شهید سید محسن طباطبایی، هفتم دی ماه سال ۱۳۴۶ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش سیدمحمدمهدی، معلم بود و مادرش فاطمهبیگم نام داشت و تا پایان دوره راهنمایی درس خواند.
این شهید بزرگوار با وجود اینکه سن کمی داشت، ولی سه سال در جبهههای نبرد حق علیه باطل با دشمنان مبارزه کرد و در عملیاتهای مختلفی مانند خرمشهر، رمضان، فتح خرمشهر، والفجر مقدماتی، والفجر ۴، خیبر، بانه، مسلمبن عقیل، بدر و جزیره مجنون حضور داشت.
وی سرانجام بیست و پنجم اسفند ماه سال ۱۳۶۳ در جزیره مجنون عراق بعد از انهدام نمودن ۴ تانک عراقی به وسیله گلوله تانک سر از بدنش جدا میشود و به آرزویش که شهادت و پیوستن به مولایش امام حسین (ع) و شهدای کربلا بود، میرسد. مزار مطهر این شهید بزرگوار در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
وصیت نامه شهید سید محسن طباطبایی
بسم الله الرحمن الرحیم.
«ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص». (صف/۴).
به راستی که خداوند آنانی را که در راه او چون صفی محکم و استوار میجنگند، دوست میدارد.
«و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون» (آلعمران/۱۶۹) مپندارید کسانی که در راه خدا کشته میشوند، مردهاند؛ بلکه زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند.
سپاس خداوندی را که به ما قوت داد، تا بتوانیم در راهش خدمت نماییم و ستایش خداوندی را که برای راهنمایی انسان، پیامبران را فرستاد و درود و سلام به خاتم پیامبران، حضرت محمد بن عبدالله (ص) و درود بر چهارده اختر پاک و معصوم و درود بر سرور شهیدان و آزادگان، حسین بن علی (ع) و درود بر آخرین امام شیعیان، امام زمان، حضرت مهدی، ولی عصر (عج) و درود بر نایب پاکش، حضرت نایب الامام خمینی (س)، کسی که ما را از منجلاب ۲۵۰۰ سالهی شاهنشاهی، به سوی نور و خدا هدایت کرد و درود بر تمامی شهدای پاک اسلام ـ از صدر اسلام تا صحرای کربلا و از صحرای کربلا تا کربلاهای غرب و جنوب کشور عزیزمان ایران ـ و درود بر شما امت مسلمان ایران و درود و سلام به شما پدر، مادر، برادران و خواهران عزیزم.
این وصیتنامه در حالی نوشته میشود که قلب هزاران تن جوان مسلمان در تپش برای یک حملهی وسیع به سپاه کفار میباشد؛ جوانانی که برای حمله، بر یکدیگر سبقت میگیرند و شهادت را سعادت خویش میدانند و به سوی معبود خویش میشتابند، که اگر من هم سعادت داشته باشم، میخواهم در این حمله شرکت کنم و امیدوارم که به فیض شهادت برسم، تا شاید با اهدای خون ناچیز خود، دِینِ خود را به اسلام و امام ادا کرده و با خون خود به ندای «هل من ناصرٍ ینصرنی؟» حسین (ع) لبیک گویم، تا به دشمنان اسلام ثابت شود که مسلمانان، شهادت را سعادت خود میدانند و با آغوش باز به جهاد علیه کفار می روند. ... و اما پدر و مادر عزیزم و به خصوص مادر مهربان و دلسوزم! اگر چنانچه جنازهی من به دست شما نرسید، ناراحت نباشید؛ زیرا هدیهای را که به خدا میدهید، انتظار پس گرفتنش را نداشته باشید.
من به شما توصیه میکنم که: پشتیبان ولایت فقیه باشید. امام عزیزتر از جانهایمان را تنها مگذارید و به صحبتهای پربارش گوش دهید و ـ مخصوصاً ـ عمل کنید.
در مجالس عزاداری حسینی، دعای کمیل و نماز جمعه شرکت کنید. ...
و شما باید بدانید که: من به جبهه نیامدهام، تا کسی از من تعریف کند. من به جبهه نیامدهام، تا عکس مرا در مجلههای خبری بزنند. من به جبهه نیامدهام، تا کسی بگوید: «چرا درسش را رها کرده است؟» من به جبهه نیامدهام، برای ریا و خودپسندی؛
بلکه آمدن من به جبهه ـ فقط و فقط ـ به عشق مولایم حسین (ع) و به عشق نوجوانان عاشورا همچون: قاسم بن الحسن و علی اکبر و به عشق رهبر عزیزم، امام خمینی (س) و فرماندهی اصلیام، امام زمان (عج) بوده و نیز به جبهه آمدهام، تا بتوانم به جهانیان بفهمانم که: ای دشمنان اسلام و حامیان زور و استکبار! ما «قاسم بن الحسن»ها و «علی اکبر»های این زمانیم و ما هرگز امام عزیزمان را تنها نخواهیم گذاشت. ...
و پدر و مادر عزیزم! از شما خواهش میکنم که صبر داشته و صبور باشید و تقوا را پیشهی خود قرار دهید. ... و مادر عزیزم و پدر مهربان و دلسوزم! من به شما خیلی اذیت کردهام؛ امیدوارم مرا حلال کنید و از کارهای زشت و ناپسندم گذشت نمایید و از خدا بخواهید که گناهان مرا ببخشد.
مادرم! من خیلی به تو مدیون هستم؛ چون که نیمههای شب، خواب را بر خود حرام میکردی و برای آسایش من از خواب بیدار میشدی. امیدوارم مرا حلال نمایی. من دیگر خیلی مزاحم شما نمیشوم. ببخشید که نتوانستم وصیتنامهی خوبی بنویسم؛ چون که وقت به من اجازه نمیدهد و امشب، شب هجرت به سوی خدا و به سوی عملیات است.
سلام مرا به همهی فامیل برسانید و همینطور به دوستان و آشنایانم و از آنها برای من ـ این بندهی حقیر ـ رضایت بگیرید. التماس دعا و خدا، یار و نگهدارتان باد. «خدایا، خدایا! تا انقلاب مهدی، حتی کنار مهدی (عج)، خمینی عزیز را، این گل فاطمه (س)]را برای ما نگهدار ـ از عمر ما بکاه و بر عمر او بیافزا.» (الهی آمین)
«اللهم ارزقنا توفیق شهادت فی سبیلک». «اللهم ارزقنا توفیق جهاد فی سبیلک». «اللهم ارزقنا توفیق زیارت الکربلا». «اللهم ارزقنا توفیق زیارت المهدی (ع)». «اللهم ارزقنا توفیق زیارت الحسین (ع)». و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
روز جمعه ۲۹/۰۷/۱۳۶۲. برابر با ۱۴ محرمالحرام ۱۴۰۳. ساعت ۲۵/۹ دقیقه شب شنبه.
سیدمحسن طباطبایی
6.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️"همین مسیری که شهدا رفتند بری به امام زمان(عج) میرسی... مسیر دیگری نیست!"
📸 صبح امروز؛ حضور رهبرانقلاب اسلامی در مرقد مطهر امام خمینی(ره). ۱۴۰۰/۱۱/۱۱