eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
8.2هزار ویدیو
231 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تکرار 🔺از بریدن سر مدافعان حرم تا با ماشین از روی پیکر شهدا رد شدن و تیر باران کردن مثل واقعه کربلا و سوزاندن چادر های مدافعان مظلوم حرم 🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اعمال مستحبی یازدهمین از چله ی شهدا ی حسینی را از طرف شهید بی سر ودست 🌷شهید محمد رضا خاوری🌷 تقدیم می کنیم به ساحت مقدس خانم حضرت زینب سلام الله علیها
شهید محمدرضا خاوری روز هشتم آذرماه سال 1358مصادف با تاسوعای حسینی در خانواده یی مهاجر، از پدر و مادری افغانستانی متولد شد که با شروع جنگ های داخلی دوران کمونیست ها و با پیروزی انقلاب اسلامی به ایران مهاجرت کرده بودند.رضا تحصیلات ابتدایی اش را تا مقطع راهنمایی در مشهد گذراند ، از لحاظ درسی در مدرسه بسیار مورد تحسین اساتید و همیشه شاگرد اول یا دوم بود.سپس در سال73در پی اخراج مهاجرین از ایران ، به همراه خانواده مجبور به بازگشت به افغانستان شد. در هرات رضا وقتی به مدرسه میرفت همه او را اذیت و آزار میدادند و به او لقب جوجه خمینی می‌دادند رضایی که در جو ایران و پیروزی هشت سال دفاع مقدس بزرگ شده بود آن مردم و عقایدشان برایش عجیب ، سخت و غیرقابل تحمل می‌نمود. پس از یک سال زندگی در هرات به تنهایی به ایران بازگشت و وارد سپاه حضرت محمد(ص) شد.سپاهی که در آن روزها برای مبارزه با طالبان تشکیل شده بود.در سپاه به مطالعات زیادی پرداخت و بیشتر با خط فکری بزرگانی چون حضرت امام ، شهید مطهری ، شهید دکتر بهشتی ، شهید چمران و...آشنا و شیفته آنان شد و به تقویت اراده و ایمان پرداخت.در واقع رضا از 17 سالگی رسما وارد فعالیت های نظامی شد و دوره های بسیاری را گذراند و در زمینه اطلاعات و شناسایی فردی توانمند شده بود.رضا در دوران تحصیل مدرسه در ایران علاقه خاصی به شهیدان بزرگی چون حاج احمد متوسلیان ، شهید کاوه ، شهید حسن باقری ، شهید ابراهیم همت و...داشت و از آنان الگو می‌گرفت و همیشه در راهپیمایی ها و فعالیت‌های بسیج بطور مخفیانه (زیرا ورود اتباع به بسیج غیرقانونی بود) شرکت داشت.در این مدت رضا فردی انقلابی ، مومن ،مبارز و متخصص رشد کرد.
پس از اتمام جنگ افغانستان و با آمدن نیروهای ناتو و منحل شدن سپاه حضرت ، رضا وارد ارتش افغانستان شد و به خدمت به مردم آن قسمت از سرزمین‌ اسلام پرداخت و پس از چندی خدمت دارای پست نظامی و مالی خوبی شده بود اما نیروهای آمریکایی شروع به ردیابی بچه‌های سپاه حضرت و بشهادت رساندن آنان نمودند (این افراد را برای خود خطرناک می‌دانستند زیرا نیروهای آموزش دیده دست ایران بودند) و رضا به همراه تعداد زیادی از همرزمان به ایران آمدند و به زندگی پر رنج و درد مهاجری پرداختند اما باز هم ناراحت نبودند.تا زمان بهار عربی و اتفاقات بحرین این بچه‌ها تلاش کردند خود را به شیعیان بحرین برسانند اما به دلایلی نتوانستند.با آغاز جنگ33روزه لبنان تلاش داشتند خود را به آن خطه از جغرافیای اسلام برسانند که...گفتند حزب‌الله توان دفاع از خود را دارد و با این بچه‌ها همکاری نکردند و بازهم نتوانستند بروند. تا اینکه در سال90هیئت متوسلین به حضرت رقیه(س) را تاسیس و ثبت نمودند و شروع به یافتن دوستان و همرزمان قدیمی سپاه حضرت محمد(س) نمودند و شهید حجت و شهید ابوحامد ، شهید فدایی ، شهید حسینی ، ...این اتفاقات سوریه را پیش بینی و برای آن برنامه ریزی کرده بودند با گردآوری این رفیقان قدیمی در قالب هیئت و کار فرهنگی اولین گروه 22نفره را برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) تشکیل دادند و اعزام کردند و گروه‌های دیگری را یکی پس از دیگری .
حجت با شهیدان بزرگ مدافع حرم چون:شهید سید حسین حسینی (اولین جانشین فرماندهی لشکر فاطمیون و فرمانده اطلاعات و عملیات که تابستان92در دمشق سوریه بشهادت رسید)، شهید ابوحامد (فرمانده لشکر فاطمیون)، شهید حسین فدایی (ذوالفقار)، سید محمد حسن حسینی (سیدحکیم) و...از دوران سپاه حضرت باهم آشنا و دوره‌های ویژه‌ی نظامی دیده بودند و در دوران جنگ با طالبان در افغانستان نیز دوشادوش هم حضور داشتند. خاک افغانستان که وطن آنان به حساب می‌آمد اما این بار تصمیم گرفتند تا زمین شام را از خون‌شان سیراب کنند و سرزمین توس را برای آرام گرفتن در جوار امام هشتم برگزیدند. رضا در تاریخ6 خرداد با سرپرستی دومین گروه به سوریه رفت و پس از چند هفته از ناحیه ساق پا مجروح شد و بعنوان اولین جانباز فاطمیون به مشهد بازگشت.و پس از4بار عمل و9ماه با یافتن بهبودی نسبی دوباره به جبهه‌های سوریه بازگشت. در مدت 9 ماه مجروحیت هم در مشهد پیگیر مشکلات رزمندگان، شهدا و خانواده‌هایشان بود و از راه دور هم مشاور شهید ابوحامد در کارها بود.
رضا پس از بازگشت به سوریه هم به دلیل استعداد و توانایی خارق‌العاده‌اش در اطلاعات و شناسایی و تجزیه و تحلیل و بعنوان مشاور عملیاتی فرماندهی انتخاب شد و پس از دوسال سختی و تحمل درد و رنج فراوان، پس از دوسال رشادت سرانجام در27مهرماه سال94 مصادف با پنجم محرم توسط عناصر اسرائیلی در عملیات آزادسازی حلب بشهادت رسید. خودروی شهید مورد اصابت دو موشک کورنت اسراییلی قرار گرفت و همانطوری که می‌خواست به دیدار معبود شتافت .پیکری که چون اباعبدالله سر در بدن نداشت و چون علمدارش دست و پا در بدن نداشت و پیکرش در آتش سوخت و چون مادرش زهرا در گمنامی رفت و به اندازه همان قنداق کودکی‌اش از این دنیا رفت.امام زمان ! ما افتخار می‌کنیم که اسراییل از یک سرباز ساده و دست خالی شما آنقدر می‌ترسد که دو موشک به آن گرانی زرهی را صرف یک آدم می کند هرچند برای وجود گرانبهای این بچه همه دنیا هم کم است
هدیه به ارواح طیبه ی شهدا ی کربلا🌷 شهید محمد رضا خاوری🌷 صلوات
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
🔸مادر شهيد مدافع حرم افغانستانی خطاب به رهبر انقلاب: پسرم را در حالیکه مثل اباالفضل دست نداشت و مثل اربابش سر نداشت، برایمان هديه آوردند اینو از دست ندید👆👆
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببينيد| جای دارد صبح بگذارند نام شام را چون كه ديگر ميشود خورشيد شام تار، سر ▪️شعرخوانی عاشورایی و اشک‌های رهبرانقلاب 🏴 @Khamenei_ir
هدایت شده از سیره علما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫اظهارات مادر طلبه شهید محمد تولایی از آنچه که بر فرزندش گذشت... تاریخ مصاحبه: ۹۷/۶/۲۷ #محمد_تولایی @sireolama
هدایت شده از PICHE AKHAR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ یک سخنران آمریکایی: شهید حججی الگوی نسل فعلی است. + زیرنویس پیچ آخری شو🔻 http://eitaa.com/joinchat/2884567040C4edcdaf490
🔹صاحب مکیال می نویسد: 💎در عالم خواب به من گفته شد: درهمی که در راه امام خرج شود هزار و یک برابر ارزشمندتر از دوران حضور امام است (مکیال المکارم ج2 ص 306) سلام علیکم الحمدالله رب العالمین توفیق داشتیم، سه تا گوسفند قربانی کنیم برای سلامتی وفرج امام زمان علیه السلام 🔶دیروز روز عاشورا یک قربانی داشتیم 🔶 امروز هم دو تا گوسفند قربانی شد بزرگواران💐 ان شاالله ازهمه به بهترین وجه پذیرفته شود، و به دعای عمه ی سادات برای یاری حضرتش انتخاب شوید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حکیم باشی
🏮نسخه درمانی استاد بزرگوار حکیم حسین خیراندیش جهت مادحین و قاریان محترم🏮 1⃣ترک خوردن اب سرد و یخ 2⃣شربت اب و عسل را درست نموده سپس داخل بطری ریخته پس از ورزش یا بالا رفتن از کوه که موجب نفس نفس زدن شود جرعه جرعه میل نمایید 3⃣جوشانده بذر کتان را با مقداری عسل مخلوط نموده داخل یک بطری ریخته سپس در بین خواندن یک جرعه نوشید شود(جهت رفع خستگی حنجره) 4⃣اواز را با نوسان زیر و بم بخوانید 5⃣بابت وجه این نسخه یک روضه حضرت فاطمه سلام الله علیها خوانده شود. 🆔 @tebe_eslami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اعمال مستحبی دوازدهمین روز از چله ی شهدا ی حسینی را از طرف 🌷شهید سجاد زبرجدی🌷 تقدیم می کنیم به ساحت مقدس خانم حضرت زینب سلام الله علیها
شهید سجاد زبرجد ی فرزند محمد تاریخ تولد۱۳۷۰ محل تولد تهران تاریخ شهادت ۱۳۹۵/۷/۷ محل شهادت حلب سوریه شهيد سجاد زبرجدي همه داشته مادري بود كه بعد از فوت همسرش با وجود مشكل شنوايي و عدم قدرت تكلم، فرزندانش را با حب اهل بيت(ع) پرورش داده تا اينكه يكي از دست‌پرورده‌هايش شهيد مدافع حرم شده است.   شهيد سجاد زبرجدي سهراب اهل تهران و محله خاني‌آبادنو بود. از بسيجيان دهه هفتادي كه حالا خلف شايسته‌اي براي رزمندگان دفاع مقدس شده‌اند. از همان سربازان امام زماني كه با شنيدن صوت هل من معين امام زمان‌شان خود را به قافله زينبيون مي‌رسانند. شهید مدافع حرم سجاد زبر جدی سهراب فرزند محمد متولد 1370 از اهالی محله خانی آبادنو  عضو پایگاه کمیل و خادم هیئت عشاق الرضا(ع) گلزار شهدای بهشت زهرا(س)قطعه50 ردیف117 شماره1
پشت دیوار یکی از خانه های کوچک محله جوانمرد قصاب در جنوب تهران، همه چیز بوی دلتنگی می دهد، همه حرف ها به یک اسم می رسند و همه خاطره ها با یاد یک نفر رنگ می گیرند و زنده می شوند؛ خاطره هایی فراموش نشدنی که هر چند دقیقه یک بار از راه می رسند و سرک می کشند و « سجاد » را به یاد اهالی خانه می آورند؛ شهیدی دهه هفتادی که به خاطر اعتقاداتش از خیلی چیزها دست کشید و رفت. حتی از مادر پیری که حالا به شدت دلتنگ اوست ، اما زبانی برای بیان دلتنگی هایش ندارد. قصه دلتنگی و عشق به فرزند، اما زبان نمی خواهد. دلتنگی های این مادر وقتی لباس های سجاد را یکی یکی از پشت پرده گوشه اتاق و ساک سبزرنگی که با خودش به سوریه برده بود ، بیرون می آورد ، اشک می شوند و می نشینند روی چهره اش. این لباس ها، حالا همه دارایی مادری است که ته تغاری خانه اش کیلومترها دورتر از او در سوریه به شهادت رسیده؛ دارایی هایی ارزشمند که صفیه خانم هرچند وقت یک بار سراغشان می رود و تک تک آنها را در آغوش می کشد و می بوسد و می بوید؛ جوری که انگار که سجادش را در آغوش گرفته باشد و ببوسد و ببوید