شهید حسین پورجعفری متولد سال 1345 در شهرستان گلباف در استان کرمان بود که از همان جوانی با قاسم سلیمانی دوست و همراه شد. وی در دوران دفاع مقدس حضوری درخشان یافت و به مقام جانبازی رسید. 12 مهره کمر وی شکسته شد، به گونهای که تا یکسال توان ایستادن و راه رفتن نداشت.
شهید پورجعفری، از سال 1376 وارد نیروی قدس سپاه پاسداران شد و در کنار سپهبد قاسم سلیمانی به فعالیت خود ادامه داد و در عملیاتهای برونمرزی مختلف، همیار آن شهید بود. این شهید در سال 1395 بازنشسته شد اما همچنان به فعالیت و مأموریتهای خودش در کنار حاج قاسم ادامه داد. پس از 40 سال همراهی، در نهایت سردار پورجعفری نیز پا در رکاب فرماندهاش یعنی سپهبد قاسم سلیمانی به درجه رفیع شهادت دست یافت و تا لحظه آخر پس از شهادت و در تشییع پیکرها نیز از بغداد تا کرمان، در کنار شهید سلیمانی ماند.
پسر کوچک شهید پورجعفری در مصاحبهای گفته که قاسم سلیمانی شهادت پدرم را پیشبینی میکرد و نوروز امسال که به منزل ما آمد، خطاب به مادرم گفت: «سلام بر همسر شهید».
24.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#چندوقتیست
🎤باصداے حاج محمودڪریمے
یامولاتی یافاطمه اغیثینی
عاشق شده است دانه به دانه هزار بار
دل خون و سینه چاک و برافروخته انار
فریاد بی صداست ترک های پیکرش
از بس که خورده خونِ دل از دست روزگار
پاشیده رنگ سرخ به پیراهنِ خزان
بسته حنا به پینهء دستان شاخسار
در سرزمین گرم،انار آتشین شود
یاقوت را می آورد آتشفشان به بار
با دست خود به حوصله پنهان نموده است
یک دانه از بهشت در او آفریدگار
آن میوه ای که ساخته تسبیحی از خودش
شُکر است بر زبانش، فی الیل و النهار
آن میوه ای که فاطمه آن را طلب نمود
چون باب میل اوست شد این میوه تاجدار
آن بانویی که نام خودش شعر مطلق است
در وصفش استعاره نیاید به هیچ کار
نامی که داده است به زن قیمتی دگر
نامی که داده است به مردان هم اعتبار
آن نام را می آورم ،اما نه بی وضو
دل را به آب میزنم ،اما نه بی گدار
جبر آن زمان که پشت در خانه اش نشست
برخاست آن قیامت عظمی به اختیار
رفت آنچنان که از نفس افتاد جبرئیل
گویی محمد است به معراج رهسپار
شد عرصه گاه تنگ ،ولی ماند پشت در
چون ماندن علی به اُحد ماند، استوار
برگشت زخم خورده ،ولی فاتح نبرد
چون بازگشت حمزه از آشوب کارزار
در خون خضاب شد تن یاران بعد از او
آنها که نام "فاطمه" را میزنند جار
من از کدام یک بنویسم که بوده اند
حجاج ها به ورطه ء تاریخ بی شمار
آنها که با غرور نوشتند ساختیم
دریاچه های احمری از خونِ این تبار
از کربلا به واقعه فَخ رسیده ایم
از عمق ناگوار ترین ها به ناگوار
محمود غزنوی به عداوت مگر نساخت
از استخوان فاطمیان چوبه های دار
بوسهل زوزنی به شرارت هنوز هم
محکوم می کند حسنک را به سنگسار
در لمعه الدمشقیه جاریست همچنان
خون شهید اول و ثانی چون آبشار
عثمانیان به مذهب ما بس که تاختند
در سبزه زار چالدران سرخ شد غبار
اما هنوز هم به تأسیِ فاطمه
نام علیست روی لبِ شیعه آشکار
بیت از هلالی جُغتایی نشسته است
از آن شهید شیعه به ذهنم به یادگار
"جان خواهم از خدا نه یکی،بلکه صد هزار
تا صد هزار بار بمیرم برای یار"
فرق است ،فرق فاحشی از حرف تا عمل
راه است ،راه بی حدی از شعر تا شعار
اینک مدافعان حرم شعله پرورند
تا در بیاورند از آن دودمان دمار
با تیغ آبدیده ای از نوع اعتقاد
با اعتقاد محکمی از جنس ذوالفقار
زهراست مادر من و من بی قرار او
آن نام را می آورم آری به افتخار
آن بانویی که وقت تشرف به رستخیز
پیغمبران پیاده می آیند و او سوار
فریاد می زنند که سر خم کنید ،هان
تا از صراط بگذرد آیات سجده دار
هرجا نگاه میکنم آنجا مزار اوست
پنهان و آشکار چنان ذات کردگار
اینها که گفته ایم یکی بود از هزار
اما هنوز شیعه مصمم،امیدوار...
حمیدرضابرقعی
انقلاب فاطمی.pdf
1.37M
📜سبک زندگی فاطمی س : دقیق ،عمیق ،کاربردی
#انقلاب_فاطمی
9.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 توصیه تکاندهنده و منتشرنشده سپهبد سلیمانی در جمع مدافعان حرم: «نگاه کنید، اون همه زن و بچه، توی این همه گرگ منتظر شما هستند»
📜شهیدسپهبدحاج #قاسم_سلیمانی: اگر بخواهم برای #شهید_کاظمی نامهای بنویسم، خواهم نوشت "مرا ببر"
💠این شهید والامقام اینگونه میگوید: «من همیشه به احمد (شهید احمد کاظمی) میگفتم «الهی دردت بخوره تو سرم»، اصطلاح من بود نسبت به احمد، دورت بگردم. من دلم میخواست واقعاً، آنچه مکنونات قلبی من است. از خدا این رو می خوام که خدا هر چه سریعتر به او ملحق کند. به او اگر بنویسم، این را خواهم نوشت من را ببر ...»
#سردار_دلها
#سالروز_شهادت
هدایت شده از مهندسی ذهن استاد نیلچی زاده
رسم است وقتی بزرگی یا مسئول مملکتی رخت سفررا میپوشد و میرود به یادش دسته گلی را بر میز و صندلی او مینهند
عجبا هرچه میگردیم دفتر کار سردار سلیمانی را نمییابیم میز و صندلی اورا نمییابیم
خدایا دسته گلهایمان را کجا ببریم
کجا بگذاریم
راستی دوستان؛ شما هیچ عکسی از سردار دارید که پشت میزی نشسته باشد
شما هیچ عکسی از سردار سلیمانی دارید که مردم پشت دفتر کارش منتظر باشند
تا گلهایمان را آنجا ببریم
بله یادمان می آید عمده محل کارش پشت خاکریزها بود
ودفترکارش سنگری بود که از چند گونی خاک پرشده بود
دلها بسوزد به حال دسته گلهایی که حسرت نشستن برصندلی حاج قاسم به دلشان ماند ولی عطرشان دنیاگیرشد
ای مرد بزرگ عزتت وغرورمان ریشه در پشت خاکریز نشینی و سنگر نشینی تودارد
12.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃رهبران شیعه | به بهانه شب زیارتی سرور و سالار شهیدان و ایام فاطمیه
بازدید شهدای راه مقاومت و #اقتدار شهید قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس از پروژه توسعه حرم مطهر #ارباب_کربلا و #صحن_حضرت_زهرا سلام الله علیها در نجف اشرف
السلام علیک یا اباعبدالله ع🌺
📌 در فراق #فاطمه
✍ اين سخن از #امیرالمومنین علیه السلام #روايت شده كه هنگام به خاك سپردن سيده زنان، #فاطمه عليها السلام بر سر قبر رسول اللّه صلی الله علیه و آله، چنانكه گويى با او راز مى گويد، بيان داشته است:
💠 سلام بر تو، اى #پيامبر خدا! من و دخترت كه اكنون در كنار تو فرود آمده و چه زود به تو پيوست. اى رسول خدا، بر مرگ دخت برگزيده تو، شكيبايى من اندك است و طاقت و توانم از دست رفته ولى مرا، كه اندوه عظيم فراق تو را ديده ام و رنج مصيبت تو را چشيده ام، جاى شكيبايى است. من خود، تو را به دست خود در قبر خواباندم و هنگامى كه سر بر سينه من داشتى، جان به جان آفرين تسليم نمودى. «انا لله و انا اليه راجعون».
💠 آن وديعت بازگردانده شد و آن امانت به صاحبش رسيد. و اندوه مرا پايانى نيست. همه شب خواب به چشمم نرود تا آن گاه كه خداوند براى من سرايى را كه تو در آن جاى گرفته اى، اختيار كند.
بزودى، دخترت تو را خبر دهد كه چگونه امتت گرد آمدند و بر او ستم كردند. همه سرگذشت را از او بپرس و خبر حال ما از او بخواه. اينها در زمانى بود كه از مرگ تو ديرى نگذشته بود و تو از يادها نرفته بودى.
💠 بدرود تو را و دخترت را. بدرود كسى كه وداع مى كند، نه بدرود كسى كه رنجيده و ملول است. اگر از اينجا بازمى گردم نه از روى ملالت است و اگر درنگ مى كنم نه به سبب آن است كه به وعده اى كه خدا به صابران داده است بدگمان شده ام.
📚 #نهج_البلاغه ، خطبه ۲۰۲.
#فاطمیه_خط_مقدم_شیعیان