✅ #سید_بحرالعلوم و سفر کربلای معلی
🔻مقام معظم رهبری آیت الله العظمی خامنهای:
🔹خاطرهی بحرالعلوم را عرض بکنیم که جالب است و نشاندهندهی روحیّه و فضای نجف در دوران بحرالعلوم است؛ یعنی دویست سال پیش. ایشان بعد از مرحوم آقای بهبهانی مرجع شدند؛ یعنی مرحوم بحرالعلوم مثل کاشفالغطا مورد قبول بقیّهی علمای بزرگ و شاگردان بزرگ مرحوم بهبهانی قرار گرفتند؛ و دیگران همه تسلیم شدند در مقابل ایشان و با طوع و رغبت ایشان را بهعنوان رئیس انتخاب کردند.
🔸مرحوم بحرالعلوم اوّلِ ریاستش یک سفر پیاده از نجف حرکت کرد به طرف کربلا. در یکی از منازل اوایل راه خسته شدند و نشستند؛ مرحوم بحرالعلوم گفت من ضعیفم و امشب از اینجا نمیتوانم حرکت کنم. بعضیها گفتند برویم؛ ایشان گفت نه، من میمانم؛ بعد این بیت را خواند:
از ضعف به هرجا که نشستیم وطن شد
وز گریه به هر سو که گذشتیم چمن شد
🔹 [این بیت از] طالب آملی [است]. شعرای عرب همراه ایشان بودند، به نظر من نکتهی خیلی جالبش اینجا است؛ اینکه حالا بحرالعلوم یک بیت شعر طالب آملی را بخواند، این خیلی عجیب نیست امّا اینکه ایشان در سفر زیارتی کربلا، از نجف تعدادی شاعر با خودش همراه کرده و میبرد، به نظر من مهم است؛ شعرای عرب گفتند که سیّدنا! شِنو معنی هذا البیت؟ اینکه شما خواندید، چه بود؟ ایشان برایشان شرح داد، معنا کرد برایشان که اینکه خواندم معنایش این است و گفت حالا شما بسازید، و شعرای عرب شروع کردند [نظیر] این بیت را ساختن.
🔸این قضیه را من به نظرم در کتاب مرحوم حرزالدّین دیده باشم؛ آنجا نقل میکند که فلان کس اینجوری گفت، فلان کس اینجوری گفت، خود بحرالعلوم هم اینجوری گفت؛ یعنی عالمی مثل بحرالعلوم که از لحاظ فقهی سرآمد است، از لحاظ معنوی [سرآمد است] -میدانید بحرالعلوم از لحاظ معنوی فوقالعاده است و همان جنبهی معنوی او هم شاید بود که موجب شد همهی فقهای بزرگ که شاگردهای مرحوم بهبهانی بودند، در مقابل ایشان تسلیم شدند- با آن مقامات معنوی، با آن حالت عرفانی، با آن چیزهایی که نقل میکنند از ملاقات ایشان با حضرت و از این چیزها، وقتی که حرکت میکند از نجف برای سفر زیارتی پیاده به کربلا، با خودش شعرا را میبرد.
📚 ۱۳۹۴/۰۷/۱۳ ، بیانات در دیدار اعضاى ستاد برگزارى سومین جشنوارهى بینالمللى شعر حوزه
#اربعین
#کربلا
زندگانی عالمان دین | عضو شوید👇
https://eitaa.com/Alemin
#مرجعیت سیدمحمدباقر شفتی
❇️ علامه #سیدمحسن_امین در #اعیان_الشیعه میگوید:
🔹️ سید محمدباقر شفتی رشتی گیلانی، فقیه و پیشوا و رئیس مسلمانان در اصفهان بود و از رشت برای تحصیل علوم دینی به #عراق مسافرت کرد و در حوزه علمیه #نجف در درس علامه بحرالعلوم طباطبایی و در حوزه علمیه #کربلا در درس صاحب ریاض و در #کاظمین در حوزه صاحب محصول حضور یافت و از این درسها استفادههای شایانی برد.
🔹️ در مراجعت به #ایران از محضر میرزای قمی نیز استفاده کرد و تصمیم به رفتن به #اصفهان درحالیکه چیزی از #مال_دنیا بههمراه نداشت گرفت، ولی عاقبت آنقدر #ثروت و مال و املاک برای او فراهم شد که برای هیچیک از علما فراهم نشده است، و ریاست و مرجعیت قدرت و عظمتی پیدا کرد که درضمن #حدود_شرعیه را نیز اجرا میکرد.
🔹️ او آثار بزرگی از خود بهجا یادگار گذاشت، و در او خصلتها و مزایای پسندیدهای از قبیل علم و فضل و تقوا و سخاوت و اهتمام به امور مسلمانان و موقعیت عظیم و سعی در #نشر_احکام اسلام و تعظیم شعائر و عظمت و هیبت در نظر سلاطین فراهم گردید، که در هیچ یک از اقران او چنین موقعیتی فراهم نشده بود.
📘اعیان الشیعه، ج۹، ص۱۸۸.
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2211447209Cc704661bd7
❇️ مداومت در #نماز_شب و #گریه بر اباعبدالله
🔹شیخ حسین انصاریان میفرمودند:
🔹️ زمانی که من در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل بودم بعضی از روزها #علامه_طباطبایی را میدیدم که به درس یا به #حرم_مطهر مشرف میشوند.
🔹️ روزی از روزها دیدم که شخصی در کنار پیاده رو به ایشان رسید و از معظم له سوالاتی می کند. کنجکاو شدم و من هم ایستادم و به سوال و جواب های این مرد از علامه گوش کردم.
🔹️ یکی از سوالات آن شخص این بود که آقا میشود بفرمایید از چه راهی به این مقام و مرتبه رسیده اید تا ما هم اگر بتوانیم و توفیق داشته باشیم از شما درس گرفته و آن مسیرها را طی کنیم؟
🔹️ علامه طباطبایی بدون در نظر گرفتن وضعیت و موقعیت و شخصیت و جا و محل، بسیار آرام و بی آلایش در همان کنار خیابان و در کنار پیاده رو به ایشان رو کردند و فرمودند:
↖️ راه های زیادی بوده و هست ولی از میان این راه ها آنچه برایم بسیار قابل اهمیت است و بیشتر به آن ها اهتمام می ورزم و افتخار می کنم و مطمئنم از همه بهتر و برایم مشهود و مفهوم است دو راه است:
۱. یکی #نماز_شب با اخلاص و مداوم.
۲. و دیگری #گریه_بر_حضرت_امام_حسین(ع)
📚داستان آسمان، ص ۱۵۴
خاطراتی از آیةاللّه حاج شیخ حسین انصاریان
#شب_جمعه #زیارت #کربلا
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/Alemin
🔹️ یکی از علمای مدفون در کربلا؛ سید محمد #مجاهد است.
ایشان در ۱۱۸۰ق در کربلا به دنیا آمد. پدرش سید علی طباطبایی معروف به #صاحب_ریاض و مادرش دختر وحید بهبهانی است.
🔹️ سید محمد مدتی به #اصفهان هجرت کرد؛ اما پس از درگذشت پدر به #کربلا مهاجرت کرد و مرجعیت شیعیان را عهدهدار شد و پس از مدتی درکاظمین اقامت گزید تا اینکه در اواخر عمر، در زمان فتحعلی شاه قاجار، برای دفاع از مرزهای #ایران در برابر روسها راهی ایران شد.
🔹️ او سرانجام در ۱۲۴۲ق تبریز را به قصد تهران ترک گفت اما در قزوین بیمار شد و بر اثر همین #بیماری در ۱۳ جمادیالثانی ۱۲۴۲ق درگذشت. پیکر او را به کربلا انتقال داده و به خاک سپردند.
قبر شریف این عالم بزرگوار در بین الحرمین قرار دارد.
⬅️ ۲۵ خرداد ۱۴۰۳
🔰eitaa.com/Alemin
🍀خاطره آیت الله بهجت از نماز مرحوم نائینی(ره)🍀
🔹️ ایشان(آیت الله بهجت ره) فرمودند جنبه تعبّد مرحوم آیت الله میرزا محمد حسین #نائینی از جنبه علمی ایشان بالاتر بود و بعد فرمودند که من هنوز بالغ نشده بودم که به #کربلا مشرّف شدم و در نماز جماعت ایشان شرکت میکردم.
چه نمازی می خواند! چه نمازی میخواند! در نماز چه حرکاتی میکرد!
🔹️ من اول خیال میکردم که بقیۀ مردم این حالات او را می بینند ولی بعداً فهمیدم که آنها متوجه نیستند!
📚 العین الحلوة، ص۱۶۹.
🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"
🍀 خادم آیت الله حاج شیخ محمدتقی بافقی و زیارت امام زمان (عج) 🍀
🔸 از #آیت_الله_شیخ_محمدعلی_جاودان نقل شده: در ایام جوانی به همراه حاج حسین اسماعیلی با دوچرخه به جاده دوم #حضرت_عبدالعظیم، به زیارت #امامزاده_ابوالحسن میرفتیم. در آن جاده هنوز زراعت میکاشتند. کنار زراعت، سبزی کاری بود به نام #مشهدی_عباس که ما او را میشناختیم و میرفتیم پیش ایشان مینشستیم و ما را موعظه میکرد. او خدمتکار مرحوم حاج شیخ محمدتقی بافقی بود.
🔹 روزی گفت: در اوج جوانی، سی ساله بودم، اتفاقاً ماه رمضان آن سال، با گرمای تابستان همراه بود و من با بیلی که در دستانم بود، برای کاری می رفتم که #آیت_الله_بافقی فرمودند: میآیید به ما کمک کنید؟
با خودم گفتم اگر بخواهم به ایشان خدمت کنم، کار دارم. تابستان است و باید برای کشاورزی بروم، روزه هم هستم و زن و بچه هم دارم؛ چه کاری انجام دهم؟ فکر کردم و نتوانستم نه بگویم. گفتم چشم میآیم.
🔸 زمان رضاخان پهلوی بود. تمام مسجدها #تعطیل و همهی چراغها خاموش بود. کسی برای نماز نمیآمد. ایشان برای نماز صبح و مغرب و عشاء، سه بار نماز جماعت را در سه مسجد مختلف، اقامه میکرد، تا چراغ سه مسجد روشن باشد. من اول وقت، قبل از اذان، چراغ به دست، دم خانهی ایشان بودم. در آن زمان کوچه و خیابانها چراغ نداشت. با هم میرفتیم و ایشان اول نماز میخواند و بعد تعقیبات میخواند و شاید برای مردم صحبت هم میکرد. بعد به یک مسجد دیگر میرفتیم و دوباره نماز میخواند و برای مردم صحبت میکرد. بعد مسجد سوم. دیگر تقریباً نزدیک آفتاب میشد. مغرب هم همینطور.
🔹 مشهدی عباس میگفت: من سالها خدمت ایشان بودم و هر وقت مقداری پول به دستم میرسید، به #کربلا میرفتم. در یکی از این سفرها آیت الله بافقی فرمودند: این سفر که میروی، بالا سر مطهر امام حسین (ع)، به محضر #امام_زمان (عج) مشرف میشوی. فقط اجازه داری سلام کنی و ایشان جواب میگویند. دست بدهی و مصافحه کنی و التماس دعا بگویی؛ به همین مقدار.
🔸 مشهدی عباس میگفت: نمیدانید با چه حالی به کربلا رفتم. شبی بالای سر حرم مطهر امام حسین (ع) نماز جماعت برپا بود. اما دیدم آقا جدا نماز میخوانند و کسی هم ایشان را نمیدید. منتظر ماندم نمازشان تمام شود.
🔹 خدمتشان رسیدم و سلام عرض کردم، دست دادم، مصافحه کردم.
گفت: این دست، اصلا از این دستها نبود. اصلاً اینطوری نبود. نمیدانم چگونه بود. این عبایی که روی دوششان بود، اصلاً از این عباها نبود. نمیدانم چگونه بود. چهره چگونه بود. سلام کردم و جواب فرمودند. من عرض کردم التماس دعا. به همین مقدار اجازه داشتم.
فرمودند: #موفق_باشید.
🔸 زمانی که این ماجرا را مشهدی عباس برایمان نقل میکرد، حدودا هشتاد سال داشت. میگفت هنوز دارم نان آن «موفق باشید» را میخورم. این اواخر، ایشان در یک مسجدی در قم به اصطلاح خادم بود، اما همهی مردم محل خادم ایشان بودند و ایشان #خادم_مولا.
📚 از داستانها باید آموخت، ص۴۲
✍️ محمدباقر ادیبی لاریجانی
🔰 eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"
🍀 شروع روضه خوانی 🍀
🔹️ حجت الاسلام والمسلمین ناصرالدین انصاری - تاریخ نگار شهیر حوزه - نقل کردند که من خواب دیدم که در صحنه #کربلا هستم و از دور داشتم خیمههای امام حسین علیه السلام را نگاه میکردم. امام حسین(ع) را مشاهده کردم که به درب خیمهها رفت که خانمی آمد و قنداقی را به دست حضرت داد و تا حضرت صورتش را پایین آورد.
🔹️ من چون بقیه ماجرای خواب را میدانستم ( و آن شهادت حضرت علی اصغر بود )در عالم خواب به خود لرزیدم و از خواب
پریدم. خواب را برای آیت الله حاج سید #محمد_علی_روحانی نقل کردم. ایشان فکری کرد و گفت شما کم #منبر میروید و کم #روضه میخوانید.
🔹️ من در آن زمان به تبلیغ نمیرفتم، به ایشان گفتم از کجای این خواب فهمیدید؟ فرمود: چون شما در این خواب دور ایستاده اید و نگاهی #مبهم به صحنهی کربلا میکنید و در متن جریان نیستید.
بعد فرمودند بیشتر منبر برو و روضه بخوان.
🔹️ حاج آقا انصاری اضافه کردند من از آن به بعد موفق به روضه و منبر شدهام.
📚 العین الحلوة، ص۱۲۰
🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"