eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
8.6هزار ویدیو
234 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
👈 شهیدی که در کربلا دفن شد ابوریاض یکی از افسرای عراقی میگه: توی جبهه جنوب مشغول نبرد با ایران بودیم که دژبانی من رو خواست. فرمانده مان با دیدن من خبر کشته شدن پسرم رو بهم داد. خیلی ناراحت شدم. رفتم سردخانه، کارت و پلاکش رو تحویل گرفتم. اونا رو چک کردم، دیدم درسته. رفتم جسدش رو ببینم. کفن رو کنار زدم ، با تعجب توأم با خوشحالی گفتم: اشتباه شده، اشتباه شده، این فرزند من نیست. افسر ارشدی که مأمور تحویل جسد بود گفت: این چه حرفیه می زنی؟ کارت و پلاک رو قبلا چک کردیم و صحت اونها بررسی شده. هر چی گفتم باور نکردند. کم کم نگران شدم با مقاومتم مشکلی برام پیش بیاد. من رو مجبور کردند که جسد را به بغداد انتقال بدم و دفنش کنم. به ناچار جسد رو برداشتم و به سمت بغداد حرکت کردم تا توی قبرستان شهرمون به خاک بسپارم. اما وقتی به کربلا رسیدم، تصمیم گرفتم زحمت ادامه ی راه رو به خودم ندهم و اون جوون رو توی کربلا دفن کنم. چهره ی آرام و زیبای آن جوان که نمی دانستم کدام خانواده انتظار او را می کشید، دلم را آتش زد. خونین و پر از زخم، اما آرام و با شکوه آرمیده بود. او را در کربلا دفن کردم، فاتحه ای برایش خواندم و رفتم ... سال ها از آن قضیه گذشت. بعد از جنگ فهمیدم پسرم زنده است. اسیر شده بود و بعد از مدتی با اسرا آزاد شد. به محض بازگشتش، ازش پرسیدم: چرا کارت و پلاکت رو به دیگری سپردی؟ وقتی داستان مربوط به کارت و پلاکش رو برایم تعریف کرد، مو به تنم سیخ شد پسرم گفت: من رو یه جوون بسیجی ایرانی و خوش سیما اسیر کرد. با اصرار ازم خواست که کارت و پلاکم رو بهش بدم. حتی حاضر شد بهم پول هم بده. وقتی بهش دادم، اصرار کرد که راضی باشم. بهش گفتم در صورتی راضی ام که بگی برای چی میخای. اون بسیجی گفت: من دو یا سه ساعت دیگه شهید میشم، قراره توی کربلا در جوار مولا و اربابم حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام دفن بشم، می خوام با این کار مطمئن بشم که تا روز قیامت توی حریم بزرگترین عشقم خواهم آرمید... 👌شهید آرزو میکنه کنار اربابش حسین دفن بشه، اونوقت جاده ی آرزوهای من ختم میشه به پول، ماشین، خونه، معشوقه زمینی، گناه و ... خدایا! ما رو ببخش که مثل شهدا بین آرزوهامون، جایی برای تو باز نکردیم.
1_28321411.mp3
5.43M
🎧 صوت روایت: 💠 مرگ یا شهادت... 🔰 🌷 @shahidegomnam14 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدیه به ارواح طیبه ی شهدا ی کربلا🌷 شهید ی که در کربلا دفن شد🌷 صلوات
🔸وعده صادق نائب ولی عصر (عج) 🔹"بنده میدانم که خداوند اراده فرموده است، این‌ ملت را به عالی ترین درجات برساند." 🌷امام سید علی خامنه ای🌷 🌸 #آرامش_امت •┈••✾••┈• 💠 #رهبران_شیعه 🌐 eitaa.com/shia_leaders 🌐 sapp.ir/shia_leaders
هدایت شده از بصیـــــــــرت
❤🍃❤ 💚امام زمان هوای ما رو داره... وقتی رفتيم تو اون #مسجد و تو اون حسينيه در مراغه خوابيديم! من از صبح ديدم #شهيد_جعفر_احمدی_ميانجی خيلی منقلبه؛ #جعفر چته؟ هيچی نگفت،هيچی نگفت! بعداً ها از زير زبونش كشيدم، گفت: ديدم #امام_زمان(عج) رو! اومد داخل مسجد و داشت پتو رو بچه ها مي انداخت،يخ نكنن... #آقا_تو_اتاق_ما_مياد ؟! #تو_دل_ما_میاد ؟! 🌷راوی:#حاج_حسین_یکتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اعمال مستحب بیست و چهارمین روز از چله ی شهدا ی حسینی را از طرف 🌷شهید جهاد عمادمغنیه🌷 تقدیم می کنیم به ساحت مقدس خانم حضرت زینب سلام الله علیها
جهاد مغنیه در ۱۲ اردیبهشت ۱۳7۰ (برابر با ۲ مه ۱۹۹۱) در طیر دبا در لبنان در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. وی تحصیلات عالیه را در رشتهٔ مدیریت دانشگاه آمریکایی بیروت ادامه داد.[۲] به دنبال حضور شبه نظامیان القاعده و داعش در سوریه، نیروهای لبنانی خطوط دفاعی گوناگونی را در منطقه جولان ایجاد کردند تا مانع از ورود بنیادگراهای سنی به خاک لبنان شوند. فرماندهی این منطقه با جهاد عماد مغنیه بود. فعالیت‌های شهید جهاد مغنیه در حزب الله در طول سال‌های جنگ داخلی سوریه، حزب‌الله توانست به کمک ایران و سوریه زیرساخت‌های «جولان» را به دست گیرد و پایگاه مهمی در آن جا دایر کند. مسئول اول این پایگاه شهید جهاد مغنیه، پسر شهید عماد مغنیه بود و مسئول دوم نیز «سمیر قنطار» است که در سال ۲۰۰۸ در توافق تبادل اسرا، میان اسرائیل و حزب الله آزاد شد. حزب الله خطوط دفاعی گوناگونی را در این منطقه به وجود آورده و نزدیک به هزار نفر را در آن خطوط مستقر کرده است تا به این ترتیب از عبور بنیادگراهای سنی از سوریه به خاک لبنان جلوگیری کند.
شهادت بر اساس اعلام حزب ‌الله لبنان، در ۱۸ ژانویه ۲۰۱۵ سالروز پایان جنگ ۲۲ روزه غزه و شکست اسراییل در این جنگ، گروهی از رزمندگان حزب الله در حین بازدید میدانی از شهرک «الامل» در «قنیطریه» سوریه مورد حمله موشکی اسرائیل قرار گرفتند. این حمله تروریستی هنگامی روی داد که دو خودروی نیروهای مقاومت لبنان در حال بازدید از منطقه مرزی جولان اشغالی بودند. یک بالگرد اسرائیلی، دو موشک به نقطه‌ ای در جنوب سوریه شلیک کرد. این بالگرد رژیم صهیونیستی نقطه‌ ای در شهرک «مزرعة الامل» در منطقه«قنیطره» در جنوب سوریه را هدف قرار داد. کانال ده تلویزیون رژیم صهیونیستی اعتراف کرد که رژیم صهیونیستی در پشت هجوم «قنیطره» قرار داشته و هدف، ترور یکی از فرماندهان حزب الله بوده است که جهاد عماد مغنیه و «محمد عیسی»، مسئول نیروهای ضربتی حزب الله لبنان، در این حمله به شهادت رسید پیکر شهید جهاد مغنیه در کنار آرامگاه پدرش، شهید عماد مغنیه در «ضاحیه جنوبی» در مقبره «روضة الشهیدین» مزار سربازان شهید مقاومت به خاک سپرده ‌شد واکنش حزب الله لبنان به اقدام تروریستی علیه فرماندهانش حزب‌الله لبنان در واکنش نسبت به ترور فرماندهان حزب الله در جولان اعلام کرد که: «با روش و مقیاسی که فعلاً پرده از آن بر نمی‌ دارد، به حمله بالگرد رژیم صهیونیستی و کشته شدن فرزند عماد مغنیه پاسخ می‌دهد».
اولین حضور آشکار اولین بار وقتی مردم با چهره جهاد مغنیه آشنا شدند، که او در مراسم ختم والده سردار سلیمانی شرکت کرده بود. فرزند خوش ‌سیمای حاج رضوان درست پشت سر سردار ایستاده بود و به میهمان خوش‌ آمد می ‌گفت. گاهی شانه‌ های سردار را می ‌بوسید و سردار گاه بر می‌ گشت و با او نجوا می ‌کرد. رابطه صمیمانه حاج قاسم و این جوان او را در کانون توجهات قرار داد. سردار گاه او را به بعضی‌ از میهمانان معرفی
سخنان جهاد مغنیه شهید جهاد مغنیه بارها در مناسبت‌های مختلف به بالای منبر می‌رفت و سخنرانی می کرد که بارزترین آن‌ها سالگرد ترور پدرش در دمشق بود که در سال ۲۰۰۸ انجام شد. متن این سخنرانی به شرح زیر است: «ما در مواجهه با مرگ، رسیدن به شهادت و بزرگی را انتخاب کرده‌ ایم؛ ما فرزندان کسانی هستیم که مرگ راه آن‌ها را نمی‌شناسد؛ چرا که آن‌ها به‌وسیله مرگ در مسیر خدا صعود کرده‌اند و به زندگی و نشاط و بشارت دست یافتند؛ زندگی که جز کسی که ابرها از دیدگانش کنار رفتند آن را احساس نمی‌‌کند؛ از این رو آنچه را که کسی ندیده می‌بیند و آنچه که به قلب کسی خطور نکرده به قلب وی خطور می‌کند.  ما فرزندان کسانی هستیم که در راه دفاع از مرزهای وطن جز زیبایی چیزی ندیدند. وطنی که ما شرم داریم آنرا رها کنیم هر چقدر تهدید هم باشد؛ ما سربلند می‌ایستیم و افتخار می‌کنیم که میوه‌های سال‌ها جهاد با چشمانی باز هستیم، با اختیار و اخلاص، چشمانی که با عشق و اراده با شهادت بسته شدند.  ما فرزندان مدرسه‌ای هستیم که در آنجا یاد گرفتیم آزاد زندگی کنیم، ما امنیت را از دشمن التماس و گدایی نمی‌کنیم؛ ما حق خود را با خون‌هایمان که برای سربلندی نذر شده و بر آزادگی ایستاده است، باز پس می‌گیریم. ما یاد گرفتیم که اگر سلاحت را در جنگ خونین بیرون نیاوری، برده‌ای خواهی شد در بازار برده فروشان که رحم و مروتی دیگر در آنجا نیست. ما امروز اینجا آمدیم تا به دشمن صهیونیستی بگوییم که اگر خونی را ریختی این خون‌ها جوی‌هایی می‌شود در مسیر قدس و فلسطین. ما آمده‌ایم که به مجاهدان و مبارزانی که در مسیر شهدا گام برمی‌دارند بگوییم که ثبات زمین از پافشاری‌های شماست و ثبات آسمان از ثبات شما می‌باشد و ما و شما قسم خورده‌ایم که سلاح‌هایمان را رها نسازیم و مرزها را ترک نکنیم.  ما امروز اینجا آمدیم تا بگوییم ما در مسیر شما گام برمی داریم؛ مسیر عشق و جهاد، مسیر تصمیم برای پیروزی. ای شیخ راغب، ای سید عباس و ای حاج عماد شما چراغهایی بودید که راه را روشن ساختید و چراغها در پی شما و در راه شما روشن شدند؛ ما برای تمامی جهانیان خواهیم گفت که چگونه آزادی بدست می آید و چگونه با خون پیروزی محقق می‌گردد.  اما در آخر سخن التفاتی به آقا و مولایمان صاحب العصر و الزمان -روح من و همگان فدای خاک پای ایشان باد- می‌کنیم؛ ای آقا و مولای ما، برای ما نزد خدای متعال شهادت طلب کن که ما تا آخرین نفس در راه خدا ایستادیم و بزرگترین آرزوی ما در این راهِ پر از قربانی و فیض و سرور این است که خود و ارواحمان را فدای این خط مقدس سازیم؛ در زیر پرچم حزب الله و با چتر پیروزی خدا متعال. بسم الله الرحمن الرحیم أُذن للذین یقاتلون بأنهم ظُلموا، وإنّ الله على نصرهم لقدیر، به آنان که جنگ بر آنها تحمیل میشود رخصت جهاد و نبرد داده شد، زیرا به آنها ستم شده، و البته خداوند بر یارى آنها کاملا تواناست (سوره حج آیه ۲۹) آخرین کلام ما حمد و سپاس پروردگار جهانیان است و السلام علیکم و رحمة الله و برکات
مصاحبه با مادر جهاد عماد مغنیه👇👇
مادر جهاد درباره چگونگی ورود  پسرش به بخش جهادی حزب الله لبنان می گوید: بعد از شهادت پدرش جو بدی به وجود آمده بود. غربی ها هر تهمتی به عماد مغنیه می زدند و هر حرفی درباره اش منتشر می كردند. از این كارهایشان هم هدف داشتند. هدف از بین بردن همان اثری بود كه در پیام سیدناالقائد آمده بود. اینكه مطمئن بودند این خون اثر خواهد گذاشت و باید به هر طرفندی جلوی این اتفاق را بگیرند. با آن شایعه و تهمت ها و نسبت دادن هر بدی به عماد مغنیه می خواستند نگذارند شخصیتش در چشم مردم دنیا آشكار شود. می خواستنداو را تروریستی كه برای اهدافش هر جنایتی مرتكب می شده معرفی كنند این نسخه اما در منطقه جواب نمی داد. پس باید جور دیگری عمل می كردند. در كشورهای منطقه از این در وارد شدند كه بیان كنند عماد مغنیه چند همسر داشته، اهل فلان تفریح و فلان مسائل بوده...تا به مردم منطقه هم القا كنند كه خیر! عماد مغنیه آن طورها كه شما فكر می كنید هم نبوده است. مبارز و چنین نبوده است. مردی بوده به دنبال خوش گذرانی ها و عیاشی خود. این تهمت ها و شایعات همه بعد از شهادت او خیلی رایج شد. از آن طرف اسرائیلی ها تا چند روز جشن و پایكوپی داشتند و حرف اول و آخر روزنامه ها و رسانه هایشان این بود كه مغنیه تمام شد. این حرف ها خیلی جهاد را اذیت می كرد. جهاد یك وابستگی خاصی به پدرش داشت. سنش هم خیلی كم بود آن زمان. برای همین همانطور كه گفتم این حرف ها و تهمت ها و شادی و ادعاهای صهیونیست ها خیلی اذیتش می كرد. همین شد كه خودش آمد و گفت من در مراسم هفتمین روز شهادت پدرم خودم را معرفی می كنم و با حزب الله علناً بیعت می كنم تا دیگر صهیونیست ها جرات نكنند بگویند مغنیه تمام شد. همان زمان هم به او گفتند كه این كار برای شخص تو خطرناك است. اینكه تو را بشناسند (تا پیش از شهادت عماد مغنیه هیچ عكس و تصویری از خود و اعضای خانواده ایشان منتشر نشده بود) خطرناك است. ممكن است به فكر از سر راه برداشتنت بیفتند، اما جهاد روی حرف خودش اصرار داشت و می گفت نهایت این است كه مرا می كشند، خوب شهید می شوم. می پرسم به همین سادگی؟   و ام مصطفی می گوید: به همین سادگی می گفت جز كشتن من چه كار دیگری می توانند انجام دهند؟   -شما با این تصمیم مخالفت نكردید؟   چرا باید مخالفت می كردم؟ برای من فقط مهم بود كه بدانم این تصمیم (اعلام بیعت علنی) را از سر احساس و هیجان ناشی از شهادت پدرش گرفته یا واقعا به تمام جوانب این مساله فكر كرده است. وقتی دیدم كاملا می داند كه چه كار می خواهد بكند و یك احساس زودگذر نیست دیگر مخالفت جایز نبود.   -اما نگرانی حتما بوده؟ نگرانی همیشه جزء جدا نشدنی زندگی من بوده است.
: مادر من یک زن فوق العاده است. خبر شهادت بابا که رسید رفت و دو رکعت نماز خواند. همه ما را مامان آرام کرد. بدون اینکه حرفی مستقیم به ما بزند وقتی دید در مواجه با پیکر بابا بی تاب شده ایم خطاب به بابا گفت الحمدالله که وقتی شهید شدی کسی خانواده ات را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نمی کند. همین یک جمله ما را آنقدر خجالت داد که آرام شدیم. بعد خودش رفت و وقتی مراسم تشییع برگزار می شد یک ساعت در قبری که برای بابا آماده کرده بودند ماند و قرآن و زیارت عاشورا خواند. خبر شهادت جهاد را هم که شنید همین طور. دلم سوخت وقتی دیدمش. مثل بابا شده بود. خون ها را شسته بودند ولی جای زخم ها و پارگی ها بود. جای کبودی و خون مردگی ها. تصاویر شهادت و بابا و جهاد با هم یکی شده بودند و یک لحظه به نظرم رسید من دیگر نمی توانم تحمل کنم. باز مادر غیر مستقیم آرام کرد من و مصطفی را وقتی صورت جهاد را بوسید و گفت : (ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده. البته هنوز به ارباً اربا نرسیده.) باز خجالت آراممان کرد. لا یوم کیومک یا اباعبدالله. بعد هم مادرم خودش توی قبر جهاد رفت. همان قبر! سه ساعت قرآن و زیارت عاشورا و دعا خواند در قبر.  
خوابی که مادربزرگ شهید مغنیه پس از شهادتش دید مادربزرگ شهید جهاد مغنیه چند روز پس از شهادت جهاد خوابی می بیند که جهاد او را را به نماز و به ویژه نماز صبح وصیت می کند. به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری صدا و سیما؛ دو هفته بعد از شهادت جهاد، خواب دیدم آمده پیشم، مثل زمانی که هنوز زنده بود و به من سر می‌زد و می‌آمد پیشم. گفتم: جهاد، عزیز دلم، چرا اینقدر دیر آمدی؟ خیلی منتظرت بودم. جهاد گفت: بازرسی‌ها طول کشید، برای همین دیر آمدم. در عالم خواب یادم نبود شهید شده، فکر کردم بازرسی  های سوریه را می گوید. گفتم: مگر تو از بازرسی رد می شوی؟ گفت: آره، بیشتر از همه سر بازرسی نماز ایستادم. با تعجب گفتم بازرسی چی؟ گفت: بازرسی نماز. و ادامه داد، بیشتر از همه چیز از نماز صبح سؤال می شود. نماز صبح. تازه یادم آمد جهادم شهید شده. پرسیدم: حساب قبر چی؟ گفت: شهدا حساب قبر ندارند. حسابی در کار نیست. ما هم الان کارمان تمام شد و راه افتادیم...
هدیه به ارواح طیبه ی شهدا ی کربلا🌷 شهید جهاد عماد مغنیه🌷 صلوات
هدایت شده از سربازان گمنام
وقتی #امام_خامنه_ای خطاب به خائنین فرمودند تا جان در بدن دارم نمیگذارم به مقصود خود برسید ، سردار اشک میریخت ، ابوذر هم در زمان امیرالمومنین برای آقا اشک میریخت چون میدید چه ها کردن با دل مولا این نامردان #جان_کلام #اجتماع_دشمن_شکن @sarbazane_gomnam
هدایت شده از بصیـــــــــرت
▪شهادت یادگار کربلا ▪نگین آرامش قلب اهل حرم ▪حضرت سید الساجدین،امام زین العابدین ▪بر آقا امام زمان عج و تمام عاشقان اهل بیت تسلیت باد..▪🌷
4_6050773450140680324.mp3
2.29M
🎧🎧 آی شهدا بلند بشید... باهم بریم به کربلا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اعمال مستحب بیست و پنجمین روز از چله ی شهدا ی حسینی را از طرف🌷پسران شهید شیخ زکزاکی🌷 شهیدان💐: 🌷 - احمد (شهید) محمود (شهید) حمید (شهید) حمد (شهید) حُمید (شهید) علی حیدر (شهید)🌷 تقدیم می کنیم به ساحت مقدس خانم حضرت زینب سلام الله علیها
شیخ زک زاکی که در فاجعه ۲۲ آذر ۹۴ به خانه‌اش زخمی و بازداشت شده است، تاکنون شش پسرش را در راه اسلام فدا کرده است. سه پسر شیخ در راهپیمایی روز قدس به ضرب گلوله پلیس به شهادت رسیدند و سه تای دیگر در جریان حمله ۲۲ آذر. در جریان این حمله ارتش نیجریه که به حسینیه زاریا در کادونا و منزل شیخ زک ازکی صورت گرفت صدها تن از شیعیان نیجریه شهید، زخمی و شماری نیز بازداشت شدند.
تقريبا اكثر شيعيان نيجريه يا تازه مسلمان هستند و يا نو شيعه که توسط شيخ ابراهيم زاكی زاكی كه رهبريت اين جامعه را برعهده دارد مسلمان شده اند. شيخ زاك زاكی از مريدان امام خميني است كه خود به عشق امام شيعه شده بود و حالا مليونها نفر را به تنهايی شيعه كرده است.     در کشور نیجریه با پخش عکس های امام خمینی (ره) مردم جذب تشیع می شوند. این در حالی است که در ابتدا مردم این کشور نمی دانستند که امام خمینی (ره) شیعه بوده اند و پس از فهمیدن این مطلب میل به تشیع می یابند. علاقه به انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی (ره) در بین مردم نیجریه نیز طی سال های اخیر به خصوص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به قدری بالا رفته که گاهاً شیعیان نیجریه، «خمینیون» خوانده می شوند.
«حافظ محمد سعید» فعال فرهنگی و از عالمان شیعی نیجریه درباره شیخ ابراهیم زک زاکی می گوید: شیخ زک زاکی یک بزرگمرد است که همیشه با لباس روحانیت در مراسم حاضر می شود. او همانند ایران، مخالف آمریکاست. عکس رهبر انقلاب ایران آیت الله خامنه ای را در اتاقش گذاشته و به همراه هوادارانش همیشه با جدیت حوادث جاری در ایران را پیگیری می کند. به یاد دارم زمانی که سخن از حمله نظامی به ایران بود، می گفت: «اگر حمله صورت گیرد، نه تنها بر نیجریه بلکه بر همه جهان تأثیر خواهد داشت». شیخ زک زاکی در سفری که به ایران آمده بود به ما گفتند: «شما باید بدانید که امروز سفیران حضرت صاحب‌الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستید و مردم نیجریه و آفریقا منتظر شما هستند؛ هر نوع کوتاهی در این مسیر، خیانت به حضرت حجت (علیه السلام) است».