eitaa logo
علویات
8.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم کفن کنید مرا رو به قبله‌ی حرم‌اش... ارتباط با ادمین @Admin_74
مشاهده در ایتا
دانلود
روایتی از ۱۷ شهریور ماه صبح روز هفدهم، رفتم دنبال ابراهیم و با موتور رفتیم به جلسه مذهبی اطراف میدان ژاله (شهدا )   جلسه که تمام شد سر و صداهای زیادی از بیرون می‌اومد. نیمه‌های شب حکومت نظامی اعلام شده بود و بسیاری از مردم خبر نداشتن . سربازان و ماموران زیادی در اطراف میدان مستقر بودند. جمعیت زیادی هم به سمت میدان در حرکت بود . مامورها مرتب از بلندگوها اعلام می‌کردن که: متفرق شوید ابراهیم سریع از جلسه خارج شد. بلافاصله برگشت و گفت:”امیر! بیا ببین چه خبره !؟ آمدم بیرون، تا چشم کار می‌کرد از همه طرف جمعیت به سمت میدان می‌آمد. شعارها از درود بر خمینی به سمت شاه رفته بود و فریاد مرگ بر شاه طنین انداز شده بود. جمعیت به سمت میدان هجوم می‌آورد. بعضی‌ها می‌گفتند: ساواکی‌ها از چهار طرف میدان رو محاصره کردند و…. لحظاتی بعد اتفاقی افتاد که کمتر کسی باور می‌کرد. از همه طرف صدای تیراندازی می‌آمد. حتی از هلی‌کوپتری که در آسمان بود و دورتر از میدان قرار داشت. سریع رفتم موتور رو آوردم. از یک کوچه راه خروجی پیدا کرده بودم . مأموری در آنجا نبود. ابراهیم سریع یکی از مجروح‌ها را آورد. با هم رفتیم سمت بیمارستان سوم شعبان و سریع برگشتیم. تا نزدیک ظهر حدود هشت بار رفتیم بیمارستان و مجروح‌ها را می‌رساندیم و بر می‌گشتیم .تقریباً تمام بدن ابراهیم غرق خون شده بود. یکی از مجروح‌ها نزدیک پمپ بنزین افتاده بود و مأمورها هم از دور نگاه می‌کردن. هیچ کس جرأت نداشت مجروح را بردارد. ابراهیم می‌خواست به سمت آن مجروح حرکت کند که جلویش را گرفتم و گفتم: “اونا این مجروح رو تله کردن تا هر کسی رفت به سمت اون با تیر بزننش”.  ابراهیم نگاهی به من کرد و گفت: “امیر اگه داداش خودت هم بود همین رو می‌گفتی؟! نمی‌دونستم چی بگم فقط گفتم: “خیلی مواظب باش”. صدای تیراندازی کمتر شده بود و مأمورها هم کمی عقب‌تر رفته بودند.  ابراهیم خیلی سریع به حالت سینه خیز رفت توی خیابان و خوابید کنار آن مجروح، بعد هم دست مجروح رو گرفت و اون پسر رو انداخت روی کمرش و به حالت سینه خیز برگشت. ابراهیم شجاعت عجیبی از خودش نشان داد . بعد هم آن مجروح رو به همراه یک نفر دیگر سوار موتور من کرد و حرکت کردم. در راه برگشت مأمورها کوچه رو بسته بودن و حکومت نظامی شدیدتر شده بود. من هم دیگه ابراهیم رو ندیدم.  هر جوری بود رسیدم خونه . عصر هم رفتم درب منزل ابراهیم، مادرش خیلی ناراحت بود، هنوز خبری از او نبود. آخر شب خبر دادند ابراهیم اومده خونه، خیلی خوشحال شدم. از اینکه تونسته بود از دست مأمورها فرار بکنه خیلی خوشحال شدم. روز بعد رفتیم بهشت زهرا و توی مراسم تشییع و تدفین شهدا کمک کردیم. ✍️ کتاب صفحه۵۳
🔴هفده شهریور «یوم الله» و روز قیام خونین هفدهم شهریور ۱۳۵۷ و کشتار وسیع و کم سابقه مردم ایران به دست رژیم سفاک پهلوی و عوامل رژیم آمریکا تسلیت باد.🇮🇷 🌷هدیه به ارواح طیبه شهدای مظلوم و سرافراز این قیام صلوات.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما دیگه رفتیم اگه دیدی سال بعد اربعین نبودیم تو به ما سر بزن :))) خداحافظ کربلا…
از بزرگی پرسیدند: ‌‌‌‌‌‌‌زندگی چند بخش است گفت:دو بخش است: کودکی،پیری گفتند:پس جوانی چه می‌شود گفت:فدای حسین(:🫀
گرفته از مطبت نوبت شفا، شاعر مپیچ غیرِ حرم نسخهـ ی گداها را 💔
از کربلا کہ برگرد؎؛ می‌فهمی فراقِ بهشت با حضرتِ‌آدم چہ کرد💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
± داستان سلام کردن یک چوپان سنی مذهب به امام حسین علیه السلام حجت‌الا‌سلام 🎙
Molana Hossein_۲۰۲۳_۰۹_۱۰_۰۰_۰۸_۱۲_۱۶۷.mp3
3.5M
قبل از اینکه از درِ تکیه بیام تو گریه‌مو دیدی ....!(:💔🚶🏻‍♂ کربلایی‌محمد🎙
علویات
#سلام‌یاجداھ تو اون همہ "سلام یا اباعبدالله" منتظرم یکی بگہ سـلام یا جداه  ایـن ســــــلام امـــــام
سلام بزرگوار🌿 پاسخش واضحه از دوستان عزیزم میخام پاسخ این دوستمونو تو ناشناس ارسال کنند. (منتظرم) باتشکر
± نماد روی قبر حضرت نرجس ع، مادر منجی عالم بشریت امام عصر عجل‌الله‌ تعالی‌فرجه‌الشریف 🌱
سید بحرالعلوم به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در بین راه راجع به این مسأله که گریه ی بر امام حسین علیه السلام گناهان را می آمرزد فکر می کرد. همان وقت متوجه شد که شخص عربی سوار بر اسب به او رسید و سلام کرد ، بعد پرسید:«جناب سید درباره ی چه چیز به فکر فرو رفته ای؟ و در چه اندیشه ای؟ اگر مساله علمی است بفرمائید شاید من هم اهل باشم؟» سید بحرالعلوم عرض کرد:«در این باره فکر می کنم که چطور می شود خدای تعالی این همه ثواب به زائرین و گریه کنندگان حضرت سیدالشهداء علیه السلام می دهد؛ مثلاً در هر قدمی که در راه زیارت بر می دارند ثواب یک حج و یک عمره در نامه ی عمل شان می نویسند و برای یک قطره ی اشک، تمام صغیره و کبیره شان آمرزیده می شود؟» آن سوار فرمود:«تعجب نکن! من برای شما مثالی می آورم تا مشکل حل شود. سلطانی به همراه درباریان خود به شکار می رفت در شکارگاه از لشکریان دور شد و به سختی فوق العاده ای افتاد و بسیار گرسنه شد. خیمه ای را دید، وارد آن خیمه شد در آن سیاه چادر، پیرزنی را با پسرش دید آنها در گوشه ی خیمه بز شیردهی داشتند و از راه مصرف این بز زندگی خود را می گذراندند. وقتی سلطان وارد شد او را نشناختند ولی به خاطر پذیرایی از مهمان، آن بز را سر بریدند و کباب کردند چون چیز دیگری برای پذیرایی نداشتند. سلطان شب را همانجا خوابید و روز بعد از ایشان جدا شد و هرطوری بود خودش را به درباریان رساند و جریان را برای اطرافیان نقل کرد، در نهایت از ایشان سوال کرد ، اگر من بخواهم پاداش میهمان نوازی پیرزن و فرزندش را داده باشم چه عملی باید انجام بدهم؟ یکی از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهید. دیگری که از وزراء بود گفت: صد گوسفند و صد اشرفی بدهید. یکی دیگر گفت: فلان مزرعه را به ایشان بدهید. گفت: هرچه بدهم کم است؛ زیرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل کرده ام ، چون آنها هر چه را که داشتند به من دادند من هم باید هرچه دارم به ایشان بدهم تا سر به سر شود.» بعد سوار عرب به سیّد فرمود: « حالا جناب بحرالعلوم ،حضرت سیدالشهداء علیه السلام هرچه از مال و منال و اهل و عیال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پیکر داشت همه را در راه داد، پس اگر خداوند به زائرین و گریه کنندگان آن حضرت این همه اجر و ثواب بدهد نباید تعجب کرد، چون خدا که خدایی اش را نمی تواند به علیه السلام بدهد پس هرکاری که می تواند آن را انجام می دهد ؛ یعنی با صرف نظر از مقامات عالی خود علیه السلام ، به زوّار و گریه کنندگان آن حضرت هم درجاتی عنایت می کند، در عین حال اینها را جزای کامل برای فداکاری آن حضرت نمی داند.» وقتی شخص عرب این مطالب را فرمود از نظر سید بحرالعلوم غیب شد. منبع:ملاقات با السلام در
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان پیرمرد و حرم امام حسین ع جان ها به فدات یا اباعبدالله…♥️
این عکس را ببینید؛ حاضرین در جلسه با وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی علی‌اصغر رمضانپور (مدیر اینترنشنال) علیرضا نوری‌زاده (ایران فردا) فواد پاشایی (حزب مشروطه) پانته‌آ مدیری (مجری برنامه) ژیار‌گل (بی‌بی‌سی فارسی) آرش سیگار‌چی (صدای امریکا) نازنین انصغاری (کیهان لندن) عرفان فرد امین دهنوی وحید بهشتی بنظرتون برای چی دورهم جمع شدن؟ بله برای سالگرد مهسا امینی... حالا ما حکومتی هستیم یا اینا؟ بودجه‌بگیران رژیم اسرائیل
بارگناه_۲۰۲۳_۰۹_۱۰_۱۴_۰۹_۵۶_۴۴۰.mp3
5.24M
گرچه آهی در بساطم نیست آه آورده‌ام....!(:💔🚶🏻‍♂ حاج‌محمود🎙 🖤✨
علویات
سلام بزرگوار🌿 پاسخش واضحه از دوستان عزیزم میخام پاسخ این دوستمونو تو ناشناس ارسال کنند. (منتظرم) بات
. تا الان تو قسمت ناشناس، کسی پاسخی نداده، اشکال نداره. پاسخ:⇩⇩‌ کعبه، قبلهٔ تمام‌مسلمانان‌جهانه و همهٔ مسلمانان بسمت این قبله به نماز و راز و نیاز با خدای متعال مشغولند. و اما "قبلتی"؛ استفاده از این کلیدواژه در مداحیِ "سلام قبلتی"، از نوع استفاده از استعاره است. استعاره معمولا در معنای واقعی آن به کار نمی‌ره و معنای غیرواقعی و مجازی داره.  مثلا زمانیکه می‌گم : " گُلم از در وارد شد" یعنی فرزندم که شبیه گُلِه از در وارد شد. امام حسین ع که سیدوسالار شهیدانه، قبلهٔ منه، قبلهٔ آمال و آرزوهای منه ، و این معنیش این نیست که به ایشان سجده می‌کنم، بلکه به ایشان اقتدا میکنم و به ایشان عشق می‌ورزم.♥️_ امیدوارم که حقِ مطلب رو ادا کرده باشم و همچنین امیدوارم که سوالتون مغرضانه نبوده باشه. سلام قبلتی سلام یکی وقف تو میشه با همه سرمایه یکی برا زائرات جلو آفتاب می ایسته میشه نذر سایه
با چشمای خیسم_۲۰۲۳_۰۹_۱۰_۱۵_۱۷_۱۲_۶۲۳.mp3
5.88M
باچشمای‌ِخیسم‌نامه‌می‌نویسم..💔
نماهنگ قهرمان من_۲۰۲۳_۰۹_۱۰_۱۵_۳۳_۵۱_۲۰۳.mp3
3.3M
اباعبدالله‌ِمن‌ای‌دلخواه‌ِمن قرصِ‌ماهِ‌من..♥️_
علویات
± نصف چایی روضه ...
👆 نصف چای روضه امام حسین ع آدم می‌سازد
دل اگر نذر حســــین است خریدن دارد🥀 اشك اگر مال حســــین است كه ریختن دارد همه‌ٔ عالـم و آدم به فدایت ارباب غم ارباب به دلها چه كشیدن دارد💔😭
خوشم با حُبِّ حیدر قَد کشیدمـ دلــم را از همـهـ عــالــم بـریـدمـ 🌿