❖﷽❖
#حدیث_مهدوی
شيعه با اين ذهنيت - که مقام امامت به سن و سال خاصي مربوط نيست - درباره امام هادي عليه السلام چندان ترديدي به خود راه نداد؛ به ويژه آنکه حاکمان جور زمان، هر چه تلاش کردند تا مسأله امامت را با مناظرات ساختگي دانشمندان بزرگ با اين امامان خردسال خدشه دار کنند، شکست خوردند.
اما اين وضع درباره آخرين پيشواي شيعيان به کلي متفاوت شد؛ چرا که او هم در سن و سال کمتر از ديگر امامان به امامت رسيد و هم به خاطر مصالحي ولادت آن حضرت مخفيانه صورت پذيرفت.
اين مسأله برخي از شيعيان را دچار ترديدهايي نمود و کار امام حسن عسکري عليه السلام را مشکل ساخت؛ اگرچه امامان پيشين تا حدودي زمينه را مساعد کرده و شيعه را براي درک چنان روزي آماده ساخته بودند.
🔖امام باقرعليه السلام فرموده است: «صَاحِبُ هَذا الاَمْرِ اَصْغَرُنا سِنّاً وَاَخْمَلُنا شَخْصاً»؛ «صاحب اين امر کم سن و سالترين و گمنامترين ما است». [1] .
🔖اسماعيل بن بزيع گويد: از حضرت ابي جعفرعليه السلام راجع به امامت پرسيدم و گفتم: آيا ممکن است امام از هفت سال کمتر داشته باشد؟ فرمود: «نَعَمْ وَاَقَلَّ مِنْ خَمْسِ سِنين»؛ «آري، کمتر از پنج سال هم ميشود». [2] .
البته معرفي حضرت مهدي عليه السلام با ديگر امامان، اين تفاوت را داشت که خواست الهي بر پنهان زيستن آن حضرت تعلق گرفته بود؛ بنابراين تنها افرادي خاصّ از ولادت او با خبر بودند.
🔖ضوء بن علي از مردي از اهل فارس نقل ميکند: به سامرا آمدم و ملازم در خانه امام حسن عسکري عليه السلام شدم. حضرت مرا طلبيد، من وارد شدم و سلام کردم، فرمود: براي چه آمده اي؟ عرض کردم: براي اشتياقي که به خدمت شما داشتم. فرمود: پس دربان ما باش. من همراهِ خادمان در خانه آن حضرت بودم. گاهي ميرفتم هر چه احتياج داشتند از بازار ميخريدم و زماني که مردان در خانه بودند، بدون اجازه وارد ميشدم. روزي بر حضرت وارد شدم و او در اتاق مردان بود.
ناگهان در اتاق حرکت و صدايي شنيدم، سپس با فرياد به من فرمود: بايست، حرکت مکن! من جرأت در آمدن و بيرون رفتن را نداشتم. سپس کنيزکي - که چيز سر پوشيدهاي همراه داشت - از نزد من گذشت. آنگاه مرا صدا زد که: در آي! من وارد شدم و کنيز را هم صدا زد. کنيز نزد آن حضرت بازگشت، او به کنيز فرمود: روپوش از آنچه همراه داري بردار؛ کنيز از روي کودکي سفيد و نيکو روي پرده برداشت ، سپس فرمود: اين است صاحب شما و به کنيز امر فرمود که او را ببرد. سپس من آن کودک را نديدم تا امام حسن عليه السلام وفات کرد». [3] .
با توجه به روايات ياد شده و تولّد آن حضرت در سال 255 ق و شهادت امام عسکري در سال 260 ق، آن حضرت در سن پنج سالگي به امامت رسيد.
📘[1] الغيبة، ص 184؛ دلائل الامامة، ص 258.
📙[2] الکافي، ج 1، ص 384، ح 5.
📕[3] الکافي، ج 1، ص 329 و 120، ح 6.
کانال الدولة الزهرائیة (عج) در تلگرام
@Aldolatahalzahraeyah
کانال الدولة الزهرائیة (عج) در ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84
37.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ظهور
#اخبار_عصر_غیبت
امریکا از گناهانت توبه کن
مردم امریکا به دنبال مسیح
دنیا شما را میخواند😢 یابن الحَسَن
برای اشنا شدن به مطالب مهدویت به کانال الدوله الزهرائیه بپیوندیم
@Aldolatahalzahraeyah
❖﷽❖
#شرح_قرانی_دعای_ندبه
🔰فراز نهم
وَ كل شَرَعْتَ لَهُ شَرِيعَةً،
وَ نَهَجْتَ له مِنْهَاجاً
وَ تَخَيَّرْتَ لَهُ أَوْصِيَاءَ،
مُسْتَحْفِظاً بَعْدَ مُسْتَحْفِظٍ،
مِنْ مُدَّةٍ إِلَى مُدَّةٍ؛
و براى همه آنان شريعت مقرّر كردى
و راه را روشن و واضح ساختى
و جانشينانى براى انبيا اختيار كردى
تا هر كدام براى زمانى يكى پس از ديگرى نگهبان باشد.
🌺🕊🌺
اين فراز از دعاى ندبه نيز به برخى ديگر از آيات قرآنى اشاره دارد. براى نمونه در آيه ٤٨ سوره مائده مىفرمايد:
✨ لِكُلٍّ جَعَلْنا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً؛
ما براى هر يك از شما آيين و طريقهى روشنى قرار داديم.
در اينباره نكاتى قابل طرح است:
📝نكتهها
💠١. «شِرْعَةً»، راهى است كه به نهر آب منتهى شود.
«منهاج»، راه روشن است.
ابنعباس مىگويد: «شِرْعَةً»، احكامى است كه در قرآن آمده،
و «منهاج» سنّت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است.
💠٢. اصول همه اديان يكى است؛
ولى «شرايع» آنها متعدّد است،
مانند دريايى كه نهرهاى ورودى به آن زياد است.
دين و شريعت، راهى است كه ما را به حيات واقعى و انسانى مىرساند،
ولى در هر زمان تنها يك شريعت پذيرفته است.
💠٣. يكى از ابزار آزمايش الهى، آمدن شريعت جديد است تا به اين وسيله روشن شود كه چه كسى ايمان مىآورد و چه كسى كفر و تعصّب مىورزد:
✨ «لِكُلٍّ جَعَلْنا مِنْكُمْ شِرْعَةً... لِيَبْلُوَكُمْ».
💠٤. انسان در طول تاريخ به راهنمايى انبيا نيازمند بوده است:
«لِكُلٍّ جَعَلْنا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً».
📚شرح قرآنی دعای ندبه
حجت الاسلام و المسلمين محسن قرائتى
کانال الدولة الزهرائیة (عج) در تلگرام
@Aldolatahalzahraeyah
کانال الدولة الزهرائیة (عج) در ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84
❖﷽❖
#شرح_قرانی_دعای_ندبه
🔰فراز دهم
إِقامَةً لِدِينِكَ،
وَ حُجَّةً عَلى عِبادِكَ،
وَ لِئَلّا يَزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ،
وَ يَغْلِبَ الْباطِلُ عَلى أَهْلِهِ،
وَ لا يَقُولَ أَحَدٌ لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولًا مُنْذِراً،
وَ أَقَمْتَ لَنا عَلَماً هادِياً،
فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى؛
وجود انبيا و اوصيا براى آن بود كه دينت بر پا باشد
و حجت بر بندگانت تمام شود و براى اينكه حق از جايگاهش منحرف نشود
و باطل بر اهل حق پيروز نگردد و احدى نگويد چه مىشد اگر براى ما پيامبرى بيم دهنده مىفرستادى و پرچم هدايت براى ما برپا مىنمودى تا بر اين اساس از آياتت پيروى مىكرديم، پيش از آنكه خوار و رسوا شويم.
🌺🕊🌺
اين فراز از دعاى ندبه به برخى از مهمترين فلسفه بعثت انبيا اشاره دارد و نكاتى را اين دعا گوشزد مىكند كه عبارتند از:
🔺١. اقامه دين خدا:
«إِقَامَةً لِدِينِكَ» وجود انبيا و حفاظت اوصيا براى بر پايى دين توست؛
🔺٢. حجت بر بندگان خدا:
«وَ حُجَّةً عَلَى عِبَادِكَ»؛
🔺٣. منحرف نشدن دين از جايگاهش:
«وَ لِئَلَّا يَزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ»؛
🔺٤. عدم غلبه باطل بر حق پرستان:
«وَ يَغْلِبَ الْبَاطِلُ عَلَى أَهْلِهِ»؛
🔺٥. عدم بهانه جويى:
«وَ لَا يَقُولَ أَحَدٌ لَوْ لَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا مُنْذِراً، فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى».
📝نكتهها
✨آيه رُسُلاً مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئَلاّ يَكُونَ لِلنّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ كانَ اللّهُ عَزِيزاً حَكِيماً؛
پيامبرانى (را فرستاديم) كه بشارتدهنده و بيمدهنده بودند، تا پس از پيامبران، برای مردم بر خدا حجّتى نباشد و خداوند همواره شكستناپذير و حكيم است.
❇️از آيات متناسب با اين فراز است و داراى نكاتى است:
🔷الف) اين آيه از كلّيات دعوت انبيا، شيوهى كار و هدف بعثت آنان سخن مىگويد.
🔶ب) عقل همچون وحى، حجّت الهى است؛ ولى از آنجاكه مدار ادراكاتش محدود است، به تنهايى كافى نيست و حجّت تمام نمىباشد. بنابراين، انبيا از دانستنىهاى غيبى، ملكوتى و اخروى كه دست عقل از آن كوتاه است، خبر مىدهند.
سؤال: آيا عقل، علم، مشورت و تربيت خانوادگى كافى نيست؟
اسلام و قرآن براى عقل مقام بالايى را در نظر مىگيرد؛ عقل را يك حجت درونى و وحى را يك حجت بيرونى مىداند:
🕯«إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ عليه السلام وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُول»
ولى همانطور كه ترازوى طلا فروش با تمام دقتى كه دارد، توانايى وزن كردن هرچيزى را ندارد، عقل و علم و تجربه نيز به دليل محدوديتهاى خود هميشه كارآيى ندارند.
براى مثال با عقل و تجربه و علم نه از گذشته بسيار دور و نه از آينده بسيار دور باخبريم و نه راهى براى فهم آنان داريم.
✨قرآن كريم مىفرمايد: وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ
و نمىفرمايد: و يعلمكم ما لا تعلمون.
✴️جمله ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ يعنى انبيا به شما چيزهايى مىآموزند كه امكان ندارد شما بدانيد و از دنياى غيب خبر نداريد.
ادامه مطلب👇👇
همچنين انسان از تمام آثار مثبت و منفى رفتار و كردار خود آگاه نيست و گاهى سالها و قرنها بايد بگذرد تا حقيقتى كشف شود.
در قرآن آيات بسيارى وجود دارد كه با گذشت زمان معناى آن كشف مىشود؛ آن زمانى كه قرآن كلمه «مشارق» و «مغارب» را به كار برد، هيچ كس از كروى بودن زمين و اينكه هر لحظه براى منطقهاى مشرق و براى منطقهاى مغرب است، خبر نداشت.
تمام خطاهايى كه از بشر سر مىزند، از افراد عاقل نيز سر زده و اين نشاندهنده آن است كه عقل به تنهايى كافى نيست.
هر كشورى دانشگاه، امكانات و تجربهى بيشترى دارد، ظالمتر است و اين نيز دليل آن است كه علم و تكنولوژى نيز به تنهايى كافى نيست.علم براى بشر رفاه و ايمان براى انسان صلاح مىآورد.
علم براى بشر ابزار مىسازد و ايمان براى ما استفاده از ابزار را بيان مىكند.
علم به ما مىگويد چه هستى و ايمان مىگويد چه بايد باشى.
علم به ما سرعت مىدهد، ايمان به ما هدف مىدهد.
🕊خلاصه آنكه فلسفه بعثت پيامبران، اتمام حجّت خدا بر مردم است تا نگويند: رهبر و راهنما نداشتيم و نمىدانستيم:
✨«لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ».
بگذريم كه انبيا از نظر صفات شخصى و جسمى، سوابق زندگى و موقعيت اجتماعى، سياسى و خانوادگى، و نيز از جهت داشتن معجزه، بيان صريح و برخوردارى از امدادهاى غيبى بايد در مرحلهاى باشند كه كسى نتواند در هيچ زمينه بهانهاى بر آنان بگيرد:
✨«لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ».
✅افزون بر اين، لازمه زندگى اجتماعى و سليقههاى گوناگون و غرايز مختلف ايجاد اختلاف است و كسى مىتواند اين اختلاف را حل كند كه خودش اسير آن غرايز و سليقهها نباشد؛ به همين دليل انسان به رهبر آسمانى نياز دارد:
✨«لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فيمَا اخْتَلَفُوا فيهِ؛ تا يك حكومت عدل برقرار كنند تا بين مردم در چيزهايى كه اختلاف دارند، حكم كنند».
و در نزاعها و كشمكشها، به طاغوت و قدرتهاى غير آسمانى مراجعه نكنند.
يكى ديگر از آيات مرتبط با اين فراز آيه ١٣٤ سوره طه است:
✨وَ لَوْ أَنّا أَهْلَكْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى؛
و اگر ما آنان را قبل از (آمدن پيامبر و نزول قرآن) با عذابى هلاك مىكرديم، مىگفتند: پروردگارا! چرا پيامبرى براى ما نفرستادى تا ما از آيات تو پيروى كنيم، پيش از آنكه ذليل و خوار شويم.
📚شرح قرآنی دعای ندبه
حجت الاسلام و المسلمين محسن قرائتى
کانال الدولة الزهرائیة (عج) در تلگرام
@Aldolatahalzahraeyah
کانال الدولة الزهرائیة (عج) در ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84
❖﷽❖
#حدیث_مهدوی
❇️امامت حضرت مهدي
از نگاه شيعه، خداوند متعال از طريق آخرين پيامبر خود، مقام امامت و ولايت را به جهت قابليتهاي ذاتي به افرادي خاصّ عطا فرموده و تنها از طرف ذات او است که امام بر جامعه نصب ميگردد. اين قابليت ذاتي ارتباطي به سن و سال ندارد.
آنچه در آغاز امامت حضرت مهدي عليه السلام بيش از همه چيز توجه ها را به خود جلب ميکند، رسيدن به اين مقام عظيم در سن پنج سالگي است. البته ايشان اوّلين شخصي نبود که در خردسالي به افتخار امامت نايل آمد و نه تنها اين گونه پيشوايي در بين ائمه عليهم السلام داراي سابقه بوده؛ بلکه در سلسله نبوّت نيز مواردي از آن وجود داشته است.
💠نبوت در کودکي
خداوند متعال پيامبراني را در کودکي به مقام نبوّت مفتخر ساخت:
🔅نبوت حضرت عيسي از ابتداي ولادت
🔅اعطاي کتاب و مقام نبوت به حضرت يحيي در کودکي
نبوت حضرت عيسي از ابتداي ولادت
خداوند در آيات نوراني خود در بخشي از داستان حضرت مسيح عليه السلام از زبان آن پيامبر الهي در جواب منکران چنين ميفرمايد: «قَالَ اِنّي عَبْدُاللّه آتَانِيَ الکِتابَ وَجَعَلَنِي نَبيّاً» «[کودک] گفت: من بنده خدا هستم، به من کتاب داده و مرا پيامبر قرار داده است.» [1] .
[1] مريم 19: 30.
💠اعطاي کتاب و مقام نبوت به حضرت يحيي در کودکي
خداوند در اين باره ميفرمايد: «يا يَحْيي خُذِالکِتابَ بِقُوَةٍ وَآتَيْناهُ الحُکْمَ صَبِيّاً» «اي يحيي! کتاب [خدا] را به جد و جهد بگير و [ما] از کودکي به وي حکم (نبوّت) داديم». [1] .
بنابراين همانگونه که خداوند متعال، مقام نبوّت را به کودک خردسالي عطا فرمود؛ مقام امامت را نيز ميتواند به انساني با تمام صفات لازم، در سن کودکي عطا فرمايد.
[1] مريم 19: 12.
🌠امامت در کودکي
قبل از حضرت مهدي عليه السلام دو امام (امام جوادعليه السلام و امام هادي عليه السلام) قبل از سن بلوغ به مقام امامت نايل آمدند و اين شايد خود به نوعي ايجاد آمادگي براي پذيرش امامت حضرت مهدي عليه السلام، در سن کودکي بوده است.
اولين امامي که در سن کودکي به امامت رسيد، نهمين پيشواي شيعيان بود و از آنجا که اين مسأله در دوران امامت بي سابقه بود، ابتدا مورد پرسش و ترديد عدهاي قرار گرفت؛ ولي کمکم با هدايتهاي امام رضاعليه السلام و بياناتي از خود آن حضرت، قلب شيعيان آرام گرفت.
📝معمربن خلاد گويد: «سَمِعْتُ الرِّضاعليه السلام وَ ذَکَرَ شَيئاً فَقالَ: ما حاجَتُکُمْ اِلي ذَلِکَ هَذَا اَبُوجَعفَرٍ قَدْ اَجْلَسْتُهُ مَجْلِسي وَصَيَّرْتُهُ مَکاني وَقالَ اِنّا اَهلُ بَيتٍ يَتَوارَثُ اَصاغِرُنا عَنْ اَکابِرِنا القُذَّةَ بالقُذَّةِ»؛
«از امام رضاعليه السلام شنيدم که مطلبي [راجع به امر امامت] بيان کرد و سپس فرمود: شما چه احتياجي به اين موضوع داريد؟ اين ابوجعفر است که او را به جاي خود نشانيده، و قائم مقام خود ساخته ام و فرمود: ما خانداني هستيم که خردسالانمان موبه مو از بزرگسالانمان ارث ميبرند». [1] .
روايت ياد شده بيانگر اين حقيقت است که مقام امامت، ربطي به کمي و يا زيادي سن ندارد.
📜صفوان بن يحيي گويد: «به امام رضاعليه السلام عرض کردم: پيش از آنکه خدا ابي جعفرعليه السلام را به شما ببخشد، درباره جانشينتان از شما ميپرسيديم و شما ميفرموديد؛ خدا به من پسري عنايت ميکند. اکنون او را به شما عنايت کرد و چشم ما را روشن نمود. اگر خداي ناخواسته براي شما پيش آمدي کند، به که بگرويم؟ حضرت با دست اشاره به ابيجعفر فرمود که در برابرش ايستاده بود، عرض کردم: قربانت گردم، اين پسر سه ساله است: فرمود: چه مانعي دارد عيسيعليه السلام سه ساله بود که به حجّت قيام کرد». [2] .
📝علي بن اسباط گويد: «امام محمد تقي عليه السلام را ديدم که به طرف من ميآمد، من نگاهم را به او تيز نموده و به سر و پايش نگاه ميکردم تا اندازه و قامتش را براي اهل شهر خود (شيعيان) وصف کنم. در آن ميان که من او را ورانداز ميکردم، حضرت نشست و فرمود: «اي علي! خدا حجّت درباره امامت را به مانند حجّت درباره نبوّت آورده و فرموده است: «حکم نبوّت را در کودکي به او داديم»، «و چون به رشد، رسيد»، «و به چهل سالگي رسيد»، پس روا است که به شخصي در کودکي حکم داده شود [چنان که به يحيي عليه السلام داده شد] و روا است که در چهل سالگي داده شود [چنان که به يوسف داده شد]». [3] .
📜محمدبن حسن عمّار گويد: «من دو سال نزد علي بن جعفر بن محمد (عموي امام رضاعليه السلام) بودم و هر خبري که او از برادرش موسي بن جعفرعليه السلام شنيده بود، مينوشتم. روزي در مدينه خدمتش نشسته بودم، ابوجعفر محمدبن عليالرضاعليه السلام در مسجد رسول خداصلي الله عليه وآله بر او وارد شد. علي بن جعفر برجست و بدون کفش و عبا، نزد او رفت و دستش را بوسيد و احترامش کرد؛ ابوجعفر به او فرمود: اي عمو! بنشين خدايت رحمت کند. او گفت: آقاي من! چگونه من بنشينم و شما ايستاده باشيد؟
چون علي بن جعفر به مسند خود برگشت، اصحابش او را سرزنش کرده و گفتند: شما عموي پدر او هستيد و با او اينگونه رفتار ميکنيد؟! او دست به ريش خود گرفت و گفت: خاموش باشيد! اگر خداي عزوجلّ اين ريش سفيد را سزاوار [امامت] ندانست و اين کودک را سزاوار دانست و به او چنان مقامي داد، من فضيلت او را انکار کنم؟ پناه به خدا از سخن شما! من بنده او هستم». [4] .
📚[1] الکافي، ج 1، ص 320، ح 2.
[2] همان، ج 1، باب الاشارة والنص علي ابن جعفرالثاني.
[3] الکافي، ج 1، ص 384، ح 7 و با اندکي تفاوت، الارشاد، ج 2، ص 292.
[4] الکافي، ج 2، ص 322، ح 12.
کانال الدولة الزهرائیة (عج) در تلگرام
@Aldolatahalzahraeyah
کانال الدولة الزهرائیة (عج) در ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84
❖﷽❖
#شرح_قرانی_دعای_ندبه
🔰فراز يازدهم
إِلى أَنْ إِنْتَهَيْتَ بِالأَمْرِ إِلى حَبِيبِكَ وَ نَجِيبِكَ، مُحَمَّدٍ صلي الله عليه و آله،
فَكانَ كَما انْتَجَبْتَهُ سَيِّدَ مَنْ خَلَقْتَهُ،
وَ صَفْوَةَ مَنِ اصْطَفَيْتَهُ،
وَ أَفْضَلَ مَنِ اجْتَبَيْتَهُ،
وَ أَكْرَمَ مَنِ اعْتَمَدْتَهُ،
قَدَّمْتَهُ عَلى أنْبِيائِكَ،
وَ بَعَثْتَهُ إِلى الثَّقَلَيْنِ مِنْ عِبادِكَ،
وَ أَوْطَأْتَهُ مَشارِقَكَ وَ مَغارِبَكَ؛
تا اينكه مقام رسالت و هدايت را به حبيب و برگزيدهات محمّد (درود خدا بر او خاندانش) رساندى،
پس همانگونه كه او را برگزيدى، سرور مخلوقاتت و برگزيده برگزيدگانت و برترين انتخاب شدگانت،
و گرامىترين معتمدانت بود،
او را بر پيامبرانت مقدم نمودى،
و بر جنّ و انس از بندگانت برانگيختى
و مشرقها و مغربهايت را زير پايش گذاردى.
🌺🕊🌺
پس در اين فراز از آخرين نبى و اشرف رسولان حضرت محمد مصطفى صلى الله عليه و آله سخن به ميان مىآيد و فضايل ايشان مطرح مىگردد.
📝نكتهها
🔶١. گاهى مىپرسند چرا ماجراى نبوّت با حضرت محمد صلى الله عليه و آله پايان يافت؟
پاسخ آن است: وقتى آب حوض را عوض مىكنند كه آلوده باشد. وقتى خيابان، منزل، لباس و ماشين را تعمير و اصلاح مىكنند كه ريزش، خرابى و پارگى داشته باشد.
🕯 زمانى به پيامبر جديد نياز مىشود كه در كتاب پيامبر پيشين تحريف و كتمان رخ داده باشد. وقتى حتى يك حرف از قرآن تغيير نيافته و مسألهاى هم بىپاسخ نمانده، ديگر به پيامبر جديد نيازى نخواهد بود، بر خلاف كتابهاى آسمانى پيشين كه نگاهى گذرا بر تورات و انجيل نشان مىدهد كه چقدر حرفهاى پوچ و خلاف عقل در آن وارد شده كه انسان حتى از خواندن آن شرم مىكند.
از سوى ديگر، گاهى يك نفر بىسواد قصد دارد به محل دورى برود، در اينجا چارهاى نيست جز اينكه كوچه به كوچه نشانى مقصد خود را بپرسد، امّا اگر فرد با سوادى بخواهد همين راه را طى كند، با استفاده از يك نقشه كلى از شهر و خيابانهاى آن، راه را انتخاب خواهد نمود. براى مردم قديم كه جامعه آنهارشد نكرده بود، آدرس كوچه به كوچه لازم است، ولى وقتى جامعه رشد كرد، با يك نقشه كلّى هم مىتوان راه را پيدا كرد و ديگر به حضور مستقيم راهنما (پيامبران) نيازى نيست.
البته وجود امامان معصوم و فقها براى حفظ و صيانت قوانين و رهنمودها لازم است. از سوى ديگر، پيامبران پيشين (جز افراد انگشت شمار) معمولًا كتاب نداشتهاند و بيشتر آنها دستورات پيامبران بزرگ را تبليغ مىكردند.
بنابراين با وجود امامان معصوم و اسلامشناسان با تقوا كه اين مسئوليت را بر عهده گرفتهاند، آمدن انبيا لزومى ندارد؛ زيرا ابلاغ دستورات دينى از علماى عادل نيز برمىآيد. به همين دليل نبايد از مسأله اجتهاد غافل شويم؛ زيرا فقيهان عادل با در دست داشتن قواعد كلى دين، همواره مىتوانند حكم خدا را از قرآن و حديث استخراج نمايند.
🔷٢. رسالت پيامبر اسلام حضرت محمّد صلى الله عليه و آله جهانى است و به زمان خاصى محدود نمىشود، بلكه به همه عصرها و همه نسلها تعلق دارد. قرآن بارها اين حقيقت را تذكّر مىدهد:
✨وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاّ كَافَّةً لِلنّاسِ؛
ما تو را جز براى تمامى انسانها نفرستاديم.
و نيز
✨قُلْ يا أَيُّهَا النّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعاً؛
اى پيامبر! بگو: اى مردم! من فرستاده خدا به سوى همه شما هستم.
🕊پيامبر نيز دراينباره فرموده است:
أنا رسول من ادركت حيا و من يولد بعدى؛
من پيامبر همه هستم، چه كسانى كه آنها را در زمان حيات خود درك كردهام و چه كسانى كه پس از من متولد خواهند شد.
افزون براين، نامههايى كه پيامبر به اطراف و اكناف عالم و براى سران كشورها مىفرستاد، دليلى ديگر بر جهانى بودن رسالت اوست. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله يك روز صبح ياران خود را احضار كرد و در سخنانى به آنان فرمود: «برخيزيد، پيك رسالت شويد و نداى توحيد را به گوش جهانيان برسانيد...».
سپس براى ابلاغ اين پيام سفيرانى را به ايران، روم، حبشه، مصر، يمامه، بحرين و اردن فرستاد.
📚شرح قرآنی دعای ندبه
حجت الاسلام و المسلمين محسن قرائتى
کانال الدولة الزهرائیة (عج) در تلگرام
@Aldolatahalzahraeyah
کانال الدولة الزهرائیة (عج) در ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84