eitaa logo
زندگانی عالمان
5.8هزار دنبال‌کننده
152 عکس
48 ویدیو
3 فایل
《 ‌‌‌﷽ 》 ‌ #سیره_رفتاری و #گفتاری عالمان شیعه، در ابعاد مختلف زندگی ایشان، نکات کمتر دیده شده.. ✔️ و درس زندگی.. مدیر: @MahdiAqayari محتوا: @Movatteoon313 "لطفا مطالب را با لینک منتشر کنید"
مشاهده در ایتا
دانلود
و سفر کربلای معلی 🔻مقام معظم رهبری آیت الله العظمی خامنه‌ای: 🔹خاطره‌ی بحرالعلوم را عرض بکنیم که جالب است و نشان‌دهنده‌ی روحیّه و فضای نجف در دوران بحرالعلوم است؛ یعنی دویست سال پیش. ایشان بعد از مرحوم آقای بهبهانی مرجع شدند؛ یعنی مرحوم بحرالعلوم مثل کاشف‌الغطا مورد قبول بقیّه‌ی علمای بزرگ و شاگردان بزرگ مرحوم بهبهانی قرار گرفتند؛ و دیگران همه تسلیم شدند در مقابل ایشان و با طوع و رغبت ایشان را به‌عنوان رئیس انتخاب کردند. 🔸مرحوم بحرالعلوم اوّلِ ریاستش یک سفر پیاده از نجف حرکت کرد به طرف کربلا. در یکی از منازل اوایل راه خسته شدند و نشستند؛ مرحوم بحرالعلوم گفت من ضعیفم و امشب از اینجا نمیتوانم حرکت کنم. بعضی‌ها گفتند برویم؛ ایشان گفت نه، من میمانم؛ بعد این بیت را خواند: از ضعف به هرجا که نشستیم وطن شد وز گریه به هر سو که گذشتیم چمن شد 🔹 [این بیت از] طالب آملی [است‌]. شعرای عرب همراه ایشان بودند، به نظر من نکته‌ی خیلی جالبش اینجا است؛ اینکه حالا بحرالعلوم یک بیت شعر طالب آملی را بخواند، این خیلی عجیب نیست امّا اینکه ایشان در سفر زیارتی کربلا، از نجف تعدادی شاعر با خودش همراه کرده و میبرد، به نظر من مهم است؛ شعرای عرب گفتند که سیّدنا! شِنو معنی‌ هذا البیت؟ اینکه شما خواندید، چه بود؟ ایشان برایشان شرح داد، معنا کرد برایشان که اینکه خواندم معنایش این است و گفت حالا شما بسازید، و شعرای عرب شروع کردند [نظیر] این بیت را ساختن. 🔸این قضیه را من به نظرم در کتاب مرحوم حرزالدّین دیده باشم؛ آنجا نقل میکند که فلان کس این‌جوری گفت، فلان کس این‌جوری گفت، خود بحرالعلوم هم این‌جوری گفت؛ یعنی عالمی مثل بحرالعلوم که از لحاظ فقهی سرآمد است، از لحاظ معنوی [سرآمد است‌] -میدانید بحرالعلوم از لحاظ معنوی فوق‌العاده است و همان جنبه‌ی معنوی او هم شاید بود که موجب شد همه‌ی فقهای بزرگ که شاگردهای مرحوم بهبهانی بودند، در مقابل ایشان تسلیم شدند- با آن مقامات معنوی، با آن حالت عرفانی، با آن چیزهایی که نقل میکنند از ملاقات ایشان با حضرت و از این چیزها، وقتی که حرکت میکند از نجف برای سفر زیارتی پیاده به کربلا، با خودش شعرا را میبرد. 📚 ۱۳۹۴/۰۷/۱۳ ، بیانات در دیدار اعضاى ستاد برگزارى سومین جشنواره‌ى بین‌المللى شعر حوزه‌ زندگانی عالمان دین | عضو شوید👇 https://eitaa.com/Alemin
سیدمحمدباقر شفتی ❇️ علامه در می‌گوید: 🔹️ سید محمدباقر شفتی رشتی گیلانی‌، فقیه و پیشوا و رئیس مسلمانان در اصفهان بود و از رشت برای تحصیل علوم دینی به مسافرت کرد و در حوزه علمیه در درس علامه بحرالعلوم طباطبایی و در حوزه علمیه در درس صاحب ریاض و در در حوزه صاحب محصول حضور یافت و از این درس‌ها استفاده‌های شایانی برد. 🔹️ در مراجعت به از محضر میرزای قمی نیز استفاده کرد و تصمیم به رفتن به درحالی‌که چیزی از به‌همراه نداشت گرفت، ولی عاقبت آن‌قدر و مال و املاک برای او فراهم شد که برای هیچ‌یک از علما فراهم نشده است، و ریاست و مرجعیت قدرت و عظمتی پیدا کرد که درضمن را نیز اجرا می‌کرد. 🔹️ او آثار بزرگی از خود به‌جا یادگار گذاشت، و در او خصلت‌ها و مزایای پسندیده‌ای از قبیل علم و فضل و تقوا و سخاوت و اهتمام به امور مسلمانان و موقعیت عظیم و سعی در اسلام و تعظیم شعائر و عظمت و هیبت در نظر سلاطین فراهم گردید، که در هیچ‌ یک از اقران او چنین موقعیتی فراهم نشده بود. 📘اعیان الشیعه، ج۹، ص۱۸۸. زندگانی عالمان | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/2211447209Cc704661bd7
❇️ مداومت در و بر اباعبدالله 🔹شیخ حسین انصاریان می‌فرمودند: 🔹️ زمانی که من در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل بودم بعضی از روزها را می‌دیدم که به درس یا به مشرف میشوند. 🔹️ روزی از روزها دیدم که شخصی در کنار پیاده رو به ایشان رسید و از معظم له سوالاتی می کند. کنجکاو شدم و من هم ایستادم و به سوال و جواب های این مرد از علامه گوش کردم. 🔹️ یکی از سوالات آن شخص این بود که آقا می‌شود بفرمایید از چه راهی به این مقام و مرتبه رسیده اید تا ما هم اگر بتوانیم و توفیق داشته باشیم از شما درس گرفته و آن مسیرها را طی کنیم؟ 🔹️ علامه طباطبایی بدون در نظر گرفتن وضعیت و موقعیت و شخصیت و جا و محل، بسیار آرام و بی آلایش در همان کنار خیابان و در کنار پیاده رو به ایشان رو کردند و فرمودند: ↖️ راه های زیادی بوده و هست ولی از میان این راه ها آنچه برایم بسیار قابل اهمیت است و بیشتر به آن ها اهتمام می ورزم و افتخار می کنم و مطمئنم از همه بهتر و برایم مشهود و مفهوم است دو راه است: ۱. یکی با اخلاص و مداوم. ۲. و دیگری (ع) 📚داستان آسمان، ص ۱۵۴ خاطراتی از آیةاللّه حاج شیخ حسین انصاریان زندگانی عالمان | عضو شوید👇 https://eitaa.com/Alemin
4_5814578904882484116.mp3
7.5M
🔹️ آقای دل شکسته های دنیا.. 🔰eitaa.com/Alemin
🔹️ یکی از علمای مدفون در کربلا؛ سید محمد است. ایشان در ۱۱۸۰ق در کربلا به دنیا آمد. پدرش سید علی طباطبایی معروف به و مادرش دختر وحید بهبهانی است. 🔹️ سید محمد مدتی به هجرت کرد؛ اما پس از درگذشت پدر به مهاجرت کرد و مرجعیت شیعیان را عهده‌دار شد و پس از مدتی درکاظمین اقامت گزید تا اینکه در اواخر عمر، در زمان فتحعلی شاه قاجار، برای دفاع از مرز‌های در برابر روس‌ها راهی ایران شد. 🔹️ او سرانجام در ۱۲۴۲ق تبریز را به قصد تهران ترک گفت اما در قزوین بیمار شد و بر اثر همین در ۱۳ جمادی‌الثانی ۱۲۴۲ق درگذشت. پیکر او را به کربلا انتقال داده و به خاک سپردند. قبر شریف این عالم بزرگوار در بین الحرمین قرار دارد. ⬅️ ۲۵ خرداد ۱۴۰۳ 🔰eitaa.com/Alemin
🍀خاطره آیت الله بهجت از نماز مرحوم نائینی(ره)🍀 🔹️ ایشان(آیت الله بهجت ره) فرمودند جنبه تعبّد مرحوم آیت الله میرزا محمد حسین از جنبه علمی ایشان بالاتر بود و بعد فرمودند که من هنوز بالغ نشده بودم که به مشرّف شدم و در نماز جماعت ایشان شرکت میکردم. چه نمازی می خواند! چه نمازی می‌خواند! در نماز چه حرکاتی می‌کرد! 🔹️ من اول خیال می‌کردم که بقیۀ مردم این حالات او را می بینند ولی بعداً فهمیدم که آنها متوجه نیستند! 📚 العین الحلوة، ص۱۶۹. 🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"
🍀 خادم آیت الله حاج شیخ محمدتقی بافقی و زیارت امام زمان (عج) 🍀 🔸 از نقل شده: در ایام جوانی به همراه حاج حسین اسماعیلی با دوچرخه به جاده دوم ، به زیارت می‌رفتیم. در آن جاده هنوز زراعت می‌کاشتند. کنار زراعت، سبزی کاری بود به نام که ما او را می‌شناختیم و می‌رفتیم پیش ایشان می‌نشستیم و ما را موعظه می‌کرد. او خدمتکار مرحوم حاج شیخ محمدتقی بافقی بود. 🔹 روزی گفت: در اوج جوانی، سی ساله بودم، اتفاقاً ماه رمضان آن سال، با گرمای تابستان همراه بود و من با بیلی که در دستانم بود، برای کاری می رفتم که فرمودند: می‌آیید به ما کمک کنید؟ با خودم گفتم اگر بخواهم به ایشان خدمت کنم، کار دارم. تابستان است و باید برای کشاورزی بروم، روزه هم هستم و زن و بچه هم دارم؛ چه کاری انجام دهم؟ فکر کردم و نتوانستم نه بگویم. گفتم چشم می‌آیم. 🔸 زمان رضاخان پهلوی بود. تمام مسجدها و همه‌ی چراغ‌ها خاموش بود. کسی برای نماز نمی‌آمد. ایشان برای نماز صبح و مغرب و عشاء، سه بار نماز جماعت را در سه مسجد مختلف، اقامه می‌کرد، تا چراغ سه مسجد روشن باشد. من اول وقت، قبل از اذان، چراغ به دست، دم خانه‌ی ایشان بودم. در آن زمان کوچه و خیابان‌ها چراغ نداشت. با هم می‌رفتیم و ایشان اول نماز می‌خواند و بعد تعقیبات می‌خواند و شاید برای مردم صحبت هم می‌کرد. بعد به یک مسجد دیگر می‌رفتیم و دوباره نماز می‌خواند و برای مردم صحبت می‌کرد. بعد مسجد سوم. دیگر تقریباً نزدیک آفتاب می‌شد. مغرب هم همین‌طور. 🔹 مشهدی عباس می‌گفت: من سال‌ها خدمت ایشان بودم و هر وقت مقداری پول به دستم می‌رسید، به می‌رفتم. در یکی از این سفرها آیت الله بافقی فرمودند: این سفر که می‌روی، بالا سر مطهر امام حسین (ع)، به محضر (عج) مشرف می‌شوی. فقط اجازه داری سلام کنی و ایشان جواب می‌گویند. دست بدهی و مصافحه کنی و التماس دعا بگویی؛ به همین مقدار. 🔸 مشهدی عباس می‌گفت: نمی‌دانید با چه حالی به کربلا رفتم. شبی بالای سر حرم مطهر امام حسین (ع) نماز جماعت برپا بود. اما دیدم آقا جدا نماز می‌خوانند و کسی هم ایشان را نمی‌دید. منتظر ماندم نمازشان تمام شود. 🔹 خدمتشان رسیدم و سلام عرض کردم، دست دادم، مصافحه کردم. گفت: این دست، اصلا از این دست‌ها نبود. اصلاً اینطوری نبود. نمی‌دانم چگونه بود. این عبایی که روی دوششان بود، اصلاً از این عباها نبود. نمی‌دانم چگونه بود. چهره چگونه بود. سلام کردم و جواب فرمودند. من عرض کردم التماس دعا. به همین مقدار اجازه داشتم. فرمودند: . 🔸 زمانی که این ماجرا را مشهدی عباس برایمان نقل می‌کرد، حدودا هشتاد سال داشت. می‌گفت هنوز دارم نان آن «موفق باشید» را می‌خورم. این اواخر، ایشان در یک مسجدی در قم به اصطلاح خادم بود، اما همه‌ی مردم محل خادم ایشان بودند و ایشان . 📚 از داستان‌ها باید آموخت، ص۴۲ ✍️ محمدباقر ادیبی لاریجانی 🔰 eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"
🍀 شروع روضه خوانی 🍀 🔹️ حجت الاسلام والمسلمین ناصرالدین انصاری - تاریخ نگار شهیر حوزه - نقل کردند که من خواب دیدم که در صحنه هستم و از دور داشتم خیمه‌های امام حسین علیه السلام را نگاه میکردم. امام حسین(ع) را مشاهده کردم که به درب خیمه‌ها رفت که خانمی آمد و قنداقی را به دست حضرت داد و تا حضرت صورتش را پایین آورد. 🔹️ من چون بقیه ماجرای خواب را میدانستم ( و آن شهادت حضرت علی اصغر بود )در عالم خواب به خود لرزیدم و از خواب پریدم. خواب را برای آیت الله حاج سید نقل کردم. ایشان فکری کرد و گفت شما کم میروید و کم میخوانید. 🔹️ من در آن زمان به تبلیغ نمی‌رفتم، به ایشان گفتم از کجای این خواب فهمیدید؟ فرمود: چون شما در این خواب دور ایستاده اید و نگاهی به صحنه‌ی کربلا میکنید و در متن جریان نیستید. بعد فرمودند بیشتر منبر برو و روضه بخوان. 🔹️ حاج آقا انصاری اضافه کردند من از آن به بعد موفق به روضه و منبر شده‌ام. 📚 العین الحلوة، ص۱۲۰ 🔰eitaa.com/Alemin‌ "زندگانی عالمان"