سلام علیکم
بیست و نهمین روز از چله سی و یکم ✨(#هم_عهدی_با_شهدا)✨
سر سفره شهید 🍃🌷 مهدی رجب بیگی 🌷🍃 هستیم
#هر_روز_با_وصیتنامه_شهدا
دانشجوی شهید مهدی رجب بیگی
شهيد سرافراز «مهدي رجببيگي» سال 1336 در شهر دامغان به دنيا آمد و از سال 1354 در رشته مهندسي راه و ساختمان دانشگاه تهران به تحصيل پرداخته و در فعاليتهاي دانشجويي شركت مؤثر و فعال داشت.
وي از دانشجويان پيرو خط امام (ره) در جريان تسخير لانه جاسوسي (سفارت) آمريكا به شمار ميآمد.
شهيد رجببيگي در روز پنجم مهرماه سال 1359، در خيابان برادران مظفر جنوبي (صباي جنوبي)، توسط عناصر ضدانقلاب و بر اثر اصابت چندين گلوله اسلحه كمري به شهادت رسيد.
قرآن بخوان
آنگاه که درون خويش را از خود تهي يافتي و بيرون از خويش راخالي از خدا، قرآن بخوان.
آنگاه که در درياي خروشان زندگي، در چنگال طوفان جهل و ترس اسير شدي و ساحل صلاح و صلح و کشتي نجات ورهائي را آرزو کردي،قرآن بخوان .
آنگاه که عقلت، احساسات را به بند کشيد و فکرت،عشقت را و قوه پيوستن به يزدان بانيروي عرفان را، از دست دادي، قرآن بخوان.
آنگاه که در کوچه باغهاي ياس، حيران و سرگردان، نااميد وپريشان، در جستجوي قطره اي آب، کشتزار خشک و قحطيزده انديشه ات را تسلي مي دهي، از درياي بيکران اميد لختي بر گير و، قرآن بخوان.
آنگاه که مرگ را ختم و معاد را وهم و پندار خود را حتم يافتي،قرآن بخوان.
آنگاه که غرور، وجودت را گرفت و تفاخر، شعورت را و ذلت خويش را عزت يافتي و نخوت خويش را همت، قرآن بخوان.
آنگاه که از فرط جهالت، امانت را از ياد بردي و به خيال سعادت، اسير ضلالت گشتي، قرآن بخوان.
آنگاه که خود را خدا يافتي، يا خدا را جدا از خود و يکي بودن شرک را توحيد پنداشتي و شمع را خورشيد، قرآن بخوان.
آنگاه که مرگ خود را دور ديدي و حيات خويش را جاويد يافتي ودنيا و آخرت را جدا از هم و دنياداري و بهشت را در کنارهم،قرآن بخوان.
آنگاه که از درستي گسستي و بر مرکب سستي نشستي و به پستي پيوستي و در منجلاب تباهي، رهائي را خواستي، قرآن بخوان.
آنگاه که نهايت سعادت را بودن و شهادت را نهايت حيات پنداشتي و ماندن را شرافت و رفتن را ضلالت و شدن را حماقت،قرآن بخوان.
آنگاه که از بيعت با تاريکي و غيبت نور خسته شدي، قرآن بخوان.
آنگاه که نسيان گريبانت را گرفت و عصيان دامانت را و معصيت خويش را معصوميت پنداشتي، قرآن بخوان.
آنگاه که گذشته را حسرت و حال را عسرت و آينده را حيرت احساس کردي، شب قدر را بياد آور، قرآن بخوان.
آنگاه که در دره هاي پستي و زبوني، در جستجوي راهي به سوي قله انسانيت، سنگستان را در مي نوردي و همچون اسيرزنداني دريچه هائي را مي جوئي، قرآن بخوان. آنگاه که در دل سياه شب ودر اعماق تاريک ظلمات،
شمع وجودت از شور والتهاب مي سوزد و درآرزوي صبح و سپيدي، افق را به اميد نظاره فلق مي نگري تا شايدطلوع فجر را در نيمه شب تماشاکني، قرآن را باز کن تا در فلق برگهايش و در افق انديشه ات فجر را ببيني، قرآن بخوان.
دلنوشته های شهید رجب بیگی را که با محبوب خود امام خمینی (ره) است را با هم مرور می کنیم.
اگر كوچك باشم ، بزرگي ات را مي ستايم و اگر بزرگ باشم عظمتت را.
اگر فقير باشم غنايت را مي ستايم و اگر غني باشم سخاوتت را و اگر سخی باشم امساکت را و اگر ممسک باشم ایثارت را.
اگر كافر باشم ايمانت را مي ستايم و اگر مومن باشم تقوايت را.
اگر كور باشم بينايت را و اگر بينا باشم بصيرتت را.
اگر دشمن باشم جهادت را می ستایم و اگر مجاهد باشم شجاعتت را.
اگر بخیل باشم، کرمت می ستایم و اگر کریم باشم، جودت را.
اگر مشرك باشم اسلامت را مي ستايم و اگر مسلمان باشم ايمانت را
اگر مبارز باشم رزمت را مي ستايم اگر رزمنده باشم صبرت را.
اگر صبور باشم حلمت را و اگر حليم باشم علمت را و اگر عليم باشم عملت را و اگر عامل باشم عزمت را.
و اگر متقي باشم زندگي ات را و اگر زنده باشم مرگت را و اگر مرده باشم خاكت را و اگر خاك باشم جسمت را و اگر جسم باشم روحت را و اگر روح باشم پروازت را و اگر پرنده باشم آوازت را ستايش مي كنم .
اگر بصير باشم نيرويت را و اگر نيرومند باشم فروتني ات را و اگر فروتن باشم قاطعيتت را و اگر قاطع باشم عدلت را و اگر عادل باشم شهامتت را مي ستايم .
اگر عظيم باشم كوه بودنت را و اگر كوه باشم قله ات را و اگر قله باشم بلندايت را ستايش مي كنم .
اگر شجاع باشم فتحت را و اگر فاتح باشم رحمتت را و اگر رحيم باشم فهمت را و اگر فهيم باشم عشقت را و اگر عاشق باشم وفايت را مي ستايم .
و اگر مومن باشم صداقت را و اگر صادق باشم تفسيرت را و اگر مفسر باشم راهت را و اگر رهرو باشم نصرتت را و اگر ناصر باشم عزيمت را می ستایم.
و اگر تشنه باشم از چشمه علمت و جويبار حلمت و درياي ايمانت و آبشار انديشه ات مي نوشم تا سيراب شوم و در نهايت راه پاك زندان زندگي ات را در مي نوردم تا به قله هاي رفيع فلاح و انسانيت دست يابم .
58/9/20
✍حضرت آقا:
🔷در #ماه_رجب توسّلات خودتان به درگاه پروردگار عالم را هرچه میتوانید بیشتر کنید؛ به یاد خدا باشید و کار را برای خدا انجام بدهید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️دیر یا زود ظهور حضرت رخ میده
چه کسانی میتونن سرباز حضرت بشن⁉️
#استاد_عالی
⚘﷽⚘
عجب ماهیه این اسفند ماه...
🌷 شهید فضل الله محلاتی🌷
۱اسفند ماه-اصابت موشک
هواپیمای عراقی
🌷 شهید حسن ترک لادانی
۵اسفند ماه_عملیات خیبر
🌷 شهید حمید باکری🌷
۶اسفندماه_عملیات خیبر
🌷شهید حاج حسین خرازی🌷
۸اسفند،-عملیات کربلای ۵
🌷شهید امیر حاج امینی : 🌷
10 اسفند_عملیات کربلای 5
🌷شهید محمد ابراهیم همت :
17 اسفند_عملیات خیبر
🌷 شهید حجت الله رحیمی :
18 اسفند_راهیان نور
🌷 شهید عبدالحسین برونسی :
23 اسفند_عملیات بدر
🌷 شهید عباس کریمی : 🌷
23 اسفند_عملیات کربلای 5
🌷 شهید مهدی باکری :🌷
25 اسفند_عملیات بدر
ماهی به رنگ 🌷شـــهدا🌷
آغازش با محلاتی و پایانش با مهدی...😔
اسفند ماه بوی شهادت میدهد...
ایکاش.....اللهم ارزقنی....
شهدا نگاهی
🍂🍃 بعضی وقتها تسبیح به دست بگیرید و یک دور بگویید:📿
🔸 سَن ایستیَن
🔹ھڔ چۍ تۆ بخواۍ
#آیتاللہعاملۍ
🧒🌺🍃
🌺
❇️ #فرزندآوری
💠 بکر بن صالح، یکی از اصحاب امام کاظم علیه السلام می گوید:
✍ به امام کاظم علیه السلام نوشتم، حدود پنج سال است که از طلب بچه خودداری کردهام و این بدان سبب است که همسرم از این کار ناخشنود است و میگوید تربیت و نگهداری فرزندان به علت کمبود مالی مشکل است. نظر شما چیست؟
🔹 امام در پاسخ به من نوشت:
✍ در پی فرزند باش؛ زیرا روزی آن ها را خداوند عزوجل میدهد.
📚 کافی، ج ۶، ص ۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 فکر کردی همینجوری اینجا هستی ؟!
🎙 #حاج_حسین_یکتا
ᔢ☘🌸ᔢ🌸 ☘ᔢ
🌷شهید علی چیتسازان:
برای #شهادت و رفتن تلاش نکنید!
برای رضای خدا کار کنید و بگویید:
خداوندا، نه برای بهشت، نه برای شهادت...
اگر تو ما را در جهنمت بیندازی؛
ولی از ما راضی باشی برای ما کافیست!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مثالی زیبا از مدل کار برخی در #جهاد_تبیین
⁉️ برنامه روزانه سردار سلیمانی چه بود؟ اگر بشنوید #حاج_قاسم روزی ۱۲ساعت میخوابید چه میکنید؟!!
♨️ تمام دشمنان ۱۲۴هزار پیامبر و ۱۴معصوم به میدان آمدهاند؛
❌ اما عدهای هنوز جهاد را جدی نگرفتهاند!
🌸 #یـــــاعــــلـےبگـــــو 🌸
شهــدا صدایت زده اند
دست #دوستے دراز ڪردهاند
بـہ سویت ...
همراهے با #شهـدا سخت نیست
یا #علے ڪہ بگویـے
خودشان #دستت را میگیرند
تردیـد نڪن
سلام علیکم
سی ام روز از چله سی و یکم ✨(#هم_عهدی_با_شهدا)✨
سر سفره شهید 🍃🌷 علی امرایی 🌷🍃 هستیم
#هر_روز_با_وصیتنامه_شهدا
مدافع حرم شهید علی امرایی
اسم جهادی:حسین ذاکر
از سال۱۳۸۸ بهصورت متناوب به عنوان💐پاسدار نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی💐
شهادت در تاریخ یکم تیرماه سال ۱۳۹۴
نحوه شهادت:اصابت موشک به خودرو
محل شهادت:شهر درعا
همانند مقتدایش حضرت علی اکبر (علیه السلام)ارباً اربا شد و با زبان روزه به شهادت رسید.
در سال ۶۴ به دنیا آمد و در پنجم رمضان ۹۴ آسمانی شد.
محل دفن:گلزار شهدای بهشت زهرا تهران
قطعه ۲۶ ردیف ۷۹ شماره ۱۷
وصیت نامه شهید مدافع حرم
علی امرایی
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام آنکه هستی از آن اوست و حسین را آفرید تا عشق را به ما بیاموزد و ما در مکتب حسینش به کمالات برسیم.
بنابراین با ذکر ارباب بیکفن شروع میکنم تا ببینم به کجا ختم میشود.
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین(ع)
زمانی که این نوشته را میخوانید من در جمع شما نیستم؛ اگر به شهادت رسیدم بدانید به آرزوی دیرینهام رسیدهام و راضی نیستم کسی در مراسم دفن و... من گریه و زاری کند.
چون مرگ در راه خدا، هیچ گونه گریهای ندارد. بلکه شادی دارد و اشک شوق.
چون در آخر، خدا مرا خرید و جانم را در راه اهل بیت دادم و عاقبت به خیری که تمام اهل دل دنبال آنند، نصیبم شد.
نمیدانم چرا به دلم افتاده که از این سفر سالم برنمیگردم. دلم برای حرم حضرت زینب و حضرت رقیه سلام الله علیها خیلی تنگ است، و بیشتر از آن دلتنگ حرم ارباب، ولی الان دیوانه حرمین دمشق شدم. به این سفر میروم چون نیاز است الان در آنجا باشم به خاطر آرامش دل حضرت زهرا و امیر المومنین علیهالسلام و به خاطر آرامش دل حسن و حسین و عباسابن علی علیهم السلام. تا به زینب ثابت کنم "کُلّنا عَبّاسُکِ یا زینب".
بعد از حمد و سپاس پروردگار دو عالم و سجده شکر به درگاهش، مدیون حسین ابن علی(ع) هستم و تمام زندگیم را از او دارم و ایشان خواست تا اینگونه او را زیارت کنم. مانند همان خوابی که دیدم. خواب کربلا. حضرت از ضریح مبارک بیرون آمد و فرمود: "بیا تو هم مال این دنیا نیستی و در آخر من رو سیاه را هم خرید پس گریه و زاری معنی ندارد چون به وصال عشقم رسیدم.
پدر ومادر عزیزم!
.....با اینکه در راه خدا و اهل بیت کشته شدم باز هم مثل همیشه به دعای خیر شما نیاز دارم و مرا از دعای خیر خود محروم نفرمایید.
و یک خواهش دیگر!
میدانم سخت است ولی به خاطر من که آرزویم است اگر توانتان بود عمل کنید. حال که در این راه جان باختم میخواهم در جلوی درب ورودی حرم حضرت زینب و یا حضرت رقیه(س) در خاک سوریه دفن شوم و این آخرین درخواست من از شما پدر و مادر عزیز است. واگر این اتفاق افتاد مخالفت نکنید. چون عمریست که آرزویم خاک کف پای زائران حسینی است. و خود این مقام، که خاک پای زائران زینب یا رقیه شوم آرزوی بزرگان است و اگر چاره داشتم و میشد میگفتم بدنم را دوتکه کنند و نیمی از آن را درحرم حضرت زینب ونیمی دگر را در حرم حضرت رقیه سلام الله علیها دفن کنند. و این آخرین خواهش من در دنیا از شماست.
سعی کنید روضه حضرت زهرا(س) را هرساله طبق سالهای قبل بگیرید. و نگذارید این چراغ خاموش شود زیرا برکت زندگی و خانه است.
و بدانید هرچه داریم و به دست خواهید آورد از همین روضهها و گریه بر مصیبت اهل بیت است. زیرا خودشان فرمودند برای ما اهل بیت شادی قرار ندادند. پس چشمهای گریان، هم نوا با زهرا، علی و اهل بیت علیهم السلام است و هیچگاه برای دنیا اشک نریزید چون بی ارزشتر از دنیا خودش است و خودش.
هرگاه برای خرج روضه، کم آوردید تمام دارایی که متعلق به خودم است جمع کنید و در راه حسین ابن علی علیه السلام همان کشته غریب کربلا خرج کنید و به جای من اگر توانتان بود به زیارت ایشان بروید و سلام مرا به آقا برسانید و بگویید: "ارباب غریبم دلم برایتان تنگ شده بود که بیایم ولی دیدم که در حال حاضر پاسبانی از حریم خواهر و دخترتان بر من واجبتر است و به همین دلیل نتوانستم به پا بوسی شما بیایم.
رفتم تا دگر از قافله کربلاییان جا نمانم و مانند سالهای قبل غصه بخورم. رفتم تانوکر کوی زینب شوم و تا ابد در این خانه بمانم وخاک کف پای زائران زینب و رقیه(س) شوم تا به آن امید که یک روز که امام زمان(عج) برای زیارت این دو حرم آمد من خاک کف پای ایشان شوم و به آرزویم نیز برسم. و می دانم که تمام اهل بیت به زیارت این دو حرم می روند و چه خوش باشد که اهل بیت از سر قبرم برای زیارت این دو حرم عبور کنند و در آخر عاجزانه میگویم که هم برایم دعا کنید و هم حلالم کنید.
برادر خوبم باتمام زحماتی که برایت در طول زندگی داشتم، دیگر الان که تنها شدی هرگاه خواستی بر من گریه کنی به یاد آن لحظهای که حسین ابن علی(ع) دست به کمر گرفت بیفت و بر آن مصیبت گریه نما تا دلت آرام گیرد.
....خواهران خوبم از شما حلالیت میطلبم و خواهش میکنم که برایم خیلی دعا کنید و نگران نباشید از اینکه مرا از دست دادید، زیرا خود اهل بیت فرمودند: هرکس را که خدا دوست داشته باشد ابتدا عاشق حسینش مینماید، بعد به کربلا میبردش، بعد دیوانه حسینش میکند، بعد جانش را میستاند و بعد خود خدا، خون بهایش می شود. آیا مرگ بهتر از این سراغ دارید؟! پس جای نگرانی نیست. بزرگترین آرزویم شهادت و دیگری خاک کردن بدنم در یکی از حرمین شریفین بود و اکنون به یکی از آنها رسیدم ولی دومی دست شماست.
از تمام دوستان وآشنایان، طلب حلالیت نمایید تا من خیالم راحت شود.
اگر الان هم به شهادت رسیدم دستمزد آن بود که من زندگیم را به راه حسین دادم و او هم مرا خرید.
حرف کوتاه کنم......
ما که در این طرف حال میکنیم شما چرا گریانید. من به آرزویم رسیدم. راستی یک سفر امام رضا(ع) به جای من بروید. خیلی دلم تنگ امام رضاست.
ای پسر سبز قبای علی
بر تو بود جود عطای علی
همه شب نهادهام سر چو بر آستانت
که رقیب در نیاید به بهانه گدایی
اگر حسین ما نبود عشق این همه زیبا نبود
چیزی به نام عاشقی تو سینه ماها نبود.
یاعلی مدد