eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
9.1هزار ویدیو
241 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👇👇👇 ✅ 114 مرتبه ذکر صلوات برای تعجیل در امر فرج ✅ دعای توسلی دیگر بعد از دعای توسل (در مفاتیح) ✅ دعای نور حضرت زهرا سلام الله علیها ✅ دعای سیفی صغیر (قاموس کبیر) بزرگواران تمام این مراقبت ها 👆👆 از طرف شهید روز هدیه می شود. سلام برشما خوبان، همراهان همیشگی کانال 👈 هشتمین روز از 💐 💐 مهمان سفره پر برکت شهید🌷🍃 رضا بخشی (فاتح)🍃🌷 هستیم .
📸 جانشین فرمانده فاطمیون: می‌روم تا چند گلوله به سمت اسرائیل شلیک کنم شهید رضا بخشی با نام جهادی ، یکی از فرماندهان زبده و جوان بود که بدون شک او را باید نامید و انکار نقش بسزای او در فتح عملیات شهرک ملیحه در غوطه دمشق غیر قابل ممکن است. حدود دو سال از حضور فاطميون در سوریه می‌گذشت و این رزمندگان دلاور پس از فتح باشکوه شهر به رسیده بودند. تپه‌ای استراتژیک در اشغال تروریست‌ها و مشرف به بلندی‌های جولان اشغالی که کاری از جانب ارتش سوریه و حزب الله برای فتح آن بر نمی‌آمد. هنگامی که به همراه و دیگر یارانش برای عملیات اعزام می‌شدند، فاتح به یکی از دوستانش گفته بود: "دو سال جنگیدیم که به اینجا برسیم و در جنگ رو در رو با قرار بگیریم. می‌روم تا بلکه بتوانم چند گلوله به سمت اسرائیل شلیک کنم" ابوحامد و فاتح، سرداران لشکر افغانستانی فاطمیون، در جنگی مستقیم با رژیم غاصب اشغالگر قدس به شهادت رسیدند؛ اما اینک به برکت خون آنان هزاران ابوحامد و فاتح دیگر تحت لوای برای جنگ با اسرائیل لحظه شماری می‌کنند…
❤️‌‌شهید رضا بخشی 🔻دانشجوی برتر بوده و جای دکترا گرفتن رفت سوریه و شهید شد لقبش هم فاتح بوده
8.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 گفتگو با خانواده و همرزمان شهید رضا بخشی جانشین فرمانده لشکر فاطمیون شهیدی که آرزوی مبارزه با اسرائیل را در سر داشت. طلبه متعهدی که بعد از موفقیت در عملیات‌های متعدد ملقب به فاتح شده بود.
شهیدبزرگوار که تحصیلات حوزوی و دانشگاهی را مکمل هم می دانست،در ادامه وارد جامعةالمصطفی‌العالمیه شد و در رشته ی علوم قرآن و حدیث و کارشناسی ارشد فقه و معارف اسلامی ادامه تحصیل داد به ورزش فوتبال علاقه شدیدی داشت و اهل شنا نیز بود در واقع شناگر قهاری بود. در مباحث حوزوی با همه مباحثه می کرد؛ به قدری که حیرت همگان را بر می انگیخت زیرا او از بقیه همکلاسی های حوزه اش کوچکتر بود شاید سبب این همه توفیق،اخلاق و رفتار خوش شهید با خانواده و اطرافیانش بود او نسبت به پدر و مادر خود تواضع و خاکساری خاصی داشت و اخلاق و رفتار اسلامی اش در میان دوستان و آشنایان زبانزد بود. او در طی تحصیل خود در جامعة المصطفی العالمیه به عنوان دانشجوی برتر نخبه در زمینه های پژوهشی دعوت به همکاری می شود. هوش سرشار و استعداد بالای شهید ،همراه با توکل و تلاش ویژه اش، موجب شد تا بورسیه تحصیلی او برای تحصیل در مسکو قطعی شود اما در همین اثنا بود که خبر تهدید حرم حضرت زینب(سلام الله علیها) را شنید و وظیفه خود را چیز دیگری یافت.
او به خانواده اش می‌گوید: که من در میدان نبرد نیستم و به امور دفتری بچه ها رسیدگی میکنم و به همراه آنها به حرم رفته و برایشان مداحی میکنم؛خاطرتان جمع جای من امن و خوب است. اما خانواده غافل از اینکه فرزندشان فرمانده ای غیور ،توانا، فاتح‌دلها وخوبی‌ها و سردار است، دلشان آرام می گیرد. خیلی از رزمنده های ایرانی و عراقی و لبنانی و سوری و دیگر مدافعان حرم او را به نام (فاتح )میشناختند و می دانستند هر جا که فاتح پا بگذارد عملیات حتما با پیروزی همراه است . نبردهای رو در رویش با تکفیری ها و رشادت ها و دلیری های شهید همچنان در عتیبه، ملیحه و درعا و غوطه_شرقی و حلب بر زبان رزمنده های مقاومت جاریست. او این اخلاص و پشتکارش را به خوبی نشان داد،چرا که حتی زمانی که در مرخصی بود از هیچ تلاشی برای رفع مشکلات بچه های فاطمیون دریغ نمی کرد. تمام هم و غمش این بود که مبادا کسی از خانواده شهید یا رزمنده مشکل یا ناراحتی داشته باشد اما او با درایت و پشتکاری که داشت اعتماد فرمانده_ابوحامد را جلب کرد و او را به عنوان جانشین خود انتخاب کرددرمیدان نبرد از هیچ خطری هراسی به دل نداشت یک بار از ناحیه بازو مورد اصابت گلوله قرار گرفت و مجروح شداما خم به ابرو نیاورد چرا که حتی برای مداوا و بهبودی به مرخصی نیامد. از هیچ یک از کارهایش برای خانواده تعریف نمی کرد تا مبادا مادر نگران شوندحالا در خانه مراعات حال مادر را می کرد اما حتی به دوستان نزدیکش هم چیزی نمی گفت به آنها گفته بود که در آنجا آبدارچی هست...
همیشه اولین کاری که بعد از آمدن از سوریه می کرد این بود که هنوز وسایلش را بر زمین نگذاشته به حرم مطهر رضوی می رفت و با حال و هوایی ویژه زیارت امین الله می خواند. او خود را برای ادامه دادن تحصیلاتش در مقطع دکتری در رشته دانشگاهی اش حقوق آماده می کرد؛نا گفته نماند که موضوع پایان_نامه ارشدش را تحولات پیرامون سوریه انتخاب کرده بود. مادرش هیچگاه صورتش را هنگام خداحافظی نمیبوسید؛چون که فکر میکرد اگر صورت مسافر را ببوسد دیر باز می گردد و برگشتنش طولانی می‌شود. بار آخری که رفت قول داده بود به مادر که دو هفته ای برگردد؛ واقعا درست گفته اند(مرد است و قولش) و به قولش عمل کرد و درست دو هفته بعد در سن ۲۷ سالگی روز شنبه ۹ اسفند ماه سال ۱۳۹۳ و در حال و هوای ایام فاطمیه در درگیری با تروریست های تکفیری در جریان عملیات آزادسازی تل قرین در حومه درعا دعوت حق را لبیک گفت و در کنار فرمانده ابوحامد جان به جان آفرین تسلیم کرد. دکتری حقوقش را نگرفت اما دکتری بالاتر از آن را از دستان با کفایت ابوالفضل العباس(ع) و حضرت زینب_کبری(س) گرفت.همچون عباس(ع) دستش را فدا کرد به قول خودش دست و پا که سهل است جان و سرمان به فدای حضرت زینب(س). وقتی که خبر شهادتش را به خانواده دادند گفتند:بنویسید سردار رضا بخشی (فاتح) خبر شهادتش همانند مهربانی‌هایش خانواده را غافلگیر کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 قصه زندگی فاتح در کتاب ناهمزاد در کتاب «ناهمزاد» قصه زندگی شهید رضا بخشی (فاتح) جانشین فرمانده لشکر فاطمیون است که در 9 اسفند 1393 در «تَل‌قرین» سوریه و در نزدیکی مرزهای فلسطین اشغالی به شهادت رسید؛ روایت شده است. مجید تربت زاده نویسنده و روزنامه نگار، تالیف کتاب«ناهمزاد» درباره شهید رضا بخشی (با اسم جهادی فاتح) از شهدای مدافع حرم را برعهده داشته است
5.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنانی زیبا از زبان شهید رضا بخشی قبل از شهادت💔
🌷یکی از دوستان شهید فاتح نیز می گوید: ✨فاتح وقت اذان حالش دگرگون می شد و بی تابی می کرد، این بی تابی را می شد در حرکاتش مشاهده کرد، او وقتی به نماز می ایستاد طوری نماز می خواند که گویی کسی روبرویش ایستاده و او را می نگرد و انگار فاتح با او سخن می گفت و بعد از نماز آرامش و لبخند عجیبی بر چهره شهید نقش می بست و این آرامش را به دیگران نیز انتقال می داد.   ✨یکبار از او پرسیدم چکار کنیم که همه مشکلات حل شود؟ گفت: اگر نماز بخوانید و به پدر و مادر خودتان احترام بگذارید، می بینید که اصلا مشکلی وجود ندارد.   ✨جالب است که این شهید عزیز در جبهه، وقت اذان صبح خیلی‌ها را برای نماز بیدار می کرد و با نوازش و سلام و صلوات همه را به نماز تشویق می کرد.    ✨این خصیصه فاتح حتی بعد از شهادتش هم اتفاق می افتد و هنوز هم وقت اذان صبح خیلی‌ها را برای نماز بیدار می کند.  شما هم اگر با شهید ارتباط برقرار کنید و از او بخواهید، همین امشب شما را برای نماز بیدار خواهد کرد..
💢دوست شهید فاتح می‌گفت: «قبل از رفتن لحظه آخر محکم بغلم کرد و گفت: ما که لایق نیستیم، ولی اگر شهادت نصیبمان شد، از ما فراموش نکنید. هر وقت باران بارید به جای من زیر باران بخوانید.»🌹