اعمال مستحب سی ودومین روز از
چله ی شهدا ی امام حسینی🌷
ازطرف شهید مدافع حرم🌷
شهید عبدالصالح زارع🌷
تقدیم می کنیم به ساحت مقدس
خانم حضرت زینب سلام الله علیها
«شهید عبدالصالح زارع بهنمیری» از مدافعین بابلسری است که بسیجیان و اهالی راهیان نور، غالباً خادمی او را در فکه به یاد دارند.
حالا از او «محمد حسین» یک ساله به یادگارمانده که زمان شهادت پدرش تنها 7 ماه داشت!
فرازی از وصیتنامه این شهید بزرگوار.:
درود بر امام امت نایب بر حق امام زمان (عج) حضرت امام خامنهای حفظه الله تعالی.
عزیزان من، حواستان باشد که این انقلاب اسلامی را به امانت به ما سپردند و نکند در امانت خیانت کنیم؛ این امانت، امانت الهیست، وظیفه همه ماست که از این انقلاب و دستاوردهای آن پاسداری کنیم.
دست از این ماه تابان برندارید، چرا که این ماه از خورشید عالم تاب نور گرفته و بازتاب مینماید...
همانطور که امام خمینی(ره) فرمودند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد»، پشتیبان واقعی باشید و نکند روزی به خود آیید و خود را تواب معرفی کنید که آن روز هم پایان جهل نیست.
خدا کند که از این آزمایش بزرگ سربلند بیرون آییم.
خدایا از تو یاری میخواهم مرا توان دهی که در راه رضای تو قدم بردارم و هدفی جُز رضایتت نداشته باشم.
ما میرویم تا مقابل دشمنان قسم خورده اسلام بایستیم و انشاءالله با ایستادگی در برابر ظلم و با از میان برداشتن آنان، زمینهساز ظهور آقا امام زمان(عج) باشیم و به اذنالله زمانی که مهدی فاطمه ندای یا لثاراتالحسین(ع) برآورد، لبیک بگوییم و جُزء سربازان آن حضرت باشیم.
عبدالصالح خیلی آرزوی شهادت داشت. همیشه به من میگفت برایم دعا کن. من هم دعایش میکردم. زمان خواندن خطبه عقد چون نمیخواستند کسی متوجه شود و کاغذ دم دستشان نبود، روی دستمال کاغذی نوشتند برایم دعا کن شهید شوم. دستمال را به من دادند و من وقتی نوشته روی آن را خواندم از ته دلم آرزو کردم که قسمت ایشان شهادت در راه خدا باشد. حاصل زندگی من با ایشان فرزند پسری است به نام محمد حسین که تنها یادگار شهید است.
همسرم زمان خداحافظی بسیار برای تربیت محمد حسین سفارش داشت. از من خواست تا در تربیت محمد حسین سنگ تمام بگذارم. بسیاردوست داشت که محمد حسینش حافظ قرآن شود. طوری تربیت شود که مدافع اسلام و دین و اهل بیت شود.
دلتنگ شهیدم میشوم
همسرم هر هفته جمعه از جبهه با منزل تماس میگرفت. دوهفته آخر که دو روز در میان تماس میگرفت همیشه هم میگفت که همه چیز آرام و امنیت برقرار است. نمیخواست که نگران اوضاع و احوالش شویم، با اینکه میدانستیم شرایط آنجا بسیار دشوار است.
عبدالصالح در 14بهمن ماه 1394در منطقه رتیان با اصابت تیری به پشت سرش به شهادت رسید. بعد از شهادت همسرم بسیار دلتنگش میشوم، اما در عین حال از خدا آرامش، صبر و استقامت خواستم. خوشحالم که همسرم شهید شده و از حضرت زینب(س) صبر خواستم. صبری که به من عطا شده و امید دارم خانم نگاه خاصی به خانواده شهدای مدافع حرم داشته باشند. صبوری ما به خاطر مسیری است که همسران شهیدمان انتخاب کردهاند. آنها برای اسلام و دفاع از آن راهی شدند.
اللهم تقبل منا هذا القلیل
امروز به همسرشهید مدافع حرم شدنم افتخار میکنم. خوشحالم که سعادت نصیب من شد. سعادتی که در آن دنیا و در محضر بیبی روسفیدم کند و شفاعت من را نماید. ما و مصیبت ما در برابر مصیبت حضرت زینب (س) ناچیز و نامقدار است و از ایشان میخواهیم بهترینهای ما را که در راه دفاع از حرم ایشان فدا کردیم بپذیرند. اللهم تقبل منا هذا القلیل. شهیدم در بخشی از وصیتنامه خود نوشته است: عزیزان من حواستان باشد که این انقلاب اسلامی را به امانت به ما سپردهاند و نکند در امانت خیانت کنیم. این امانت امانت الهی است. وظیفه همه ما این است که از این انقلاب و دستاوردهای آن پاسداری کنیم.
در محضرصحیفه سجادیه:
🌼🌷🌼
﷽
✨ #دعایبیستمصحیفـهسجادیه
🔴دعای مکارم الاخلاق🔴
✅بند دوم :
«أَللّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِكَ نِيَّتى،
وَ صَحِّحْ بِما عِنْدَكَ یقینی
وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِكَ ما فَسَدَ مِنّى.»
✍"خدایا، به لطف خود #نیت مرا تمام #خالص گردان، و به آنچه نزد توست، #یقینم را #تصحیح
نما، و به قدرت خود، کارهای #تباه مرا #بسامان
کن."