01(2).pdf
631.6K
☘️
📝 مجموعه یادداشت ؛
«بسیج متضمّن امنیّت ملّی»
🍃🌹🍃
✍️ دکتر قاسم حبیب زاده
#روشنگری
#ثامن
#هفته_بسیج
🍁〰🍂
@Alachiigh
🍃🌹🍃 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 سردار شهید حاج قاسم سلیمانی:
«فرهنگ بسیجی دفاع مقدس را به یک دانشگاه تبدیل کرد... گرامیداشت بسیج یک وظیفه ملی و یک ضرورت دینی است و جا دارد در این دوران پر از فتنه و آن هم در زمان رسیدن به نقطه پیروزی، ما دستاوردهای خودمان یعنی بسیج را تضعیف نکنیم؛ چرا که یک ظلم است.» ۱۳۹۵/۹/۳
🍃🌹🍃 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔰 #نشست_روشنگری | مجازی
✅ با موضوع:
«بسیج پاره تن مردم
و ضامن عزت و امنیت ملی»
🔺 تاریخ : امروز ۲ آذر ۱۴۰۰
🔻 ساعت : ۱۴:۳۰
📨⁉️برای ارسال سوالات و نظرات به آیدی زیر مراجعه کنید👇
✅ @YaMahdi220
🍃🌹🍃 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#نشست_بصیرتی
#هفته_بسیج
#ثامن
🍁〰🍂
@Alachiigh
صدا ۰۴۵.m4a
12.89M
#نشست_روشنگری
#هفته_بسیج 🇮🇷🇮🇷
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
⭕️ «بسیج پاره تن مردم و
ضامن عزت و امنیت ملی»
🎙 سخنران:
سرکار خانم یوسفی
کارشناس مسائل سیاسی
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
🍁〰🍂
@Alachiigh
222.6K
━━━━💠🌸💠━━━━
🇮🇷 #رزمایش_ثامن16 🇮🇷
#پرسش_و_پاسخ
⁉️⁉️ سوال :
چرا برای پرداختن به مباحث خانوادگی و اجتماعی برنامه های فراوانی به پایگاهها ابلاغ میشه اما برای موضوعات «سیاسی و بصیرتی» برنامه ریزی سازمانی ویژه ای صورت نمیگیره و بسیاری از فرماندهان پایگاهها احساس دغدغه ای نسبت به برگزاری نشستهای روشنگری-سیاسی ندارند؟ مگر رهبری برای بحث تبیین و روشنگری «حکم جهاد» ندادند؟؟
✅ پاسخ را در صوت بالا #بشنوید🎧
🎙 آقای دکتر حسینی،
کارشناس مسائل سیاسی
#روشنگری
#هفته_بسیج
━━━━💠🌸💠━━━━
🍁〰🍂
@Alachiigh
357.9K
━━━━💠🌸💠━━━━
🇮🇷 #رزمایش_ثامن16 🇮🇷
#پرسش_و_پاسخ
⁉️⁉️ سوال :
بسیجی ها چطوری میتونن رسیدگی به معضلات جامعه مثل بدحجابی رو از مسئولین مطالبه کنند؟ کلا شیوه صحیح مطالبه گری اثرگذار به چه شکلی هست؟
✅ پاسخ را در صوت بالا #بشنوید🎧
🎙 آقای دکتر حسینی،
کارشناس مسائل سیاسی
#روشنگری
#هفته_بسیج
━━━━💠🌸💠━━━━
🍁〰🍂
@Alachiigh
چرادولت جدیدگرانی را کنترل نمیکند.m4a
9.19M
━━━━💠🌸💠━━━━
🇮🇷 #رزمایش_ثامن16 🇮🇷
#پرسش_و_پاسخ
⁉️⁉️ سوال پر تکرار :
👈🏻👈🏻 چرا دولت جدید گرانی را
کنترل نمیکند؟؟
✅ پاسخ را در صوت بالا #بشنوید🎧
🎙 آقای دادخواه،
کارشناس مسائل سیاسی
#روشنگری
#هفته_بسیج
━━━━💠🌸💠━━━━
🍁〰🍂
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
🌺دلارام من🌺 قسمت 23 حامد معتقد است: ناهار مثل گلوله میمونه، تا میخوری باید بیفتی! اما من اعتقاد د
🌺دلارام من 🌺
قسمت24
منتظر میمانم ادامه دهد؛ اصلا چرا نیمای هجده ساله، به این زودی از همه خسته شود؟ او که همه چیز داشت!
- دخترا خودشونم میدونستن، همه دوستام میدونستن... میدونستن از اون تیپی نیستم که خیلی با دوست دخترم صمیمی بشم و عشق و این چیزا پیش بیاد؛ از این لوس بازیا خوشم نمیاد، همشون میدونستن من اهل کثافت کاری نیستم، فقط باهاشون دوستم، در حد یه دوست عادی!
دوباره سرش را بین دستهایش میگیرد؛ دلم برایش میسوزد، به این زودی وارد چه جریانی شده؟
- ولی با یکتا اینطور نبود... یعنی اول چرا، ولی بعد فهمیدم برام با همه فرق داره، فهمیدم دوستش دارم، یعنی همدیگه رو دوست داریم؛ خیلی خوب بود، داشتیم قرار ازدواج میذاشتیم، تولد یکتا شب عاشورا بود... میخواستیم بریم رستوران، براش جشن تولد بگیرم؛ نه اینکه امام حسین(ع) رو قبول نداشته باشما، نه... ولی یادم نبود، اصلا حواسم نبود؛ اون شب خیلی خوش گذشت، با یکتا... چندتا از دوستامونم بودن... تا ساعت یک و دوی شب بودیم، بزن و برقص نشد چون کم بود تعدادمون، مشروبم...
با چشمان گرد شده نگاهش میکنم، مشروب؟ با خودش چکار کرده این بچه؟
میفهمد سنگینی نگاهم را که ملتمسانه میگوید: بخدا من اهلش نیسم، فقط دو بار لب زدم، ولی خودمم دوست ندارم مشروب بخورم... اینجوری نگام نکن.
آرام میگویم: ادامه بده.
- مشروب رو اونا خوردن ولی من و یکتا حواسمون به همدیگه بود، خیلی نخوردیم، بعدشم یکتا رو رسوندم خونه، تو راه که میومدم، یهو چشمم افتاد به پرچم عزاداری، نمیدونم چرا زدم زیر گریه.
تازه میفهمم خدا چقدر بندههایش را دوست دارد، تازه میفهمم دایره دار طواف، نیما را هم با خود به دایره طواف کشانده، لبخند میزنم.
- اون شب گذشت، اما یکتا دائم حالش بد میشد... دلش درد میگرفت... برای همین خیلی نمیتونستیم باهم بریم بیرون... تا اینکه همین دو هفته پیش، خیلی حالش بد شد؛ مامانش بهم زنگ زد گفت رفتن بیمارستان، فهمیدن یکتا... یکتای من... سرطان معده داره.
پاهایش را به زمین میکوبد، من هم فرو میریزم، چون میدانم نیما هم با این اتفاق فرو ریخته، درهم شکسته و آب شده.
حامد برایم پیام میدهد: صحبتتون که تموم شد یه ندا بده که بیام، الان نمیام وسط حرفاتون، اونور نشستم دارم پفک میخورم، جاتون خالی.
مینویسم: باشه، ولی بعدا به کمکت نیاز دارم.
دلسوزانه میپرسم: الان حالش چطوره؟
- مامانش میگفت دکتر گفته خیلی وقت بوده سرطان داشته و نفهمیدن، برای همین شاید الان نشه کاری براش کرد... شب اربعین بود... همه جا عزاداری بود... منم حسابی به امام حسین(ع) توپیدم که چرا این بلا سرم اومد؟ مگه چه بدی بهش کرده بودم؟
- از اون موقع خبری از یکتا داری؟
دیوانهوار سرش را تکان میدهد: نه... میدونم نباید تنهاش بذارم ولی طاقت دیدنش روی تختو نداشتم، میترسم فکر کنه ولش کردم.
نمیدانم چه بگویم؟ باید بگویم یکتا را تنها نگذارد یا بیخیال یک رابطه نادرست شود؟ این وسط احساس یکتا هم له میشود، حتی بیشتر از نیما؛ این خیلی ظالمانه است، از طرفی هم ادامه رابطهاشان شاید خیلی درست نباشد.
نیما دوباره مستقیم به چشمانم نگاه میکند، گرچه اینبار چشمانش پر از خشم است: چرا خدا اینکارو باهام کرد؟ منکه نماز میخوندم، اهل کثافت کاری نبودم... من خدا رو دوست داشتم... یکتا هم خدا رو دوست داشت... تیپمون اینجوریه ولی کافر که نیستیم! اما خدا انگار فقط بعضیا رو دوست داره، همونا که دائم میرن مسجد و میان، زیر چادر و ریششون هر غلطی دلشون بخواد میکنن... از زندگی سیر شدم، از همه چی... از خدا، دنیا، بهشت، جهنم... همه چیزمو ازم گرفت... یکتا عشقمه، ولی داره آب میشه! اگه ولم کرده بود اینطوری داغون نمیشدم... فقط میخوام تو که بچه مسجدی هستی بری از خدا بپرسی چرا اینجوری لهم کرد؟ هم منو، هم یکتا رو.
صدایش بالا و بالاتر میرود؛ طوری که نزدیک است توجهها را جلب کند؛ بلد نیستم چطور آرامش کنم، دلجویانه میگویم: آروم باش نیما... درست میشه، آروم باش تا فکر کنیم ببینیم چکار میتونیم بکنیم.
ناگاه از کوره در میرود و با صدایی نسبتا بلند میغرد: چطور آروم باشم؟ زندگیم داره نابود میشه... من بدون یکتا نمیتونم.
هول برم میدارد، دو سه نفر برمیگردند که نگاهمان کنند، شانههای نیما را میگیرم: باشه! آروم!
ماندهام چه کنم که حامد مثل فرشته نجات سر میرسد و آرام میپرسد: ببخشید آقا نیما، چیزی شده؟
نیما سرش را بالا میآورد و با چشمان خون گرفته حامد را نگاه میکند؛ خشمی که در چشمانش نشسته، با دیدن لبخند و نگاه مهربان حامد جای خود را به التماس و استمداد میدهد، حامد اجازه میگیرد و کنار نیما مینشیند: ناسلامتی منم داداشتمــا... مطمئنی کمکی ازم نمیاد؟
نیما همچنان نگاه میکند، برایش سخت است حامد را به عنوان برادر بپذیرد.
ادامه دارد...
#داستان_شب
🍁〰🍂
@Alachiigh
مسابقه 📣📣 مسابقه
♦️ویژه همراهان آلاچیق
👈از موضوعات امروز کانال دیدن فرمایید
و جایزه نقدی برنده شوید😍
💐💐به سه نفر از عزیزانی که به پرسشهای امروز ،از موضوعات بارگزاری شده در کانال پاسخ صحیح بدهد
جایزه نقدی اهداء میگردد 💐💐
👈قابل توجه بزرگواران.. 👇👇
1〰فقط مطالب امروز کانال
2〰منتخبین فقط از اعضای کانال میباشند
https://eitaa.com/Alachiigh
💫💫👇👇💫💫
سوال اول:
اشاره این جمله رهبر فرزانه انقلاب (( اینَ عمّار )) به چه کسانی است؟
سوال دوم:
معیار بسیج از منظر آیت الله خامنه ای چیست ؟
( با توضیحات)
سوال سوم:
یکی از کار ویژه های اصلیِ بسیج را بنویسید.
💫💫👆👆💫💫
👈مهلت ارسال تا جمعه 5 آذر ماه
لطفا پاسخهای خودرا به آیدی زیر👇
ارسال کنید
@nilofarane56
🍁〰🍂
@Alachiigh
#کلام_نور
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ*
⭐️صفحه ۲۶۳ مصحف شریف
✨همراه تدبر و چند نکته
⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏
🍁〰🍂
@Alachiigh
🌹شهید عباس اکبری🌹
ماشینش رو دزیدند. دنبالشُ نگرفت. می خندید و میگفت "هرکس برده ، خودش هم برمیگردانه."
بعد پانزده روز وقتی دوباره آمد مرخصی، هنوز به کلانتری خبر نداده بود؛ اما با دسته گل و شیرینی آمد خونه. ماشینش را برگردانده بودند همان جایی که پارک کرده بود.
یک دانشجوی مهندسی ماشین را برده بود شیراز تا عروسش را بیارود قم. نامه عذرخواهی نوشته بود و از صاحب ماشین تشکر کرده بود. یک پاکت پول هم گذاشته بود کنار نامه.
⭐️شادی روح پاک همه شهدا فاتحه و صلوات
#به_یاد_شهدا
🍁〰🍂
@Alachiigh
این یک پست تبلیغی هست!!👆🏻😳
امر به معروف(حجاب) توسط دختر شهید
«حسین محرابی» 🌸🍃
هر کسی که میتونه تو شهر خودش از این کار ها بکنه☺️
ببینید و یاد بگیرید😉
🍁〰🍂
@Alachiigh
✅ آقای رئیسی مصمم است که مشکلات مردم را حل کند و البته شبانه روز هم تلاش میکند اما اینکه جریان هایی که هشت سال مشکلشان ربنای شجریان و کنسرت و رفتن خانم ها به استادیوم بود، یکدفعه یاد مشکلات معیشتی و افزایش حقوق و حق آبه بیفتند، کمی عجیب اما خیلی "آشنا" است.
🔮کانال مرجع گفتمان
#دکتر_رئیسی
#دولت_انقلابی
@goftemansazan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ماجرای این روزهای اصفهان و زاینده رود چیست؟! چرا در اصفهان برنج کاشته میشود؟؟؟
🔹بحران آب در ایران علاوه بر کمبود آب، به دلیل ضعف در مدیریت آب نیز هست.
بیداری ملت
🍁〰🍂
@Alachiigh
🔴 فرق بسیجی با بقیه!.... 👌👌🙏🙏
✍️ Muhammad
✅هفته بسیج بر بسیجیان واقعی مبارک باد
🍁〰🍂
@Alachiigh