eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
8.5هزار ویدیو
233 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👇👇👇 ✅ صبح ها👈 تلاوت سوره یاسین و آل یاسین ✅ ظهرها 👈 خواندن فرازی از خطبه غدیر که در کانال گذاشته می شود . ✅ شبها 👈 خواندن فرازی از زیارت جامعه کبیره که در کانال گذاشته می شود. 👇👇 ✅ بخشش از دوست داشتنی ها ✅ تجدید بیعت روزانه
سلام علیکم💐 نوزدهمین روز از چله 🌟 بیست و چهارم🌟 مهمان سفره شهید 🌷سید محمد سعید جعفری🌷 هستیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید ی که در روز ،در سجده به شهادت رسید 👇👇👇 ✅ مقام معظم رهبری:      شهيد جعفري ستاره ايست درخشان در آسمان غرب كشور، نه تنها در غرب بلكه در كل ايران.
شهید 🌹سید محمد سعید جعفری🌹 در کلام بزرگان مقام معظم رهبری: شهید جعفری ستاره ایست درخشان در آسمان غرب کشور ، نه تنها در غرب بلکه در کل ایران. "شهید سید محمد سعید جعفری"، شهید پیشرو و پیشتاز با جمع رفقای خودش رفتند از پادگان لشگر سنندج دفاع کردند،‌ فهمیدند که معنای این دفاع چیست، تسلط ضد انقلاب بر یک پادگان نظامی معنایش چیست. این زود فهمیدن،‌ به وقت فهمیدن،‌ به هنگام عمل کردن و پاسخ به نیاز دادن، این آن نقطه برجسته ایست که نباید مغفول بماند. آیت الله خزعلی : خداوند این سردار فداکار و مخلص را با حمزه ها و مالک اشترها محشور فرماید. شهید محراب آیت الله اشرفی اصفهانی : سید محمد سعید جعفری این شمع پر فروغ با یارانش چون پروانگان بی پروا از همه تعلقات به عالم بی کران و بی انتهای لطف و عنایت خداوندی پیوستند. مرحوم حضرت آیت الله سید مرتضی نجومی : اگر می ماند در سپاه سرداری بی نظیر و در حوزه مجتهدی عالی مقام می بود و به راستی هرچه در حق او تکریم شود شایسته و سزاوار است. شهید آیت الله حاج آقا بهاء الدین عراقی: من تا بحال ندیدم کسی را که تا این اندازه پا به کار هدف خودش باشد. شهید سپهبد علی صیاد شیرازی : آغاز آشنایی من با ایشان آغاز آشنایی با مربیان دینی بود سعید برای من همچون پلی بود به دنیای معرفت و معنویت. در بیان شأن و منزلت شهید جعفری (اعلی الله مقامه) همین قدر کافی است که مزاری که امروز شهید جعفری در آن آرمیده است در حقیقت مزاری است که آیت الله نجومی 18 ماه قبل از شهادت شهید جعفری برای خود تهیه ومهیا کرده بود ولی بعد از شهادت شهید جعفری بر اساس علاقه اي غير قابل توصيف که به این شهید والامقام داشت مزار خود را به این شهید تقدیم نمود وسنگ مزارش را شخصاً با قلم بی نظیرشان اینگونه نوشتند: «درود بر تو ای عزیز روزگار و ای اباصالح؛ لَقَد عَشتَ سعیداً و متَّ سعیداً و سَتَبعَثَ بعداً حَیّاً سعیداً»   وامروز بحمد الله مزار شهید جعفری میعادگاه عارفان و دلسوختگان ودارالشفای عاشقان مي باشد.
شهيدسرافراز و مجاهدفي سبيل الله، بسيجي مخلص و ولايتمدار، پاسدار و طلبه جوان و اولين فرمانده بسيج و سپاه در كرمانشاه سردار سرلشكر سيد محمد سعيد جعفري اسطوره تقوا، انقلابي‌گري بصيرت و سيدالشهداي انقلاب اسلامي و دفاع مقدس در استان كرمانشاه، چهره‌اي برجسته، داراي انديشه عميق انقلابي و ذوب حقيقي در ولايت بود و دركنار سيادت و معرفت ذاتي خانوادگي، فضائل شخصيتي و عمق نگاه استراتژيك و فرهيخته‌اش در حوزه‌هاي سياسي، امنيتي، اجتماعي، فرهنگي، اعتقادي و علمي و حتي ورزشي، وي را به شخصيتي فرهيخته، خداباور، معناگرا، دلداده اهل بيت(ع) و حامي مردم محروم و مستضعف مبدل ساخته بود. زندگي سراسر حادثه شهيد سعيد جعفري براي بسياري از انقلابيون حقيقي درس است و مانايي وي از اين جهت است كه خدا مي‌خواهد عظمت و بزرگي روح و انديشه‌اش هميشه جاري و ساري باشد.  نبرد كلامي و بصيرانه شهيد جعفري درمبارزه با كفار، جريان نفاق و گروهك‌هاي ضدانقلاب و ماركسيست و منافقين در آغازين روزهاي پيروزي انقلاب اسلامي، افشاگري‌هاي انقلابي و تاريخي‌اش درباره ماهيت جريان فتنه و نفاق و رجعت‌ طلب‌هايي كه منطقه را آماج دروغ پردازي و سوء استفاده قرار داده بودند، تشكيل و راه‌اندازي نخستين هسته‌هاي مقاومت مردمي در استان كرمانشاه، تشكيل بسيج مستضعفين در غرب كشور، نخستين فرمانده بسيج در استان كرمانشاه، نخستين فرمانده سپاه كرمانشاه، تشكيل هسته‌هاي خدمت رسان به محرومان و مستضعفان، شركت در حماسه بازپس‌گيري پادگان سنندج كه مقام معظم رهبري از آن به نيكي يادكردند تنها بخشي از خدمات اين رعناجوان ولايتمدار در عمر كوتاهش بوده است.  رهبر فرزانه انقلاب در سفر به كرمانشاه با عنايت به اين خدمات و تلاش‌هاي پاسدار و طلبه مجاهد و بسيجي و نگاه ژرف و آينده نگرانه درباره شهيد سعيد جعفري، فرمودند: «شهيد سيد محمد سعيد جعفري، شهيد پيشرو و پيشتاز با جمع رفقاي خودش رفتند از پادگان لشكر سنندج دفاع كردند، فهميدند كه معناي اين دفاع چيست، تسلط ضد انقلاب بر يك پادگان نظامي معنايش چيست. اين زود فهميدن، به وقت فهميدن، به هنگام عمل كردن و پاسخ به نياز دادن اين آن نقطه برجسته‌اي است كه نبايد مغفول بماند.»
سید محمد سعید جعفری کرمانشاهی در روز 18 بهمن ۱۳۳۱ در قصرشيرين و درايام تصدی پدرش برگمرک خسروی به دنيا آمد. او فرزند سید محمد کاظم فرزند سید هاشم فرزند سید موسی کرمانشاهی می باشند که از سلسله قدیمی و اصیل سادات کرمانشاه بوده و نسل اندر نسل در این شهر می زیسته اند. شجره ایشان با چهل واسطه از طریق موسی الجون و عبداله محض و حسن مثنی به امام حسن ابن علی و امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (علیه السلام) می پیوندد و به جهت اشتقاق از عبداله محض از سادات حسن الحسینی و ملقب به« شریف » می باشند. در نسخه های اصلی و موجود این شجره 1093 هـ .ق در بغداد استنساخ گردیده است علمای بزرگ بغداد از شیعه و سنی آن را ممهور و موشح نموده در ابتدای شجره نگاشته اند که «هذه شجره اصلها اصیل و فرعها نبیل و حاملها رجل جلیل» بیت مرحوم سیدهاشم در کرمانشاه به جهت صحت سیادت و اهتمام بر دیانت محل آمد و رفت بوده چندان که مردم بیماران خود را جهت شفا به تبرک امام حسن مجتبی (ع) به آنجا می برده اند و نسبت به بیت سیادتشان هدایا و نذور می رفته است. سعید در سن 7-8 سالگی همزمان با دروس دبستان، حفظ و قرائت قرآن کريم و آموزش احکام شرعی را نزد مربی قرآن مرحوم ميرزا علی اصغر بهمانی آغاز نمود، تا بدانجا که در همان سنین اندکش 2-3 بار ختم قرآن نمود و حتی بعضی اوقات مخاطبانش را با قرآن جواب می داد. هوشمندی سعيد از ايام کودکی منجر به اشتغال همزمان او در دروس کلاسيک تا اخذ ديپلم رياضی و پذيرش دوره کارشناسی و آموزش های دينی و مذهبی گرديد تا بدانجا که از ۱۶ سالگی رسماً در مساجد و جلسات دينی به سخنرانی می پردازد. _هرچند اولین سخنرانی ایشان در سن 12 سالگی و در روز ولادت امام علی(ع) بر روی منبر مسجد آیت الله بروجردی با موضوع شرح یکی از خطبه های نهج البلاغه بوده است_ از نوجوانی آموزش دروس حوزوی را در نزد روحانيت کرمانشاه آغاز می نمايد و از محضر اساتيدی چون شهيد محراب آيت الله عطاء الله اشرفی و شهيد آيت الله بهاءالدين کنگاوری (محمدی عراقی) و آيت الله مجتبی حاج آخوند و نيز آخوند ملاعلی معصومی همدانی (استاد عرفان شهید جعفری که ایشان برای استفاده از درس این عالم ربانی به همدان رفت و آمد می کردند) و استاد علی حجتی کرمانی (از علمای تبعیدی به کرمانشاه) تا آغاز دروس خارج استفاده علمی می نمايد.
استاد شهید با سخنرانی های متعدد در کرمانشاه به دعوت عمومی و بسیج نیروهای مردمی به جهاد اهتمام نموده شخصاً با جمعی از یاران و شاگردان جان بر کف خویش به عنوان نخستین گروه پیشتاز در مبارزه و جهاد به جبهه ی دشمن در حال پیشروی می شتابند و در حالی که دشمن از سرپل ذهاب گذشته است با آنان روبرو می شوند. راهبرد سردار شهید و همرزمان او در این نبرد نابرابر اجرای عملیات چریکی و وارد کردن ضربات متعدد بر پایگاه ها و مراکز نظامی و ماشین های زرهی دشمن در طول شب به منظور افزایش خسارت و تلفات مهاجمان و عدم امکان پیشروی و زمین گیری ماشین جنگی دشمن است. یک ماه مقاومت سرسختانه این گروه اندک که با حمایت هوانیروز کرمانشاه خصوصاً رشادتهای شهیدان علی اکبر شیرودی و احمد کشوری و یحیی شمشادیان پشتیبانی شده و منجر به زمین گیر شدن سپاه سوم عراق در دشت ذهاب و نهایتاً تخلیه و عقب نشینی آنها از منطقه شهری سرپل ذهاب و انتقال جبهه مقاومت ایران به ارتفاعات قراویز در غرب سرپل ذهاب می گردد.  در تمام اين مدت درسهای نهج البلاغه شهيد در خط مقدم نيز ادامه می يابد. او پاسدار توام جبهه های جنگ و فرهنگ بود. عاقبت در 5 آبان 1359 در شب خجسته عيد غدير ولايت مرتضوی در خط مقدم جنگ و ارتفاعات قراويز و در حالی که برای برگرداندن پیکرهای مطهر همرزمان خود به عمق جبهه دشمن نفوذ کرده بود بر اثر اصابت به مین به اجداد پاک و شهيدخويش تاسی نموده پس از عمری کوتاه اما بسيار پربرکت در حال سجده جان به جان آفرين تسليم می نمايد. علمای کرمانشاه بر پيکر او نماز مکرر میگذراند و مردم کرمانشاه با شکوه ترين تشييع را در خاطره اين شهر برای او بر پا میکنند. آيت ا... سيد مرتضی نجومی به خط خوش خويش بر سنگ مزار ايشان نگاشت :  درود بر تو ای عزيز روزگار و ای ابا صالح             لقد عشت سعيدا و مت سعيدا و ستبعث بعدا حياً سعيدا 
✅به امام زمان قسم تا به امروزیك نگاه حرام نكرده‌ام سید شجاع الدین جعفری، برادر سعید، نقل می‌کند: «شبی كه مرحوم آقا‌سعید در بامداد آن، شهید شدند دسته‌ی ما عملیات داشتیم. یكی دو ساعت به غروب مانده بود كه آقا‌ سعید به من گفتند: «آقا شجاع برویم غسل كنیم.» نزدیك محل استقرار ما در قره بلاغ یك موقعیتی بود به نام چم امام حسن(ع) كه از سر شاخه‌های رود الوند به حساب می‌آمد، آب زلالی داشت و عمقش هم تقریباً به اندازه یك نفر بود . در مسیر تا چم امام حسن (ع) آقا ‌سعید با من صحبت می‌كرد. از اهمیت امر به معروف و نهی از منكر و لزوم پرهیزکاری سخن می‌گفت. ...صحبت هایمان تا زمان بیرون آمدن از آب ادامه یافت. توصیه هایی به من فرمود از جمله آنكه گفت : «شاربت بلند شده آن را كوتاه كن» و فرمود كه: «تو الان در سِنّی قرار داری كه در معرض نگاه حرام هستی. چشمانت را پاك نگهدار و از گناه دوری كن» عرض كردم: «آقا سعید روزگار طوری نیست كه بشود تقوا را آنطور كه شما می‌گویید نگه داشت. صبح كه از منزل بیرون می‌آئیم كسانی را می‌بینیم كه حجابشان را درست رعایت نمی‌كنند » آقا ‌سعید همانطور كه سرش را با حوله خشك می‌كرد، پرسید: «سن شما بیشتر است یا من؟» گفتم: شما. حوله را از روی صورتش كنار زد و گفت: «به وجود مقدس امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) تا به امروزیك نگاه حرام نكرده‌ام» این قسم بزرگترین قسم سعید بود و چنان این حرف را محكم زد كه اشك در چشمانم حلقه بست ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️عید غدیر است❤️ پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم سه روز در منطقه غدیر توقف کردند تا همگان با امیرالمؤمنین علیه السلام نمایند. 🎉 ما نیز را عید بگیریم .
پرچم نظام اسلامی🇮🇷 رو به دست برسونید تکه ای از وصیـــــــت📝 شهید وحیدزمانی نیا
🧡 متن زيارت امام_موسي_کاظم_عليه_السلام⬇️⬇️⬇️ 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ولِىَّ اللَّهِ وَابْنَ وَلِيِّهِ، 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللَّهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ، 🌹اَلسَّلامُ‏ عَلَيْكَ يا صَفِىَّ اللَّهِ وَابْنَ صَفِيِّهِ، 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَمينَ اللَّهِ وَابْنَ اَمينِهِ، 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللَّهِ فى‏ ظُلُماتِ الْأَرْضِ، 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اِمامَ‏ الْهُدى‏، 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَلَمَ الدّينِ وَالتُّقى‏، 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خازِنَ‏ عِلْمِ النَّبِيّينَ، 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خازِنَ عِلْمِ الْمُرْسَلينَ، 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نآئِبَ الْأَوْصِيآءِ السَّابِقينَ، 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَعْدِنَ الْوَحْىِ الْمُبينِ، 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الْعِلْمِ الْيَقينِ، 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْبَةَ عِلْمِ‏ الْمُرْسَلينَ، 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْأِمامُ الصَّالِحُ مرسل 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْأِمامُ الزَّاهِدُ، 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْأِمامُ الْعابِدُ، 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْأِمامُ السَّيِّدُ الرَّشيدُ، 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمَقْتُولُ الشَّهيدُ، 🌹اَلسَّلامُ‏ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَابْنَ وَصِيِّهِ، 🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلاىَ مُوسَى‏ بْنَ جَعْفَرٍ، وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ 🌹اَشْهَدُ اَ نَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ عَنِ اللَّهِ ما حَمَّلَكَ، وَحَفِظْتَ مَا اسْتَوْدَعَكَ، 🌹‏وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللَّهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللَّهِ، 🌹وَاَقَمْتَ‏ اَحْكامَ اللَّهِ، وَتَلَوْتَ كِتابَ اللَّهِ، 🌹‏َوصَبَرْتَ عَلَى الْأَذى‏ فى‏ جَنْبِ اللَّهِ، 🌹وَجاهَدْتَ فِى اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ، حَتّى‏ اَتيكَ الْيَقين 💜 متن صلوات خاصه بر موسى بن جعفر ( امام کاظم )عليه السّلام⬇️⬇️⬇️ 🌻اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَمِينِ الْمُؤْتَمَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْبَرِّ الْوَفِيِّ الطَّاهِرِ الزَّكِيِّ النُّورِ الْمُبِينِ [الْمُنِيرِ] الْمُجْتَهِدِ الْمُحْتَسِبِ الصَّابِرِ عَلَى الْأَذَى فِيكَ اللَّهُمَّ وَ كَمَا بَلَّغَ عَنْ آبَائِهِ مَا اسْتُودِعَ مِنْ أَمْرِكَ وَ نَهْيِكَ وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ وَ كَابَدَ أَهْلَ الْعِزَّةِ وَ الشِّدَّةِ فِيمَا كَانَ يَلْقَى مِنْ جُهَّالِ قَوْمِهِ رَبِّ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ وَ أَكْمَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِمَّنْ أَطَاعَكَ وَ نَصَحَ لِعِبَادِكَ إِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ .🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
: ✨⚡️✨⚡️✨⚡️✨⚡️✨⚡️ میلاد با سعادت امام موسی کاظم علیه السلام را به ساحت مقدس امام زمان علیه السلام و شما دوستان عزیز تبریک می گوییم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم💐 بیستمین روز از چله 🌟 بیست و چهارم🌟 مهمان سفره شهید 🌷حمید زرگوشی 🌷 هستیم.
پیکر شهیدی که شب‌ها می‌خواند 🌷 🌷هر وقت به (ع) می روم، آقایی که مسئولیت رسیدگی به فضای سبز🌳 آن منطقه را برعهده دارد به نزدم می آید و می گوید 🌷 هم مانند شبهای گذشته به مزار آمدم، صدای از اینجا (قبر ) در ساعت سه شب🕒 تا اذان صبح می آید و تمام دشت🌾 را منور می کند، مگر این آقا کیست؟ 🌷من هم جواب می دهم: است، بیست ساله بود که به سرورش پیوست🕊، دانشجو بود، اکنون که در معیت من نیست روشنایی✨ چشمانم در ظلمت فرو رفته است😔. راوی:
شهيد در سال 45 در يك خانواده مذهبي در هرمزآباد مهران چشم به جهان گشود . دورة ابتدائي را قبل از انقلاب در مهران به پايان رسانيد ، با ورود به دورة راهنمائي انقلاب شكوهمند اسلامي آغاز گرديد كه در راهپيمائيها شركت فعال داشتند و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي جنگ تحميلي عليه ايران آغاز گرديدكه همراه خانواده به ايلام مهاجرت كرد . با توجه به مشكلات خانوادگي و آوارگي در ايلام ايشان به ادامه تحصيل پرداختند كه بعد از موفقيت و دريافت ديپلم درامتحانات تربيت معلم شركت نمود و در دانشگاه شهيد اشرفي كرمانشاه قبول گرديد ، پس از ورود به دانشگاه شش ماه نگذشته بود كه داوطلبانه عازم جبهه ها شد و او با چند نفر ديگر از دانشجويان عازم جبهه هاي كردستان شدند ، در عمليات والفجر 9 ،سال 65 بود كه شهيد در آن عمليات مفقودالاثرگرديد و با توجه به گفته بعضي از همرزمان شهيد ايشان در همان منطقه به دست مزدوران بعثي اسير و بعد شهيد شده و به خيل شهيدان پيوست .
سال ۷۹ از کرمانشاه به ما زنگ زدند گفتند فرزندتان شهید شده است، کارت شناسایی و ساعتش را برایمان فرستادند و گفتند بیایید کرمانشاه و جنازه اش را تحویل بگیرید، همسر، پسر و دامادم به کرمانشاه رفتند؛ اما حمید را در میان شهدا نیافتند، خدا می داند چه بر سر ما گذشت؟ امان از دل خانواده شهدا، برایش فاتحه گرفتیم، تا چهل روز در خانه ما شیون به پا بود، تا دو سال پا از درب خانه به بیرون نگذاشتم، زندگی ما در ماتم فرو رفت. آنقدر در مصیبت حمید غرق شده بودم که دیگر فرزندانم را به دست فراموشی سپردم، در شادی ها همراهشان نبودم، لباس که می خریدند می گفتم: زیبا و برازنده حمید است، آن را نگه دارید تا بر تن حمید ببینمش، آن ها نیز «چشم» می گفتند، به آن ها تاکید می کردم تا برادرتان نیامده وسیله جدید، میوه نوبرانه، شادی و خنده را به خانه نیاورید، به هر مجلسی که می رفتیم، خودم را ملامت می کردم که چرا در فلان جا خندیدم، چرا به بدون حمید به پیک نیک رفتم؟ چرا به دعوت فلان فامیل برای عروسی فرزندش «نه» نگفتم؟ هرگاه تلویزیون تابوت شهدای گمنام را از تلویزیون نشان می داد خانه ما غمکده می شد، بر مزار هر شهیدی که می رسیدم از او می پرسیدم: تو حمید من نیستی؟
اولین بار که بعد از ۳۰ سال حمید را دیدم در فرودگاه شهدای ایلام بود، علی اکبرم دو متر قد داشت، رعنا و بلند بالا بود، علی اصغر تحویل گرفتم، زخم داغ حمید هیچوقت کهنه نمی شود، ۹ سال لباس سیاه به تن کردم، هنگامی که به سوی تابوت حمید به راه افتادم به بانوی کربلا توکل و توسل جستم تا خویشتندار باشم، همینگونه نیز شد.  التماس کردم اجازه بدهند شب را در کنار حمید باشم؛ اما مسئولان قبول نکردند. مایل بودم خودم فرزندم را در خاک دفن کنم، بر رویش سنگ لحد بگذارم و خاک بپاشم، تمایل داشتم این اسماعیل را که ۳۰ سال پیش قربانی شده بود به ساحت سیدالشهدا (ع) هدیه کنم، آقایان حاضر در روز خاکسپاری برای رعایت حال من که قلبم به سختی می زد؛ اجازه ندادند وارد قبر شوم؛ بنابراین در گوشه مزار نشستم و ضمن دیدن آیین دفن فرزندم در خاک، با خدا و رسولش به راز و نیاز پرداختم.