فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى
🎙به روایت حاج حسین یکتا
📌 سوره سبأ آیه ۴۶:
قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ
/ ﺑﮕﻮ: ﻣﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺍﻧﺪﺭﺯ ﻣﻰﺩﻫﻢ [ﻭ ﺁﻥ] ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﻭتا ﺩﻭتا ﻭ یکی یکی ﺑﺮﺍﻱ ﺧﺪﺍ ﻗﻴﺎم ﻛﻨﻴﺪ...
@Pelak_channel
هدایت شده از کانال رسمی تولیدات فرهنگی حرممطهر امام رضا(ع)
کتاب سبز سفید قرمز.pdf
7.79M
📗 #دانلود_کتاب سبز و سفید و قرمز
🔹در این مجموعه 83 قطعه منظوم از فراز و فرود تاریخ معاصر ایران به نمایش گذاشته شده است
☀️کانال نشرتولیدات فرهنگی حرم مطهر رضوی
🆔 @Razavi_TV
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ما مسئولیم
🔻اینجمهوری اسلامی امانت است اگر از دست برود، ما مسئولیم
🔺نباید با زبانها خیانت کنیم به این امانت....
📽صحبتهای قابل تامل حضرت امام خمینی(ره)
دانلود ندای الله اکبر به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی(شب 22 بهمن ماه)www.mohebaan.ir.mp3
585.9K
📢 بانگ (الله اکبر)
🗣 همه با هم ساعت ۲۱ فریاد زنیم
✊ #الله_اکبر
✊ #الله_اکبر
✊ #الله_اکبر
#نشر_حداکثری
4_5841333613378931264.mp3
4.19M
زمینه | زمینه | سرود یا لثارات همیشه شعار ماست
هدایت شده از مهندسی ذهن استاد نیلچی زاده
🌷 بخشی از وصیت نامه شهید سلیمانی:
✍بدانید #جمهوری_اسلامی_حرم_است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی.
🇮🇷 سالروز پیروزی و دهه فجر انقلاب اسلامی بر همه مردم ایران و جهان اسلام مبارک باد. 🇮🇷
#حاج_قاسم
#دهه_فجر
حاج قاسم سلیمانی:
سر دفاع از انقلاب ما تازه رسیدیم به نقطه
شروع...
علمای ما میفرمایند:
«چهل سالگی در واقع دوره ای بوده که پیامبران به نبوت میرسیدند.
انقلاب ما تازه به نبوت خودش رسیده، شروع ولایت و کارش است.
خیلی آمادگی میخواهد و این آمادگی باید تا لحظه ظهور و برقراری حکومت امام عصر(عج) ادامه پیدا کند.»
هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#چله_سلامت_بوقت_اذان
✅ بعداز اذان صبح 👈 تلاوت سوره فجر از طرف شهید آنروز هدیه به روح مطهر امام خمینی (رحمت الله علیه ) و صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها
✅ بعداز اذان ظهر 👈خواندن دعای نور حضرت زهرا سلاماللهعلیها
✅ بعداز اذان مغرب👈 تلاوت سوره حجرات از طرف ائمه روز هدیه به امام زمان عج
و روز جمعه از طرف بقیه الله الاعظم عج هدیه شود به به روح مطهر پیامبر ختمی مرتبه
✅ مناجات مسجد کوفه امیرالمؤمنین علیه السلام در هر ساعت از شبانه روزکه می توانید.
# مراقبت _ عملی👇
✅ تبیین بخش هایی از توحید مفضل
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#چله_سلامت_بوقت_اذان ✅ بعداز اذان صبح 👈 تلاوت سوره فجر از طرف شهید آنروز هدیه به روح مطهر امام خمی
یازدهمین روز از 🌟💫چله ( بیست و هشتم ) 🌟💫 مهمان سفره پزشک شهید 🌷عزت الملوک کاووسی🌷 هستیم.
شهید عزتالملوک کاووسی در سال 1337 در مشهد به دنیا آمد، پس از اتمام تحصیلات دوران ابتدایی همراه با خانواده به تهران آمد و در دبیرستانهای دکتر فاطمه سیاح، کاخ و هدف دوران متوسطه را طی نمود تا اینکه در همان سال در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد. او از همان کودکی به یاد خدا بود و در میان مردم، آنهایی که شیرینی مؤانست با قرآن و نهجالبلاغه را چشیدهاند و آنها که در نیمههای شب به عشق خدا گریستهاند و طعم زندگی را در دستگیری محرومان و در کنار زاغهنشینان و چادرنشینان جنوب شهر دانستهاند و سرانجام در 22 بهمن سال 1357 اوج انقلاب خونین امتمان از قفس پرید و چون قطرهای به دریای شهیدان پیوست و او که سالها آرزوی پرواز با ملکوتیان را داشت، مشتاقانه پر کشید و به اعلا علیین پیوست و آرامگاه ابدیش در صحن بیمارستان امام خمینی میباشد.
شهید عزتالملوک کاووسی از کودکی پرکار و متفکر بود. زیاد مطالعه میکرد، از صبح تا پاسی از شب مشغول تحقیق و مطالعه بود. در دوران دبیرستان که خویشتن را شناخت و راهش را یافت و مذهب را تنها راه نیل به هدفش دید با مطالعه کتابهای معلم شهید دکتر علی شریعتی با اسلام انقلابی آشنا شد. تاریخ، فلسفه، قرآن، نهجالبلاغه و حتی داستانهای انقلابی و بیداری ملتها را به طور منظم میخواند، درسهای استاد شهید مطهری و نوارهای تفسیر قرآن را به دقت مطالعه میکرد و یادداشت بر میداشت، تفکر در آیات قرآن و حفظ آنها و کار تحقیقی روی نهجالبلاغه را مشتاقانه انجام میداد و به هر منبر و مجلس و مسجدی سر می زد و از هرجا بهرهای میجست ولی هیچ چیز او را قانع و راضی نمیکرد و تمامی ابعاد وجودش را پر نمیکرد. دقت، نکتهبینی و سنجش، هوشیاری، شجاعت، تواضع و پرکاری از خصوصیات برجسته او بود. او نه تنها برای شناخت اسلام اصیل مطالعهای بنیادی داشت بلکه کار و فعالیت و عشق و عطوفت در برنامه زندگیاش جای خاص خود را داشت.
شهید عزتالملوک کاووسی ملکی به صورت انسانی و فرشتهای در لباس بشر بود. این دوشیزه معصوم و فرشته خصال، دانشجوی پزشکی در تمام طول سالهای تحصیلش شاگرد ممتاز بود و بنا به گفته یکی از استادانش آقای دکتر مصطفوی حتی یک نوبت هم غیبت نداشت و در امتحانات در بین 121 نفر مقام اول را به دست آورد و مرا بر آن داشت که جایزهای برای او در نظر بگیرم. ایشان میگویند: شهید عزتالملوک کاووسی همچنان که از نظر علمی مظهر کاملی از اخلاق پزشکی بود، عملا هم نشان داد که از حیث فداکاری در راه انجام وظیفه مقدس پزشکی حتی از جانبازی هم دریغ ندارد. توضیح آنکه در غوغای انقلاب برای نجات جان مجروحان سر از پا نمیشناخت و در زیر آتشبار تفنگ و گلوله بدون اندک ترسی از کشته شدن، عده زیادی از زخمیها را نجات داد ولی هنگامی که یکی از مجروحان را داخل آمبولانس میگذاشت گلولهای از تبار ظلم بدن نازنینش را هدف گرفت و روح معصوم این شهید راه حق به ملکوت اعلی راه یافت و همدم فرشتگان آسمان گردید. کسی که با خروش توفنده خویش و با فریادی به بلندای آسمان و با عزمی به استواری کوهها و با خونی به سرخی خون شهیدان صدر اسلام به لقاءاله شتافت.
عشق به محرومین و کمک به بینوایان او را به دورافتادهترین و محرومترین محلههای شهر میکشاند. بچههای بیکس و تنهای پرورشگاه به مردم محروم جنوب شهر، زاغهنشینان و چادرنشینهای حلبیآباد و کارگران کوره پزخانههای جنوب شهر به خواهران و برادران فلج و محروم در گوشه و کنار شهر همگی خوب میدانستند که شهید کاووسی دمی از یاد و کارشان غافل نبود. برایشان کتاب میخواند. به آنها درس میداد و معلولین را حمام میکرد و با هزینه دانشکده و پولی که از خانواده میگرفت به آنها کمک میکرد و بیماران را به خرج خودش نزد پزشکان متخصص میآورد. او بود که به دردشان میرسید. قطرات اشکش با دیدن محرومان سرازیر میشد.
زمستانها به کرج میرفت و در آنجا درس قرآن میداد و در میدان غار و جوادیه کتابخانه درست کرده بود و کلاسهای نهضت تشکیل داده تدریس کمکهای اولیه نیز مینمود. روزی کودکی فلج که از بیمارستان شفا یحیائیان به علت نداشتن هزینه بیمارستان کنار خیابان گذاشته بودند، پیدا کرد. برایش مسافرخانه گرفت و هر روز به او سر میزد و برایش آذوقه می برد و یکروز در میان او را به کول می گرفت و از پله های مسافرخانه با زبان روزه در ظهر تابستان پایین میآورد و به همان بیمارستانی که آن پسر را بیرون کرده بودند برای فیزیوتراپی میبرد تا اینکه پس از مدتی برایش ویلچر گرفت. او را به کارگاه کورس در شهر ری منتقل کرد و به او درس داد تا گواهینامه گرفت. اینها و دههها نمونه دیگر از فعالیتهای شبانهروزی او بود. به زبان انگلیسی و عربی مسلط بود. کتابهای ابوعلی سینا را که به زبان عربی بود، مطالعه میکرد. آن همه را تنها و تنها به عشق خدا و برای رضای او انجام میداد. برای او هدف خدا بود و بس. به خوبی میدانست که وظیفهاش به عنوان یک خواهر، یک انسان و از همه مهمتر به عنوان یک مسلمان چیست. او ارزش خویش را شناخته بود و دریافته بود که چگونه باید از این همه استعدادها و نعمتهایی که خدا در وجودش نهاده است حداکثر استفاده را بنماید.
شهيد عزت الملوك كاووسي در نگاه دوستان
” تفکر و تدبر “
برگزیده ترین مشخصه اش، تفکر و تدبر وی در تمام زمینه ها بود. هرگز کاری را بدون تدبیر انجام نمی داد در کلاس های قرآن، برداشت های بسیار دقیق، ظریف و عارفانه ای از قرآن داشت. ” خانم دکتر باروتی ؛ متخصص زنان و زایمان “
در آن دوران فعالیت های دانشجویی بسیار حساس بود چون بحث های اعتقادی زیادی مطرح بود و اگر کسی نمی توانست خود را در مسائل مبانی اسلامی تجهیز کند به راحتی امکان لغزش وجود داشت. اما خانم دکتر کاووسی در چنین فضایی توانست خودش را با مطالب و کتبی که عموماً از شهید مطهری و دیگر افرادی که وجود داشت تجهیز کند و به سرعت در دوران فعالیت دانشجویی مراحل ترقی را طی کند. خانم دکتر با پشتکار و ایمان و اخلاص و پاکی ذاتی که داشتند، در 1.5 سال دانشجویی خود به خوبی درخشیدند و به درجه شهادت نائل شوند. ” دکتر محمدرضا ظفرقندی ؛ متخصص جراحی عروق “
او دائم در حال خواندن کتاب بود. یک سری کتاب هایی که مبنایی و اعتقادی بود که بچه های مذهبی می خواندند مثل کتاب اقتصاد ما از شهید محمد باقر صدر و کتاب هایی که سایر انقلاب های موفق جهانی را معرفی می کرد مثل انقلاب الجزایر، یک سری هم کتاب های دکتر شریعتی که فضای خاص خودش را داشت و کتاب هایی که مسایل اسلامی را از نظر مبنایی بررسی می کند، مثل کتاب های شهید مطهری.” دکتر طیبه ضرغامی ؛ متخصص رادیولوژی “
در کلاس فیزیولوژی اعصاب، استاد ما (یک خانم دکتر بود) در خصوص روح در کالبد جسم و عروج و هبوط آن بحث مفصلی مطرح می نمود که می توان قیامت را به احضار ارواح برپا نمود نه آن که روح در جسم تظاهر نماید. در آنجا عزت الملوک کاووسی بود که سکوت جلسه را شکست و قیامت با احضار جسم و روح را ثابت نمود و با زیبایی استاد را محترمانه مجاب کرد که احضار روح بدون جسم در محشر بی معنی است و در آن کلاس ما دانشجویان به عظمت و درایت این دانشجو پی بردیم و استاد او را در پایان کلاس خواست تا بحث را در یک محفل خودمانی ادامه دهند.
” دکتر رسول میرغنی زاده ؛ متخصص جراحی “
سخنان کوبنده بیدارگر شهید کاووسی را خطاب به دانشجویانی که در روز عزای عمومی، کلاس را ترک نمیکردند به خاطر میآوریم میفهمیم که مسئولیتمان چه سنگین است، فریاد او این بود که «من متعجبم که لاالهالاالله گفتهاید چگونه حاضر میشوید دستور غیر خدا را اجرا کنید آیا این بدین معنا نیست که شما ارزش فرماندهتان را بیشتر از خدا میدانید. امروز شرکت در کلاس زیر پا گذاشتن فرمان خدای عزیز است و پیروی از فرمان طاغوت که در لاالهالاالله نفیاش نمودهایم.»
امام را می فهمید. مرید امام بود. هیچ حرف و حرکتی خلاف نظر امام را قبول نداشت و هرگز همراه بحث های التقاطی نمی شد. اصالت اسلامی در وجودش موج می زد، تابع فرمایشات امام و رهرو راه امام بود. هرگز با گروهی برخورد تئوریک نداشت. چنان خود را وقف تبعیت از امام و حمایت از انقلاب و خدمت رسانی به مردم کرده بود که زمانی برای درگیر شدن با این مسائل برای او باقی نمی ماند. تابعیت از امام و خدمت رسانی به مردم، عمده دغدغه اش بود. ” خانم دکتر باروتی ؛ متخصص زنان و زایمان “
شهید عزت کاووسی بشدت نسبت به پیام های حضرت امام (ره) حساس بودند بطوریکه وقتی ایشان روی استقلال اقتصادی و کاشت هرچه بیشتر محصول و خودکفایی تاکید نمودند شهید عزیز ما به ما توصیه می کردند که ازفضاهای داخل منزل برای این امر استفاده کنیم و گفتند من با بردن مقداری خاک به پشت بام درصدد کاشتن سیب زمینی هستم و به ما هم توصیه می کردند که از باغچه و سایر فضاهای داخل خانه در این جهت استفاده کنیم. ” دکتر مرضیه وحید دستجردی ؛ وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی “
من ایشان را در جریان تیراندازی ژاندرمری در میدان انقلاب دیدم که چگونه به مردم کمک می کرد و مجروحین را منتقل می نمود. اصلاً احساس خستگی نمی کرد. پرتوان و پرکار بود. تمام دغدغه اش برطرف کردن مشکلات مجروحین بود. یادم نمی رود روز بیستم بهمن ماه 57 بود که او را دیدم از وی پرسیدم: کجا بودی؟ گفت: بیمارستان بودم. مجروحین را درمان می کردم. گفتم: تا صبح بیمارستان بودی؟ گفت: بله. گفتم: نخوابیدی، خیلی خسته ای؟ خیلی آهسته گفت: کارهایم که تمام شد، به آشپزخانه بیمارستان رفتم و ظرف مریض هایم را شستم.” خانم دکتر باروتی ؛ متخصص زنان و زایمان “