#با_کاروان_شهدا 🌹✨ 🌱 خودش که هیچ چیزی نمی‌گفت، اما پلک‌های خسته و چشم‌های سرخش همه چیز رو روایت می‌کرد... خواب یکی دوساعته‌اش یا توی ماشین بود، یا توی هواپیما... 😴 #حاج_قاسم ❤️ #مبارزه_با_راحت_طلبی #تنهامسیراستان‌البرز http://eitaa.com/joinchat/2470248480C56f9ea6846

#با_کاروان_شهدا 🌹✨ همسر شهید: 🌷شب عید نوروز بود و هنوز کلی کار در خانه مانده بود. عصر بود که پویا از خانه بیرون رفت. 🌷 نمی دانستم کجا می رود اما خواستم زود برگردد. ساعت 12 شب به خانه برگشت. 🌷 بعد از شهادتش بود که فهمیدم آن شب بسته ها و اقلامی را بر در خانه ی مستمندان و فقرای شهر برده، تا آنان هم با دلی شاد سال جدید را آغاز کنند. #شهید_پویا_ایزدی🌷 #مبارزه_با_راحت_طلبی ╔ ✨✨ ══ 💥 ೋ•══╗ @AlborzTanhamasiri ╚══•ೋ💥 ══ ✨✨ ╝

#با_کاروان_شهدا 🌹✨ همسر شهید: 🌷شب عید نوروز بود و هنوز کلی کار در خانه مانده بود. عصر بود که پویا از خانه بیرون رفت. 🌷 نمی دانستم کجا می رود اما خواستم زود برگردد. ساعت 12 شب به خانه برگشت. 🌷 بعد از شهادتش بود که فهمیدم آن شب بسته ها و اقلامی را بر در خانه ی مستمندان و فقرای شهر برده، تا آنان هم با دلی شاد سال جدید را آغاز کنند. #شهید_پویا_ایزدی🌷 #مبارزه_با_راحت_طلبی ╔ ✨✨ ══ 💥 ೋ•══╗ @AlborzTanhamasiri ╚══•ೋ💥 ══ ✨✨ ╝