آلاچیق 🏡
⚜علمــدارعشــق قسمت #سی + نرگس جان... خانم.. بلند شو عزیزم بریم کتاب بخریم.. بعد به سمت خونه حرکت
⚜علمــدارعشــق
قسمت #سی_یکم
امتحانای ترم چهارم من تموم شد..
جشن فارغ التحصیلی مرتضی اینا هم برگرارشد
ومرتضی با مدل A دانشجویی #نخبه اعلام شد
و از یک ماه دیگه برابر با ترم ۵ من
توی نیروگاه هسته ای نطنز شروع به کار میکرد
قراربود همزمان هم تو سپاه ناحیه قزوین شروع به کار کنه
تو خونه خودمون داشتم تحقیقم تایپ میکردم
که گوشیم زنگ خورد
یه نگاه ب اسم مخاطب کردم عروس داییم مائده سادات بود
دکمه اتصال مکالمه زدم
- الو سلام مائده جان
•• سلام عزیزم خوبی؟.. آقامرتضی خوبه ؟حاج آقا و عمه جان خوبن؟
- ممنون همه خوبن شما چیکار میکنی ؟
پیداتون نیست ؟این پسردایی ما کجاست ؟پیدایش نیست
•• برای همین زنگ زدم عزیزم.. فرداشب بیاید خونه ما با عمه اینا.. همه دعوت کردم
- ان شاالله خیره
•• آره عزیزم خیره... سید رسول داره میره سوریه خاستم شب قبل از رفتنش.. یه مهمونی بگیرم
- مائده جان.. پسردایی... برای چی میره سوریه ؟
•• بعنوان مدافع حرم میره عزیزم
- توام موافقت کردی مائده؟
•• آره عزیزم نمیخام مانع رسیدنش به #معشوق باشم
- خدا چه #درجه_صبری بهت داده مائده ان شاالله به سلامتی بره برگرده
•• ممنون ان شاالله ... با آقا مرتضی بیاید منتظرتونم
- باشه چشم
•• به عمه جان سلام برسون... یاعلی
شماره مرتضی گرفتم..
- سلام علیکم حاجی فاتح قلوب
+ علیکم سلام تاج سر
-خداقوت عزیزم
+ ممنون
- مرتضی
+جانم ساداتم
- فرداشب یه مهمونی دعوتیم
+ مهمونی رفتن ناراحتی مگه؟
- آره این مهمانی داره... سیدرسول پسرداییم داره میره سوریه
+ خوشابه سعادتش خدا نصیب همه آرزومنداش کنه..
- ان شاالله
+پس فرداشب میام دنبالت باهم بریم
- آره دستت دردنکنه
+ قربونت کاری نداره خانمی؟
- مراقب خودت باش
به سمت خونه ای پسرداییم راه افتادیم...
سیدرسول سه سال بود با مائده سادات ازدواج کرده بود
یه دختر یک ساله و نیم داشتن
مهمونی خیلی شلوغ بود
یه سری از اقوام گریه میکردن
اما عجب #رفتار مائده سادات بود
خیلی آروم بود
زینب سادات دخترشون یه دقیقه هم از پدرش جدا نمیشود
رسول هم میگفت :
_دخترم میدونه... روزای آخری که پیششم .. داره لوس میشه
- نگو پسردایی ان شاالله به سلامت میری و میای
رو به مرتضی گفت
_پر پروازت آمادست ؟
+ تقریبا.. دعاکن حاجی جان
سید رسول: ان شاالله میپری برادر
تا ساعت ۱۲ شب خونه پسرداییم اینا بودیم
انقدر خسته بودم
یادم رفت از مرتضی معنی حرفش بپرسم
۱۵ روز از رفتن پسرداییم میگذشت
ترم ۵ دانشگاه شروع شده بود
مرتضی ۵ روزی بود تو نیروگاه نطنز شروع کرده بود
حجم کاریش خیلی زیاد بود
برای سعی میکردم بیشتر پیشیش باشم
تا خستگی کاری روح و روانش خسته نکنه
رسیدم خونمون
دم در خونه ماشین مرتضی بود
چندمتر اونطرف تر هم ماشین سیدهادی و سیدمحسن بود
باخودم گفتم
آخجون نرجس از قم اومده در با کلید باز کردم رفتم تو
تا وارد خونه شدم دیدم
همه سیاه پوشیدن... خیلی ترسیده بودم
- سلام چی شده.. چراهمه مشکی پوشیدید!
مامان چرا گریه میکنه
_چی شده ؟
مرتضی اومد سمتم :
_نترس عزیزم... هیچی نشده بیا بریم تو حیاط... خودم بهت میگم
- چی شده مرتضی
+ نترس عزیزم... سید رسول مجروح شده
- برای مجروحیت همتون سیاه پوش شدید؟برای مجروحیت مامان گریه میکنه؟سید رسول شهید شده؟مگه نه
سرش انداخت پایین و حرفی نزد
- یاامام حسین
رفتیم خونه پسرداییم..
مائده سادات #خیلی_باآرامش بود
وقتی جنازه آوردن داخل خونه
در تابوت باز کرد... زینب سادات هم گرفت بغلش
•• ببین آقایی.... هم من هم دخترت مدافع #حجابم هستیم.... نگران نباشی یه حجاب یه سانتم ازسرمون عقب نمیره...
بعد سرش گذشت رو سینی سیدرسول شروع کرد به گریه کردن
وای چه صحنه ای بود وقتی میخاستن سیدرسول بذارن تو مزار
زینب سادات دختر کوچلوش
بابا... بابا میکرد... خیلی سخت بود
من که فکر نکنم یه درجه از صبر مائده سادات داشته باشم
هفتمین روز شهادت سید رسول بود
مرتضی داشت منو میبرد خونه خودشون
نمیدونم چرا تواین هفت روز انقدر آروم شده.. انگار میخاد چیزی بهم بگه
اما نمیتونه
جھت مطالعہ، ذڪࢪ¹صلواٺ بہ نیٺ تعجیل دࢪ فرج،الزامےسٺ.
ادامه دارد...
#داستان_شب
#علمدار_عشق
#پریسا_ش
🎋〰🍂
@Alachiigh
❌🔴چرا مجید رضا رهنورد که بچه مذهبی بود 👇
#قاتل شد:
مراقب خود، اطرافیان و #فرزندان مان باشیم.
امروز صبح که خبر اعدام #مجیدرهنورد را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم دست داد
#خوشحال نشدم به چهره اش که نگاه کردم افسوس خوردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه
تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بودکه از زندگی او #مستندی تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود این مطلب از زبان ایشان است.
🔵مادرش به #عشق امام رضا علیه السلام
نامش را مجیدرضا گذاشت
از کودکی #مسجدی و هیئتی بود
همیشه تلاش میکرد
صف اول #نمازجماعت
خودش را جاکند حتی برای ثواب بیشتر نماز،
عبا بر شانه می انداخت
#ولی از 15 سالگی که وارد #فضای_مجازی شد
📛کم کم تحت تاثیر قرار گرفت
آنچنان شست و شوی #مغزی شد که نماز را #ترک می کند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام حسین ع و حضرت فاطمه س را کنار گذاشته و حتی #مسخره می کند:
خودش میگوید ۸ سال رسانه #مغز من را تبدیل کرد به یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود،
📛روز حادثه با دیدن آن گروه #صدنفره اغتشاش در خیابان آن جرقه زده شد
اول در خانه #وصیت نامه اش را می نویسد که
برای من #گریه نکنید
سر قبرم #قرآن نخوانید،
هر #چاقویی که زده به خاطر کینه ای بوده که از حزب اللهی ها داشته،
🔴او میگوید با خودش فکر می کرده بعد از قتل اگر او را بگیرند حتما #زجرکش و تکه تکه اش میکنند
برای همین موقع دستگیری میگوید مرا #زود اعدام کنید
اما بعد از چند روز که رفتار ماموران اطلاعاتی را می بیند که با #رفتار دینی با او تعامل می کنند
تمام #معادلات ذهنی اش به هم می ریزد
بچه های اطلاعاتی به جای این که او را بزنند و شکنجه اش بدهند،
با او #صحبت می کنند
از زندگیش می پرسند
برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او #کتاب می دهند بخواند
و خلاصه مجرم و بازجو باهم #گریه میکنند.😭😭
آخر تازه فهمیده که این ۸سال چه قدر فضای مجازی مغزش را شستشو داده تا دست به این #جنایت برند،
❌به مادرش می گوید،
با مادران #شهدا صحبت کن،
طلب #عفو نکن
فقط طلب #حلالیت کن
من مثل یک #حیوان برادرم را کشتم،
🔴مجید رضا میگوید چند #حسرت به دلم مانده،
یک بار دیگر دست #مادرم را ببوسم به مادرم کادو بدهم:
بعداز ۸ سال دوباره پایم به حرم امام رضا علیه السلام برسد(این حرف را با گریه و زجه میزند و باز جو هم همراهش گریه و زجه میزند)
او بسیار پشیمان و شکسته شده بود.
در حقیقت می شود گفت
⭕️#دشمن دوتا جوان ما را شهید نکرد
بلکه دوتا جوان را شهید کرد
ویک جوان را #کشت،
دشمن یک جوان را که می توانست سرباز امام زمان عج باشد را تبدیل به یک #قاتل کرد.
📛مراقب خود، اطرافیان و #فرزندان مان در فضای مجازی باشیم.
دکتر اصغری نکاح
_______________
❌مسئولین دولت روحانی و دبیر شورای عالی فضای مجازی ، هشدار امام جامعه را نادیده گرفتند
فضای مجازی ول و رها، #قتلگاه نوجوان و جوانان است
#قتلگاه
#برای_ایران
#برای_امنیت
#لبیک_یا_خامنه_ای
#مادران_نگران
#محصنات
#بست_نشینی
🎋〰🍂
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴لطفاً ببینید و مراقبت کنید🔴
📲مادری که #رفتار بچهاش را قبل و بعد از داشتن #تبلت ثبت کرده!
#سواد_رسانه
#هوشیار_باشیم
#تحلیل_سیاسی
@Alachiigh