eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
8.2هزار ویدیو
231 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
جلوه محبت شهید علی سیفی به حضرت زهرا (س) شهید سیفی به حضرت زهرا سلام الله علیها ارادت خاصی داشت. بعد از شهادت، خوابش را دیدند که در یک جایی بود و صدای مداحی می آمد. پرسیدند کجا هستی؟ گفته بود: نمی دانم. هر کجا حضرت زهرا (س) باشد، من هم آنجا هستم.
شهيدعلي سيفي در سال ۱۳۴۴ در شهرستان مراغه در خانواده اي متدين و ولايي چشم به جهان گشود. مادرش تعريف مي‌كرد كه من هميشه با وضو به علي شير مي‌دادم و در عالم رويا به من گفتند اين سرباز ماست و از آن به خوبي مواظبت كن. علي از دوران طفوليت با مجالس عزاداري آشنا شد و در مجالس عزاداري با زبان شيرين آذري به مداحي مي‌پرداخت و خود گرداننده هيئتي درشهرستان مراغه بود… علي پانزده ساله بود كه جنگ شروع شد او از اولين بسيجي هاي داوطلب اعزام به جبهه بود از يك طرف ماندن و خدمت به مادر و از طرف ديگر حضور درجبهه‌ها ذهن او را به خود مشغول كرده بود تا اينكه با شروع عمليات بيت المقدس در ارديبهشت ماه سال ۶۱ پا در جبهه گذاشت و درعمليات بيت المقدس در آستانه فتح خرمشهر به سختي مجروح شد كه به قول خودش عنايت امام رضا(ع) شامل حال او شد و در يكي از روزهاي تشرف جانبازان جنگ تحميلي به حرم امام رضا عليه السلام شفا يافت و مي‌گفت مردم به نيت تبرك لباسهايم را به غارت بردند…
علي كه بعد از پايان يافتن دوره راهنمايي تحصيلي شوق طلبه شدن در دلش افتاده بود حوزه علميه قائم چيذر را انتخاب نمود و در نهايت حوزة علميه شهر مقدس قم ميعادگاه‌ پاك شهيد در عرصه علم‌اندوزي بود… شايد علي از جهت ظاهر زياد دروس حوزوي را نخوانده بود اما در سير و سلوك سرآمد بود. وقتي براي بچه هاي تخريب موعظه مي‌كرد مثل اينكه خودش بارها عمل كرده و نتيجه آن را ديده است. او اصرار داشت لذت انس با خدا را همه بچشند… روزهاي بياد ماندني بعد از عمليات خيبر و غصه بچه ها از جاماندن جسم همسنگرانشان درجزيره مجنون با صداي ملكوتي علي التيام پيدا مي‌كرد او وقتي روضه مي‌خواند خودش را در صحراي كربلا مي‌ديد و بارها شده بود كه درحين مداحي بي‌حال مي‌شد و نفسهايش به شماره مي افتاد… اوج ارادت علي در مداحي‌اش روضه حضرت رقيه سلام الله عليها بود و خيلي با احساس، رفتن خار در پاي اين بي‌بي رابيان مي‌كرد… علي وقت نماز آنقدر نماز را با حضور قلب مي‌خواند انگار توي اين دنيا نيست… نمازهايش طولاني مي‌شد…
طلبه جوانِ شوخ طبع و زود جذبِ اهل مراغه، بيش از آنكه تحت تربيت مادر باشد، با دوستاني در نقش استاد مراوده داشته،بوده است.از همان نوجواني تحت جذبه امام زمان (عج) قرار مي گيرد و در دفعات مختلف به ملاقات امام زمان(عج) نائل مي شود. اين ملاقات ها به حدي زياد بوده كه گاهي ايشان واسطه ارسال پيام هايي به آيت الله شهيد اشرفي اصفهاني امام جمعه كرمانشاه نيز بوده است.ارتباط با شهيد اشرفي اصفهاني به حدي شد كه ايشان چند بار سخنران پيش از خطبه هاي كرمانشاه شد. شايد به خاطر همين ارتباط ها بوده كه نوعي اطلاع از امور مخفي برايش ايجاد مي شده است. به حدي كه بارها قبل از عمليات اسامي رزمنده هاي شهيد، مجروح و سالم را بيان مي كرده است
شيخ حسين انصاريان ايشان را سوار بر قطار عرفان و ديگران را پياده معرفي مي كند.ايشان بعد از عمليات فتح المبين در بهار ۶۱ عازم جبهه آبادان مي شود و به علت مجروحيت مجبور به برگشت مي شود. پزشكان چاره كار را در قطع پا مي بينند.اما امام زمان (عج) در عالم رويا، ايشان را دعوت به مشهد و مژده به شفاي پا به شرط برگشت به جبهه مي كند. بعد از شفاي پا وارد حوزه مي شود و جمعا جسته و گريخته سه سال در حوزه درس مي خواند.شايد به همين علت بوده كه چند مدرسه را عوض مي كند. چون مديران مدارس چنين طلبه اي را كه مدام به جبهه اعزام مي شود و ديگران را هم با خود مي برد، را باعث تعطيلي حوزه مي ديدند.او معتقد بود كه انسان بايد به آموخته هايش عمل كند. اگر در حوزه مي خواند ضرب ضربا ضربوا، مرحله اول خودش بايد به جبهه رفته و با دشمن بجنگد. در مرحله بعد برخي از دوستانش و در مرحله بعد گروهي از دوستانش را راهي جبهه كند تا ضربوا محقق گردد.در جبهه مدام به لشكرهاي مختلف اعزام مي شود تا شناخته نشود و نهايتا در عمليات والفجر ۸ در بهمن ۱۳۶۴ به شهادت می رسد.
«بیا مشهد» زندگینامه و خاطرات روحانی شهید علی سیفی است که به همت گروه فرهنگی انتشارات شهید ابراهیم هادی گردآوری شده است.,
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها و آغاز دهه کرامت مبارک باد! 🌿 💎 ادای حق حضرت فاطمه‌ معصومه سلام‌الله‌علیها 🔻 از آیت‌الله‌العظمی بهجت درباره‌ی ادای حق حضرت فاطمه‌ معصومه سلام‌الله‌علیها و اینکه چگونه ایشان را از خود خشنود کنیم، سوال شد؛ ایشان در پاسخ فرمودند، زیاد بگویید: ✴️ اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فَاطِمَةَ الْمَعصُومَةَ بِنْتِ مُوسَی بْنِ جَعفَرٍ علیهم‌السلام. 📚 نشریه پیام آستانه، ویژه‌نامه کریمه، شماره دوم ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت قدس‌سره ✅ @bahjat_ir
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
مراقبت های چله بیست و سوم 👇👇👇 💫🌟هدیه اعمال خیرمان از طرف شهید روز به بقیه الله الاعظم عج 🌟💫 ✅ 1
📢📣📢📣📢 سلام برشما خوبان💐 محور نهم از توصیه آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام به سیدالکریم بزرگواران موضوع امروز وفردا 👈 روابط مثبت مومنانه در همین صوت قبل گنجانده شده👇👇
2.35M
محور هشتم و نهم 👈 صله رحم ، روابط مثبت مومنانه
🔰 هنر امام بود که اسلام را به پشتوانه ملت آورد فرازی از وصیت‌نامه سردار دل‌ها: 🌹 بدانید که می‌دانید مهم‌ترین هنر خمینی عزیز این بود که اوّل اسلام را به پشتوانه ایران آورد و سپس ایران را در خدمت اسلام قرار داد. 🌷 اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاکم نبود، صدام چون گرگ درنده‌ای این کشور را می‌درید؛ آمریکا چون سگ هاری همین عمل را می‌کرد، اما هنر امام این بود که اسلام را به پشتوانه آورد؛ عاشورا و محرّم، صفر و فاطمیه را به پشتوانه این ملت آورد. 🍃 شادی ارواح طیبه شهدا، خاصه سیدالشهدای مدافعان حرم، امام شهدا و همه درگذشتگان اخیر فاتحه‌ای قرائت فرمایید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
🔅 در وصیتش هم گفته بود:”آیا می شود که من شیعۀ حسین بن علی (ع) و علی بن ابیطالب (ع) باشم و با سر از دنیا بروم ؟” یک روز قبل از شهادتش هم با او مصاحبه می کنند و می گوید من دوست دارم مثل مولایم حسین شهید شوم, زشت با سر خدمت اقا برسم! روز بعد, ترکش گلویش را برید, تا همان جور که دوست داشت بی سر, خدمت اقا وارد شود و پیکر بی سرش کنار برادرش رسول دفن شود. 🎙 راوی:خانم کلاهی(مادر شهید) 🌷
شهر قهرمان و شهید پرور شیراز در خردادماه 1341 میزبان کودکی از سلالۀ سرخ شقایق بود . خانوادۀ ایزدی پس از سالها انتظار ، آغوش خود را بر این مسافر کوچکسال گشود و او نیز با اوّ لین  گریۀ کودکانۀ خود ف لبخند شوق را بر لبان پدر و مادری نشاند که دستهاشان بوی سبز عطوفت داشت و دلهاشان زلال پاک آینه بود . محمد رضادر چنین حال و هوایی چشم بر آبی آسمان گشود و در سایه سار حمایت و نوازش ای دو بزرگوار ف روزهای کودکی را پشت سر گذاشت .    دبستان وکیلی شیراز در سال 1347 الفبای سادگی و معرفت را به او آموخت و او که دلی مشتاق فراگیری داشت با پشت سر گذاشتن دوران مختلف تحصیل و پس از سالها تلاش و کوشش، موفق به اخذ مدرک دیپلم گردید. فعالیتهای سیاسی وی که سالها پیش از انقلاب از مدرسل راهنمایی برهان شیراز آغاز شده بود در سال 56 و 57 با جدیت بیشتر ادامه یافت و شهید ایزدی در این میان بارها مورد آزار و شکنجل نیروهای خود فروختهۀ ساواک قرار گرفت .وی اندک زمانی قبل از پیروزی انقلاب در شهر بانی شیراز مورد اصابت گلوله های خود فروختگان رژیم قرار گرفت و به شدت از ناحیۀپامجروح گردید. 
سردار شهید محمد رضا ایزدی بعد  از طلوع فجر انقلاب به عضویت سپاه پاسداران شیراز در آمد و با گذراندن آموزشهای لازم ، خود را آماده دفاع از اسلام و انقلاب و میهن اسلامی نمود . وی همزمان با آغاز جنگ تحمیلی در هیأت گروههای اعزامی به منطقۀ جنوب ، راهی سوسنگرد گردید  و با پذیرفتن مسؤلیتهای مختلف در چندین عملیات شرکت کرد .این شهید بزرگوار چندین سال متمادی با عنوان مسئول آموزش نظامی خدمات ارزنده ای را در آمادگی و سازماندهی نیروهای بسیجی انجام داد که تلاشهای صادقانه او هنوز بعد از سالها زبانزد همرزمان دلسوختۀ اوست.سردار شهید ایزدی با عنوان مئول محور در حماسۀ جاویدان کربلای 4 شرکت کرد و بعداز روزها تلاش مداوم با تقدیم خون سرخ خویش ،این مهم را بر عهدۀ دیگر همرزمان خود گذاشت
شلمچه در سوم اسفند ماه 1365 بعد از انفجار گلولۀ توپ دشمن ، از قطره قطرۀ خون وی رنگین گردید و این سردار شهید آن گونه که آرزوکرده بود با تنی بی سر ، به دیدار دوست شتافت . پیکر مطهر او چند روز بعد ، در هلهلۀ آتش و اسپند بر دستهای مردم قدر شناس شیراز تشییع و در گلستان دار الرحمۀ این شهر به خاک سپرده شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ارسالی از اعضای کانال 👆👆 شهدای روستای امامه