eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
9.1هزار ویدیو
240 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 اهمیت سحر و نماز شب بیان خاطره بسیار زیبا از برخورد مرحوم آیت الله میرزا علی آقا قاضی و علامه طباطبایی 🎙آیت الله خامنه‌ای
enc_16801936243685207433536.mp3
2.99M
من اومدم بگم فقط که یه جوری شرمندم ازت که چیزی برا گفتن ندارم ردم کنی تمومه کارم فقط بذار به حال زارم یکم ببارم.. 🎙
📜دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹‌علّامه حسن زاده آملی : ♦️من هر وقت به ،عکس یک شهید می رسم می گویم : السَّلامُ عَلیکَ یا وَلیُّ اللّه ♦️و هروقت به عکس چند شهید می رسم می گویم : السّلامُ عَلیکُم یا أولیاءَ الله 🕊شادی روح بلندشان صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللّهمَّ عَجَّل لِوَلیّکَ الفَرَج اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) اهتمام به اعمال ماه رمضان (تلاوت و دعا و مناجات و. ...) ، امیرالمؤمنین علیه السلام در طول 40 روز
حجت‌الاسلام والمسلمین شیخ احمد ترکان در یازدهم خرداد ۱۳۴۳ در اصفهان به دنیا آمد. با ورود به حوزه علمیه اصفهان (مدرسه امام جعغر صادق (ع) تمام تلاش خود را برای تحصیل و تهذیب نفس به کار گرفت. دوستان نزدیک او روایت کرده‌اند که صفات اخلاقی برجسته‌ای، چون تواضع و سخاوت در وجود او جمع بود. شیخ احمد ترکان با قرآن کریم و مفاتیح انس مخصوصی داشت و با حالتی عرفانی به نماز شب می‌ایستاد و راز و نیاز می‌کرد. اخلاق و تواضع او چنان بود که بسیاری را به او علاقمند ساخته بود. او دراخلاق و عرفان از محضرت مرحوم سید بحرالعلوم میردامادی بهره برد
شیخ ترکان با تمام وجود به حضرت امام خمینی (ره) و قیام انقلابی ایشان عشق می‌ورزید. چندین بار به جبهه‌های جنگ حق علیه باطل عزیمت کرد و با برپایی نماز جماعت و سخنرانی اخلاق نیک خود محفل رزمندگان را روشنی‌بخش بود و آن محافل نورانی را گرم‌تر می‌کرد. او در چهار عملیات فعالانه شرکت کرد و سرانجام در سال ۱۳۶۲ شمسی در عملیات والفجر ۲ به درجه والای شهادت رسید. لحظه شهادت این روحانی گرانقدر را چند تن از همرزمان روایت کرده‌اند. از جمله آن‌ها سید حمیدرضا طالقانی اصفهانی است که روایت خود را در کتاب «حماسه تپه برهانی» نوشته است
حجت الاسلام ترکان، از ناحیه ی دوپا به شدت مجروح شده بود. برادر رهنما، در حالی که در داخل سنگر به پانسمان زخم های من مشغول بود، نحوه ی زخمی شدن ترکان را برایم توضیح داد و گفت: «ترکان در حالی که در سطح پاسگاه در حال حرکت بود، خمپاره ای درست در بین دو پای او بر زمین خورده و او را مجروح کرد. هر دو پایش شکسته و رگ های خونی و عصبی آن قطع شده است و لذا با کمترین حرکتی، درد همه ی بدنش را فرا می گیرد.» ترکان را همیشه صبور و آرام دیده بودم و اکنون فریادهای دلخراش او، از شدت دردی حکایت داشت که تاب مقاومت را از او بریده بود. او با فریاد، از بچه هایی که سعی در انتقال او به داخل سنگر داشتند، می خواست که او را به حال خود رها کنند، اما بالاخره به هر شکلی بود، او را به داخل سنگر آورده و روی یکی از تخت ها خواباندند. از زخم پای ترکان، خون زیادی می رفت، رگ  های شریانی پای این روحانی بافضیلت، قطع شده بود و استخوان های شکسته ی هر دو پایش، گوشت ران او را پاره کرده و به بیرون  زده بود، به طوری که حتی بچه های امدادگر نیز از نگاه کردن به زخم پاهای او منقلب می شدند. تلاش آنان، برای قطع خونریزی های پاهای ترکان، بی فایده بود و همه از این وضع نگران بودند، زیرا دیری نمی پایید که در اثر خونریزی، به شهادت می رسید. امدادگرها هر کار می توانستند کردند، اما بی نتیجه ماند.
حجت الاسلام ترکان از ابتدای مجروح شدن، حال و هوایی شگفت انگیز داشت، خون زیادی از بدنش رفته و تخت خوابش پوشیده از لخته های خون شده بود. ترکان، از لحظات اولیه ی صبح، از حالت عادی خارج شد. او که گویا سخن ما را نمی شنید و در عالمی دیگر به سر می برد، یک لحظه آرام نداشت و در حالت اغماء، بی اختیار سخنانی را بر زبان می آورد. هذیان گفتن، برای افراد مریض و مجروح طبیعی است، اما آنچه تعجب همه ی بچه ها را برانگیخته بود، این بود که سخنان ترکان، هیچ شباهتی به هذیان نداشت. حرف های او در آن شرایط بحرانی، حاکی از میزان انس او با قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در دوران کوتاه زندگیش بود. او در حالی که چشمانس بسته بود و پاسخ ما را نمی داد، مدام حرف می زد و به طور پراکنده، از هرجا می گفت. گاه در بین سخن، با ناله هایی دلخراش، تقاضای آب می کرد و لحظاتی بعد دوباره به وعظ و خطابه ی خود ادامه می داد. او در این لحظات سخت نیز از رسالتی که بر عهده ی یک روحانی است، دست نکشید. گاهی احکام می گفت و بر فضیلت نماز جماعت و آداب و احکام نماز تأکید می نمود و گاهی نیز با تلاوت آیاتی از قرآن کریم، در حالی که با تندی نفس نفس می زدترجمه و توضیح آن را بیان می کرد.