eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.6هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
7.6هزار ویدیو
227 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 بدون تعارف با روحانی جهادی که بعد از اعتراض به کشیدن چادر از سر زنان در خیابان پیروزی، اغتشاشگران جمجمه او را خُرد کردند!
💠 شروع کشف حجاب معدود ساماندهی شده در شهر مقدس قم و هشدار به دستگاه های امنیتی و قضایی 🔺تیم های ساماندهی شده زنان کشف حجاب کرده برای اولین بار برنامه خود را در شهر مقدس قم آغاز کردند 🔺لازم است جریان انقلابی و متدین شهر مقدس قم بشدت نسبت به این موضوع حساس باشند و در صورت مشاهده هرگز بی تفاوت عبور نکنند و به دستگاه‌های مسئول پلیس 110 و اطلاعات سپاه 114 گزارش نمایند 🔺در پشت صحنه، اقلیت های مذهبی به ویژه سرمایه گذاری سنگینی را برای در شهر مقدس قم در پیش گرفتند که هوشیاری نهادهای امنیتی، انتظامی و قضایی را دوچندان می نماید
dokhtar_tamadonsaz.pdf
863.6K
📕 کتاب دختران تمدن‌ساز - توصیه‌های ناب رهبر انقلاب به دختران 🌹
🔻این سند جنایت آمریکاست شهدای امنیت در اغتشاشات اخیر، به‌روایت تصویر ▫️شهید مسلم جاویدی‌مهر-محل شهادت: قوچان ▪️شهید عباس خالقی-محل شهادت: تاکستان ▫️شهید محمدرسول دوست‌محمدی-محل شهادت: مشهد ▫️شهید نورالدین جنگجو-محل شهادت: بیرم لارستان ▪️شهید احمدرضا عرفانی‌نیا-محل شهادت: بیرم لارستان ▫️شهید فرید کرم‌پور حسنوند-محل شهادت: رباط‌کریم ▫️شهید سیدحمیدرضا هاشمی-محل شهادت: زاهدان ▪️شهید محمدامین آب‌درشکر-محل شهادت: زاهدان ▫️شهید علی بیک وارازی-محل شهادت: زاهدان ▪️شهید محمدامین عارف-محل شهادت: زاهدان ▫️شهید ناصر براهویی-محل شهادت: زاهدان ▪️شهید سعید برهانزهی-محل شهادت: زاهدان ▪️شهید حسین تقی‌پور-محل شهادت: تهران ▪️شهید حسین اجاقی-محل شهادت: تبریز ▪️شهید زارع مؤیدی-محل شهادت: شیراز ▫️شهید علی‌اصغر قورت‌بیگلو-محل شهادت: کرج ▫️شهید امیررضا اولادی-محل شهادت: شیراز ▪️شهید سیدعباس فاطمیه-محل شهادت: ارومیه ▫️شهید محمدحسین سروری-محل شهادت: گرمسار ▪️شهید مهدی زاهدلویی-محل شهادت: قم ▫️شهید داوود عبداللهی-محل شهادت: مریوان ▪️شهید مجتبی امیری دوماری-محل شهادت: قشم ▫️شهید پوریا احمدی-محل شهادت: تهران ▪️شهید غلامرضا بامدی-محل شهادت: سنندج ▫️شهید سلمان امیراحمدی-محل شهادت: تهران ▪️شهید محمد عباسی-محل شهادت: سراوان ▫️شهید محمد فلاح-محل شهادت: آمل ▪️شهید مهدی لطفی-محل شهادت: تهران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیست و ششمین روز از چله 🍃🌷سی و پنجم ( )🍃🌷 مهمان سفره شهید 🥀 دارا کهنه پوش 🥀هستیم.
بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟!😔 🔴 یادگاری روی پیکر دارا کهنه پوشی با سیگار! «همه ی بدن ۱۸ ساله را با سیگار سوزاندند و سرش را با موزائیک بریدند ، به تنش سر نیزه فرو کردند و روی کاشی ها کشیدند» به عنوان یکی از اعضای هیئت اعزامی به ، واقعه ۲۳ تیرماه را این چنین توصیف کرده است: در شهر مریوان ۲۵ کُرد محلی زندگی می کردند که اهل مریوان بودند و در مریوان خانه داشتند و تنها گناه آن‌ها این بود که به معتقد بودند و نمی خواستند از متابعت کنند. در تاریخ ۲۳ تیرماه ۵۸ ، صد‌ها نفر از مسلحین احزاب چپ وارد مریوان شدند و را محاصره کردند و نیمی از آن‌ها را کشتند و بقیه را مجروح کردند. یکی از مجروحان پاسدار را با موزائیک سر بریده بودند و پیکر او را روی سنگفرش‌ها و اطاق‌ها کشیده بودند و نواری پهن از او همه جا را گلگون کرده بود آن‌ها دهان پاسداران را با منفجر کرده و ریش‌های آن‌ها را سوزانده بودند».
شهيد دارا كهنه پوشي شهيدي از خيل شهداي واقعه ي 23 تير ماه 1358 مريوان دارا از خيل شهيداني است كه يك زندگي متفاوت با ديگران داشته است. در روز اول مهرماه سال 1340 در روستاي «حسن آوله» كه سايه فقر بر آن حكمفرما بود كودكي به دنيا آمد كه او را «دارا» نام نهادند، او در مدت عمر اندكش از نظر ايمان و ذخيرة اخروي داراترين و ثروتمندترين جوانان آن ديار شد، دارا تحت تربيت پدر و مادري مؤمن و متدين قرار داشت و بخاطر زندگي در يك خانوادة مذهبي قبل از رسيدن به سن مدرسه، قرآن را فرا گرفت و سپس راهي مدرسه شد و تا كلاس پنجم، در روستاي محل تولدش به تحصيل پرداخت، سپس براي ادامة تحصيل راهي شهرستان مريوان شد. دارا با آمدن به مريوان و قرارگرفتن در محيط بزرگ‌تر، فرصت را غنيمت شمرد و در كنار مدرسه، در مساجد و مدارس علوم ديني نيز حضور يافت و نزد استادان، زانو زد و به تلمّذ علوم قرآني پرداخت.
به دليل اين‌كه خانواده‌اش در روستا زندگي مي‏كردند، هر وقت كه به روستا مي‏رفت، از فرصت استفاده مي‏كرد و به آموزش جوانان روستا مي‏پرداخت وعظ و تذكير، برنامة‌ هميشگي او بود. بسيار كم سن و سال بود اما اعتماد به نفس بالايي داشت، در جمع مردم روستا حضور پيدا مي‏كرد و بدون هيچ واهمه‌اي براي آنان سخنراني مي‏كرد و آنچه آموخته بود به ديگران ياد مي‏داد و آن را اداي وظيفه و عبادت مي‌دانست. تلاش‌هاي پيگير و خستگي‌ناپذير او در زمينة هدايت و راهنمايي مردم، از او چهره‌اي مردمي و مورد اعتماد ساخته بود كه علي‌رغم كمي سن، مردم سخنانش را به جان مي‏شنيدند و بكار مي‏بستند. در سال 57 كه حركت‌هاي آزاديخواهانة ملت قهرمان ايران شروع شد، دارا گمشدة خود را در وجود رهبر كبير انقلاب اسلامي يافت و پيروي از دستورهاي او را چون ساير فرائض ديني بر خود واجب شمرد و براي انجام دستور مقتدايش، هيچ درنگي را جايز نمي‏شمرد و پيوسته در تلاش و كوشش بود، دارا با پيروزي انقلاب اسلامي، گويي تولدي دوباره يافت.
پدر گرامي شهيد در اين زمينه مي‏گويد: او يك پارچه نور و رحمت بود، هيچ وقت نمازش ترك نمي‏شد، انس با قرآن و تلاوت مكرر آيات نوراني آن جزو لايتغيّر برنامة زندگي دارا بود. دارا حافظ و حامي محرومان و مستضعفان بود و مردم فقير منطقه، هميشه او را حامي و پشتيبان خود دانستند، داراي عزيز، علاوه بر تدريس قرآن و علوم اسلامي در كانون و مدرسة قرآن، هميشه جزو اولين كساني بود كه براي بحث رويارويي با گروهك‌هاي ملحد حاضر مي‏شد و بطلان عقيده و باور آنان را با دلايل محكم و استوار برملا مي‏كرد، تمام نظريه‌پردازان الحادي گروهك‌ها در مقابلش به ستوه آمده بودند و هيچگاه نتوانستند در مقابل او سخني منطقي عرضه كنند هرجا دارا حضور مي‏يافت دشمن سپر مي‏انداخت و صحنه را ترك مي‌كرد.
دارا قلبي بسيار رئوف و مهربان داشت، خداوند او را جز براي خدمت به خلق نيافريده بود. مدام در فكر خدمت به مردم محروم و مستضعف بود. يك روز پيراهني براي او خريدم به خانه آوردم و بر تنش پوشاندم، خيلي خوشحال شد. بعد بيرون رفت وقتي برگشت متوجه شدم پيراهن نو را بر تن ندارد و همان پيراهن كهنة قبلي خود را پوشيده است، سئوال كردم چرا پيراهنت را درآورده‌اي؟ گفت: بيرون كه رفتم، فقيري را ديدم كه چيزي بر تن نداشت، پيراهنم را به او بخشيدم
يك روز از مريوان به روستا آمد، غمگين و افسرده بود، علت را از او پرسيدم گفت: پدر جان! عده‌اي آمده‌اند مي‏خواهند پرچم كمونيست در اين منطقه برپا كنند و بساط بي‌ديني و لاابالي‌گري را بگسترانند، بايد به هر طريقي كه شده مانع آنها شويم، طولي نكشيد ديدم بلندگوي مسجد به صدا درآمد، دارا بود كه مردم را به مسجد فرا مي‏خواند، به دليل نفوذي كه در بين مردم داشت تعداد كثيري از مردم در مسجد جمع شدند دارا ماوقع را براي آنها شرح داد و يادآور شد كه اسلام در خطر است و اين وظيفة ماست كه مردانه به مقابله برخيزيم تا اين‌ها جرأت طرح اين انديشه‌ها را نداشته باشند. حالا هر كسي كه دلش براي اسلام مي‏تپد و نمي‏خواهد شاهد افول انديشه‌هاي پاك پيامبر بزرگوار اسلام باشد، آماده شود تا به شهر برويم و به مبارزة با آنها بپردازيم. عدة زيادي آماده شدند و ماموستاي روستا نيز قرآني به دست گرفت و جلو افتاد، صحنة زيبايي بود، همه حركت كرديم و در مكاني كه پرچم را نصب كرده بودند تجمع كرديم، به محض رسيدن، دارا رفت، پرچم را پايين كشيد و آن را پاره كرد، افراد گروهك‌ها تهديد كردند كه ترا خواهيم كشت. دارا در كمال متانت و خونسردي گفت: شما هيچ كاري نمي‏توانيد انجام بدهيد، جان من در يد قدرت خداوند است و تا وقتي كه او اراده كند من زنده خواهم ماند و تا زنده‌ام با شما مبارزه خواهم كرد. دارا پرچم لا ‌اله ‌الا الله را برافراشت بعد همه تكبيرگويان به روستا برگشتيم.
نحوة شهادتش نيز با يارانش تفاوت داشت، همرزماني كه در ركاب اين مجاهد في سبيل‌الله بوده‌اند مي‏گويند: در تمام مدتي كه در حلقة محاصره بوديم، دارا با روحية عالي كه داشت، كمترين هراسي به دل راه نداد و با رشادتي غير قابل توصيف ‌جنگيد، وقتي كه فرمانده رشيد و فداكار، عبدالله طرطوسي، به شهادت رسيد دشمن توانست به داخل مقر نفوذ كند، جنگ تن به تن آغاز شد، دشمن با تمام توان تلاش ‏كرد دارا را زنده دستگير كند، تا آنكه كيد و حيلة آنان به نتيجه رسيد و دارا پس از اين‌كه مهماتش تمام شد به اسارت درآمد، از آنجا كه گروهك‌ها كينة فراواني از اين جوان نستوه به دل داشتند، تمام بدنش را با آتش سيگار سوزاندند و با سر نيزه، زخم‌هاي متعددي به بدنش وارد كردند و در نهايت پس از شكنجه‌هاي وحشيانه، سرش را با موزائيك بريدند و از تن جدا كردند.
تمام افراد سپاه که در لحظه درگیری حضور داشتند تعدادشان کمتر از 20 نفر بود. تنها سلاحی که داشتند، همان سلاح‌های انفرادی بود اما روحیه و ایمان رزمندگان بی‌نظیر بود. با اینکه دشمن از هر طرف حمله می‌کرد بچه‌ها خم به ابرو نمی‌آوردند و مردانه می‌جنگیدند. یکی از شاهدان واقعه می‌گوید: از طرف دشمن نارنجکی پرتاب شد. نارنجک در میان من و دارا به زمین افتاد. دارا بدون اینکه هول شود نارنجک را برداشت و دوباره به طرف دشمن پرتاب کرد. من از این همه شهامت و رشادت تعجب کردم. گفت: نترس خدا با ماست. چه بکشیم چه کشته شویم، پیروز میدان ما هستیم. حلقه محاصره که لحظه به لحظه تنگ‌تر می‌شود، تعدادی از پاسدارها شهید و تعدادی مجروح می‌شوند. دارا جزو معدود نیروهای سالم مانده بود. با تمام توان می‌جنگید و آنقدر جنگید که دیگر هیچ مهماتی برایش باقی نماند. او را دستگیر کردند و با آتش سیگار روی جسم مطهرش یادگاری نوشتند. بعد زنده زنده سرش را بریدند و کمی بعد تمامی بچه‌های پاسدار مریوانی را به شهادت رساندند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا