eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
9هزار ویدیو
238 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
در کتاب «دمع السجوم» مقتل قاسم بن الحسن علیه السلام اینگونه آمده است: محمد بن ابى طالب گوید: چنین آمده است که چون حسین علیه السّلام او را دید به جنگ بیرون آمده در آغوشش گرفت و با هم گریستند چندان که بیهوش شدند و پس از آن که به هوش آمد از حسین علیه السّلام دستور جهاد خواست آن حضرت اذن نداد، پس آن جوان بر دست و پاى عمو افتاد و بوسه مى ‌داد تا اذن گرفت و به جنگ بیرون آمد و اشک بر گونه ‌هایش روان بود و مى‌ گفت: ان تنکرونى فانا ابن الحسنسبط النّبىّ المصطفى المؤتمن‌ هذا حسین کالاسیر المرتهنبین اناس لاسقوا صوب المزن‌ پس جنگى سخت پیوست چنان که با خردى سى و پنج مرد بکشت. و در مناقب است که این رجز مى‌گفت: انّى انا القاسم من نسل علىّ نحن و بیت اللّه اولى بالنّبىّ من شمر ذى الجوشن او ابن الدّعىّ‌ و در امالى صدوق است که پس از على اکبر، قاسم بن حسن به جنگ بیرون شد و مى‌گفت: لا تجزعى نفسى فکلّ فانالیوم تلقین ذوى الجنان‌ و سه تن از آنها بکشت آنگاه او را از اسب بیفکندند -رضوان اللّه علیه- و فتّال نیشابورى‌ مانند این گفته است
تاریخ طبری به نقل از حُمَید بن مسلم (یکی از راویان حاضر در واقعه کربلا) مقتل قاسم بن الحسن را چنین می آورد: «جوانى به سان پاره ماه شمشیر به دست، به سوى ما آمد. او پیراهن و بالاپوش و کفش هایى داشت که بند یک لِنگه اش پاره شده بود، و از یاد نبرده ام که لنگه چپ آن بود. عمرو بن سعد بن نُفَیل اَزْدى به من گفت: به خدا سوگند بر او حمله مى برم. به او گفتم : سبحان اللّه! از آن چه مى خواهى؟! کُشتن همین کسانى که گرداگردِ آنها را گرفته اند براى تو بس است. گفت: به خدا سوگند، به او حمله خواهم بُرد! آن گاه بر او حمله بُرد و باز نگشت تا با شمشیر بر سرش زد. آن جوان به صورت [بر زمین] افتاد و فریاد برآورد: عموجان! حسین علیه السلام مانند باز شکارى نگاهى انداخت و مانند شیر شرزه به عمرو، یورش بُرد و او را با شمشیر زد. او ساعد دستش را جلوى آن گرفت امّا از آرنج، قطع شد. فریادى کشید و از امام علیه السلام کناره گرفت. سواران کوفه یورش آوردند تا عمرو را از دست حسین علیه السلام بِرَهانند؛ امّا عمرو در جلوى سینه مَرکب ها قرار گرفت و سواران با اسب بر روى او رفتند و وى را لگدمال کردند تا مُرد. غبار [ نبرد] که فرو نشست حسین علیه السلام بر بالاى سر جوان ایستاده بود و او پاهایش را از درد به زمین مى کشید. حسین علیه السلام فرمود: «از رحمت خدا دور باد گروهى که تو را کُشتند و کسانى که جدّ تو در روز قیامت دشمن آنهاست به سبب تو». سپس فرمود: «به خدا سوگند، بر عمویت گران مى آید که او را بخوانى و پاسخت را ندهد یا پاسخت را بدهد و سودى نداشته باشد؛ صدایى که ـ به خدا سوگند ـ جنایتکاران و تجاوزگران بر آن فراوان و یاورانش اندک اند». سپس او را بُرد و گویى مى بینم که پاهاى آن جوان بر زمین کشیده مى شود و حسین علیه السلام، سینه اش را بر سینه خود، نهاده است. با خود گفتم : با او چه مى کند؟ او را آورد و کنار فرزند شهیدش على اکبر و کشتگان گِرد او ـ که از خاندانش بودند ـ گذاشت. نام آن جوان را پرسیدم. گفتند: قاسم بن حسن بن على بن ابى طالب است
نقل می کنند علامه حاج شیخ جعفر شوشتری که از علمای طراز اول عصر خویش به شمار می آمد ازوضع شبیه خوانی به خاطر راه یافتن این گونه داستان های موهوم به آن ناراضی بود و از دست اندرکاران خواست موارد وهن انگیز وخرافی را از تعزیه ها حذف کنند و اگر این کارها میسر نمی باشد،حداقل از اجرای تعزیه عروسی قاسم که خیلی مستهجن است، جلوگیری کنید. علامه مجلسی می نویسد: قصه دامادی حضرت قاسم را در کتب معتبرندیده ام، محدث نوری صاحب آثاری چون مستدرک الوسائل در اثرمعروفی که پیرامون آداب اهل منبر به نگارش درآورده در این باره اظهار داشته است: از اخبار موهونه و کتب غیر معتمده که بزرگان علمای گذشته به آنها اعتنا نکردند و مراجعه ننمودند...قصه زعفر جنی و عروسی قاسم است که هر دو در روضه کاشفی موجوداست و قصه عروسی قبل از روضه، از عصر شیخ مفید تا تالیف کتاب فوق در هیچ کتابی دیده نشده است، چگونه می شود قضیه ای به این عظمت و قصه ای چنین آشکار محقق و مضبوط باشد و به نظر تمام این جماعت نرسیده باشد. مرحوم محدث قمی هم خاطر نشان نموده است.قصه دامادی قاسم در کربلا و تزویج فاطمه بنت الحسین برای اوصحت ندارد. به علاوه حضرت امام حسین(ع) را دو دختر بوده یکی حضرت سکینه(س) و دیگری فاطمه(س) نام داشته است. اولی راسید الشهداء(ع) به عقد ازدواج عبد الله درآورد که شوهرش در کربلابه شهادت رسید. و دومی همسر حسن مثنی است که در کربلا حاضر بودشهید آیت الله قاضی طباطبائی داستان عروسی قاسم را فاقداعتبار می داند و می افزاید علامه مامقانی در کتاب تنقیح المقال می گوید: آن چه در کتاب منتخب طریحی از قصه تزویج قاسم نقل شده من و سایر اهل تتبع در کتاب های سیره، تاریخ و مقاتل با اعتباربر آن اطلاع نیافتیم، بسیار دور از اعتبار است که چنین قضیه ای روز عاشورا با آن اوضاع و احوال و شدت بلایا اتفاق افتد. به نظر می رسد که قصه عروسی قاسم که هنوز به حد بلوغ نرسیده بوداشتباه شده و داستان عروسی حسن مثنی بدین صورت در افواه اشتهار یافته است. مقام معظم رهبری حضرت آیة الله العظمی خامنه ای فرمودند: «نباید بوی ذلت و خاک ساری نسبت به ائمه(ع)و شجاعان کربلا در اشعار استشمام شود، بعضی از روضه هایی که خلاف واقعه است و مشکوک است، انسان باید حتی المقدور از خواندن آنها خودداری کند، برای مثال روضه دامادی حضرت قاسم(ع) چیزی است که قطعا یا به احتمال زیاد رد آن ابت شده است... دخترامام حسین(ع) به نام فاطمه مشخص است که چه کسی است. چند سال عمر کرده. چند فرزند داشته و پدرش هم مشخص بود. سادات ابن حسن هم مشخص هستند و چیز مبهمی در تاریخ وجود ندارد، حال بیاییم وپسر سیزده ساله امام حسن(ع) را در کربلا داماد کنیم. این چیزی است که غیر قابل قبول است...» شهید آیت الله مرتضی مطهری دراین باره می گوید: «... در همان گرماگرم روز عاشورا که می دانید مجال نماز خواندن هم نبود، امام نماز خوف خواند و باعجله هم خواند، حتی دو نفر از اصحاب آمدند و خودشان را سپرقرار دادند که امام بتواند این دو رکعت نماز خوف را بخواند...ولی گفته اند در همان وقت امام فرمود: حجله عروسی راه بیندازید،من می خواهم عروسی قاسم با یکی از دخترهایم را در این جا لااقل شبیه آن هم که شده ببینم! یکی از چیزهایی که از تعزیه خوان های ما هرگز جدا نمی شد عروسی قاسم نوکدخدا; یعنی نوداماد بود. درصورتی که این در هیچ کتابی از کتاب های تاریخی معتبر وجودندارد.»
در «زیارت رجبیّه»، نام وى آمده و در «زیارت ناحیه مقدّسه» نیز در باره وى آمده است: السَّلامُ عَلَى القاسِمِ بنِ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ ، المَضروبِ عَلى هامَتِهِ ، المَسلوبِ لامَتُهُ ، حینَ نادَى الحُسَینَ عَمَّهُ ، فَجَلا عَلَیهِ عَمُّهُ كَالصَّقرِ ، وهُوَ یَفحَصُ بِرِجلَیهِ التُّرابَ وَ الحُسَینُ یَقولُ : «بُعداً لِقَومٍ قَتَلوكَ ! و مَن خَصمُهُم یَومَ القِیامَةِ جَدُّكَ و أبوكَ» سلام بر قاسم، فرزند حسن بن على؛ ضربت خورده بر سرش، و زِرهش كَنْده شده، هنگامى كه عمویش حسین را صدا زد! پس عمویش، خود را مانند بازى شكارى، بر بالاى سرش رسانْد و او، پاهایش را به خاك مى سایید و حسین علیه السلام مى فرمود: «[از رحمت خدا] دور باشند قاتلان تو؛ كسانى كه روز قیامت، دشمنشان، جدّ تو و پدر تو هستند!»
حضرت عبدالله‌ بن‌ حسن‌ بن‌ علی‌ بن‌ ابی‌ طالب را باید آخرین شهید بنی‌هاشم پیش از شهادت حضرت اباعبدالله‌الحسین (ع) دانست. مادرش را اُم‌ولد (کنیز) به نام نفیله یا حبیبه و برخی دختر سلیل یا شلیل‌بن‌عبدالله‌بجلی به نام رمله دانسته‌اند. حضرت عبدالله باید آخرین فرزند امام مجتبی (ع) باشد. او از مدینه به مکه و از مکه تا کربلا همراه عمویش اباعبدالله بوده است.
این کودک یازده ساله فداکار و پاک‌باز، با شنیدن استغاثه عمو از خیمه بیرون آمد. امام حسین (ع) به حضرت زینب (س) فرمود: مگذار بیاید، ولی او حلقه دست‌های عمه را به التماس گسست و خود را به عمو رساند؛ بنابراین گزارش، بحر‌بن‌کعب یا حرملة‌بن‌کامل قصد جان امام حسین (ع) کردند. حضرت عبدالله با دستش دفاع کرد و گفت:ای ناپاک‌زاده، می‌خواهی عمویم را بکشی؟ دست حضرت عبدالله با فرود آمدن شمشیر قطع شد. امام حسین (ع) او را در آغوش فشرد. حضرت عبدالله‌ بن‌ حسن‌ بن‌ علی‌ بن‌ ابی‌ طالب پی در پی می‌گفت:یا عمّاه یا عماه. امام حسین (ع) فرمود::یا ابن اخی اصبر علی ما نزل بک فان‌الله یلحقک علی ابائک الطاهرین الصالحین برسول الله و علی و حمزه و جعفر و الحسن. (فرزند برادر، شکیبا باش بر این رویداد که خدا تو را با پدران پاک و صالحت و به پیامبر و امام علی (ع) و حمزه و امام حسن (ع) ملحق خواهد کرد.
پس از این حرمله تیری انداخت و حضرت عبدالله در آغوش عمو شهید شد. امام حسین (ع) نفرین کرد و گفت:اللهم اَمسِک عنهُم قطر السماء وامنعهم برکات الارض فان متعّتهم الی حین ففرقهم فرقاً و آجعلهم طرائق قدداً و لا ترض عنهم الولاة ابداً فانَهم دَعوَنا لینصرونا فَعَدوا علینا فقتلونا. (خدایا رحمت خویش را از آنان دریغ دار و از برکات زمین محرومشان گردان، اگر فرصت زندگی‌شان بخشیدی به بلای چندگانگی و تفرقه و پراکندگی گرفتارشان ساز و کینه و نفرت فرمانروایان بر آنان انداز و شعله ستیز و دشمنی میان آنان و حاکمانشان را هماره روشن گردان که وعده و پیمان یاری و همراهی‌مان دادند و سپس رویارویمان ایستادند و به جنگ با ما پرداختند.
در زیارت ناحیه و رجبیه نام حضرت عبدالله‌بن‌حسن‌بن‌علی‌بن‌ابی‌طالب ذکر شده است:السَلامُ علی عبدالله‌بن‌الحسن‌بن‌علی‌الزّکی لعن‌اللهُ قاتلهُ و رامیهُ حرملة‌بن‌کامل‌الاسدی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️اگر رسانه های انقلابی هم یادشان برود ما کاربرها یادمان نمیرود امروز سالگرد فاجعه منا بود... ما یادمان نمیرود سعودی ناجوانمردانه سفیر مقاومت را شهید کرد.. ما یادمان نمیرود انتقاممان از سعودی و اربابش آمریکا را .. ‏برای شادی روح شهدای منا و دیپلمات انقلابی، شهید رکن آبادی صلواتی بفرستیم... ‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥راز عجیب صحیفه‌ای که نزد (ع) بود و نام تمام شیعیان در آن ثبت بود ... 🎙حجت الاسلام_انصاریان