هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم رب العشق...
ماجرا - قسمت هشتم*
این بخش ماجرای ما ستارهدار شد...
به حضور زنی که تماما حسین است...
حسین است و دیگر هیچ.
داستانش را بارها گریسته بودم.
بینظیر است.
باورم نمیشد از نزدیک دیدمش.
حالا اوست و چای تازهدم همیشگیاش
دم ورودی حرم سامرا.
سماوری که بهبزم حسین میجوشد
غبار رحمت آن جرم خلق میپوشد
#حرم
#سامرا
#امام_زمان
@Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از مجتبی خرسندی
فالله خیر حافظا
ماجرا - قسمت یازدهم
وداع.
بگذار در سلام خداحافظی کنم
در اول کلام..، خداحافظی کنم
همیشه سختترین بخش هر برنامه جذابی وداع است. جایی که باید با خاطراتی خداحافظی کنی که نمیدانی آیا بازهم توفیق درکشان را خواهی داشت...
دوشب مهمان بودیم؛ در خانهی امام و سر سفرهی امام. و تنها نکتهای که این وداع تلخ را مثل دهینهای نجف شیرین میکند، این است که راهی مقصد دیگری هستیم از همین خاندان...
#سامرا
#حرم
#التماس_دعا
@Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم رب العشق
ماجرا - قسمت دوم
نمیدانم بخندم یا گریه کنم...
بلاتکلیفی همینش خوب است. حالت دست خودت نیست. بد و خوب را نمیفهمی. فقط همین را میدانی که هرچه هست خودت هستی.
خود خود خودت.
میروی و به هیچچیز فکر نمیکنی.
به هیچچیز؛
سرما
جاده
سردرد
بود و نبود
هست و نیست
فقط و فقط میروی تا برسی.
در راه وصال در به در بودم
با جادهوبرف همسفر بودم
#حرم
#کربلا
#التماس_دعا
@Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم رب الخائفین
ماجرا - قسمت چهارم
با اجازه شاعرش
علیاصغر جان شیری؛
از مرز رد شدیم (بدون) مصیبتی...😭
معجزه؟
کدام معجزه میتواند تو را از مرزهای محدودیت و ممنوعیت رد کند؟
الّا عشق...
و حسین عشق است.
الحمدلله رب العالمین.
#کربلا
#حرم
#التماس_دعا
@Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم رب العشق...
ماجرا - قسمت هشتم*
این بخش ماجرای ما ستارهدار شد...
به حضور زنی که تماما حسین است...
حسین است و دیگر هیچ.
داستانش را بارها گریسته بودم.
بینظیر است.
باورم نمیشد از نزدیک دیدمش.
حالا اوست و چای تازهدم همیشگیاش
دم ورودی حرم سامرا.
سماوری که بهبزم حسین میجوشد
غبار رحمت آن جرم خلق میپوشد
#حرم
#سامرا
#امام_زمان
@Mojtaba_khorsandi