات ✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦ https://eitaa.com/Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷🌸 🍀 🔰 اهم بیانات سخنرانی مقام معظم رهبری پس از تزریق واکسن: 🍃🌻🍃 🔻در این ۷-۸ روز اخیر یکی از نگرانیهای ما مسئله خوزستان و مسئله آب مردم و مشکلات مردم بود. 🔹واقعا دردآور است برای انسان که مشاهده بکند استان خوزستان با این مردم وفاداری که در این استان هستند، با این همه امکانات و استعدادهای طبیعی‌ای که در این استان وجود دارد،‌ با این همه کارخانجاتی که در این استان وجود دارد، وضع مردم به جایی برسد که آنها را ناراضی کند و ناراحت کند آنها را. 🔸 اگر چنانچه توصیه‌هایی که نسبت به آب خوزستان و فاضلاب خوزستان مورد توجه قرار میگرفت حالا مسلما این اشکالات را نداشتیم. 🔹 مسئولان و دولت بعدی حل مشکلات خوزستان را به صورت جدی دنبال کنند 🔸در دوران هشت سال دفاع مقدس آنهایی که لب خط مقدم مشکلات بودند مردم خوزستان بودند و انصافا ایستادند. 🔹 من از نزدیک شاهد بودم. من دیدم از نزدیک که مردم خوزستان چقدر باوفا و بااهتمام جوانهایشان را فرستادند، مردانشان را فرستادند، زنهایشان کمک کردند و این مردم باوفا و علاقمند نبایستی دچار این مشکلات باشند. 🔸 حالا همه خب الحمدلله دستگاه‌های مختلف،‌ دولتی و غیردولتی و اینها مشغول کار شدند. 🔹 اختلالی در برخی از موارد در مسئله تقسیم واکسن بین مردم به وجود آمد که البته عمدتا ناشی از بدقولی کسانی بود که قول داده بودند واکسن را به ما بفروشند و بدقولی کردند. 🔸 این یک بار دیگر به ملت ایران و مسئولین کشور یادآوری میکند که ما بایستی در همه مسائل بتوانیم روی پای خودمان بایستیم. 🔹البته چاره‌ای نداشتیم در کنار تولید داخلی واکسن ناچار بودیم و هستیم که از تولیدات کشورهای دیگر هم تا آن حدی که قابل اطمینان هست استفاده کنیم و استفاده خواهیم کرد. 🔺ان شاءالله تقسیم این واکسن با آسانی و روانی کامل صورت بگیرد در بین همه مردم و مسئولین محترم به این نکته توجه خواهند کرد. ✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦ https://eitaa.com/Alachiigh
📝یادداشت|گزارشی که ارائه آن ضروری است 👤حسین‌شریعتمداری نوشت: کمتر از دو هفته به پایان دوره ۸ ساله دولت آقای روحانی (دولت‌های یازدهم و دوازدهم) و آغاز به کار دولت سیزدهم به ریاست آقای رئیسی باقی‌مانده است. 🔹 آنچه در این جابجایی نباید و نمی‌تواند نادیده گرفته شود اینکه جناب روحانی دولت را با چه خصوصیاتی به آقای رئیسی تحویل می‌دهد و طی ۸ سالی که بر کرسی ریاست قوه مجریه نشسته بودند، با امکانات، ظرفیت‌ها، بیت‌المال و همه فرصت‌هایی که در اختیار داشته‌اند چه کرده‌اند؟ 🔹از این روی پیشنهاد می‌شود و لازم است که جناب رئیسی از آقای روحانی بخواهند گزارشی مستند و مبتنی بر آمار و ارقام واقعی از شرایط کنونی و دستاوردها و یا از دست‌دادهای دولت به جناب ایشان ارائه کنند. 🔹مشروح یادداشت را اینجا بخوانید Farsna 🔮کانال مرجع گفتمان سرطان_اصلاحات_آمریکایی ✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦ https://eitaa.com/Alachiigh
۱۳۶۶.docx
11.2K
🇮🇷🌸 🍀 ✅ 💢 موضوع: خوزستانی‌ها با دو رنج اصلی ‼️ ✍️ دکتر یدالله جوانی 🍃🌻🍃 ✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦ https://eitaa.com/Alachiigh
🍃🌺 پیام مهم گوسفند های عزیز.. به روشنفکر نماها و سلبریتی های هرهری و بهانه گیر به مناسبت 😄😜 ⭐️ عیدتون پیشاپیش مبارک⭐️ ⭐️دلتون شاد لبتون خندون⭐️ 👉 roshangarii 🌹 ✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦ https://eitaa.com/Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 راهپیمایی وحدت و اعلام نفرت از اغتشاش در ایذه 🔻 مردم ایذه در پی حوادث اخیر و اعلام جدا بودن حساب مطالبه‌گران از موج‌سوران و هنجارشکنان، پیش از ظهر امروز با برگزاری راهپیمایی وحدت آفرین در این شهر با آرمان‌های امام راحل و انقلاب تجدید پیمان کردند. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷 basirat_fa ✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦ https://eitaa.com/Alachiigh
آلاچیق 🏡
📚 #سه_دقیقه_در_قیامت 8⃣1⃣ #قسمت_هجدهم ☘به جوانی که پشت میز بود گفتم: دستم خالی است نمی‌شود کاری کنی
📚 9⃣1⃣ ⭐️گفتند همه رفقای شما سالم هستند. تعجب کردم، پس منظور از این ماجرا چه بود؟ من آنها را در حالی که با شهادت وارد برزخ شدند مشاهده کرده بودم. 🌼چند روزی بعد از عمل وقتی حالم کمی بهتر شد مرخص شدم.اما فکرم به شدت مشغول بود. یک روز برای این که حال و هوایم عوض شود با خانوم و بچه ها به بیرون رفتیم .به محض اینکه وارد بازار شدیم پسر یکی از دوستان را دیدم که از کنار ما رد شد و سلام کرد. 🍁رنگم پرید! به همسرم گفتم: این فلانی نبود؟ همسرم گفت: آره خودش بود. این جوان اعتیاد داشت و دائم دنبال کارهای خلاف بود. برای به دست آوردن پول مواد همه کاری میکرد.گفتم این مگه نمرده؟ من خودم دیدمش که اوضاع و احوال خیلی خراب بود. ⚡️مرتب به ملائکه خدا التماس می کرد حتی من علت مرگش را هم می‌دانم. خانومم با لبخند گفت: مطمئن هستی که اشتباه ندیدی؟حالا علت مرگش چی بود؟ گفتم اون بالای دکل مشغول دزدیدن کابل های فشار قوی برق بوده که برق اون رو میگیره و کشته میشه! خانمم گفت: فعلا که سالم و سرحال بود. آن شب وقتی برگشتیم خونه خیلی فکر کردم.پس نکند آن چیزهایی هم که من دیدم توهم بوده! ❄️دو سه روز بعد خبر مرگ این جوان پخش شد.از دوست دیگرم که اورا میشناخت سوال کردم ،گفت: بنده خدا تصادف کرده. من بیشتر توی فکر فرو رفتم، چون من خودم این جوان را دیده بودم حال و روز خوشی نداشت. اعمال، گناهان، حق الناس. حسابی گرفتارش کرده بود. به همه التماس می کرد برایش کاری بکنند. 🌾 روز بعد یکی از بستگان به دیدنم آمد ایشان در اداره برق اصفهان مشغول به کار بود. لابلای صحبت‌ها گفت: چند روز قبل یک جوان رفته بود بالای دکل برق تا کابل فشار قوی رو قطع کنه وبدزدد،همان بالا برق خشکش می کند! 💥خیره شدم به صورت مهمان و گفتم فلانی را میگویی؟ گفت: بله خودش، پرسیدم مطمئنی؟ گفت آره، خودم اومدم بالای سرش اما خانواده‌اش به مردم چیز دیگه ای گفتند. پس از ماجرایی که برای پسر معتاد اتفاق افتاد فهمیدم که من برخی از اتفاقات آینده نزدیک را هم دیده‌ام. 💫 نمی دانستم چطور ممکن است لذا خدمت یکی از علما رفتم و این موارد را مطرح کردم. ایشان هم اشاره کرد که در این حالت مکاشفه که شما بودی بحث زمان و مکان مطرح نبوده لذا بعید نیست که برخی موارد مربوط به آینده را دیده باشید. بعد از این صحبت یقین کردم که ماجرای شهادت برخی همکاران من اتفاق خواهد افتاد. 🍃یکی دو هفته بعد از بهبودی من پدرم در اثر یک سانحه از دنیا رفت. خیلی ناراحت بودم، اما یاد حرف خدا عموی خدابیامرزم افتادم که گفت این باغ برای من و پدرت است و او به زودی به ما ملحق می شود. در یکی از روزهای نقاهت سری به مسجد قدیمی محل زدم. یکی از پیرمرد های قدیمی را دیدم. ☘سلام و علیک کردیم و وارد مسجد شدیم.یکباره یاد آن پیرمردی افتادم که به من تهمت زده بود و به خاطر رضایت من ثواب حسینیه اش را به من بخشید! صحنه ناراحتی آن پیرمرد در مقابل چشمانم بود. با خودم گفتم: باید پیگیری کنم ببینم این ماجرا چقدر صحت دارد؟ دوست داشتم حسینیه ای که به من بخشیده شده را از نزدیک ببینم. به پیرمرد گفتم :فلانی رو یادتون هست همون که چهار سال پیش مرحوم شد؟ 🔅گفت: بله نور به قبرش ببارد .چقدر این مرد خوب بود. این آدم بی سر و صدا کار خیر می کرد. آدم درستی بود. مثل او کم پیدا می شود. گفتم: بله اما خبر نداری این بنده خدا چیزی توی این شهر وقف کرده، مسجد حسینیه؟ گفت نمی‌دانم ولی فلانی با او خیلی رفیق بود از او بپرس. 💢بعد از نماز سراغ همان شخص گرفتیم پیرمرد گفت:خدا رحمتش کند دوست نداشت کسی با خبر شود اما چون از دنیا رفته به شما می‌گویم. سپس به سمت چپ مسجد اشاره کرد و گفت: این حسینیه را می‌بینی همان حاج آقا که ذکر خیرش را کردی این حسینیه را ساخت و وقف کرد. 🔰نمی دانی چقدر این حسینیه خیر و برکت دارد. الان هم داریم بنایی می‌کنیم و دیوار حسینیه را برمیداریم و وصلش می کنیم به مسجد تا فضا برای نماز بیشتر باشد. بدون اینکه چیزی بگویم جواب سوالم را گرفتم.سری به حسینیه زدم و برگشتم و پس از اطمینان از صحت مطلب، از حقم گذشتم و حسینیه را به بانی اصلی اش بخشیدم... ... شهیدهمت ✦••✾🌹•🌟•🌹✾••✦ https://eitaa.com/Alachiigh