📝 #یادداشت_کوتاه | حکم جهاد‼️
🔻 وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد... یکی از شعارهای اصلی و همیشگی نیروهای حزب اللهی و انقلابی است، بویژه در دیدارهای مردم با فرمانده معظم کل قوا؛ امروز جنگ رودروی نظامی نداریم، چه بسا اگر جنگ نظامی بود و رهبر معظم انقلاب فرمان جهاد صادر می کردند میلیونها نفر آماده جانفشانی می شدند، اما در جهاد کبیر که رهبر معظم انقلاب این عرصهی کار اقتصادی، علمی و تحقیقی و حرف زدن و تبیین کردن را جهاد معرفی مي کنند و بارها بر آن تاکید می کنند، تکرار مکرر جهاد تبیین بویژه در این مقطع، یعنی اهمیت بالای این موضوع و کم توجهی، بی برنامگی و نداشتن گفتمانی منسجم و هدفمند در این زمینه است.
🔹 رهبر معظم انقلاب در دیدار مداحان با ایشان ابعاد و ویژگیهای این جنگ تمام عیار را اینگونه بیان کردند:
"جهاد یعنی تلاش در مقابلهی با دشمن؛ هر تلاشی جهاد نیست. منطق اسلامی جهاد آن [کاری] است که در مقابل دشمن انجام میگیرد. شما [اگر] کار اقتصادی بکنید برای مقابلهی با دشمن، میشود جهاد؛ کار علمی و تحقیقی بکنید برای مقابلهی با دشمن، میشود جهاد؛ حرف بزنید، تبیین کنید برای خنثیکردن وسوسهی دشمن، میشود جهاد..."
✅ راهکارهای اقدام عملی چیست؟
۱) تشکیل اتاق های فکر و اندیشکده های راهبردی برای رصد و تشخیص برنامههای رسانهای دشمن و مقابله با آنها
۲) تشکیل شبکه منسجم سازمانی مجاهدین تحلیلگر سیاسی، اقتصادی و رسانهای برای معرفی و اعزام به تمامی نهادها، سازمانها، دانشگاهها، مدارس، مساجد و ...
۳) ورود دولت به عرصه جهاد تببین و حمایت از جهادگران این عرصه.
✍️محمد حسن فشی
#روایت_درست | #روشنگری | #ثامن
🍁〰🍂
@Alachiigh
♦️کاربران ترکیهای با ترکیب این عکس مقایسه جالبی کردند.
▪️بعضیها منتظر پوتین میمانند!
▪️بعضیها پوتین رو منتظر خود نگه میدارند!
✍️فربُد ابراهیمی
🍁〰🍂
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تغییر تاکتیکی رسانه های سعودی_لندنی برای اثرگذاری شناختی بر مخاطبین؛ اجرای پروژه تجزیه طلبان ایران در قالب برنامه های غیر سیاسی!
💢 اظهارات وقیحانه و توهین آمیز شبکه من و تو: شهرهای ایران باید مثل اسکاتلند از کشور جدا و مستقل شوند؛ ایرانی ها خودشان را تافته جدا بافته می دانند و فکر می کنند که باید کشورشان دست نخورده باقی بماند، برید بشینید بابا سرجاتون!!
📛 سیاست جدید شبکه منوتو؛ لعنت بر مخالفان تجزیه طلبی!
بدون شک کشور ایران اگر در اختیار این جماعت باشد، آخر سر از ایران قریهای بیش به جا نمیماند.
#افسران
#شبیخون_فرهنگی
#عموفیدل
🍁〰🍂
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
♥️السلام علیکِ یا فاطمه،بنتِ رسول الله♥️ 《سوالات مسابقه فرهنگی ریحانة النبی》 ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ ۱_چ
📣📣📣📣📣📣📣📣📣
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
👇 همراهان عزیز توجه کنید لطفا👇
پاسخها به آیدی @nilofarane56
ارسال شود
➖➖لطفا به پیام سنجاق شده توجه کنید
👆👆👆👆👆👆👆👆
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
آلاچیق 🏡
🌺 بی_تو_هرگز 🌺 #قسمت5⃣1⃣ با عجله رفتم سمتش ... خیلی بی حال شده بود ... یه نفر، عمامه علی رو بسته ب
🌺 بی_تو_هرگز 🌺
#قسمت6⃣1⃣
بعد از مدت ها پدر و مادرم قرار بود بیان خونه مون ... علی هم تازه راه افتاده بود و دیگه می تونست بدون کمک دیگران راه بره ... اما نمی تونست بیکار توی خونه بشینه ... منم برای اینکه مجبورش کنم استراحت کنه ... نه می گذاشتم دست به چیزی بزنه و نه جایی بره ...
بالاخره با هزار بهانه زد بیرون و رفت سپاه دیدن دوستاش ... قول داد تا پدر و مادرم نیومدن برگرده ... همه چیز تا این بخشش خوب بود ... اما هم پدر و مادرم زودتر اومدن ... هم ناغافلی سر و کله چند تا از رفقای جبهه اش پیدا شد ...
پدرم که دل چندان خوشی از علی و اون بچه ها نداشت ... زینب و مریم هم که دو تا دختر بچه شیطون و بازیگوش ... دیگه نمی دونستم باید حواسم به کی و کجا باشه ... مراقب پدرم و دوست های علی باشم ... یا مراقب بچه ها که مشکلی پیش نیاد ...
یه لحظه، دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم ... و زینب و مریم رو دعوا کردم .... و یکی محکم زدم پشت دست مریم...
نازدونه های علی، بار اولشون بود دعوا می شدن ... قهر کردن و رفتن توی اتاق ... و دیگه نیومدن بیرون
توی همین حال و هوا ... و عذاب وجدان بودم ... هنوز نیم ساعت نگذشته بود که علی اومد ... قولش قول بود ... راس ساعت زنگ خونه رو زد ... بچه ها با هم دویدن دم در ... و هنوز سلام نکرده ...
- بابا ... بابا ... مامان، مریم رو زد…
علی به ندرت حرفی رو با حالت جدی می زد ... اما یه بار خیلی جدی ازم خواسته بود، دست روی بچه ها بلند نکنم... به شدت با دعوا کردن و زدن بچه مخالف بود ... خودش هم همیشه کارش رو با صبر و زیرکی پیش می برد
تنها اشکال این بود که بچه ها هم این رو فهمیده بودن ... اون هم جلوی مهمون ها ... و از همه بدتر، پدرم ...
علی با شنیدن حرف بچه ها، زیر چشمی نگاهی بهم انداخت ... نیم خیز جلوی بچه ها نشست و با حالت جدی و کودکانه ای گفت ...
- جدی؟ ... واقعا مامان، مریم رو زد؟ ...
بچه ها با ذوق، بالا و پایین می پریدن ... و با هیجان، داستان مظلومیت خودشون رو تعریف می کردن ...و علی بدون توجه به مهمون ها ... و حتی اینکه کوچک ترین نگاهی به اونها بکنه ... غرق داستان جنایی بچه ها شده بود ...
داستان شون که تموم شد ... با همون حالت ذوق و هیجان خود بچه ها گفت ...
- خوب بگید ببینم ... مامان دقیقا با کدوم دستش مریم رو زد ...
و اونها هم مثل اینکه فتح الفتوح کرده باشن ... و با ذوق تمام گفتن ... با دست چپ
علی بی درنگ از حالت نیم خیز، بلند شد و اومد طرف من ... خم شد جلوی همه دست چپم رو بوسید ... و لبخند ملیحی زد ...
- خسته نباشی خانم ... من از طرف بچه ها از شما معذرت می خوام ...
و بدون مکث، با همون خنده برای سلام و خوشامدگویی رفت سمت مهمون ها ... هم من، هم مهمون ها خشک مون زده بود ... بچه ها دویدن توی اتاق و تا آخر مهمونی بیرون نیومدن ... منم دلم می خواست آب بشم برم توی زمین ... از همه دیدنی تر، قیافه پدرم بود ... چشم هاش داشت از حدقه بیرون می زد ...
اون روز علی ... با اون کارش همه رو با هم تنبیه کرد ... این، اولین و آخرین بار وروجک ها شد ... و اولین و آخرین بار من...
به روایت همسر و دختر شهید
#ادامه_دارد
#داستان_شب
🍁〰🍂
@Alachiigh
🔴و ما نیز بر همین اساس «نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم» کسی را که عامل اصلی فتنه های ۷۸، ۸۸ بود و یکی از عناصر اصلی ایجاد تفرقه در میان بدنه نظام و مردم بود و صدمات جبران ناپذیری به انقلاب و کشور وارد کرد و امروز بجای عذرخواهی از ملت وقیحانه طلبکار #رهبر شده است؟
#تاجزاده_ملعون
#عموفیدل
🍁〰🍂
@Alachiigh
⚜⚜✨
به یاد داشته باش:
آینده کتابی ست که امروز می نویسی
پس چیزی بنویس که فردا از خواندن آن لذت ببری
⚜⚜✨
#مثبت_اندیشی
#انگیزشی
🍁〰🍂
@Alachiigh