⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ*
⭐️صفحه ۵۷۲ مصحف شریف
✨همراه تدبر و چند نکته
⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏
#کلام_نور
🎋〰🍂
@Alachiigh
🌹شهید محمدابراهیم همت🌹
✍از طرف من به جوانان بگویید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است؛
بپاخیزید و #اسلام را دریابید.
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
🎋〰🍂
@Alachiigh
12.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢🌕💢🌕💢
🎥 #ببینید | چرا نظام در کنترل اغتشاشات تعلل دارد؟؟!
🎙دکتر سید جلال حسینی
پیشنهاد ویژه دانلود 👌👌
#پایان_مماشات
#برخورد_قاطع
🎋〰🍂
@Alachiigh
👆❌🔺پاسخ جالب یک سلطنت طلب به سخنان غلام کپیِ فضای مجازی(علی کریمی) در مورد ارتش زمان شاه!
▪️علی کریمی که به دلیل انتشار مکرر مطالب کپی و بی اساس در فضای مجازی مشهور به غلام کپیِ مجازی هست، اخیراً گفته بود: «اون ارتشی که فدای ملت میشد، تربیت یکی دیگه بود.»
▪️یک سلطنت طلب در پاسخ به او نوشت: «حرف بی ربطی است. ارتش ایران تا پیش از اینکه شاه ایران و ترک نکرده بود درسرکوبها نقش عمدهای داشت. اگر بعدا اعلام بیطرفی کرد بخاطر این بود که شاه از ایران خارج شده بود. یعنی اگر شاه ایران و ترک نمیکرد ارتش هم به سرکوب خودش ادامه میداد و انقلابی هم رخ نداده بود.»
#بیداری
#فتنه
#علی_کریمی
🎋〰🍂
@Alachiigh
14.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چرا سریال های ترکیهای اعتیاد آور است؟
⭕️ خطر این سریالها بیشتر است!
❌👈 به نکات دقیق و روانشناسانهای که گوینده به آن اشاره میکند دقت کنید!
#سواد_رسانه
🇮🇷 تحلیل سیاسی
🎋〰🍂
@Alachiigh
🔴اصلاحطلبان و پايان بلوا
🔹اين روزها با آشکار شدن ابعاد پنهان طراحان اغتشاشات براى افکار عمومی، و شکلگيرى جنایاتی چون حمله به شاهچراغ، شهادت مظلومانه آرمان علىوردی و روحالله عجمیان و...، روز به روز بر انفعال جريان برانداز افزوده شده است.
🔸البته حجم سنگين رسانهای آنان همچنان ادامه دارد و تلاش دارند تا ميلياردها دلار سرمايهگذاری گسترده را هر جورى شده به ثمر برسانند، اما حتى کشتهسازی دروغين آنها نيز رنگ و لعاب خود را از دست داده است.
🔹اين روزها نامهاى مختلفى از رئيس دولت اصلاحات تا بهزاد نبوی و احمد زیدآبادی و حتى سيدحسن خمينى و... شنيده ميشود که براي کاهش تنش فعال شده و راهکارهايی سياسي ارائه دادهاند و از گفتوگو و وحدت ملی و... سخن گفتهاند. اين مواضع در حالي گرفته ميشود که بخشی از منسوبين به اين جريان در همان آغاز بلوا بدون آنکه از ابعاد مسئله آگاه باشند، آتشبيار معرکه شده و عليه نيروی انتظامی موضعگیری کرده و اغتشاشات را تقويت کردهاند! همين مواضع موجب شده تا افکار عمومی و بالاخص نيروهای حامي انقلاب اسلامی آنان را در شکلگیری وضع موجود سهيم بدانند و مواضع امروزشان را نيز مورد توجه قرار ندهند!
🔸اما در نگاهی فراتر از ملاحظات رقابتهای سياسی، میتوان از اين اقدام استقبال نمود و فضايي را برای فعالسازی بخشی از جامعه که هنوز به اين جريان اعتماد و تعلق دارند، براي دعوت به آرامش و عقلانيت و پرهيز از خشونت و مرزبندی با ضدانقلاب و تجزيهطلبان و آنهايی که ايران را چندپاره میخواهند بهره جست.
🔹به عنوان نمونه حجتالاسلام سيدحسن خميني ايراد داشته: «چه از مردم عادی با هر مذهب و تفکر و چه از مأموران دولتی، هر خونی که ريخته شود، متعلق به اين ملت بوده است و از دست رفتن هر کدام آنها خسارتبار است..» به نظر میرسد چنین پيشنهاداتی که در اين روزها مکرر مطرح شده است، هر چند ابعاد آن مشخص نگرديده است، اما میتواند به عنوان يک راهکار مورد اقبال قرار گيرد و در مرزبندی آنهايي که اصلاحات را متفاوت از براندازی میدانند مؤثر افتد.
🔸طبيعي است اصلاحطلبانی میتوانند میداندار اين ماجرا شوند که هنوز دل در گروه ميراث امام و خط امام که جمهوری اسلامی باشد دارند و انتظار آن است که در گام اول مرزهاي خود را از خشونتطلبان و اغتشاشگران و بالاخص طراحان و حاميان اين فتنهها جدا ساخته و جامعه را به آرامش و گفتوگو و پيگيری مطالبات از طرق قانونی دعوت نمايند. و پس از آن سناريوی خود را براي پايان بلوا در چارچوب قانون ارائه دهند.
✍🏻مهدي سعيدی
#بیداری
#فتنه #اغتشاشات
#اصطلاحات
🎋〰🍂
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
⚜علمــدارعشــق قسمت #سی_یکم امتحانای ترم چهارم من تموم شد.. جشن فارغ التحصیلی مرتضی اینا هم برگرا
⚜علمــدارعشــق
قسمت #سی_دوم
ما زودتر از مادرجون اینا به سمت خونه راه افتادیم..
با اتمام نمازمون صدای در اومد یعنی مادرجون اینا اومدم
جانمازمون گذاشتم سر جاشون
نشستم روبروی مرتضی
- مرتضی
+ جانم
- چیزی شده ؟
+ نه چطور مگه ؟
- احساس میکنم.. میخای یه چیزی بهم بگی.. اما نمیتونی
+ آره سادات نمیتونم... از واکنش تو میترسم
- از واکنش من؟
+ آره اگه قول بدی... آروم باشی بهت میگم
- داری منو میترسونی.. بگو ببینم چی شده
+ نرگس من قبل از اینکه عاشق تو باشم
#عاشق_اهل_بیتم...خیلی وقت دنبال کارای رفتنم.. اما سپاه اجازه نمیداد.. بخاطر رشته دانشگاهیم...الان یک هفته است... با اعزامم موافقت کردن
- با اعزامت به کجا؟
+ سوریه.. ... فقط ازت میخام با رفتنم موافقت کنی
- یعنی چی مرتضی ؟تو میخای بری سوریه؟
+ نرگس آروم باش... خانم..
دست خودم نبود صحنه ای وداع مائده اومد جلوی چشمم
با صدای بلندی و لرزانی که بخاطر گریه لرزش داشت گفتم
_من نمیذارم بری... فهمیدی... نمیذارم... من طاقت مائده سادات ندارم... من همش ۲۳ سالمه الان بیوه شوهر جونم بشم من نمیذارم بری
+ نرگس آروم باش خانم گل
- خانم گل... خانم گل
رفتم سمت چادر مشکیم
+ نرگس چیکار داری میکنی؟
- بین منو سوریه باید یکی انتخاب کنی فهمیدی..
+ نرگس زشته.. بیا حرف میزنیم
- آقای کرمی تو حرفات زدی.. من نمیذارم بری
از اتاق رفتم بیرون دیدم فقط آقامجتبی هست
- آقا مجتبی منو میرسونی خونمون
+زنداداش چی شده؟.. مگه داداش نیست ؟
- هست اما من نمیخام باهاش برم
مرتضی وارد اتاق شد
+ نرگس میشه آروم..
- نه نمیشه
اومد گوشه چادرم گرفت
دستشو رو به مجتبی گفت
_داداش تو برو... خودمون حلش میکنیم
رفتم سمت در ورودی کوچه
اومدم در باز کنم که از هوش رفتم..
راوی مــرتـــضـــی
تو راهرو داشتم کفشام میپوشدم
+ زهراجان خواهر
~ جانم داداش
+ نرگس بیدارشد... زنگ بزن سریع خودم میرسونم
~ چشم داداش
وارد حیاط حوزه شدم
پایگاه ما پایگاه مرکزی حوزه حضرت ابوالفضل بود
از دور سیدهادی دیدم
بخاطر مراسمای سید رسول اومده بود قزوین...
اعزام من و علی دامادمون و سیدهادی باهم بود
سیدهادی : سلام شوهرعمه
+ سلام... هادی حوصله شوخی ندارما
سیدهادی: چی شده مرتضی
+ امروز به عمت جریان اعزام گفتم.. خیلی بهم ریخت... گفت یا من یا سوریه
سیدهادی : نرگس سادات چنین حرفی زد؟
+ آره
سیدهادی: جدی نگیر بخاطر شهادت رسول بهم ریخته آروم میشه
+ تو چیکارکردی؟
سیدهادی: هیچی بابا.. فنقل ما تا اعزام دنیا اومده.. اجازه گرفتم...
مرتضی_إاااه علی هم اومد
سیدهادی : علی خیلی شادیا
علی: آره بابا.. ۵ روز دیگه عروسیمه.. ۲۰ روز دیگه هم که اعزامم... مرتضی توچی.. به نرگس خانم گفتی ؟
+ آره... فقط خود امام حسین کمک کنه.. نرگس راضی بشه
علی: نگران نباش داداش ان شاالله اجازه میده
+ من برم کلاس الان شروع میشه.. برای دعای کمیل میام.. بریم مزارشهدا
تو پایگاه من مربی جودو بودم...
تو دعای کمیل خیلی حالم بد بود
از خود آقا امام حسین خاستم... لیاقت دفاع از حرم دختر و خواهرشو بهم بده
به سمت خونه رفتم
+ زهراجان نرگس بیدارنشده
زهرا : نه داداش
+ پس من برم استراحت کنم
مادر: شام نمیخوری مرتضی
+ نه میل ندارم
مادر: خودت ناراحت نکن... توکل کن به خود خانم حضرت زینب
+ باشه.. یاعلی
جھت مطالعہ، ذڪࢪ¹صلواٺ بہ نیٺ تعجیل دࢪ فرج،الزامےسٺ.
ادامه دارد...
#داستان_شب
#علمدار_عشق
#پریسا_ش
🎋〰🍂
@Alachiigh
⚜✨✨✨
اولین تلفن بیسیم رو خدا اختراع کرد واسمشُ گذاشت دعا!
نه سیگنالش رو از دست میده
نه نیازی به شارژ دوباره اش دارین
هر جا هستین ازش خوب استفاده کنید همیشه آنتن میده👌
#مثبت_اندیشی
#انگیزشی
@Alachiigh