eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
8.8هزار ویدیو
238 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
4_296966644574454485.apk
460.7K
👆👆👆🌹 برنامه ی قفل گوشی که هر بار بازش میکنید صدای السلام علی الحسین گوشیتون میده و روزی صد بار میتونید به ارباب سلام بدین☺️☺️ حجمش از یک آهنگم کمتره! 🌺کانال تربیتی یک مربی 👇 @yekmorabbi
یازهرا: 📸 شهردار لندن این پوستر رو پشت اتوبوس‌های شهر گذاشته 🔺نوشته ۱۴۰۰ سال پیش مردی همه چیزشو فدا کرد تا انسانیت از بین نره اون مرد امام حسین(ع) بود. 🖋️آتش به اختیاران 🖋️ http://eitaa.com/joinchat/2984968192Cb7a3b61c06
⬛️ اجرک الله یا بقیه الله فی مصیبت جدک الحسین علیه السلام سلام بر همه ان شاالله بنا داریم ، برای تسلا💔 و سلامتی آقا امام زمان علیه السلام در روز جمعه «30شهریور» یازدهم محرم قربانی کنیم بزرگوارانی که می خواهند ما را یاری کنند ، می توانند👇👇 سهم خود را به این شماره ی کارت واریز فرمایند: 6037 9973 5313 3474 خدیجه مولوی
✅ گلایه امام زمان (عج) به آیت الله مدنی در مورد عمل ساده ای که شیعیان انجام نمیدهند 🔸آیت الله مجتهدی: یک روز در ایام تحصیل در نجف اشرف، پس از اقامه نماز پشت سر آیت‌الله مدنی، دیدم که ایشان شدیدا دارند گریه میکنند و شانه هایشان از شدت گریه تکان میخورد؛ رفتم پیش آیت الله مدنی و گفتم: ببخشید اتفاقی افتاده که این طور شما به گریه افتادید؟ ایشان فرمودند: یک لحظه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را دیدم که پشت سر من اشاره نموده و فرمودند: آقای مدنی نگاه کن! شیعیان من بعد از نماز، سریع میروند دنبال کار خودشان و هیچ کدام برای فرج من دعا نمیکنند، انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است! و من از گلایه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به گریه افتادم 🔹 «،۲۰شهریور، سالروز شهادت آیت الله مدنی است، فاتحه ای قرائت کنید »
#طلائیه بودیم . بیل مکانیکی داشت روی زمین کارمیکرد که #شهید پیداشد. همراهش یه دفتر قطور اما کوچک بود،مثل #دفتری که بیشتر مداحها دارند. برگهای دفتر رو #گِل گرفته بود پاکش کردم.بازکردنش زحمت زیادی داشت صفحه اولش روکه نگاه کردم بالاش نوشته بود: « #عمه بیا گمشده پیداشده!» 🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اعمال مستحبی سومین روز از چله ی شهدا ی حسینی را از طرف سردار بی سر خیبر 🌷شهید حاج محمد ابراهیم همت🌷 تقدیم می کنیم به ساحت مقدس خانم حضرت زینب سلام الله علیها
📎کلام شهید خدا را فراموش نڪنید، مرتب بسم اللہ بگویید، با یاد و ذڪر خدا و عمل براے رضاے خدا، خیلے از مسائل حل مے شود. 🌷شهید محمدابراهیم همت🌷 #
ابراهیم همت درسال ۱۳۳۴، در شهر قمشه اصفهان، به دنیا آمد وی در سایه محبت‌های پدر و مادر پاکدامن، وارسته و مهربانش دوران کودکی را سپری کرد. این دوران نیز همانند زندگی بسیاری از کودکان هم سن و سال او طبیعی گذشت. با رسیدن به سن 7 سالگی وارد مدرسه شد. در دوران تحصیل از هوش و استعداد فوق‌العاده‌ای برخوردار بود، به طوری که توجه همه را به خود جلب می‌کرد. ابراهیم از همان سنین کودکی و هنگام فراغت از تحصیل، به ویژه در تعطیلات تابستان، با کار و تلاش فراوان مخارج تحصیل خود را به دست می‌آورد و از این راه به خانواده زحمت‌کش خود نیز کمک می‌کرد. او با شور و نشاط و محبتی که داشت، به محیط گرم خانواده صفا و صمیمیت دو چندان می‌بخشید. پس از اتمام دوران ابتدایی و راهنمایی، وارد مقطع دبیرستان شد. او در دوران تحصیلات متوسطه اشتیاق فراوانی به رشته داروسازی نشان می‌داد. وی در سال 1352 دیپلم گرفت و در کنکور سراسری شرکت کرد. عدم موفقیت ابراهیم در ورود به دانشگاه نتوانست خللی در اراده او به وجود آورد. در همان سال، پس از قبولی در امتحانات ورودی «دانشسرای تربیت معلم اصفهان» برای تحصیل عازم این شهر شد.
سال بعد، با اتمام تحصیل، به خدمت سربازی رفت. در همین مدت توانست با برخی از جوانان روشنفکر و انقلابی مخالف رژیم ستم شاهی آشنا شود و به تعدادی از کتاب‌هایی که از نظر ساواک و دولت آن روز ممنوعه به حساب می‌آمد، دست یابد. مطالعه آن کتاب‌ها که به طور مخفیانه و توسط برخی از دوستان برایش فراهم می‌شد، تاثیری عمیق و سازنده در روح و جان او گذاشت و به روشنایی اندیشه‌اش کمک شایانی کرد. در سال 1356، پس از بازگشت به زادگاه و آغوش گرم و پرمهر خانواده، شغل معلمی را برگزید. او در روستاهای محروم و طاغوت‌زده مشغول تدریس شد و به تعلیم فرزندان این مرز و بوم همت گماشت. ابراهیم، در روزگار معلمی، با تعدادی از روحانیون متعهد و انقلابی آشنا شد و در اثر همنشینی با علمای اسلامی مبارز، با شخصیت ژرف حضرت امام خمینی(ره) آشنایی بیشتری پیدا کرد و نسبت به آن بزرگوار معرفتی عمیق در وجود خود ایجاد کرد. هر روز آتش عشق به امام(ره) در کانون جانش شعله‌ور می‌شد. او سعی وافری داشت تا عشق و علاقه به امام(ره) را در محیط درس گسترش دهد و جان دانش‌آموزان را که ضمیرشان به صافی آب و آیینه بود، از عشق «روح‌الله» لبریز سازد. او در خصوص امام(ره) و احکام مترقی اسلام همواره به بحث می‌نشست و دانش‌آموزان را به مطالعه کتاب‌های سودمند و روشنگر ترغیب می‌نمود. همین امر سبب شد که در چندین نوبت از طرف ساواک به او اخطار شد لکن روح سرکش و بی‌باک او به همة آن اخطارها بی‌توجه و بی‌اعتنا بود. او هدف و راهش را بدون تزلزل و تشویش پی می‌گرفت و از تربیت شاگردان لحظه‌ای غفلت نورزید. با گسترده شدن امواج خروشان انقلاب، ابراهیم نیز فعالیتهای سیاسی خود را علنی کرد. حضور او در پیشاپیش صفوف تظاهرکنندگان و سفر به شهرهای اطراف برای دریافت و نشر اعلامیه‌های رهبر کبیر انقلاب و ضبط و تکثیر نوارهای سخنرانی ایشان و سایر پیشگامان انقلاب، خاطراتی نیست که به سادگی از اذهان مردم شهر و اعضاء خانواده و دوستانش محو شود. وقتی انقلاب به ثمر رسید و اماکن اطلاعاتی ساواک شهرضا به دست مردم انقلابی فتح شد، پرونده سنگینی از ابراهیم به دست آمد. در این پرونده بیش از بیست گزارش و خبر مکتوب در تایید نقش فعال وی در صحنه تظاهرات و شورش علیه رژیم شاه به چشم می‌خورد که در صورت عدم پیروزی انقلاب، مجازات سنگینی برای او تدارک دیده می‌شد. تیمسار «ناجی»، فرمانده نظامی وقت اصفهان، دستور داده بود که هر جا او را دیدند با گلوله مورد هدف قرار بدهند. ابراهیم پس از ابراز لیاقت در طول مبارزات و فعالیت‌ها، چه قبل و چه پس از انقلاب اسلامی، در تشکیل سپاه پاسداران قمشه نیز نقش چشمگیری داشت. او عضویت در شورای فرماندهی سپاه پاسداران و مسؤولیت واحد روابط عمومی را به عهده گرفت و فعالیتهای خود را بعدی تازه بخشید. به دنبال غائله کردستان، به شهرستان پاوه عزیمت کرد و مسؤولیت روابط عمومی سپاه آن‌جا را به عهده گرفت. پس از یک سال خدمت در کردستان، به همراه حاج احمد متوسلیان، به مکه مشرف شد. با شهادت ناصر کاظمی به فرماندهی سپاه پاوه منصوب شد و تا آغاز جنگ تحمیلی در این سمت باقی ماند.
با شروع عملیات رمضان، در تاریخ 23/4/61 در منطقه شرق بصره، فرماندهی تیپ 27 محمدرسول‌الله(ص) را به عهده گرفت و بعدها با ارتقاء این یگان به لشکر، تا زمان شهادتش، در سمت فرماندهی آن لشکر انجام وظیفه کرد. در عملیات مسلم‌بن‌عقیل(ع) و محرم در سمت فرمانده قرارگاه ظفر، سلحشورانه با دشمن متجاوز جنگید. در عملیات والفجر مقدماتی، مسؤولیت سپاه یازدهم قدر را که شامل: لشکر 27 حضرت رسول(ص)، لشکر 31 عاشورا، لشکر 5 نصر و تیپ 10 سیدالشهدا بود، به عهده گرفت. سرعت عمل و صلابت رزمندگان لشکر 27 تحت فرماندهی او در عملیات والفجر چهار و تصرف ارتفاعات کانی مانگا هرگز از خاطره‌ها محو نمی‌شود. اوج حماسه آفرینی این سردار بزرگ در عملیات خیبر بود. در این مقطع، حاج همت تمام توان خود را به کار گرفت و در آخرین روزهای حیات دنیوی‌اش، خواب و خوراک و هرگونه بهرة مادی از دنیا را برخود حرام کرد و با ایثار خون خود برگی خونین در تاریخ دفاع مقدس رقم زد. سرانجام، محمدابراهیم همت 17 اسفند سال 1362 در جزیره مجنون به شهادت رسید.