eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
8.6هزار ویدیو
235 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
زمستان، آغازِ بهارِ مؤمن است‌...🍃 - سلام بر زمستان❄️🌦♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ خواندن دعای فرج امام زمان علیه السلام ✅ 14 یا 114 ( یاالله یامحمد یاعلی یا فاطمه الزهرا یا صاحب‌الزمان ادرکنی ولاتهلکنی ) ✅ خواندن صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها ✅ خواندن صلوات خاصه آقا علی بن موسی الرضا علیه‌السلام
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_سی_و_نهم ✅ خواندن دعای فرج امام زمان علیه السلام ✅ 14 یا 114 ( یاالله یامحمد یا
سلام برشما خوبان، همراهان همیشگی کانال 👈 بیست و هشتمین روز از 💐 💐 مهمان سفره پر برکت شهید 🍃🌷 علی قوچانی 🍃🌷 هستیم .
شهید که شد جنازه‌اش موند تو منطقه حاج‌ حسین‌ خرازی منو فرستاد تا دنبالش بگردم رفتم منطقه، همه جا رو آب گرفته بود هر چی گشتم اثری از علی نبود! خبرش رو که به حاجی دادم، باورش نشد خودش اومد باز هم گشتیم، فایده نداشت، جنازه‌اش موند که موند ... علی دو سال قبل توی بقیع متوسل شده بود به بانوی مدینه خواسته بود شهید که شد بی مزار بمونه شبیه بی بی حاجتش رو گرفت، همون طور که می‌خواست باقی موند و بدون مزار ... 🌷 ◻️تاریخ ولادت: ۱۳۴۲ ◻️محل ولادت : اراک ◻️تاریخ شهادت: ۱۳۶۴ ◻️محل شهادت : سه‌راه ام‌القصر ◻️عملیات: والفجر هشت
شهید حاج علی قوچانی درروز اول تیرماه ۱۳۴۲در شهر اراک دیده به جهان گشود.وی در کودکی به همراه پدر و مادرش از اراک به اصفهان آمد، شرایط معیشتی ایجاب می کردکه درمحل های مختلفی زندگی کنند. از همان کودکی باکاستی ها وسختی ها انس گرفت وسازندگی او از همین دوران آغازشد. ازهمان کودکی حالاتی کنجکاوانه داشت. بسیار جسور و چالاک و فعال بود. در دوران انقلاب با اینکه سن چندانی نداشت به اندازه توان خود در رویداد های انقلاب شرکت و فعالیت کرد.هنوز در اوان جوانی بود که بعد از انقلاب،روستاهای سمیرم و بوئین میاندشت را زیرپاگذاشت ودر خدمت انقلاب، به کمک محرومان و مستضعفان آنجاشتافت. با شروع درگیریهای کردستان با سن کم و جثه کوچک، به هرنحو ممکن، خود را به آنجا رساند. در کردستان شاهد درگیریها و خیانتهای مدعیان طرفداری از خلق یعنی دمکراتها و چپ گراها بود و در آنجا کم کم چهره خود را نشان داد.سالها شرکت فعالانه و مستمر او در جبهه های خون و آتش و درگیری با گروههای محارب و منافق در جنوب وغرب از او فرمانده ای ساخته بود شجاع، صبور و رازدار. زاهد شب بود و شیر روز. بارها تا مرزشهادت پیش رفت. در سال ۱۳۶۳ به مکه معظمه مشرف شد وپس از چندی ازدواج کرد. او به عنوان فرماندهی مدیر ولایق، هدایت بخشی از نیروها را در حمله به فاو،بعهده داشت. در منطقه استراتژیکی کارخانه نمک از خود رشادتهای فراوان نشان داد و سرانجام پس از شش سال رشادت و جانبازی، در سن ۲۲ سالگی، در یک عروج آسمانی، تماشاگر راز شد و روح و جسم خود را نثار دوست کرد.
در ایام نوروز که لباس برایش می خریدند نمی پوشید،می گفت: «شاید بچه های فقیر و یتیم ببینند و آه بکشند»، لباس های نو را می گذاشت چند ماه بعد می پوشید. دوران نوجوانی او مقارن بود با ایام انقلاب، کم سن و سال بود اما بسیار پر تحرک ، چالاک ونترس،مثل بقیه مردم در تظاهرات شرکت کرده و اعلامیه های حضرت امام راپخش می کرد. چشیدن طعم محرومیت ها باعث شد که پس از انقلاب برای کمک به نقاط محروم سمیرم وبوئین و میاندشت عازم آن منطقه شود. درگیری های غرب کشور بالا گرفته بود،علی که حالاجوانی ۱۷-۱۶ ساله بود برای گذراندن دوره آموزش نظامی ثبت نام کرد،و بلا فاصله پس ازآموزش با گردان حضرت مسلم عازم دهگلان کردستان شد. هنوز غائله کردستان ادامه داشت که دشمن بعثی مرزهای کشور را آماج گلوله های خود قرار داد. ضرورت جنگ باعث شدبچه های گردان مسلم که همه اصفهانی بودند عازم دار خوئین وخط شیر شوند. علی سخن گوی گردان مسلم شده بود و سوالات و کنجکاوی های خود و دیگران رابه فرماندهان خط دارخوئین منتقل میکرد،همانجا بود که حسین خرازی جوانی را یافته بود که علاوه بر گذراندن دوره آموزش نظامی عمومی و تکاوری از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار بود، جوانی رشید با قامتی بلند و پر جذبه. در عملیات فرماندهی کل قوا شایستگی های خودش را نشان داد و پس از آن با قبول مسئولیت از فرماندهی گروهان گرفته تا فرماندهی تیپ در تمام عملیات های لشکر امام حسین(ع) نقش به سزایی ایفا کرد. منافقین او را شناسایی کرده بودند چند بار به جان اوسوء قصد شد،یکبار برادرش را که شباهت زیادی به او داشت مورد سوء قصد قرار دادند و یک بار هم یکی از دوستان علی را که موتور او را قرض گرفته بود تا جایی برود به جای او ترور کردند.
علی را دیده بودند،همیشه در تلاش و تکاپو بود و خودش را به کاری مشغول می کرد، بعضی شب ها وقتی همه می خوابیدند بلند می شد وزباله ها را جمع می کرد و به محل جمع آوری زباله ها می برد. با اینکه فرمانده بود ولی از کارهای پیش پا افتاده هم کوتاهی نمی کرد. سوله ای را که برای استقرار نیروها در سنندج تحویل گرفته به تنهایی جارو زد و آماده کرد تا نیروهای گردان که از مرخصی آمدند راحت باشند.آنقدر گرد و غبار روی صورتش نشسته بود که به سختی می شد او را شناخت. به بیت المال خیلی اهمیت می داد،از طرف سپاه یک سفر به مشهد مقدس رفت ولی وقتی برگشت نصف هزینه ها را محاسبه کرد و پرداخت. در محور سنندج - کامیاران مورد کمین کومله قرار گرفت با این که از ناحیه کتف و هر دو پا مجروح شده بودسعی کرد ماشین را از تیررس عوامل ضد انقلاب دور کند. می گفت:با این که خودرو آسیب دیده ولی با این حال متعلق به بیت المال است و باید آن را حفظ کرد. بچه های لشکر حاج علی قوچانی را بارها با تن مجروح و عصا به دست در عملیات ها دیده بودند، به او گفتند:« ظاهراً زخمی شدن ودرد کشیدن برایتان مهم نیست؟» می گفت :« چرا ولی صبر و تحمل مشکلات در راه خدا در نزد وی محفوظ است و نیازی به آشکار کردن آن نیست.» به قول خودش نمک تمام عملیات ها راچشیده بود،بیش از ده بار در عملیات های مختلف مجروح شد ولی مجروحیت ها باعث سستی او نشد. به مادرش گفت:« چرا امروز برای سرکشی مجروحین به بیمارستان نرفتی؟»، مادر گفت:«تو خودت مجروح هستی و نیاز به مراقبت داری»، گفت:« من تنها هستم ولی مجروحین در بیمارستان زیادند».خیلی سفارش به مراقبت و سرکشی از مجروحین را داشت. در آخرین مرخصی که آمده بود برای انتخاب اسم برای فرزندش با همسرش مشورت کرد، همسرش گفت:« اگر دختر بود اسمش را زهرا بگذاریم»،گفت:«قبول دارم هم زینب،هم فاطمه ،هم زهرا ، همه را دوست دارم هر کدام باشد خوب است، اما زینب هیچوقت آغوش گرم پدر را لمس نکرد». به مادرش می گفت:« اگر روح از جسم برود آیا دیگر جسم به درد می خورد؟»، مادر گفت:« نه...»، گفت: «اگر جسم را به خاک بسپارند این ناراحتی دارد؟» ، مادر گفت:« نه، یعنی مفقودالاثر ، یعنی این که خدا کسی را که دوست دارد روح و جسمش را با هم می برد». گویا علی از نحوه شهادتش خبر داشت و می خواست نظر مادرش را در این مورد بداند و او را همراه و همدل کند.
شهادت 👇👇 عملیات والفجر۸ برنامه ریزی شده بود، قبل از عملیات برای بچه ها سخنرانی کرد: برادران توجه داشته باشید که در این عملیات باید با نهایت کوشش تا سرحد شهادت بجنگیم... من در عملیات های گسترده ای شرکت کرده ام ولی اکنون احساس آرامش عجیبی دارم و یقین دارم پیروزی از آن ماست. روز چهارم عملیات والفجر۸ بود و تنور عملیات حسابی داغ شده بود ، همین که متوجه شد ظهر شده رو به بچه ها کرد و گفت:وقت نماز است ، یکی یکی نمازتان را بخوانید و از نماز غافل نشوید. انگار نمی خواست بچه ها نماز نخوانده شهید شوند. آتش توپخانه دشمن شدید شده بود و ادامه پاتک در دشت سمت راست جاده فاو- بصره برای تصرف سه راه و قرارگاه ها و حاشیه جاده شنی آغاز شده بود . قرار شد بچه های گردان یک کیلومتر عقب نشینی کنند، حملات شیمیایی و بمباران های دشمن بسیار شدید بود،حاج علی که مسئولیت محوررا بر عهده داشت با کمک فرمانده گردان حضرت ابوالفضل(ع)به نیروها برای استقرار در موقعیت جدید کمک می کرد،او می خواست با خاطری جمع تا آخرین نفرات را به عقب برگرداند، همه جا راسرکشی کرد تا مطمئن شود کسی جانمانده است، لحظاتی بعد تانک های دشمن آخرین نفری که قصد عقب نشینی از خط را داشت مورد هدف قرار دادند. او مردانه ایستاد،مشقت ها را تحمل کرد و روح وجسم خود را نثار دوست کرد وبه آرامش ابدی وقرب الهی رسید. حاج حسین می گفت: حسین خرازی بدون قوچانی حسین خرازی نیست، از وقتی علی رفته است ماندن برای من خیلی سخت است. فرازی از وصیت نامه شهید: بعضی وقت ها انسان خود را در راهی می بیند که در آن راه یا باید کشته شدن در راه خدا را انتخاب کند یا سر تعظیم در برابر غیر خدا فرود آورد. مردان خدا اولین راه را انتخاب می کنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 امام صادق (علیه‌السلام): صد تا صلوات با « وَ عَجِّل فَرَجَهُم » بعد از عصر جمعه ثواب و اجر فراوان دارد. 🔰 امام کاظم (علیه‌السلام): خدا را در روز جمعه هزار نسیم رحمت هست که هر بنده هر آنچه را خواهد، به او عطا فرماید. پس هر کس بعد از عصر جمعه صد مرتبه سوره قدر را بخواند ،حق تعالی آن هزار رحمت را مضاعف کند و به او عطا می‌فرماید. 📚مفاتیح الجنان،اعمال روز جمعه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستانی زیبا از توکل در زندگی با این داستان معنای توکل روشن می‌شود
السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه.... از نحسی گناه بهایم عوض شده حال دعا و سوز و نوایم عوض شده خیلی دعا برای ظهورت نکرده‌ام یادت نبوده‌ام که دعایم عوض شده یک روز غرق شهوت و یک روز مست جاه معلوم می‌شود که خدایم عوض شده چشمی که خشک شد به امامش نمی‌رسد حالات چشمِ عقده گشایم عوض شده دیشب دعام کردی و بی‌خود نبوده که از صبح زود حال و هوایم عوض شده تو رحمتی و با نظرت سوی نامه‌ام با فعل خیر جرم و خطایم عوض شده آلوده‌ام قبول، ولی بی‌پناه نه اصلا مگر امام رضایم عوض شده؟! شاعر : محمد جواد شیرازی (دعا بفرمایید) https://eitaa.com/joinchat/1943797967C7cf4bb6c3d
ما بی‎صاحـب نیستیم! 🔸️ما كیمیایى در دست داریم كه اگر از آن استفاده كنیم، هم مشكلات دنیایمان حل می‌شود و هم آخرتمان؛ هم توفیق انجام وظایفمان زیاد می‌شود، هم نعمت‌هایی كه خدا به ما داده باقى می‌ماند و رشد می‌كند و هم موجب آرامش خاطر و آسایش می‌شود. یک کیمیا! همه می‌دانید و آن کیمیا این است كه همیشه به یاد داشته باشیم كه ما نوكر امام زمان‌ (عجل‌الله‌فرجه‌الشریف) هستیم. 🔸️آقا داریم، مشكلى داشته باشیم آقایمان حل می‌كنند، ما بی صاحب نیستیم؛ كدام مشكلى بوده كه از سر صدق در خانه ایشان ببریم و ایشان حل نكنند؟! آن كسانى كه بیگانه هستند و در عمرشان ارتباطى با آن حضرت نداشتند، وقتى گرفتار می‌شوند، می گویند السلام علیک یا اباصالح، ادركنى! و ایشان به فریادشان می رسند. ما كه عمرى دم از نوكرى ایشان می‌زنیم، جوابمان را نمی‌دهند؟! چنین چیزى می‌شود؟! افسوس كه بعضى از ما این منصبِ افتخارآمیز را فراموش كرده ایم! ۱۳۸۲/۰۶/۰۱ 🔹علامه مصباح یزدی(رحمة‌الله‌علیه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹‌علّامه حسن زاده آملی : ♦️من هر وقت به ،عکس یک شهید می رسم می گویم : السَّلامُ عَلیکَ یا وَلیُّ اللّه ♦️و هروقت به عکس چند شهید می رسم می گویم : السّلامُ عَلیکُم یا أولیاءَ الله 🕊شادی روح بلندشان صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ خواندن دعای فرج امام زمان علیه السلام ✅ 14 یا 114 ( یاالله یامحمد یاعلی یا فاطمه الزهرا یا صاحب‌الزمان ادرکنی ولاتهلکنی ) ✅ خواندن صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها ✅ خواندن صلوات خاصه آقا علی بن موسی الرضا علیه‌السلام
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_سی_و_نهم ✅ خواندن دعای فرج امام زمان علیه السلام ✅ 14 یا 114 ( یاالله یامحمد یا
سلام برشما خوبان، همراهان همیشگی کانال 👈 بیست و نهمین روز از 💐 💐 مهمان سفره پر برکت شهید 🍃🌷 سید کمال اخلاقی 🍃🌷 هستیم .
16.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
معرفی شهید: شهید تازه تفحص شده سید کمال اخلاقی (دومین شهید خانواده) معرفی کوتاه: بیست و سوم دی ۱۳۴۰، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش سیدمحمد و مادرش، ام البنین نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی و همزمان در مدرسه عالی شهید مطهری به تحصیل دروس حوزوی همت گماشت و اولین شهید مدرسه و دانشگاه عالی شهید مطهری نام گرفت. به عنوان طلبه و پاسدار در جبهه حضور یافت. و مدتی در دسته شناسایی و دیده بانی رشادت ها نمود و در تک عراقی ها در ششم اسفند ۱۳۶۲ ابتدا زخمی شده بود، که توسط بعثی ها در جزیره مجنون تیر خلاص زده شده و به شهادت رسید. لیکن بدلیل عقب نشینی نیروها تا ۲۷ آذرماه امسال (سه روز قبل) اثری از پیکرش بدست نیامده بود که به همت نیروهای تفحص در عمق سه متری پیکر پاکش تفحص و به وطن بازگردانده شد. شهید برادر کوچک سیدمهدی خالقی بود که وی نیز شهید شده است. 🔷 در کلیپ بالا لحظه تفحص و اعلام خبر تفحص پیکر شهید کمال خالقی پس از ۴۰ سال به مادر و خواهرانش در شب قبل از یلدا توسط فرمانده تفحص شهدا سردار باقرزاده و فال حافظ که گویای حقانیت شهدا است اشاره دارد. 💥چه خبری و چه اثری، چقدر ترنم انگیز و اثرگذار و چه حال خوش معنوی بر روان بیننده کلیپ ایجاد می شود. خود نوحه و مداحی تکاندهنده ایست. 🔸لبیک یا زهرا، لبیک یا زینب، لبیک یا حسین، ببینیم و لذت ببریم. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید سید کمال خالقی (دومین شهید خانواده) در  بیست و سوم دی ماه سال ۱۳۴۰ در جنوب شهر تهران در یک خانواده متوسط و مذهبی متولد شد. از همان اوان کودکی بذرهای ایمان و تلاش در دلش جوانه زد. دوران کودکی را چون بچه های جنوب شهر در محیطی آرام و پر از محبت و ‌معنویت گذراند. دوران ابتدایی را در دبستان "هاتف" و نظری را در دبیرستان "البرز" گذراند و در سال ۱۳۶۰ با دیپلم ریاضی از دبیرستان فارغ التحصیل شد. او که در پی گمشده اش بود تا بتواند او را هر چه زودتر و سریع تر به مقصد و ‌هدف نهایی که همانا رسیدن به الله بود برساند، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را برای رسیدن به هدف والای خود بهترین طریق دانست، لذا در ۷ تیر ماه ۱۳۶۰ در اردوی آموزشی سپاه در دانشگاه شهید بهشتی شرکت جست. سیدکمال خالقی از همان اوان علاقه وافری به تعلیم و تعلم خصوصا در مسائل عقیدتی و ‌مذهبی داشت لذا پس از مدتی وارد دوره مربی گری عقیدتی _ سیاسی سپاه شد و آموزش های لازم را فرا گرفت و به نشر اندوخته های خود پرداخت.
شهید سیدکمال خالقی در مهر ۱۳۶۱ با قبول شدن در "مدرسه عالی شهید مطهری" در این مرکز علم و دانش مشغول تحصیل شد که این مرحله سرفصل نوینی در زندگی پر افتخار ایشان محسوب می شد.‌ درس را با جدیت تمام ادامه داد و پیوسته در پی آن بود که روزنه ای پیدا شود تا خود را به دریای علم یعنی "قم" رساند و در آن بحر عظیم شنا کند ولی بعللی موفق نشد. بالاخره شهید سیدکمال خالقی در مهر ماه ۶۲ برای مدتی مشغول تدریس در پادگان "۲۱ حمزه" تهران شد و تا زمان رسیدن شهادت در این سنگر به تعلیم و تدریس اشتغال داشت و در ضمن درس های مدرسه را نیز فراموش نمی کرد. سرانجام یک هفته قبل از عملیات خیبر با وجود مخالفت شدید مسئولین پادگان برای ششمین بار به جبهه شتافت تا دِین خود را به اسلام و انقلاب اسلامی ادا کند و با این عمل خود را جزو فرزانگان جاوید تاریخ سازد.
او در جبهه به عنوان "آر پی جی زن" با پذیرفتن مسئولیت های دیگر و علی رغم مخالفت مسئولین سازماندهی شد‌ و در سپیده دم ششم اسفند ماه ۶۲ با جانفشانی ها و از خود گذشتگی های زیادی که در خود نشان داد در حال کمک رسانی به یکی از هم رزمانش و در اولین ضد حمله کافران یعنی در "جزیزه مجنون" با بدن طاهر درون و بیرونش بعد از نماز صبح با اصابت تیر مستقیم به سجدگاه مبارکش از فاصله نزدیک سر خونین بر بالین ملائک گذارد و جان خویش را بر طبق اخلاص نهاد و به دیدار دوست شتافت و به آرزوی دیرینه اش که همانا فروختن نفس خویش به پروردگارش به ازای بهشت بود، رسید.
خصوصیات: تفکر: یکی از برنامه های روزانه شهید سیدکمال فکر کردن بود و تفکر را جزء کارهای اساسی خود می دانست و بر آن اصرار داشت و همان طور که برای دروس و ‌مطالعات و زندگی مادی و ... خویش برنامه داشت برای فکر کردن نیز. هم چنین یکی از علت های اساسی و ‌مهم پیشرفت ایشان همین تفکر بود. تواضع: زندگی شهید سیدکمال در کمال تواضع و فروتنی سپری شد و ‌هیچ گاه دیده نشد در مباحثات و دروس با این که در هر علمی ید طولانی داشت باعث غرور و تکبرش شود و برخوردش کاملا متواضعانه بود.  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا