eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
8.9هزار ویدیو
238 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
7.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلاااااام استاد عزیز شبتون بخیر🌹 استااااد امروز سید از کربلا خبر دادن اربعین هست ان شالله محافظ كربلاء يرحب بزوار الحسين عليه السلام في زيارة الاربعين من جميع بلدان العالم دون اسثناء هلا بزوار الحسين ونحن في خدمتكم ان شاء الله
💥 ، در لحظه‌های حساس تصمیم‌گیری سر برمی‌آورند! "خدا رحمت کند استاد ما را، می‌گفت: «انسان باید نگران این باشد که نکند منافعان یک روز ما را مقابل امام حسین(ع) قرار دهد.» کسانی که در کربلا آمده بودند، تا فضا سخت نشده بود نامه می‌نوشتند و از ایشان دعوت می‌کردند و وعده می‌دادند که اموال و باغ‌‌ها و جان‌‌های ما در اختیار شما. وقتی کار سخت شد و اموال و اهل‌بیتشان به گرو رفت، حاضر شدند به روی سیدالشهدا(ع) تیغ هم بکشند تا دنیایشان را حفظ کنند. این تعارف نیست. اگر ما با خودمان و تمنیات نفسمان تسویه‌حساب نکنیم در لحظۀ تصمیم‌گیری، هوس‌ها سر برمی‌آورند. و و هوس‌‌هایی که به امروز و فردا و تأخیر و وعده‌ها آرام شده‌اند، همگی به یکباره سر برمی‌آورند و سهمشان را از ما می‌خواهند. اگر ما خود را مهیا نکرده باشیم، گرفتار می‌شویم." ☑️ @mirbaqeri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👇👇👇👇 ✅ 1- زیارت عاشورای غیر معروفه به نیابت از بقیه الله الاعظم عج ✅ 2- تلاوت سوره والفجر هدیه به اباعبدالله الحسین علیه السلام ✅ 3- هر روز 100 مرتبه سوره توحید هدیه به شهدایی که از شهدای کربلا معرفی می شوند ✅ 4-یکبار در طول این چله خواندن نماز امام حسین علیه السلام 👇 ✅5- تاکید و انس معنوی عمیق بیشتربه حجاب فاطمی ،وتاسی به حضرت زینب سلام الله علیها همان چیزی که خواسته و وصیت همه ی شهدای مابود.
سلام علیکم هفتمین روز از چله✨ بیست و پنجم ✨ از اصحاب الحسین سر سفره 💫زهیربن قین 💫 هستیم.
او از یاران بزرگ و با وفاى امام حسین(ع) و مردى شایسته وشریف بود; رزمنده‏اى دلیر و جنگجویى توانا شمرده مى‏شد و درمیان قبیله خود، که در کوفه سکونت داشتند، مى‏زیست. وى را زهیربن قین بن قیس انمارى بجلى مى‏خواندند
زهیر، عثمانی بود. عثمانی‌ها معتقد بودند خون عثمان بر گردن حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام است و به همین دلیل دشمن حضرت بودند. یعنی نه‌تنها به اهل بیت علیهم‌السلام معرفت نداشتند، دشمن هم بودند. زهیرِ عثمانی با آن برخورد حساب‌شده و تحول‌سازی که همسرش با او داشت از این رو به آن رو شد. زهیر نمی‌خواست با حضرت امام حسین علیه‌السلام مواجه شود و بنایش بر این بود که هرجا به ضرورت با حضرت امام حسین علیه‌السلام همراه شد، جایی که امام توقف می‌کرد، او حرکت می‌کرد که آنجا نباشد و تلاش می‌کرد تا با امام روبه‌رو نشود. اما وقتی قاصد آمد و سلام امام علیه‌السلام را رساند و گفت امام می‌خواهند تو را ببینند، خشکش زد و قصد نداشت برود‌! همسرش گفت «سبحان‌الله! پسرِ دختر پیامبر تو را می‌طلبد و تو نمی‌روی؟». چنان این را محکم گفت که زهیر شرمنده شد و در حقیقت در رودربایستی قرار گرفت. با این حرکت همسر تصمیم گرفت نزد امام علیه‌السلام برود. ما نمی‌دانیم چه بین او و امام رد و بدل شده است. وقتی برگشت، دیدند متحول شده و شاد و مسرور بود و گفت «من راه خودم را پیدا کرده‌ام»
👇👇👇 از زنان دیگری که جزء خاندان حضرت امام حسین علیه‌السلام نبودند ولی از خود عظمت به یادگار گذاشتند، همسر زهیر ابن قین بجلی است که عامل اصلی انقلاب احوال و نجات زهیر از اعماق جهنم و رساندن او به عالی‌ترین درجات بهشت می‌شود درباره‌ی همسر زهیر ابن قین دو نقل است: یکی اینکه همسر زهیر در کربلا هم بود و از اسرا و حتی شاهدان فاجعه کربلاست. اما نقل مشهور این است که زهیر، همسرش را با کسانی که همراه او بود به کوفه بازگرداند و موقعی که می‌خواستند جدا شوند همسر با چشمان گریان گفت «تو در رکاب پسر پیامبر به شهادت نائل می‌شوی. در روز قیامت من را فراموش نکن» و درست هم می‌گفت چون او عامل این تحول شده بود.
سپس رو به همسرش كرد و گفت: تو را طلاق دادم؛ زيرا دوست ندارم از من جز خوبى به تو برسد، من بنا دارم با امام حسين(عليه السلام) باشم و جانم را فداى او كنم. آنگاه همسرش را با مقدارى آذوقه و مال تحويل عموزاده هايش داد تا او را به مقصد برسانند. همسر زهير برخاست و گريست و با او وداع كرد و گفت: خداوند يار و ياورت باشد و براى تو اين سفر را به خير كند و روز قيامت نزد جدّ حسين(عليه السلام) به ياد من هم باش. آنگاه زهير به همراهان خود رو كرد و گفت: هر كسى از شما دوست دارد با من بيايد و گرنه اين آخرين ملاقات ماست! و بعد افزود: ما در «بلنجر» مى جنگيديم و خداوند ما را پيروز كرد: «سلمان باهلى» به ما گفت: آيا به اين پيروزى و به چنگ آوردن غنائم خوشحال و مسروريد؟ گفتيم: آرى. گفت: هنگامى كه محضر سيد شباب آل محمد(صلى الله عليه وآله) را درك كرديد، آن روز به جنگيدن در ركاب او و يارى نمودن او و چيزهايى كه در آن راه بدست خواهيد آورد، بيشتر شادمان خواهيد شد!». «ابراهيم بن سعيد» ـ يكى از همراهان زهير در سفر حج ـ نقل مى كند: «هنگامى كه زهير نزد امام حسين(عليه السلام) رفت: امام(عليه السلام) به او فرمود: «من در كربلا كشته خواهم شد و سرم را «زحر بن قيس» به اميد گرفتن جايزه نزد يزيد خواهد برد ولى يزيد چيزى به او نخواهد داد».