eitaa logo
🌠 تنها مسیری های البرز 🌠
1.5هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
79 فایل
✨ ﷽ ✨ 💠به تنها مسیر آرامش البرز خوش آمدید. 😊🌷 آیدی ادمین☺ @Sana1346
مشاهده در ایتا
دانلود
970301-Panahian-Ofogh-RamezanMaheOmidBarayeZohoor-06-128k.mp3
14.29M
🤲📿🤲📿 📌شرحی بر نکات کلیدی فایل صوتی ⬇️ 📌اولیای الهی بهتر می دانند که ما با چه ذکری شفا پیدا می کنیم 📌ما با اذکار الهی متواضع می شویم؛تکبر ما ذایل می شود؛فروتن می شویم 📌کسی که متکبر باشد از سخن گفتن در رابطه با خدا لذت نمی برد 📌بندگان متواضع از سخن گفتن در رابطه با خدا لذت می بزند 📌اولیای الهی به زیبایی؛ از عظمت پروردگار در ادعیه یاد می کنند 📌در نماز با الفاظ و رفتار عظمت خداوند را نشان می دهیم 📌فلسفه نماز اینه که تکبر از قلب انسان خارج شود 📌با خواندن دعای افتتاح؛در مقابل گفتن عظمت خداوند؛ ما را به فروتنی می کشاند 📌با فروتنی می توانیم برای امام زمان دعا کنیم 📌امام صادق(ع):ولایت ما همان استمرار ولایت الله است 📌کسی که با نماز فروتن نشود،نمی تواند تمنای ظهور کند. 🌐 http://eitaa.com/joinchat/2470248480C56f9ea6846‌
آخر این مسیر چی میشه و چه سختی هایی در انتظارشه! این‌روال ادامه پیدا کرد طوری که دیگه عادی شده بود، ما شبها تا آخر شب با هم کار میکردیم و به همبن خاطر محمد صبح ها دیر می رفت سرکار، بعد از رفتنش هم باز من مشغول کار میشدم تا بیاد. دیگه صبحانمون رو، نهار میخوردیم و نهارمون رو که اگر بود شام و اگر هم نبود حاضری ! با کمک های من کم کم آقا محمد تصمیم گرفت مجید آقا را بیرون کنه و اینکار رو کرد! من که دیگه حسابی خوشحال بودم چون عملا دیگه خودمون بودیم و زندگی خودمون آقا محمدم راضی بود چون هم کارش پیش می رفت هم من رو راضی می دید.... اما نکته ای که نه من و نه محمد بهش توجه نداشتیم این بود که خوب من هم مثل همه ی خانمها با توجه به کارهای خونه هر روز همونقدر انرژی نداشتم که بخوام یه مقدار مشخص از وسایل کار رو آماده کنم در نتیجه یه روزهایی بیشتر و یه روزهایی کمتر از حد معمول می تونستم کمک بدم و نتیجه ی این اتفاق اولین جایی که خودش رو نشون داد توی وضع زندگی و خرید های اولیمون بود که به مشکل خورد! خوب چون من خودم رو یه بخشی از کار میدیم اصلا غر نمیزدم و مدام به آقا محمد می گفتم:حل میشه! با هم این وضع رو درستش میکنیم! بعد هم سعی کردیم تلاشمون رو بیشتر کنیم و اینکار رو کردیم، خیلی خوب پیش رفتیم... ولی برای من فاجعه اش خیلی زود دیده شد از شدت کار و درست غذا نخوردن و نخوابیدن ضعف بدنی چنان بهم غالب شد که دیگه کارهای معمولی و روزانه ام رو هم به سختی می تونستم انجام بدم و این ایست ناگهانی من از کار، ضربه بدی بهمون زد! محمد توی اون مدت فشار زیادی رو تحمل کرد چون دست تنها بود و دیگه مجید آقایی نبود که بخواد کمکش کنه! عملا جور دو تامون رو می کشید و به همین خاطر خیلی خسته بود و حوصله ی هیچی رو نداشت ! واین طبیعی بود چون که تا یه حدی تلاش کردن نتیجه می ده، بیش از اون دیگه هر چی هم فقط تلاش کنی به تنهایی اتفاق بزرگی نمی افته و فقط داری خودت رو خسته می کنی.... اون روزها با خودم می گفتم: اومدم ابروش رو درست کنم زدم چشمش رو هم داغون کردم ! ولی نا امید نشدم و با یه فکر دیگه که به حساب خودم، هم خیلی راحت بود ،هم بی دردسر این به اصطلاح قطار زندگیمون رو که روی ریل درب و داغون اقتصادی، به بدبختی حرکت می‌کرد رو به سمت دره ی نابودی هدایت کردم!!!! یه روز که محمد توی خونه بود وسخت مشغول کار رفتم کنارش، من هم مشغول شدم و بعد هم آروم، آروم فکرِ مثلا حرفه ای رو مطرح کردم و گفتم: محمد جان چرا ما باید این کار سخت رو انجام بدیم در حالی که این همه کار هست که میشه انجام داد و به همین درآمد رسید ولی این همه سختی ندارن! محمد برای لحظاتی دست از کار کشید ونگاهی بهم کرد و به شوخی گفت: خانم کار فرماااا اگر خسته ای چرا دبه می کنی، کار رو می بری زیر سوال! برو توی اتاق استراحت کن سر حال شدی بیا بالا سر شاگردت!!!! لبخندی زدم و گفتم: خوب اگه من کارفرما هستم پس گوش کن که چی میگم باشه! بعد ادامه دادم: جدی میگم محمد! خودت که این چند وقت وضعیت من رو دیدی، تو هم که دست تنها شدی خوب چرا یه کاری رو شروع نکنیم که هم دردسرش کمتر باشه، هم منم بتونم کمکت کنم! محمد که همینطور سخت مشغول کار بود گفت: خانم یه جوری میگی انگار کلی کار ریخته! کی بدش میاد کار راحت انجام بده و پول خوب در بیاره؟! کو....؟ کجا...؟ بگو من اگر انجامش ندادم! ادامه دارد..... نویسنده: با این ستاره ها راه گم نمیشود 👇 https://eitaa.com/joinchat/1802108966Ce26d79d286
6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به جوانان ما القا شده که همه چیز غرب خوبه...!!!!! ادامه دارد.... •┈••✾🍃🌼🌺🌼🍃✾••┈• 🔰 کانال مجمع ادوار خواهران بسیج دانشجویی دانشگاه شهید‌ چمران‌ اهواز ✔️ ایتا👇🏻: https://eitaa.com/advaredaneshgah_chamran